در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 92

متن درس




جلسات دورهمی: گفتار در باب تحقیق و درایت در علوم دینی

جلسات دورهمی: گفتار در باب تحقیق و درایت در علوم دینی

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۹۲)

دیباچه

این نوشتار، با تأمل در ضرورت تحقیق و پرهیز از تقلید در باورهای دینی و بررسی جایگاه درایت در فهم احادیث، به بازخوانی و تحلیل یکی از درس‌گفتارهای عالمانه در حوزه علوم دینی می‌پردازد. محور اصلی این گفتار، دعوت به گفتار و رفتار مستدل و مبتنی بر حقیقت است که ریشه در تعالیم قرآن کریم و سنت معصومین علیهم‌السلام دارد. با بهره‌گیری از آیات نورانی و روایات گران‌سنگ، این متن به تبیین اهمیت تحقیق در اعتقادات و نقش آن در کاهش اختلافات و نزاع‌های اعتقادی پرداخته و ضرورت بازنگری در روش‌های آموزش و پژوهش در علوم دینی را مورد تأکید قرار می‌دهد. این نوشتار، با ساختاری نظام‌مند و زبانی فصیح، تلاش دارد تا مفاهیم عمیق دینی را به گونه‌ای روشن و منسجم به خوانندگان ارائه نماید.

بخش اول: ضرورت تحقیق و پرهیز از تقلید در باورهای دینی

دعوت قرآن کریم به گفتار سدید

قرآن کریم، به‌عنوان منبعی بی‌بدیل در هدایت بشر، مؤمنان را به رعایت تقوای الهی و گفتن سخنی استوار و محکم فرا می‌خواند. آیه‌ای از سوره احزاب، خطاب به اهل ایمان، چنین می‌فرماید:

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا

ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از خدا پروا کنید و سخنی استوار گویید (احزاب/۷۰).

این آیه شریفه، که مخاطب آن مؤمنان هستند، بر دو اصل اساسی تأکید دارد: تقوای الهی و گفتار سدید. تقوا در اینجا نه به معنای ترس از خداوند، بلکه به مفهوم ملاحظه حقیقت و پایبندی به اصول عقلانی و شرعی در گفتار و رفتار است. «قول سدید» نیز به سخنی اشاره دارد که از استحکام منطقی و پشتوانه عقلانی برخوردار بوده و از هرگونه سستی و بی‌پایگی به دور است. این دعوت قرآنی، مؤمنان را به سوی گفتاری رهنمون می‌سازد که چون بنایی استوار، بر پایه‌های حقیقت و تحقیق بنا شده باشد.

درنگ: قول سدید، به‌عنوان اصل بنیادین در گفتار مؤمنانه، دعوتی است به سوی استدلال منطقی و پرهیز از سخنان بی‌اساس، که زمینه‌ساز تمدن اسلامی و نمود متمدن بودن مؤمن است.

تقلید: آفت دانایی و مانع حقیقت

یکی از بزرگ‌ترین موانع در مسیر دستیابی به حقیقت، تقلید کورکورانه است که باورهای آدمی را از پشتوانه تحقیق و تعقل محروم می‌سازد. بسیاری از اعتقادات، نه از سر بررسی و کاوش، بلکه از راه وراثت از پدران، مادران، معلمان یا محیط اجتماعی به انسان منتقل می‌شوند. این باورهای موروثی، هرچند ممکن است در ظاهر مقبول باشند، اما چون ریشه در تحقیق ندارند، چونان کاخی بر شن بنا شده‌اند که با اندک تندبادی فرو می‌ریزند. قرآن کریم، با تأکید بر قول سدید، مؤمنان را از افتادن در دام تقلید برحذر می‌دارد و ایشان را به سوی گفتاری محکم و مستدل هدایت می‌کند.

