در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 90

متن درس





جلسات دورهمی: تأملاتی در تبیین آیه ۸۳ سوره نساء

جلسات دورهمی: تأملاتی در تبیین آیه ۸۳ سوره نساء

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه نود)

دیباچه

این نوشتار به کاوش در معانی و مفاهیم ژرف آیه ۸۳ سوره نساء اختصاص دارد که در یکی از مساجد شهر کرمان ارائه شده است. محور این تأملات، تقسیم‌بندی انسان‌ها به سه گروه بر اساس معیارهای اخلاقی و معنوی است که در پرتو رحمت الهی، مسیر سعادت یا گمراهی آنان را رقم می‌زند. این تحلیل، با تکیه بر آیه شریفه، به بررسی نقش فضل و رحمت الهی در هدایت انسان‌ها و تأثیر عوامل محیطی و تربیتی بر فطرت پاک انسانی می‌پردازد. نوشتار حاضر، با نگاهی جامعه‌شناختی و اخلاقی، راهکارهایی برای رستگاری ارائه می‌دهد و با بهره‌گیری از تمثیلات و اشارات معنوی، مفاهیم را برای مخاطبان روشن‌تر می‌سازد.

بخش نخست: تقسیم‌بندی انسان‌ها در پرتو آیه ۸۳ سوره نساء

متن آیه و معنای آن

وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا
و اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود، جز اندکی، از شیطان پیروی می‌کردید.

این آیه از قرآن کریم، انسان‌ها را بر اساس میزان بهره‌مندی از فضل و رحمت الهی به سه گروه تقسیم می‌کند:

  • گروه نخست: انبیا، اولیا و مؤمنان راستین که به دلیل طهارت ذاتی و رحمت خاص الهی، از پیروی شیطان مصون‌اند. این گروه، حتی در غیاب هدایت ظاهری دین، به سوی کمال گام برمی‌دارند.
  • گروه دوم: اکثریت مردم که سعادتشان به فضل و رحمت عام الهی وابسته است. این گروه، در صورت قرار گرفتن در محیطی مناسب و بهره‌مندی از مربی صالح، به رستگاری می‌رسند؛ وگرنه در معرض گمراهی‌اند.
  • گروه سوم: افرادی که به دلیل غفلت و کدورت نفسانی، همواره از شیطان و نفس اماره پیروی می‌کنند و از هدایت الهی محرومند.
درنگ: این تقسیم‌بندی، چارچوبی جامعه‌شناختی-اخلاقی ارائه می‌دهد که بر نقش محوری رحمت الهی و عوامل محیطی در تعیین مسیر معنوی انسان تأکید دارد. گروه نخست، الگویی آرمانی از ظرفیت ذاتی انسان برای کمال‌یابی است، گروه دوم شکنندگی انسان در برابر وسوسه‌ها را نشان می‌دهد و گروه سوم هشداری است برای پرهیز از غفلت مداوم.

مخاطب اصلی: گروه دوم و نیاز به هدایت

اکثریت انسان‌ها در گروه دوم جای می‌گیرند که رستگاری‌شان به فضل و رحمت الهی مشروط است. این گروه برای شکوفایی فطرت پاک خود به محیطی مناسب، مربی کارآزموده، دوستان صالح و رزق حلال نیاز دارند. همان‌گونه که درختی برای بالیدن به خاک حاصلخیز و آبی زلال محتاج است، این گروه نیز بدون هدایت و تربیت، در معرض گمراهی قرار دارند. نقش مربی در این میان، مانند چراغی است که راه را در تاریکی روشن می‌کند و استعدادهای نهفته را به سوی کمال هدایت می‌نماید.

بخش دوم: معیارها و مصادیق تشخیص گروه‌های سه‌گانه

خودآزمایی: معیاری برای شناخت

برای تشخیص تعلق به هر یک از گروه‌ها، انسان باید خود را در بوته آزمون قرار دهد و این پرسش را از خویش بپرسد: «اگر دین و ترس از خدا نبود، رفتارم چگونه بود؟» پاسخ به این پرسش، جایگاه معنوی فرد را روشن می‌سازد:

  • گروهی می‌گویند اعمال نیکشان صرفاً به دلیل امر و نهی الهی است و بدون آن، ممکن بود به شرارت روی آورند.
  • گروه دیگر، حتی در نبود دین، از شرارت و ستمگری پرهیز می‌کنند و ذاتاً به خیر گرایش دارند، اما با هدایت دینی به کمال بیشتری می‌رسند.

