متن درس
هدایت و سلوک انسانی در پرتو معارف قرآنی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۸۸)
دیباچه
معرفت دینی، چونان چشمهای زلال، از سرچشمههای قرآن کریم و تعالیم عالمان فرزانه سیراب میگردد و راهنمای انسان در مسیر کمال و سعادت است. این نوشتار، با الهام از آیه شریفه أَفَمَنْ يَمْشِي مُكِبًّا عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّنْ يَمْشِي سَوِيًّا عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ (آیا کسی که سر به زیر افکنده راه میرود هدایتیافتهتر است یا کسی که راستقامت بر راهی استوار گام برمیدارد؟) به کاوش در مفهوم هدایت و سلوک انسانی میپردازد. این پژوهش، با نگاهی عمیق و روشمند، در پی تبیین جایگاه آگاهی، بصیرت، و انتخاب مسیر درست در زندگی انسانی است. همانگونه که راهنمایی حکیم، مسافر را به مقصد رهنمون میسازد، این نوشتار نیز با تأمل در معارف قرآنی، درصدد است تا چراغی فرا راه جویندگان حقیقت افروزد.
بخش نخست: تمایز سلوک انسانی و حیوانی در پرتو قرآن کریم
مفهوم سلوک در آیه شریفه
آیه شریفه أَفَمَنْ يَمْشِي مُكِبًّا عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّنْ يَمْشِي سَوِيًّا عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ (آیا کسی که سر به زیر افکنده راه میرود هدایتیافتهتر است یا کسی که راستقامت بر راهی استوار گام برمیدارد؟) پرسشی بنیادین را پیش روی انسان قرار میدهد. این پرسش، به تمایز میان سلوک ناآگاهانه، که به حیوانات نسبت داده شده، و سلوک آگاهانه و هدفمند، که ویژه انسان است، اشاره دارد. سلوک حیوانی، که با صفت «مُكِبًّا عَلَى وَجْهِهِ» توصیف شده، به حرکت بدون تأمل و بصیرت دلالت میکند، در حالی که سلوک انسانی، با ویژگی «سَوِيًّا عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ»، به حرکت با آگاهی، سلامت، و در مسیری همراستا با حقیقت اشاره دارد. این تمایز، چونان خطی روشن میان غفلت و بصیرت، انسان را به انتخاب مسیری دعوت میکند که با عقل و وحی همخوانی داشته باشد.
| درنگ: سلوک انسانی، با ویژگی آگاهی و حرکت در مسیر صراط مستقیم، از سلوک ناآگاهانه حیوانی متمایز است و انسان را به سوی سعادت رهنمون میسازد. |
این آیه، با بیانی حکیمانه، انسان را به تأمل در نحوه حرکت و انتخاب مسیر دعوت میکند. برخلاف حیوانات که به دلیل ساختار جسمانیشان سر به زیر حرکت میکنند، انسان، بهعنوان موجودی مختار و عاقل، موظف است با سربلندی و آگاهی مسیر زندگی خود را برگزیند. این تمایز، ریشه در فلسفه وجودی انسان دارد که او را بهعنوان خلیفه الهی و موجودی برخوردار از عقل و اختیار معرفی میکند.
نقد توصیههای ناصحیح عرفی
در فرهنگ عامه، گاه توصیههایی مانند «سر به زیر باش» به معنای پرهیز از شرارت و آزاررسانی به کار میرود. با این حال، چنین توصیههایی، اگر به معنای حرکت بدون تأمل و آگاهی تفسیر شوند، با روح تعالیم قرآنی ناسازگارند. قرآن کریم، انسان را از سلوک ناآگاهانهای که مشابه حرکت حیوانات است برحذر میدارد و بر لزوم بصیرت و آگاهی در انتخاب مسیر تأکید میورزد. این نقد، نه به معنای نفی ارزشهای اخلاقی سنتی، بلکه دعوتی است به بازنگری در برداشتهای نادرست و ترویج سلوکی آگاهانه و هدفمند.
| درنگ: توصیههای عرفی ناصحیح، مانند «سر به زیر باش»، اگر به معنای غفلت و ناآگاهی باشد، با تعالیم قرآنی ناسازگار است و انسان را از بصیرت در سلوک بازمیدارد. |
این دیدگاه، انسان را به سوی فهمی عمیقتر از مسئولیت خویش در برابر انتخابهای زندگی هدایت میکند. همانگونه که باغبانی با دقت نهال را میپرورد، انسان نیز باید با تأمل و بصیرت، مسیر زندگی خود را با معیارهای عقل و شرع همراستا سازد.