این مشکل تنها به عامه مردم محدود نمی‌شود، بلکه حتی در میان دانشمندان نیز مشاهده می‌گردد. بسیاری از فلاسفه، روان‌شناسان، جامعه‌شناسان و حتی عالمان دینی، بخش عمده معلومات خود را نه از طریق تحقیق شخصی، بلکه از راه تقلید و کپی‌برداری از آثار پیشینیان به دست آورده‌اند. این امر، به‌ویژه در علوم دینی، به رکود و فقدان پویایی منجر شده است. همان‌گونه که گدایی با کیسه‌ای پر از تکه‌های پراکنده نان، چای و قند، نمی‌تواند ادعای ثروت کند، دانشمندی که معلوماتش را از این‌سو و آن‌سو جمع‌آوری کرده، نمی‌تواند مدعی دانایی حقیقی باشد.

برای نمونه، مرحوم ادیب نیشابوری، با تشبیهی بدیع، این وضعیت را به گدایی تشبیه کرده که تکه‌هایی از مواد گوناگون را در کیسه‌ای درهم‌ریخته جمع می‌کند و ادعای مالکیت گنجی گران‌بها دارد. این تمثیل، به زیبایی پراکندگی و بی‌نظمی معلومات غیرمستند را به تصویر می‌کشد و بر ضرورت وارسی و سازمان‌دهی دانش تأکید می‌ورزد.

پیامدهای فقدان تحقیق: نزاع‌ها و جنگ‌های اعتقادی

فقدان روحیه تحقیق در باورها، یکی از علل اصلی ستیزه‌گری‌ها و جنگ‌های اعتقادی در طول تاریخ بوده است. سخنان بی‌اساس و غیرمستند، که از تقلید سرچشمه می‌گیرند، چون آتشی در خرمن، به اختلافات و نزاع‌های دینی و اجتماعی دامن زده‌اند. اگر بشر در طول تاریخ، باورهای خود را بر پایه عقل و تحقیق استوار می‌ساخت، بسیاری از کشتارها و درگیری‌های اعتقادی رخ نمی‌داد. این نکته، به‌ویژه در حوزه علوم دینی، اهمیت مضاعفی می‌یابد، جایی که فقدان تحقیق، به تکرار بدون نقد آرای پیشینیان و رکود معرفتی منجر شده است.

برای مثال، در حوزه قوانین حقوقی و جزایی، بیش از هشتاد درصد قوانین رایج در جهان، فاقد پشتوانه علمی و تحقیقی هستند و صرفاً بر اساس عرف یا کپی‌برداری از یکدیگر تدوین شده‌اند. این امر، نه‌تنها در حوزه حقوق، بلکه در پزشکی، فقه و حتی ادبیات نیز مشهود است. در پزشکی، شاهد تغییر مداوم نظرات درباره تأثیرات داروها هستیم و در فقه، احکام متفاوتی بدون پشتوانه تحقیق کافی صادر می‌شوند. این ناپایداری، ریشه در فقدان استحکام ریاضی‌وار در علوم دارد، حال آنکه علوم حقیقی، چون دو دو تا چهار تا، از استحکام و یقین برخوردارند.

ضرورت استحکام ریاضی‌وار در باورها

برای آنکه اسلام به‌عنوان منبعی تمدن‌ساز و مؤمن به‌عنوان نماد انسان متمدن به جهانیان معرفی شود، لازم است باورها و اعتقادات دینی، چون معادلات ریاضی، مستدل و محکم چیده شوند. این استحکام، نه‌تنها در حوزه دین، بلکه در تمامی علوم، از جمله حقوق، پزشکی و ادبیات، ضروری است. باورهای سست و غیرمستند، چون بنایی بدون پی، در برابر شبهات و پرسش‌ها فرو می‌ریزند و نمی‌توانند الگویی برای تمدن‌سازی ارائه دهند.

قرآن کریم، با دعوت به تقوای الهی، مؤمنان را به ملاحظه حقیقت در گفتار و رفتار فرا می‌خواند. تقوا در اینجا، به معنای آگاهی از حضور خداوند و پایبندی به اصول عقلانی و شرعی است. این آگاهی، انسان را از گفتن سخنان بی‌اساس بازمی‌دارد و او را به سوی تحقیق و استدلال هدایت می‌کند. همان‌گونه که تابلویی در جاده لغزنده، راننده را به احتیاط دعوت می‌کند، آیه «اتقوا الله» نیز هشداری است به مؤمنان که در گفتار و رفتار خود، از مخاطره سخنان بی‌پشتوانه دوری جویند.