این خودآزمایی، ریشه در مفهوم فطرت دارد که در فلسفه اسلامی به‌عنوان گرایش ذاتی انسان به خیر و کمال شناخته می‌شود. افرادی که ذاتاً از شر پرهیز می‌کنند، به گروه نخست نزدیک‌ترند، اما اکثریت مردم در گروه دوم جای دارند که به هدایت خارجی نیاز دارند.

مصادیق تاریخی

تاریخ گواهی می‌دهد که برخی، مانند ابوجهل و ابولهب، علی‌رغم وجود پیامبر و قرآن کریم، از شیطان پیروی کردند و در گروه سوم جای گرفتند. در مقابل، ابوذر غفاری، پیش از آشنایی با پیامبر، ذاتاً فردی وارسته بود و با هدایت پیامبر به کمال بیشتری رسید. ابوذر، مانند ستاره‌ای در آسمان فطرت، پیش از تابش نور نبوت نیز درخشانی داشت، اما حضور پیامبر، نور او را فروزان‌تر کرد. این مثال نشان می‌دهد که فطرت پاک انسانی، در غیاب عوامل گمراه‌کننده، به سوی خیر گرایش دارد، اما وسوسه‌های شیطانی و نفسانی می‌توانند این گرایش را مختل کنند.

درنگ: ابوذر غفاری نمونه‌ای از گروه نخست است که طهارت ذاتی‌اش او را از گمراهی حفظ کرد، در حالی که ابوجهل و ابولهب، با وجود هدایت الهی، به دلیل کدورت نفسانی در دام شیطان افتادند.

بخش سوم: نقش عوامل محیطی و تربیتی در رستگاری

اهمیت مربی صالح

اکثریت مردم، که در گروه دوم جای دارند، برای رستگاری به مربی صالح نیاز دارند. همان‌گونه که در نظام آموزشی، دانش‌آموزان متوسط با معلم کارآمد به پیشرفت می‌رسند، این گروه نیز با هدایت مربی و قرار گرفتن در محیطی مناسب، به سعادت دست می‌یابند. مربی صالح، مانند باغبانی است که نهال فطرت را با دقت و مهربانی پرورش می‌دهد تا به درختی تنومند بدل شود.

فضل و رحمت الهی: کلید رستگاری

آیه شریفه تأکید دارد که بدون فضل و رحمت الهی، اکثریت مردم از شیطان پیروی می‌کنند. این فضل و رحمت از طریق ابزارهای زمینی مانند مربیان، دوستان صالح و رزق حلال به انسان می‌رسد. مانند جویباری که از سرچشمه الهی جاری می‌شود و زمین‌های تشنه را سیراب می‌کند، این عوامل انسان را به سوی کمال هدایت می‌کنند.

پرهیز از نصیحت بی‌مورد

نصیحت تنها برای کسانی سودمند است که آمادگی شنیدن آن را دارند. نصیحت بی‌جا، به‌ویژه برای جوانانی که تحت تأثیر دوستان ناباب‌اند، ممکن است نتیجه معکوس داشته باشد. مانند بذری که در خاک نامناسب کاشته شود، نصیحت بدون آمادگی روانی، نه‌تنها ثمر نمی‌دهد، بلکه ممکن است مقاومت ایجاد کند. از این‌رو، پیش از نصیحت، باید آمادگی روانی فرد سنجیده شود.

درنگ: نصیحت، مانند دارویی است که تنها در زمان و مکان مناسب اثر می‌کند. آمادگی روانی فرد، شرط لازم برای تأثیرگذاری موعظه است.

بخش چهارم: تفسیر عبارت «إِلَّا قَلِيلًا»

عبارت «إِلَّا قَلِيلًا» در آیه ۸۳ سوره نساء دو برداشت را پیش می‌کشد:

  • برداشت نخست: اکثریت مردم، جز در موارد نادر، از شیطان پیروی می‌کنند.
  • برداشت دوم: گروه اندکی از مردم، به دلیل طهارت ذاتی، ذاتاً از شیطان پیروی نمی‌کنند و نیازی به فضل عام الهی ندارند.

این دو برداشت، دو دیدگاه به وضعیت معنوی انسان ارائه می‌دهند: اولی بر شکنندگی انسان در برابر وسوسه‌ها تأکید دارد و دومی وجود اقلیتی وارسته را تأیید می‌کند که از گمراهی مصون‌اند. این دوگانگی، مانند دو سوی یک سکه، هم ضعف انسانی و هم ظرفیت‌های والای او را به نمایش می‌گذارد.