بخش دوم: آگاهی و سلامت در سلوک انسانی
مفهوم «سَوِيًّا» و «صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ»
مفهوم «سَوِيًّا» در آیه شریفه، به سلامت و چابکی در حرکت اشاره دارد، در حالی که «صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ» به مسیری همراستا با حقیقت و ارزشهای الهی دلالت میکند. این دو ویژگی، بهمنزله دو بال برای پرواز انسان به سوی سعادتاند. انسانی که با سلامت جسمانی و روانی، در مسیری درست حرکت میکند، به مقصد الهی نزدیکتر است. در مقابل، فردی که با چابکی در مسیری نادرست گام برمیدارد، هرچند توانمند باشد، از مقصد دورتر میشود. این تمایز، چونان چراغی در تاریکی، اهمیت انتخاب مسیر درست را پیش از تقویت توانمندیها نشان میدهد.
| درنگ: سلوک موفق انسانی، نیازمند ترکیب سلامت و چابکی در حرکت («سَوِيًّا») و انتخاب مسیر درست («صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ») است تا به سعادت منتهی شود. |
برای نمونه، فردی که با توانمندی و سرعت در مسیری نادرست حرکت میکند، مانند دوندهای است که در کوچهای بنبست با شتاب میدود و هرچه سریعتر حرکت کند، از مقصد دورتر میشود. در مقابل، فردی که با کندی اما در مسیر درست گام برمیدارد، مانند مسافری است که با گامهایی آهسته اما مطمئن، به سوی مقصد پیش میرود. این تصویر، بر اولویت انتخاب مسیر درست بر سرعت و توانمندی تأکید دارد.
پیامدهای انتخاب مسیر نادرست
حرکت در مسیری نادرست، حتی با توانمندی و چابکی، به گمراهی و زیان منجر میشود. فردی که با سرعت در بيراهه حرکت میکند، بازگشتش به مسیر درست دشوارتر است، در حالی که حرکت کند اما در صراط مستقیم، امکان رسیدن به مقصد را فراهم میسازد. این نکته، انسان را به تأمل در اهداف و مسیر زندگی دعوت میکند تا پیش از تقویت توانمندیها، از صحت مقصد اطمینان حاصل کند.
| درنگ: انتخاب مسیر نادرست، حتی با توانمندی و سرعت، به گمراهی منجر میشود، در حالی که حرکت در صراط مستقیم، هرچند کند، به مقصد منتهی میگردد. |
این تحلیل، با فلسفه اخلاق اسلامی همخوانی دارد که هدف نهایی انسان را تقرب به خدا میداند. همانگونه که ناخدایی با دقت نقشه دریا را میخواند، انسان نیز باید با بصیرت، مسیر زندگی خود را با معیارهای الهی همراستا سازد.
بخش سوم: ضرورت هوشیاری و آگاهی در سلوک معاصر
هوشیاری در جهان پیچیده امروز
در جهان معاصر، که پیچیدگیهای اجتماعی و فرهنگی آن چونان تاروپودی درهمتنیده است، انسان باید با هوشیاری و دقت بیشتری مسیر خود را برگزیند. غفلت و سستی در انتخاب مسیر، مانند گام نهادن در تاریکی بدون چراغ، به انحراف و زیان منجر میشود. این هوشیاری، برای همه انسانها، اعم از زن و مرد، جوان و پیر، شهری و روستایی، ضروری است تا سرمایه عمر خویش را در مسیر درست به کار گیرند.
| درنگ: در جهان معاصر، هوشیاری و بصیرت در انتخاب مسیر، ضرورتی است که انسان را از انحراف و زیان مصون میدارد. |
این دیدگاه، انسان را به تأمل مستمر در اهداف و مسیر زندگی دعوت میکند. همانگونه که کاوشگری در جستوجوی گنج، با دقت نقشه را میخواند، انسان نیز باید با بصیرت و آگاهی، مسیر خود را ارزیابی کند تا از گمراهی در امان ماند.