درنگ: استحکام ریاضی‌وار باورها، به معنای اتکای آن‌ها به اصول منطقی و شواهد غیرقابل‌انکار، راهی است برای اثبات اینکه اسلام منشأ تمدن و مؤمن نماد انسان متمدن است.

نقد ترادف در زبان و لغت‌نامه‌ها

یکی از نمونه‌های بارز فقدان تحقیق در علوم، ادعای وجود ترادف در زبان است. برخلاف باور رایج، هیچ دو واژه‌ای در زبان مترادف کامل نیستند؛ هر واژه، معنایی خاص و منحصربه‌فرد دارد که در بافت خود معنا می‌یابد. برای مثال، واژگان «انسان» و «بشر» هرچند در ظاهر مشابه به نظر می‌رسند، اما هر یک بار معنایی متفاوتی دارند. این نکته، نه‌تنها در زبان‌شناسی، بلکه در فهم متون دینی نیز اهمیت دارد، جایی که دقت در معانی واژگان، به درک صحیح متون کمک می‌کند.

لغت‌نامه‌های رایج، با ارائه معانی متعدد برای یک واژه، گاه به خطا می‌روند و بدون بررسی دقیق، معانی نادرستی را به واژگان نسبت می‌دهند. این امر، نتیجه فقدان تحقیق و نقد در روش‌های لغت‌نگاری است که به گسترش باورهای نادرست منجر شده است. بازنگری در این روش‌ها و تأکید بر معانی دقیق و بافت‌محور، گامی است در جهت ارتقای علوم زبانی و دینی.

جمع‌بندی بخش اول

این بخش، با تأکید بر دعوت قرآن کریم به قول سدید و پرهیز از تقلید، به ضرورت تحقیق در باورهای دینی و غیر دینی پرداخت. فقدان تحقیق، نه‌تنها به رکود علوم دینی منجر شده، بلکه زمینه‌ساز نزاع‌ها و اختلافات اعتقادی بوده است. استحکام ریاضی‌وار باورها، به‌عنوان راهی برای تمدن‌سازی اسلامی، نیازمند بازنگری در روش‌های آموزش و پژوهش و پرهیز از کپی‌برداری و تقلید است. این اصول، نه‌تنها در حوزه دین، بلکه در تمامی علوم، از جمله حقوق، پزشکی و ادبیات، کاربرد دارند و می‌توانند به بازسازی تصویر تمدنی اسلام کمک کنند.

بخش دوم: درایت حدیث و چالش‌های فهم معارف اهل بیت علیهم‌السلام

غربت قرآن و سنت در دوران غیبت

پس از غیبت امام زمان علیه‌السلام، قرآن کریم و سنت معصومین علیهم‌السلام در انزوایی عمیق فرو رفتند. گرچه این غربت در زمان حیات معصومین نیز تا حدی وجود داشت، اما پس از غیبت، شدت بیشتری یافت. اگرچه قرائت قرآن کریم در برخی دوره‌ها مورد توجه قرار گرفته، اما محتوای آن همچنان در غربت به سر می‌برد. سنت نیز، که در قالب احادیث به ما رسیده، از این انزوا بی‌نصیب نمانده است. حدیث گران‌سنگ «انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی» (من در میان شما دو چیز گران‌بها می‌گذارم: کتاب خدا و عترتم) بر اهمیت قرآن و عترت تأکید دارد. در غیاب عترت، احادیث به‌عنوان واسطه‌ای برای بهره‌مندی از معارف اهل بیت علیهم‌السلام، نقشی محوری ایفا می‌کنند.

