در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 81

متن درس





جلسات دورهمی: تأملاتی در جنبش نرم‌افزاری و تولید علم دینی

جلسات دورهمی: تأملاتی در جنبش نرم‌افزاری و تولید علم دینی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۸۱)

دیباچه

این نوشتار، به کاوش در جایگاه علم دینی و نقش حوزه‌های علمیه در تولید دانش و پیشبرد جنبش نرم‌افزاری می‌پردازد. با نگاهی عمیق و نقادانه، تلاش شده است تا ضمن تبیین تمایز میان علم و معلومات، چالش‌های پیش روی نظام علمی حوزه‌ها بررسی و راهکارهایی برای بازسازی و پویایی آن پیشنهاد گردد. متن پیش رو، با بهره‌گیری از زبانی فصیح و متین، به دنبال ارائه محتوایی است که هم پاسخ‌گوی نیازهای روز جامعه باشد و هم ظرفیت‌های نهفته در منابع دینی را برای تولید دانش نوین آشکار سازد. با استعانت از آیات قرآن کریم و سنت، این نوشتار در پی آن است که راهی نو برای همگامی حوزه‌های علمیه با تحولات اجتماعی و علمی ترسیم کند، تا همچون چشمه‌ای زلال، دانشی پویا و کارآمد به جامعه عرضه نماید.

بخش نخست: مفهوم علم و جنبش نرم‌افزاری

تمایز علم و معلومات

علم، در تعریف استاد فرزانه قدس‌سره، جریانی زاینده و ابداعی است که از خلاقیت و نوآوری سرچشمه می‌گیرد، در حالی که معلومات، به دانستنی‌های حفظ‌شده و تکراری محدود می‌شود. علم، چون چشمه‌ای جوشان است که هر آلودگی را دفع می‌کند و زلالی خود را حفظ می‌نماید، اما معلومات، مانند آبی ساکن در ظرف است که با اندک ناپاکی، آلوده می‌گردد. این استعاره، پویایی علم را در برابر ایستایی معلومات به تصویر می‌کشد. علم، دانشی است که پاسخ‌گوی نیازهای روز بوده و از کهنگی و تکرار می‌گریزد.

درنگ: علم، جریانی ابداعی و زاینده است که پاسخ‌گوی نیازهای معاصر بوده و از تکرار و کهنگی به دور است، در حالی که معلومات، دانشی ایستا و حفظ‌شده است که به آسانی آلوده می‌شود.

جایگاه جنبش نرم‌افزاری

جنبش نرم‌افزاری، راهبردی کلان برای ارتقای جایگاه علمی حوزه‌های علمیه است. این جنبش، حوزه‌ها را از بازتولید محفوظات به سوی خلق دانشی نوین و پویا سوق می‌دهد. استاد فرزانه قدس‌سره تأکید دارند که حوزه‌های علمیه، به‌عنوان کانون‌های تولید علم دینی، باید با نیازهای زمانه همگام شوند و از بازگو کردن صرف متون کهن به سوی ابداع دانشی که پاسخ‌گوی مسائل معاصر باشد، حرکت کنند.

نقش حوزه‌های علمیه در تولید علم

حوزه‌های علمیه، در گذشته، با حضور بزرگانی چون شیخ انصاری، شیخ مفید، و شیخ طوسی، کانون نوآوری‌های علمی بوده‌اند. این عالمان، با توجه به مقتضیات زمان خود، آثاری خلق کردند که تازگی و پویایی را به علوم دینی افزود. اما در دوران معاصر، علم دینی بیش از آنکه مولد دانش نو باشد، به بازتولید معلومات کهن مشغول است. این وضعیت، در مقایسه با گذشته‌ای که نوآوری علمی در آن برجسته بود، نشان از عقب‌ماندگی علم دینی دارد.

جمع‌بندی بخش نخست

این بخش، با تبیین تمایز میان علم و معلومات، بر ضرورت پویایی علم دینی تأکید کرد. جنبش نرم‌افزاری، به‌عنوان راهبردی برای بازسازی نظام علمی حوزه‌ها، می‌تواند حوزه‌ها را به سوی تولید دانشی نوین هدایت کند. این حرکت، نیازمند بازنگری در رویکردهای آموزشی و پژوهشی است تا علم دینی، چون چشمه‌ای جوشان، نیازهای جامعه را سیراب سازد.