برابری ارزشی زن و مرد در سلوک انسانی
باورهای نادرست فرهنگی که زنان را بهعنوان انسان درجه دوم میشناسند، مانند سایهای سنگین، با تعالیم قرآنی ناسازگارند. انسان، اعم از زن و مرد، در پیشگاه الهی از ارزشی برابر برخوردار است و باید با آگاهی و بصیرت در مسیر صراط مستقیم گام بردارد. زنان، مانند مردان، موظفاند با تأمل و اختیار، نقش فعال و سازندهای در جامعه ایفا کنند.
| درنگ: زن و مرد، در سلوک انسانی و در پیشگاه الهی، از ارزشی برابر برخوردارند و باید با آگاهی و بصیرت در مسیر حق گام بردارند. |
این دیدگاه، چونان نسیمی روحبخش، بر ضرورت رفع تبعیضهای جنسیتی در نگاه فرهنگی تأکید دارد. زنان، مانند مردان، چونان ستارگانی در آسمان جامعه، میتوانند با نقشآفرینی فعال، به پیشرفت و تعالی جامعه یاری رسانند.
بخش چهارم: بازنگری در باورهای سنتی و تربیت نسل جدید
نقد تحقیر کودکان و جوانان
تحقیر کودکان و جوانان با عباراتی مانند «من تجربه بیشتری دارم» یا «پیراهن بیشتری پاره کردهام»، مانند دیواری بلند، مانع رشد فکری و اجتماعی آنان میشود. این رویکرد، با روح تعالیم قرآنی که بر ارزشگذاری به عقل و آگاهی تأکید دارد، ناسازگار است. جوانان، بهویژه در دوران معاصر، از شعور و آگاهی بالایی برخوردارند و باید مورد احترام و توجه قرار گیرند.
| درنگ: تحقیر کودکان و جوانان، مانع رشد فکری و اجتماعی آنان است و با تعالیم قرآنی که بر احترام به عقل و آگاهی تأکید دارد، ناسازگار است. |
این نقد، مانند آینهای شفاف، ضرورت بازنگری در روشهای تربیتی را نشان میدهد. والدین باید با فرزندان خود بهصورت دوستانه و برابر تعامل کنند تا از ظرفیتهای فکری و خلاقانه آنان بهرهمند شوند.
تأثیر تحولات تاریخی بر شعور اجتماعی
تحولات تاریخی، مانند نسیمی که بذرهای آگاهی را پراکنده میسازد، شعور و فهم جامعه را ارتقا داده است. نسل جدید، با بهرهمندی از این آگاهی، توانایی نقشآفرینی مؤثری در پیشرفت جامعه دارد. این تحول، مانند رودی خروشان، به افزایش هوشمندی و بصیرت اجتماعی منجر شده است.
| درنگ: تحولات تاریخی، شعور و آگاهی جامعه را ارتقا داده و نسل جدید را بهعنوان سرمایهای ارزشمند برای پیشرفت جامعه معرفی کرده است. |
این دیدگاه، بر اهمیت احترام به نسل جوان و بهرهگیری از ظرفیتهای آنان تأکید دارد. والدین و مربیان، مانند باغبانانی که نهالهای نو را میپرورانند، باید با فرزندان خود رابطهای دوستانه و سازنده برقرار کنند.