بخش پنجم: تأثیر رزق حرام و غفلت بر انسان

آثار مخرب لقمه حرام

مصرف مال حرام، انسان را به سوی پیروی از شیطان سوق می‌دهد و مانع رشد معنوی او می‌شود. لقمه حرام، مانند سوختی نامناسب برای ماشین، انسان را از حرکت به سوی کمال بازمی‌دارد. این مال، عصبیت، خشونت، توهمات ذهنی، بیماری‌ها و بلایای طبیعی را در پی دارد. مانند سمی که به تدریج جسم و جان را فرسوده می‌کند، مال حرام تعادل روانی و اجتماعی را بر هم می‌زند.

درنگ: رزق حرام، مانند آتشی است که فطرت پاک انسانی را می‌سوزاند و جامعه را به سوی فساد و ناآرامی سوق می‌دهد.

خودآزمایی برای تشخیص غفلت

انسان باید خود را مورد آزمون قرار دهد تا میزان خشونت، توهمات شیطانی و تأثیر رزق حرام را در خویش ارزیابی کند. غفلت، مانند سایه‌ای نامحسوس، می‌تواند فرد، خانواده یا جامعه را در بر گیرد. مانند بیماری‌ای که در سکوت پیشرفت می‌کند، غفلت نیز بدون خودآزمایی، انسان را به سوی تباهی می‌کشاند.

بخش ششم: نقش محیط‌های معنوی در تهذیب نفس

مسجد: صافی نفس

مسجد، نماز جماعت، قرائت قرآن، دعا و سجده، مانند صافی‌هایی هستند که آلودگی‌های معنوی را از نفس انسان می‌زدایند. مؤمن در مسجد، مانند ماهی در آب، حیات می‌یابد، اما منافق در آن احساس اسارت می‌کند. مانند پرنده‌ای که در قفس بی‌قراری می‌کند، منافق از فضای مسجد گریزان است. این تشبیه نشان می‌دهد که مسجد، به‌عنوان فضایی مقدس، می‌تواند انسان را به سوی تعالی هدایت کند، مشروط بر اینکه با حضور قلب همراه باشد.

خطر غفلت در اعمال دینی

غفلت می‌تواند حتی در اعمال دینی مانند نماز و قرائت قرآن رخ دهد. فردی که با غفلت به مسجد می‌رود، از آثار معنوی اعمالش محروم می‌ماند. مانند کشاورزی که بذر را بدون توجه به خاک می‌کارد، عبادت بدون اخلاص ثمری ندارد. این نکته بر اهمیت حضور قلب و اخلاص در عبادات تأکید دارد.

درنگ: غفلت، مانند مهی است که نور عبادت را تیره می‌کند. اخلاص و حضور قلب، شرط بهره‌مندی از آثار معنوی اعمال دینی است.

بخش هفتم: فاطمه زهرا (س): الگوی طهارت و مظلومیت

حضرت فاطمه زهرا (س)، به‌عنوان ام‌الابیها، نماد طهارت و مظلومیت است. پیامبر (ص) در برابر آزارهای خانگی و اجتماعی به او پناه می‌برد و پس از رحلت پیامبر، ایشان با مصائب بزرگی مواجه شد. مانند گوهری که در میان طوفان‌ها می‌درخشد، فاطمه زهرا (س) با وجود آزارها، الگویی بی‌نظیر از صبر و پاکی باقی ماند. این بخش جایگاه والای ایشان را به‌عنوان الگویی معنوی و اخلاقی برجسته می‌کند.

درنگ: حضرت فاطمه زهرا (س)، مانند چراغی در تاریکی، الگویی بی‌همتا از طهارت و مظلومیت است که راه سعادت را به انسان نشان می‌دهد.

جمع‌بندی

این نوشتار، با تکیه بر آیه ۸۳ سوره نساء، چارچوبی جامع برای تحلیل وضعیت معنوی و اخلاقی انسان‌ها ارائه داد. تقسیم‌بندی انسان‌ها به سه گروه، بر نقش رحمت الهی، محیط، مربی و رزق حلال در هدایت یا گمراهی تأکید دارد. گروه نخست، به‌عنوان الگوهای آرمانی، از طهارت ذاتی برخوردارند، در حالی که گروه دوم، که اکثریت مردم را شامل می‌شود، به هدایت خارجی نیاز دارند. گروه سوم، هشداری است برای پرهیز از غفلت و پیروی از نفس اماره. این تحلیل، با تأکید بر خودآزمایی، نقش مربی، و اهمیت رزق حلال، راهکارهایی عملی برای رستگاری ارائه می‌دهد. اشاره به مظلومیت حضرت فاطمه زهرا (س) و پیامبر (ص)، اهمیت الگوهای معنوی را در مسیر هدایت برجسته می‌کند. این نوشتار می‌تواند به‌عنوان منبعی ارزشمند برای مطالعات دینی و اخلاقی مورد استفاده قرار گیرد.

با نظارت صادق خادمی