اهمیت علم رجال و ضعف در درایت حدیث

علم رجال، به‌عنوان یکی از علوم حدیثی، ابزار لازم برای اعتبارسنجی اسناد احادیث را فراهم کرده است. منابع فراوان در این حوزه، امکان شناسایی راویان معتبر و غیرمعتبر را فراهم ساخته و از این منظر، هیچ کمبودی در علم رجال مشاهده نمی‌شود. با این حال، چالش اصلی علوم دینی، نه در رجال، بلکه در درایت حدیث است. درایت، به معنای فهم عمیق محتوای احادیث و شرایط صدور آن‌ها، نیازمند دانش گسترده‌ای در حوزه‌های مختلف، از جمله تاریخ، فلسفه و علوم طبیعی است.

احادیث معصومین علیهم‌السلام، که بیانگر علوم بی‌کران ایشان هستند، گاه با کنایه، استعاره یا در شرایط تقیه بیان شده‌اند. فهم این احادیث، بدون آگاهی از شرایط تاریخی و معنایی آن‌ها، ممکن نیست. برای مثال، خطبه اول نهج‌البلاغه، که به خلقت آسمان و زمین می‌پردازد، چنین می‌فرماید:

«الحمدلله الذي لا يبلغ مدحته القائلون… وتد بالصخور ميدان ارضه»

ستایش خدایی را که گویندگان به نهایت مدحش نرسند… زمین را با صخره‌ها میخ‌کوب کرد تا متعادل بماند.

فهم این کلام، که به نقش کوه‌ها در تعادل زمین اشاره دارد، نیازمند دانش طبیعی و تحلیل علمی است. این نمونه، به روشنی نشان می‌دهد که درایت حدیث، فراتر از بررسی سند، نیازمند همکاری میان علوم دینی و طبیعی است.

درنگ: درایت حدیث، به‌عنوان کلید فهم معارف اهل بیت علیهم‌السلام، نیازمند بهره‌گیری از علوم مختلف و پرهیز از ساده‌انگاری در تحلیل محتوای احادیث است.

اولویت متن حدیث بر سند در مسائل غیر تعبدی

در مسائل تعبدی، مانند تعداد تسبیحات در نماز، سند حدیث اهمیت بسزایی دارد، زیرا عقل به‌تنهایی نمی‌تواند در این موارد قضاوت کند. اما در مسائل عقلانی، اجتماعی و علمی، محتوای حدیث بر سند آن اولویت دارد. احادیثی که از نظر عقلانی و منطقی معتبر هستند، حتی اگر سند ضعیفی داشته باشند، قابل پذیرش‌اند. برای مثال، اگر حدیثی با محتوای عقلانی، حتی از راوی غیرمعتبر نقل شده باشد، نمی‌توان آن را به صرف ضعف سند رد کرد. بالعکس، احادیثی با سند صحیح، اما محتوای غیرعقلانی، نمی‌توانند مورد پذیرش قرار گیرند.

این دیدگاه، با اصل «عرض حدیث بر قرآن و عقل» در سنت شیعی همخوانی دارد. حدیثی که با قرآن کریم یا عقل سازگار نباشد، هرچند سند صحیحی داشته باشد، مردود است. این رویکرد، به احتیاط در برخورد با احادیث دعوت می‌کند، زیرا تحولات تاریخی ممکن است به تحریف یا تغییر در متون منجر شده باشد.

نقش چالش‌های فکری در تولید معارف

شبهات و چالش‌های فکری، گاه به تبیین معارف عمیق اهل بیت علیهم‌السلام منجر شده‌اند. برای نمونه، توحید مفضل، که پاسخ امام صادق علیه‌السلام به شبهات ابن‌ابی‌العوجا است، نمونه‌ای درخشان از این حقیقت است. این کتاب، که به مسائل علمی و فلسفی می‌پردازد، نیازمند تحلیل دانشمندان متخصص در علوم طبیعی و فلسفه است تا معارف عمیق آن به درستی فهم شود. کافرانی مانند ابن‌ابی‌العوجا، با طرح شبهات، زمینه‌ساز تبیین معارف اهل بیت علیهم‌السلام شده‌اند، چنان‌که طلای پاک از ناخالصی‌ها نمی‌هراسد و در برخورد با آن‌ها درخشش بیشتری می‌یابد.