مشورت با نسل جوان
مشورت با نسل جوان، مانند کلیدی که قفلهای دشوار را میگشاید، به تصمیمگیریهای بهتر در خانواده و جامعه منجر میشود. والدین باید با فرزندان خود بهصورت دوستانه تعامل کنند تا از آگاهی و خلاقیت آنان بهرهمند شوند. این رویکرد، مانند پلی است که نسلها را به هم متصل میکند و به تقویت پیوندهای خانوادگی یاری میرساند.
| درنگ: مشورت با نسل جوان، با ایجاد فضایی برای گفتوگوی برابر، به تصمیمگیریهای بهتر و تقویت پیوندهای خانوادگی منجر میشود. |
این دیدگاه، با اصول تربیتی اسلامی که بر احترام متقابل و گفتوگوی سازنده تأکید دارند، همخوانی دارد. والدین، مانند راهنمایی حکیم، باید با فرزندان خود رفاقتی عمیق برقرار کنند تا آنان را به سوی رشد و کمال هدایت کنند.
بخش پنجم: بازاندیشی در احکام و شئون اجتماعی
تمایز میان پوشش و حجاب
در معارف اسلامی، مفهوم پوشش، به معنای حفظ عفت و نجابت و پوشاندن بدن بهجز صورت و دستها، اصل بنیادین است. برخلاف باورهای رایج، لزومی به استفاده از چادر یا پوشیه نیست. پوشش، مانند سپری که حریم عفت را حفظ میکند، باید بهگونهای باشد که ضمن رعایت حدود شرعی، مانع فعالیتهای اجتماعی زنان نشود.
| درنگ: پوشش در اسلام، به معنای حفظ عفت و نجابت است و نیازی به استفاده از چادر یا پوشیه ندارد، بلکه باید با فعالیتهای اجتماعی زنان سازگار باشد. |
این تحلیل، بر ضرورت بازنگری در برداشتهای سنتی از مفهوم پوشش تأکید دارد. زنان، مانند پرندگانی که با بالهای آزاد در آسمان پرواز میکنند، باید بتوانند با پوشش مناسب، نقش فعال و سازندهای در جامعه ایفا کنند.
نقد استفاده از چادر و پوشیه
استفاده از چادر یا پوشیه، به دلیل دشواریهای عملی، گاه مانع فعالیتهای روزمره زنان میشود. اسلام، مانند حکیمی که به سهولت احکام توجه دارد، بر پوشش ساده و کاربردی تأکید میورزد که زنان را در انجام وظایف اجتماعی یاری میرساند. برای نمونه، پوشیهای که دید را محدود میکند، مانند قفسی است که پرنده را از پرواز بازمیدارد.
| درنگ: پوشش اسلامی باید ساده و کاربردی باشد تا ضمن حفظ عفت، مانع فعالیتهای اجتماعی زنان نشود. |
این دیدگاه، بر لزوم تطبیق احکام با نیازهای معاصر تأکید دارد. زنان باید بتوانند با پوششی که عفت و نجابت را حفظ میکند، آزادانه در جامعه حضور یابند و به فعالیتهای خود بپردازند.
آزادی در انتخاب نوع پوشش
زنان، در انتخاب نوع پوشش خود، مانند باغبانی که گلهای باغ خویش را میآراید، آزادند، مشروط بر آنکه بدنشان، بهجز صورت و دستها، پوشیده باشد. این آزادی، مانند نسیمی که روح را تازه میکند، به زنان امکان میدهد متناسب با شرایط اجتماعی و نیازهای خود عمل کنند.
| درنگ: زنان در انتخاب نوع پوشش خود آزادند، مشروط بر آنکه با حفظ عفت، بدنشان پوشیده باشد. |
این رویکرد، با اصل اختیار در اسلام همخوانی دارد و بر پرهیز از سختگیریهای غیرضروری تأکید میورزد. زنان میتوانند با انتخاب پوششی مناسب، هم عفت خود را حفظ کنند و هم در جامعه نقشآفرینی کنند.
اعتدال در استفاده از موسیقی
موسیقی، مانند آبی که به اندازه نوشیده شود، در صورتی که از نظر فاعلی (خواننده یا محتوا) و قالبی (عدم ترویج فساد) مشکلی نداشته باشد، جایز است. با این حال، اعتدال در استفاده از موسیقی، مانند حفظ تعادل در یک کشتی در دریای طوفانی، ضروری است تا به سلامت روانی انسان آسیب نرساند.
| درنگ: موسیقی، با رعایت اعتدال و پرهیز از محتوای مخرب، جایز است و باید به سلامت روانی انسان کمک کند. |
این دیدگاه، با اصول فقهی که بر رعایت اعتدال تأکید دارند، سازگار است. موسیقی باید بهگونهای باشد که آرامش روانی را تقویت کند، نه آنکه به استرس و ضعف اراده منجر شود.