بخش دوم: چالش‌های علم دینی و راهکارهای اصلاح

عقب‌ماندگی علم دینی از تحولات اجتماعی

در گذشته، هنگامی که سطح سواد عمومی پایین بود، عالمان دینی پیشتازان علم و دانش بودند. اما با پیشرفت علمی و اجتماعی جامعه، علم دینی نتوانسته است همگام با این تحولات پیش رود. پذیرش افرادی با تحصیلات ابتدایی در حوزه‌ها، نشانه‌ای از این عقب‌ماندگی است که به کاهش اعتبار علمی علوم دینی انجامیده است. این وضعیت، مانند قافله‌ای است که از کاروان علم جهانی بازمانده و در گرد و غبار گذشته گرفتار آمده است.

درنگ: علم دینی از تحولات اجتماعی و علمی جامعه عقب مانده و نیازمند بازنگری در نظام پذیرش و آموزش است تا با نیازهای روز همگام شود.

نقد نظام آموزشی حوزه‌ها

نظام آموزشی علم دینی، بیش از پرورش خلاقیت و نوآوری، بر حفظ متون سنتی متمرکز است. امتحانات حوزه، به جای سنجش توانایی‌های تحلیلی، بر حافظه‌محوری تأکید دارند. این رویکرد، مانند باغی است که به جای کاشت نهال‌های نو، به هرس شاخه‌های کهن بسنده می‌کند و از باروری بازمی‌ماند. چنین نظامی، توانایی تربیت عالمانی که پاسخ‌گوی مسائل معاصر باشند را ندارد.

ضرورت گزینش علمی طلاب

برای ارتقای سطح علمی حوزه‌ها، گزینش طلاب باید با معیارهای دقیق‌تری انجام شود. پذیرش افرادی با تحصیلات ابتدایی، مانند ساختن بنایی با مصالح سست است که نمی‌تواند در برابر طوفان‌های علمی و اجتماعی مقاومت کند. بازنگری در نظام پذیرش، گامی اساسی برای تربیت عالمانی است که بتوانند با چالش‌های روز مقابله کنند.

نقش علم دینی در حل مسائل اجتماعی

علم دینی باید به مسائل روز جامعه، از جمله چالش‌های سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی، توجه کند. در حالی که دانشگاه‌ها تولیدات علمی خود را به نیازهای صنعت و جامعه معطوف کرده‌اند، علم دینی در این زمینه کم‌کار بوده و نتوانسته است نقش مؤثری در حل مسائل اجتماعی ایفا کند. این کم‌کاری، مانند خاموشی چراغی است که باید راه جامعه را روشن سازد.

حمایت از نظام اسلامی

علم دینی باید به‌عنوان پشتوانه فکری نظام اسلامی عمل کند. این حمایت، مستلزم تولید دانشی است که به مسائل روز جامعه پاسخ دهد و از کلی‌گویی پرهیز کند. حوزه‌های پویا، مانند بازوانی نیرومند، می‌توانند نظام اسلامی را در حل معضلات اجتماعی و سیاسی یاری رسانند.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، چالش‌های علم دینی را در همگامی با تحولات اجتماعی و علمی بررسی کرد. عقب‌ماندگی از جامعه، حافظه‌محوری در آموزش، و کمبود گزینش علمی، موانعی هستند که علم دینی را از نقش‌آفرینی مؤثر باز داشته‌اند. راهکارهایی چون بازنگری در نظام آموزشی و گزینش طلاب، می‌توانند علم دینی را به سوی پویایی و کارآمدی هدایت کنند.

بخش سوم: ظرفیت‌های قرآن کریم و سنت در تولید علم

تفاوت ابداع و بدعت

استاد فرزانه قدس‌سره تفاوت میان «ابداع» و «بدعت» را چنین تبیین می‌کنند: بدعت، افزودن چیزی برخلاف کتاب و سنت به دین است که نوعی انحراف به شمار می‌رود. اما ابداع، کشف و تبیین حقایق کتاب و سنت است. این تمایز، با استناد به آیات قرآن کریم روشن می‌شود: ﴿لَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ﴾ (هیچ تر و خشکی نیست مگر اینکه در کتابی روشن [ثبت] است) و ﴿سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ﴾ (آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است برای شما رام کرد). این آیات، ظرفیت بی‌پایان کتاب و سنت را برای تولید دانش نوین نشان می‌دهند.