تأثیر فهم نادرست بر انشقاق‌های دینی

فهم نادرست احادیث، به ایجاد فرقه‌های گمراه، مانند شیخیه و بهاییت، منجر شده است. برای مثال، تکفیر شتاب‌زده شیخ احمد احسایی توسط برخی عالمان، به دلیل سوءتفاهم در فهم حدیث، به انشقاق‌های دینی انجامید. این امر، بر ضرورت پرهیز از تکفیر عجولانه و تقویت گفت‌وگوی علمی تأکید دارد. شيخ احمد، که بیش از صد اثر علمی تألیف کرده بود، به دلیل سوءتفاهم در فهم کلامش، مورد تکفیر قرار گرفت، حال آنکه گفت‌وگوی منطقی می‌توانست به رفع این اختلافات کمک کند.

ضعف تاریخی در درایت حدیث و تفسیر قرآن

علوم دینی، به‌ویژه در حوزه درایت حدیث و تفسیر قرآن کریم، در طول تاریخ از پویایی لازم برخوردار نبوده‌اند. برخی عوامل سیاسی، با محدود کردن فهم قرآن و حدیث، به انزوای این دو منبع گران‌بها انجامیده‌اند. برای نمونه، این باور که قرآن کریم قابل فهم نیست و تنها معصومین علیهم‌السلام می‌توانند آن را تفسیر کنند، به کاهش توجه به محتوای قرآن در حوزه‌های علمی منجر شده است. همچنین، تصور سادگی احادیث، مانع از آموزش نظام‌مند آن‌ها شده و فهم عمیق روایات را با چالش مواجه ساخته است.

درنگ: غربت قرآن و حدیث در حوزه‌های علمی، نتیجه تصور نادرست از عدم فهم‌پذیری آن‌ها و فقدان آموزش نظام‌مند است که بازنگری در روش‌های آموزشی را ضروری می‌سازد.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با بررسی غربت قرآن و سنت، بر اهمیت درایت حدیث در فهم معارف اهل بیت علیهم‌السلام تأکید کرد. علم رجال، گرچه در اعتبارسنجی اسناد موفق بوده، اما ضعف در درایت حدیث، مانع از فهم عمیق محتوای احادیث شده است. اولویت متن بر سند در مسائل غیر تعبدی، نقش چالش‌های فکری در تولید معارف و تأثیر فهم نادرست بر انشقاق‌های دینی، از جمله نکات کلیدی این بخش بودند. بازنگری در روش‌های آموزش و پژوهش، با تأکید بر علوم میان‌رشته‌ای، می‌تواند به احیای معارف دینی و کاهش اختلافات کمک کند.

بخش سوم: موانع سلوک و آموزش دینی

موانع سلوک معنوی: کثرت و شلوغی

در مسیر سلوک معنوی، بزرگ‌ترین مانع، کثرت و شلوغی ذهنی و محیطی است. شلوغی، چون طوفانی که آرامش دریا را برهم می‌زند، ذهن انسان را از تمرکز و تأمل بازمی‌دارد. نورهای مصنوعی، ارتباطات بی‌فایده و کارهای بی‌حاصل، از جمله عواملی هستند که به این شلوغی دامن می‌زنند. برای مثال، نور مصنوعی، که بخش جدایی‌ناپذیر زندگی مدرن است، بر سلامت روان تأثیر منفی گذاشته و گاه بخشی از عمر انسان را کاهش می‌دهد. در گذشته، مؤمنان با خلوت‌گزینی و دوری از شلوغی، به تعمیق ایمان و معرفت دست می‌یافتند، اما امروز، شلوغی زندگی مدرن این امکان را محدود کرده است.

خلوت، تاریکی و تأمل در محیط‌هایی مانند قبرستان، می‌توانند به تعمیق سلوک کمک کنند، مشروط بر آنکه تحت هدایت مربی شایسته انجام شوند. سلوک بدون مربی، چون سفری بدون راهنما، ممکن است به گمراهی منجر شود.