نقد توصیههای نادرست درباره مشورت با زنان
توصیههای سنتی مبنی بر مخالفت با نظر زنان، مانند بذری که در خاک نامناسب کاشته شود، فاقد پایه قرآنی است. مشورت با زنان، بهویژه در صورت داشتن عقل و درایت، مانند بهرهگیری از گنجینهای ارزشمند، نهتنها جایز بلکه ضروری است. تصمیمگیری باید بر اساس عقل و منطق باشد، نه جنسیت.
| درنگ: مشورت با زنان، در صورت داشتن عقل و درایت، ضروری است و تصمیمگیری باید بر اساس منطق باشد، نه جنسیت. |
این تحلیل، مانند آینهای که حقیقت را بازمیتاباند، بر ضرورت رفع پیشداوریهای جنسیتی تأکید دارد. زنان، مانند مردان، میتوانند در تصمیمگیریهای مهم نقشآفرین باشند.
بخش ششم: سلامت روان و تربیت دینی
درمان وسواس با روشهای طبیعی
برای درمان وسواس، به جای استفاده از ذکر، که ممکن است مانند افزودن بار به شانههای خسته باشد، ورزش سبک و پرهیز از دوش آب داغ توصیه میشود. این روشها، مانند نسیمی که روح را تازه میکند، به بهبود سلامت روان کمک میکنند و از تشدید وسواس جلوگیری مینمایند.
| درنگ: ورزش سبک و پرهیز از دوش آب داغ، روشهایی طبیعی برای درمان وسواس و بهبود سلامت روان هستند. |
این توصیه، با یافتههای روانشناسی مدرن که بر تأثیر ورزش بر سلامت روان تأکید دارند، همخوانی دارد. ورزش، مانند کلیدی که قفلهای ذهن را میگشاید، به کاهش اضطراب و وسواس یاری میرساند.
رفع افسردگی با شناسایی عوامل
برای رفع افسردگی، مانند کاوشگری که ریشههای بیماری را میجوید، ابتدا باید عوامل آن شناسایی و برطرف شوند. ورزش، بهویژه شنا، مانند آبی زلال که روح را شستوشو میدهد، روشی مؤثر برای بهبود حالات روانی است، بهویژه برای زنان که از آن سود بیشتری میبرند.
| درنگ: شناسایی عوامل افسردگی و استفاده از ورزش، بهویژه شنا، کلید بهبود سلامت روانی است. |
این دیدگاه، با رویکردهای روانشناختی معاصر که بر اهمیت شناسایی عوامل محیطی و جسمانی افسردگی تأکید دارند، همراستاست. شنا، مانند رقصی موزون در آب، به آرامش ذهن و تقویت روح یاری میرساند.
هوشمندی در روابط دختران و پسران
روابط میان دختران و پسران، مانند رودخانهای که با هدایت درست به دریا میرسد، در صورتی که با حفظ حدود شرعی و هوشمندی باشد، جایز است. جامعه باید سیستمی برای روابط سالم و شفاف تعریف کند تا از آسیبهای احتمالی، مانند آتش که به مخمل میرسد، جلوگیری شود.
| درنگ: روابط میان دختران و پسران، با رعایت حدود شرعی و هوشمندی، جایز است و نیازمند سیستمی برای حفظ سلامت و شفافیت است. |
این دیدگاه، مانند نقشهای که مسیر درست را نشان میدهد، بر لزوم آموزش مهارتهای اجتماعی به جوانان تأکید دارد. روابط سالم، با رعایت عفت و آگاهی، به رشد اجتماعی و فکری منجر میشود.