درنگ: ابداع، گشایش حقایق کتاب و سنت است که با آیات قرآن کریم همخوانی دارد، در حالی که بدعت، انحرافی است که با دین در تضاد است.

ظرفیت قرآن کریم و سنت

قرآن کریم و سنت، منابعی غنی برای تولید دانش در حوزه‌های گوناگون، از جمله روان‌شناسی، جامعه‌شناسی، و سیاست هستند. این منابع، مانند معدنی بی‌کران، سرشار از معارفی هستند که می‌توانند دانشگاه‌ها و مراکز علمی جهان را تغذیه کنند. عدم بهره‌گیری از این ظرفیت، مانند نادیده گرفتن گنجی است که در دسترس است اما به کار گرفته نمی‌شود.

پویایی فقه اسلامی

برخلاف برخی انتقادات که فقه اسلامی را فردی و ناتوان در پاسخ‌گویی به مسائل اجتماعی می‌دانند، فقه ذاتاً پویا و اجتماعی است. محدودیت‌های تاریخی، مانند جدایی فقها از حکومت، مانع از بروز ظرفیت‌های اجتماعی فقه شده است. امروز، با تغییر شرایط، می‌توان فقه را به مسائل جمعی و اجتماعی معطوف کرد، مانند دوربینی که هم فرد را می‌بیند و هم جمع را.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، ظرفیت‌های بی‌پایان قرآن کریم و سنت را در تولید دانش نوین بررسی کرد. تمایز میان ابداع و بدعت، راه را برای بهره‌گیری از این منابع هموار می‌سازد. پویایی فقه اسلامی، اگر با نگاهی جمعی و معاصر همراه شود، می‌تواند پاسخ‌گوی نیازهای روز جامعه باشد.

بخش چهارم: موانع نوآوری و راهکارهای عملی

نقد تقلید در علوم دینی

تقلید بیش از حد از آرای پیشینیان، مانند زنجیری است که ذهن را از پرواز باز می‌دارد. استاد فرزانه قدس‌سره با اشاره به آثار ملاصدرا، که بخش عمده آن بازگوکننده آرای دیگران است، بر ضرورت نقد علمی و روشمند تأکید دارند. این نقد، با احترام به جایگاه عالمان، باید به تولید دانش جدید منجر شود.

ضرورت آزاداندیشی

آزاداندیشی، چون نسیمی است که فضای علم را تازه می‌کند. ترس از نقد آرای پیشینیان و هیمنه بزرگان، مانع از طرح نظریه‌های نو شده است. استاد با اشاره به نقد شیخ انصاری به نظریه انسداد میرزای قمی، بر لزوم نقد علمی تأکید دارند، نقدی که مانند ذره‌بینی، حقیقت را آشکار می‌سازد.

درنگ: آزاداندیشی و نقد علمی آرای پیشینیان، کلید نوآوری در علم دینی است، مشروط بر آنکه با روش و معیار همراه باشد.

بازنگری در احکام شرعی

استاد بر اصل «حلیت» تأکید دارند: ﴿كُلُّ شَيْءٍ لَكُمْ مُبَاحٌ﴾ (همه‌چیز برای شما مباح است). احکام حرمت باید با دلایل محکم اثبات شوند و به جای تأکید بر حرام‌ها، راهکارهای حلال ارائه گردد. این رویکرد، مانند پلی است که دین را به مردم نزدیک‌تر می‌کند و از دین‌گریزی جلوگیری می‌نماید.

نقد کلی‌گویی در فتاوا

کلی‌گویی در فتاوا، مانند سپردن مسافر به بیابان بدون راهنما است. ارجاع به عرف برای تشخیص مصادیق احکام، از مسئولیت‌پذیری علم دینی می‌کاهد. استاد تأکید دارند که علم دینی باید پاسخ‌های روشن و دقیق به مسائل روز، مانند احکام موسیقی یا نماز مسافر، ارائه کند تا تکلیف مردم مشخص شود.