نقش مربی، استعداد و تلاش در سلوک

سلوک معنوی، نیازمند سه عنصر اصلی است: استعداد، تلاش و مربی. استعداد، چون بذری است که در خاک وجود انسان کاشته شده و با تلاش و هدایت مربی، به درختی تنومند تبدیل می‌شود. مربی، که خود باید به کمال رسیده باشد، نقش کلیدی در هدایت سالک ایفا می‌کند. همان‌گونه که ورزشکار بدون مربی نمی‌تواند به موفقیت دست یابد، سالک نیز بدون هدایت مربی به مقصد نمی‌رسد. انتخاب مربی شایسته، که خود از نظر معنوی و علمی پخته باشد، از اهمیت بسزایی برخوردار است.

نقد سیستم آموزشی و تأثیر آن بر افت تحصیلی

یکی از مهم‌ترین اشکالات سیستم آموزشی، کثرت موضوعات درسی است که ذهن دانش‌آموزان را مشوش کرده و مانع از یادگیری عمیق می‌شود. دانش‌آموزی که مجبور است ده‌ها موضوع متنوع را همزمان مطالعه کند، چون مسافری است که بارهای سنگین و پراکنده‌ای را به دوش می‌کشد و نمی‌تواند راه را به درستی بپیماید. این کثرت، به افت تحصیلی و کاهش ذوق یادگیری منجر شده است. برای اصلاح این وضعیت، لازم است تعداد موضوعات درسی محدود شده و بر یادگیری عمیق و منسجم تأکید شود.

دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمی نیز باید با علم، و نه صرف معلومات پراکنده، اداره شوند. علم، چون جریانی زلال، نیازمند روش‌شناسی دقیق و نظام‌مند است، در حالی که معلومات پراکنده، مانند تکه‌های بی‌ارتباط، ارزش معرفتی چندانی ندارند.

درنگ: کثرت موضوعات درسی و شلوغی ذهنی، مانع از یادگیری عمیق و سلوک معنوی است و اصلاح آن نیازمند تمرکز بر علم منسجم و هدایت مربی شایسته است.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، با بررسی موانع سلوک معنوی و آموزش دینی، بر ضرورت خلوت‌گزینی، هدایت مربی و اصلاح سیستم آموزشی تأکید کرد. کثرت و شلوغی، چه در زندگی روزمره و چه در آموزش، مانع از تعمیق معرفت و یادگیری است. استعداد، تلاش و مربی، سه رکن اصلی سلوک هستند که در کنار آموزش نظام‌مند، می‌توانند به شکوفایی معنوی و علمی منجر شوند. بازنگری در روش‌های آموزشی، با تأکید بر یادگیری عمیق و محدود کردن موضوعات درسی، راهی است برای پرورش نسل‌هایی دانا و متمدن.

جمع‌بندی نهایی

این نوشتار، با بازخوانی درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به تبیین ضرورت تحقیق و درایت در علوم دینی پرداخت. دعوت قرآن کریم به قول سدید، مؤمنان را به گفتار و رفتار مستدل و محکم فرا می‌خواند و از تقلید کورکورانه برحذر می‌دارد. فقدان تحقیق، به رکود علوم دینی، نزاع‌های اعتقادی و انشقاق‌های دینی منجر شده است. در حوزه حدیث، گرچه علم رجال به اعتبارسنجی اسناد کمک کرده، اما ضعف در درایت، مانع از فهم عمیق معارف اهل بیت علیهم‌السلام شده است. اصلاح سیستم آموزشی، پرهیز از کثرت و شلوغی، و تقویت گفت‌وگوی علمی، راهکارهایی هستند برای احیای معارف دینی و بازسازی تصویر تمدنی اسلام. این متن، با زبانی فصیح و ساختاری نظام‌مند، تلاش کرد تا این مفاهیم را به گونه‌ای روشن و جذاب به خوانندگان ارائه نماید.

با نظارت صادق خادمی