نقش زنان در تحکیم روابط خانوادگی
زنان، مانند باغبانی که با محبت گلها را میپروراند، با توجه و محبت به همسران خود میتوانند از گرایش مردان به انحرافات جلوگیری کنند. رابطه عاطفی قوی، مانند ریشهای است که درخت خانواده را استوار نگه میدارد.
| درنگ: محبت و توجه زنان به همسران، کلید تحکیم بنیان خانواده و پیشگیری از انحرافات است. |
این تحلیل، با اصول روانشناسی خانواده که بر اهمیت ارتباط عاطفی تأکید دارند، سازگار است. محبت، مانند کلیدی که قلبها را میگشاید، به حفظ سلامت و استواری خانواده یاری میرساند.
اعتدال در مجالس عروسی
در مجالس عروسی، مانند باغی پر از گلهای شاداب، زنان میتوانند با رعایت حدود شرعی و در غیاب نامحرم، لباسهای شاد و مناسب بپوشند. اعتدال، مانند نسیمی که تعادل را به باغ بازمیگرداند، از افراط و تفریط در این زمینه جلوگیری میکند.
| درنگ: در مجالس عروسی، رعایت اعتدال و حدود شرعی، به شادی و نشاط اجتماعی کمک میکند. |
این دیدگاه، مانند چراغی که مسیر شادی را روشن میکند، بر ضرورت رعایت اعتدال در شئون اجتماعی تأکید دارد. شادی در مجالس، با رعایت حدود شرعی، به نشاط و همبستگی اجتماعی یاری میرساند.
تربیت کودکان با رفاقت و محبت
تربیت کودکان، مانند پرورش نهالی نو، باید با رفاقت و محبت انجام شود، نه با سختگیری و تحقیر. والدین، مانند دوستی که دست راهنمایی دراز میکند، باید با فرزندان خود رابطهای دوستانه برقرار کنند تا آنان را به انجام وظایف دینی ترغیب کنند.
| درنگ: تربیت کودکان با رفاقت و محبت، به جای سختگیری، به رشد فکری و دینی آنان یاری میرساند. |
این رویکرد، مانند بذری که در خاک حاصلخیز کاشته میشود، با اصول تربیتی اسلامی که بر محبت و رفاقت تأکید دارند، همخوانی دارد. سختگیری بیش از حد، مانند بادی تند، ممکن است نهالهای نو را از ریشه برکند.
بخش هفتم: سازگاری احکام اسلامی با عقل و نیازهای معاصر
سازگاری احکام اسلامی با عقل
احکام اسلامی، مانند نوری که از سرچشمه حکمت الهی ساطع میشود، با عقل سازگارند. هرگونه ناسازگاری ظاهری، مانند سایهای گذرا، ناشی از برداشتهای نادرست یا عدم فهم صحیح احکام است. فهم دقیق احکام، مانند کاوش در معدنی گرانبها، نیازمند مطالعه عمیق و روشمند است.
| درنگ: احکام اسلامی، به دلیل منبع الهی، با عقل سازگارند و هرگونه ناسازگاری ظاهری، ناشی از برداشتهای نادرست است. |
این دیدگاه، مانند آینهای که حقیقت را بازمیتاباند، با فلسفه اسلامی که عقل را یکی از منابع شناخت حق میداند، همراستاست. انسان باید با عقل و آگاهی، به فهم و عمل به احکام دینی بپردازد.
فلسفه احکام ارث برای زنان
محدودیت ارث زنان از زمین، مانند کلیدی که قفل ایستایی را میگشاید، به منظور تشویق آنان به تشکیل زندگی جدید و پرهیز از خمودگی طراحی شده است. تفاوت در ارث بین زن و مرد، با توجه به مسئولیتهای مالی مرد، مانند پرداخت مهر و نفقه، مانند ترازویی است که عدالت را برقرار میسازد. همچنین، پدر میتواند یکسوم اموال خود را به اختیار به دخترش ببخشد، که این امر، مانند شاخهای انعطافپذیر، به عدالت و انصاف در تقسیم ارث یاری میرساند.
| درنگ: احکام ارث برای زنان، با هدف تشویق به پویایی و با توجه به مسئولیتهای مالی مرد، عقلانی و عادلانه طراحی شدهاند. |
این تحلیل، مانند نقشهای که مسیر عدالت را نشان میدهد، با اصول فقهی که احکام را بر اساس مصالح و مفاسد تنظیم میکنند، سازگار است. احکام ارث، با توجه به شرایط اجتماعی و اقتصادی، به گونهای طراحی شدهاند که به پویایی و تعادل در زندگی زنان یاری رسانند.
جواز خواستگاری زنان از مردان
زنان، مانند پرندگانی که آزادانه در آسمان پرواز میکنند، میتوانند با رعایت حدود شرعی، از مردان خواستگاری کنند. این امر، مانند بذری که در خاک فرهنگ اسلامی کاشته میشود، با اصل اختیار و برابری همخوانی دارد و به رفع موانع فرهنگی در ازدواج یاری میرساند.
| درنگ: خواستگاری زنان از مردان، با رعایت حدود شرعی، جایز است و به رفع موانع فرهنگی در ازدواج کمک میکند. |
این دیدگاه، مانند نسیمی که باورهای کهنه را پراکنده میسازد، بر ضرورت بازنگری در سنتهایی که زنان را در موضع انفعال قرار میدهند، تأکید دارد. زنان میتوانند با هوشمندی و اختیار، نقش فعالی در انتخاب همسر ایفا کنند.
اختیار در دریافت مهریه
زنان، مانند باغبانی که میوههای باغ خویش را برمیچیند، میتوانند مهریه خود را بهصورت نقد دریافت کنند و نیازی به تعیین مهریههای غیرواقعی نیست. این امر، مانند پلی که موانع را از میان برمیدارد، به تسهیل ازدواج و کاهش مشکلات مالی یاری میرساند.
| درنگ: دریافت مهریه بهصورت نقد، با اختیار زنان، به تسهیل ازدواج و کاهش مشکلات مالی کمک میکند. |
این توصیه، مانند نوری که مسیر را روشن میکند، با اصول فقهی که بر سهولت در احکام تأکید دارند، همخوانی دارد. مهریه باید بهگونهای باشد که بار مالی غیرضروری بر مرد تحمیل نکند.
پیوند علم و مذهب
علم و مذهب، مانند دو بال برای پرواز به سوی حقیقت، مکمل یکدیگرند. مذهب بدون عقل و آگاهی، مانند درختی بیریشه است که نمیتواند بار سعادت دهد. انسان باید با علم و عقل، به دین عمل کند تا به کمال و سعادت دست یابد.
| درنگ: علم و مذهب، مکمل یکدیگرند و مذهب بدون عقل و آگاهی، ناقص و ناکارآمد است. |
این دیدگاه، مانند آینهای که حقیقت را بازمیتاباند، با فلسفه اسلامی که عقل را یکی از منابع شناخت حق میداند، همراستاست. علم و عقل، مانند ابزارهایی هستند که انسان را در فهم و عمل به دین یاری میرسانند.
نقش توصیفی دین
دین، مانند پزشکی حکیم که وضعیت بیمار را توصیف میکند، نقش توصیفی دارد و انسان را در انتخاب مسیر آزاد میگذارد. دین، مانند نقشهای که راه را نشان میدهد، انسان را به تأمل و انتخاب آگاهانه دعوت میکند، نه به اجبار و تحمیل.
| درنگ: دین، با نقش توصیفی خود، انسان را به انتخاب آگاهانه دعوت میکند و از تحمیل و اجبار پرهیز دارد. |
این تحلیل، مانند نوری که تاریکی را میزداید، بر اصل اختیار در اسلام تأکید دارد. دین، انسان را به سوی حقیقت هدایت میکند، اما تصمیم نهایی را به او واگذار مینماید.
غلبه بر عصبانیت با شناسایی عوامل
برای غلبه بر عصبانیت، مانند کاوشگری که ریشههای بیماری را میجوید، باید عوامل جسمانی و محیطی آن شناسایی و برطرف شوند. ورزش، تفریح، و استفاده از آب، مانند نسیمی که روح را تازه میکند، از روشهای مؤثر برای کاهش عصبانیت هستند.
| درنگ: شناسایی عوامل عصبانیت و استفاده از ورزش و تفریح، کلید غلبه بر این حالت روانی است. |
این توصیه، مانند کلیدی که قفلهای ذهن را میگشاید، با یافتههای روانشناسی که بر تأثیر عوامل محیطی و جسمانی بر حالات روانی تأکید دارند، همراستاست.
اطمینان از صحت مسیر
برای اطمینان از صحت مسیر، مانند ریاضیدانی که درستی محاسبات خود را میآزماید، انسان باید آثار و نتایج اعمال خود را بررسی کند یا با افراد دانا و پخته مشورت نماید. این روش، مانند چراغی که راه را روشن میکند، به انتخاب مسیر درست یاری میرساند.
| درنگ: بررسی آثار اعمال و مشورت با افراد دانا، انسان را از صحت مسیر خود مطمئن میسازد. |
این دیدگاه، مانند نقشهای که مسیر درست را نشان میدهد، با اصول عقلانی و شرعی که بر مشورت و ارزیابی مستمر تأکید دارند، سازگار است.
تمرکز در نماز با رزق حلال
تمرکز در نماز، مانند گلی که در خاک پاک میروید، نیازمند رزق حلال و پرهیز از اشتغالات بیش از حد است. اذان و اقامه، مانند نسیمی که آرامش را پیش از طوفان میآورد، به تمرکز در عبادت یاری میرسانند.
| درنگ: رزق حلال و پرهیز از کثرت، همراه با اذان و اقامه، به تمرکز در نماز کمک میکند. |
این توصیه، مانند نوری که قلب را روشن میکند، با تعالیم اسلامی که بر پاکی رزق و آرامش در عبادت تأکید دارند، همخوانی دارد. رزق حلال، مانند آبی زلال، قلب را برای عبادت آماده میسازد.
نقد توهم شر ک و ریا
اتهام شر ک، ریا، و نفاق به مردم عادی، مانند بذری که در خاک نامناسب کاشته شود، بدون دلیل معتبر نادرست است. این اتهامات، مانند سایهای که آرامش را میرباید، ممکن است به وسواس فکری منجر شوند و باید از آنها پرهیز کرد.
| درنگ: اتهام شر ک و ریا به مردم عادی، بدون دلیل معتبر، نادرست است و ممکن است به وسواس فکری منجر شود. |
این دیدگاه، مانند آینهای که حقیقت را بازمیتاباند، بر ضرورت پرهیز از قضاوتهای نادرست و ایجاد آرامش روانی در جامعه تأکید دارد. مردم عادی، مانند جویبارهایی زلال، در زندگی روزمره خود به دنبال خیر و سعادتاند.
جمعبندی
این نوشتار، با کاوش در درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، به تبیین هدایت و سلوک انسانی در پرتو آیه شریفه أَفَمَنْ يَمْشِي مُكِبًّا عَلَى وَجْهِهِ أَهْدَى أَمَّنْ يَمْشِي سَوِيًّا عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ پرداخت. این آیه، با تمایز میان سلوک ناآگاهانه حیوانی و سلوک آگاهانه انسانی، انسان را به تأمل در اهداف و مسیر زندگی دعوت میکند. مفاهیم کلیدی مانند ضرورت آگاهی و بصیرت، انتخاب مسیر درست، و اعتدال در شئون اجتماعی، همگی با اصول عقلانی و شرعی اسلام همخوانی دارند. بازنگری در باورهای سنتی، مانند توصیههای نادرست عرفی و پیشداوریهای جنسیتی، و تطبیق احکام با نیازهای معاصر، مانند پوشش کاربردی و روابط سالم، به انسان امکان میدهد با سلامت و آگاهی در صراط مستقیم گام بردارد. تربیت کودکان با محبت و رفاقت، مانند بذری که در خاک حاصلخیز کاشته میشود، به رشد فکری و دینی آنان یاری میرساند. این نوشتار، مانند نقشهای که راه را به سوی مقصد نشان میدهد، بر ضرورت آگاهی، بصیرت، و پویایی در سلوک انسانی تأکید دارد تا انسان بتواند با عقل و ایمان، به سعادت ابدی دست یابد.
| با نظارت صادق خادمی |