ترس از تکفیر و مانع نوآوری

ترس از تکفیر، مانند سایه‌ای است که فضای نوآوری را تاریک می‌کند. طرح مباحث غیرضروری، مانند جزئیات تاریخی غیرقابل اثبات، ذهن جامعه را از مسائل اصلی منحرف می‌سازد. علم دینی باید به مسائل روز، مانند مقابله با استکبار، متمرکز شود تا نقش خود را به‌درستی ایفا کند.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، موانع نوآوری در علم دینی را بررسی کرد. تقلید، فقدان آزاداندیشی، و کلی‌گویی، از جمله موانعی هستند که باید با نقد علمی، بازنگری در احکام، و تمرکز بر مسائل روز برطرف شوند. علم دینی، با پویایی و آزاداندیشی، می‌تواند راهگشای مشکلات جامعه باشد.

بخش پنجم: راهکارهای نظام‌مندی و پویایی علم دینی

نظام‌مندی حوزه‌ها

علم دینی نیازمند نظامی منسجم است که مباحث غیرضروری را محدود کرده و به مسائل روز جامعه بپردازد. این نظام‌مندی، مانند نقشه‌ای است که مسیر علم را روشن می‌سازد. استاد پیشنهاد می‌دهند که علم دینی باید به مسائل کلان، مانند سیاست خارجی و انرژی هسته‌ای، توجه کند و پاسخ‌های علمی و کاربردی ارائه دهد.

ایجاد بانک اطلاعاتی

نبود بانک اطلاعاتی جامع، مانند فقدان چراغی در تاریکی است. این بانک می‌تواند سوابق علمی و نظریه‌های اساتید را ثبت کرده و به انتخاب اساتید مناسب، جلوگیری از ادعاهای واهی، و ارتقای شفافیت علمی کمک کند.

درنگ: ایجاد بانک اطلاعاتی جامع، شفافیت علمی را ارتقا داده و از ادعاهای واهی در علم دینی جلوگیری می‌کند.

توجه به نیازهای روز

علم دینی باید از کلی‌گویی پرهیز کرده و پاسخ‌های روشن و کاربردی به مسائل روز ارائه دهد. علوم دینی، مانند نان تازه نانوایی، باید نیازهای روز جامعه را برآورده کنند و از پرداختن به مسائل کهنه و غیرضروری اجتناب ورزند.

وظایف عالمان دینی

عالمان دینی باید به تولید دانشی بپردازند که مسائل روز، مانند جایگاه زن، موسیقی، و ولایت فقیه، را با دقت و صراحت بررسی کند. هم‌افزایی عالمان، مانند رودهایی است که به هم می‌پیوندند تا دریایی عظیم بسازند، و می‌تواند به حل جمعی مسائل جامعه منجر شود.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش، راهکارهایی برای پویایی علم دینی ارائه داد. نظام‌مندی، ایجاد بانک اطلاعاتی، و توجه به نیازهای روز، می‌توانند علم دینی را به کانونی برای تولید دانش کارآمد تبدیل کنند. این راهکارها، علم دینی را به پشتوانه‌ای مطمئن برای جامعه و نظام اسلامی بدل می‌سازد.

نتیجه‌گیری کلی

این نوشتار، با نگاهی نقادانه و سازنده، جایگاه علم دینی و نقش حوزه‌های علمیه را در تولید دانش و جنبش نرم‌افزاری بررسی کرد. تمایز میان علم و معلومات، چالش‌های نظام آموزشی، و ظرفیت‌های قرآن کریم و سنت، محورهای اصلی این کاوش بودند. علم دینی، با تکیه بر منابع غنی دینی، می‌تواند پاسخ‌گوی نیازهای معاصر باشد، مشروط بر آنکه از تقلید، کلی‌گویی، و ترس از نوآوری رها شود. راهکارهای پیشنهادی، از جمله نظام‌مندی، آزاداندیشی، و توجه به مسائل روز، می‌توانند علم دینی را به چشمه‌ای زلال برای سیراب کردن جامعه تبدیل کنند. این بازنگری، نه‌تنها جایگاه علوم دینی را تقویت می‌کند، بلکه حوزه‌ها را به پشتوانه‌ای مطمئن برای نظام اسلامی و جامعه بدل می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی