متن درس
جلسات دورهمی: کاوشی در معرفت زندگی و توحید
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (107)
دیباچه
این نوشتار، سفری است در ژرفای معارف توحیدی، علم حدیث، و حکمت زندگی، که با تأمل در درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، به بررسی مسائل بنیادین دینی، اجتماعی، و روانشناختی میپردازد. محور این اثر، کاوش در حقیقت یگانگی الهی، روشهای اعتبارسنجی احادیث، و اصول مدیریت زندگی است که با نگاهی عمیق به متون روایی و قرآن کریم، بهسان چراغی راهنما، مسیر فهم و عمل را روشن میسازد. این نوشتار، با بهرهگیری از دیدگاههای فلسفی، عرفانی، و عملی، تلاش دارد تا معارف دینی را در قالبی منسجم و کاربردی به خواننده عرضه کند، گویی پلی است که حکمت نظری را به عمل صالح پیوند میدهد. هدف، نهتنها تعمق در مفاهیم دینی، بلکه ارائه راهکارهایی برای زندگی معرفتی و هماهنگ با ارزشهای الهی است، تا انسان در این دریای پرتلاطم حیات، به ساحل آرامش و معرفت دست یابد.
بخش یکم: جایگاه توحید در متون دینی و ساختار کتب روایی
توحید، بنیان معارف دینی
کتب روایی برجسته، چون «توحید مفضل»، «توحید صدوق»، «بحارالانوار»، و «اصول کافی»، غالباً با بحث توحید آغاز میشوند، گویی توحید، چون ستونی استوار، زیربنای اعتقادی این متون را تشکیل میدهد. برخلاف انتظار منطقی که اثبات وجود خداوند را مقدم بر توحید میداند، این کتب وجود الهی را بدیهی فرض کرده و بر وحدت و یگانگی او تمرکز دارند. این رویکرد، با منطق قرآن کریم همخوانی دارد که به جای اثبات وجود خداوند، به توصیف صفات او میپردازد، چنانکه در آیه «هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ» (سوره حدید، آیه ۳) آمده است: «اوست اول و آخر و ظاهر و باطن». این ساختار، نشاندهنده آن است که در فرهنگ دینی، وجود خداوند چون خورشیدی تابان، بینیاز از اثبات است، و اختلافات عمدتاً بر صفات او متمرکز بودهاند.
درنگ: ساختار کتب روایی با اولویتبندی توحید، نشاندهنده بدیهی انگاشتن وجود خداوند در فرهنگ دینی است که با تأکید قرآن کریم بر صفات الهی همخوانی دارد.
تقدم منطقی وجود بر توحید
از منظر منطق، صفت توحید، بهعنوان وصفی برای خداوند، متأخر از موصوف، یعنی وجود اوست. با این حال، کتب روایی مستقیماً به توحید میپردازند، گویی وجود خداوند در اذهان مخاطبان مفروض است. این انتخاب، ریشه در فرهنگ دینی دارد که انکار وجود خداوند در آن نادر بوده و مباحث عمدتاً بر صفات الهی متمرکز است. قرآن کریم نیز، به جای اثبات وجود، بر توصیف صفات تمرکز دارد، چنانکه در آیه «قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ» (سوره کافرون، آیه ۱) آمده است: «بگو ای کافران»، و یا در آیه «لِيَقْرَبُونَا إِلَى اللَّهِ زُلْفَى» (سوره زمر، آیه ۳): «تا ما را به خدا نزدیکتر کنند». این آیات نشان میدهند که حتی کافران به وجود خداوند باور داشتند، اما در مصداق یا صفات او اختلاف داشتند.
ساختار متمایز کتب روایی
در «اصول کافی»، کتاب با بحث «عقل و جهل» آغاز میشود، گویی عقل، چون پلی است که ذهن مخاطب را برای ورود به «کتاب التوحید» آماده میسازد. به همین ترتیب، «بحارالانوار» نیز با عقل و جهل آغاز شده و سپس به توحید میرسد، نشاندهنده آن است که عقل، چون چراغی است که راه فهم یگانگی الهی را روشن میکند. اما کتاب «المسکه»، برخلاف این ساختار، مستقیماً از توحید آغاز میکند و بحث عقل و جهل را پس از آن میآورد، گویی توحید را چون ستونی برافراشته در مرکز هستیشناسی دینی قرار میدهد که شناخت خالق را مقدم بر شناخت مخلوقات، از جمله عقل، میداند.
درنگ: «المسکه» با آغاز از توحید، این مفهوم را بهعنوان مبنای هستیشناختی و معرفتشناختی قرار داده و عقل را بهسان مخلوقی وابسته به خالق معرفی میکند.
چرایی عدم تأکید بر اثبات وجود در قرآن کریم
قرآن کریم، به جای اثبات وجود خداوند، بر توصیف صفات او تمرکز دارد، زیرا اثبات وجود نیازمند مثبتی قویتر از مثبتله است که چنین چیزی ممکن نیست. همچنین، در طول تاریخ، انکار وجود خداوند نادر بوده و اختلافات بر صفات او متمرکز بوده است. این تمرکز، ساختار کتب روایی را توجیه میکند، که وجود خداوند را مفروض گرفته و بر توحید تأکید دارند.
نقد خداانگاری و انگیزههای غیرعلمی
ادعای برخی جامعهشناسان مبنی بر اینکه ادیان و خدایان ساخته بشرند، بیشتر ریشه در انگیزههای سیاسی و اجتماعی دارد تا پشتوانه علمی. دانشمندان برجسته و مخترعان بزرگ، غالباً موحد بودهاند و خداانگاری در میان ایشان نادر است. این نکته، چونان تلنگری است که ما را به تأمل در ریشههای غیرعلمی چنین ادعاهایی وامیدارد.
فلسفه و ضرورت اثبات وجود
در فلسفه، اثبات وجود خداوند از ریشه آغاز میشود و تقلید در این حوزه پذیرفته نیست. فرض بدیهی بودن وجود بدون استدلال، فلسفه را به کلام فرو میکاهد. فلسفه، چونان کاوشگری است که در ژرفای هستی غواصی میکند، در حالی که کتب روایی، وجود خداوند را مفروض میگیرند و بر توحید تمرکز دارند.
جمعبندی بخش یکم
این بخش، با کاوش در جایگاه توحید در کتب روایی و قرآن کریم، نشان داد که توحید، چونان محور اصلی معارف دینی، زیربنای اعتقادی این متون را تشکیل میدهد. ساختار متفاوت «المسکه» در آغاز با توحید، بر اولویت شناخت خالق تأکید دارد. قرآن کریم نیز، با تمرکز بر صفات الهی، راه را برای کتب روایی هموار کرده است. این رویکرد، نشاندهنده بدیهی انگاشتن وجود خداوند در فرهنگ دینی است، در حالی که فلسفه، با کاوش در ریشههای هستی، به دنبال اثبات وجود است.
بخش دوم: توحید از منظر عرفانی و روایی
روایت توحید در «المسکه»
اولین روایت بخش توحید در «المسکه» از پیامبر اکرم (ص) چنین نقل شده است: «توحید، ظاهرش در باطنش و باطنش در ظاهرش است؛ ظاهرش موصوف است اما دیده نمیشود، و باطنش موجود است اما مخفی نیست؛ در هر مکان طلب میشود و هیچ مکانی لحظهای از او خالی نیست؛ حاضر است اما محدود نیست، و غایب است اما مفقود نیست». این روایت، توحید را چونان حقیقتی بیکران توصیف میکند که از هر گونه دوگانگی و محدودیت مبراست. این توصیف، با دیدگاه عرفانی همخوانی دارد که خداوند را فراتر از هر گونه دوگانگی میداند، گویی توحید، چون دریایی است که ظاهر و باطن آن یکی است.
درنگ: روایت پیامبر اکرم (ص) در «المسکه»، توحید را حقیقتی مطلق معرفی میکند که ظاهر و باطن آن یکی است و از هر گونه قید و محدودیت مبراست.
مراتب توحید و ریاضت معرفتی
توحید دارای مراتب متعددی است: توحید ذهنی، علمی، عقلی، تمثیلی، تجسمی، و در نهایت توحید حقیقی. دستیابی به توحید حقیقی، چونان صعودی است به قلههای معرفت که نیازمند ریاضت، عبادت، و خلوت است. این ریاضت، فراتر از عبادات شرعی است و شامل حذف خودیت (فنا) میشود. آیه «فَاعْلَمُوا أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ» (سوره رعد، آیه ۱۳) میفرماید: «بدانید که هیچ معبودی جز او نیست»، که بر ضرورت علم به توحید تأکید دارد، اما این علم از طریق ریاضت عرفانی به معرفت شهودی تبدیل میشود.
محدودیتناپذیری توحید
توحید، حقیقتی بیپایان است که در دنیا، برزخ، و قیامت ادامه دارد. هیچ صفتی برای خداوند بالاتر از توحید نیست، و این حقیقت، چونان نوری است که شبانهروز در برابر مؤمن میدرخشد. نگاه توحیدی، زمانی متولد میشود که انسان در همهچیز خداوند را ببیند، گاه لحظهای و گاه دائمی. اولیای الهی، چونان ستارگان درخشان، در لحظات وحدت کامل با خداوند، به مدهوشی میرسند. نقل قول «برای من با خداوند حالاتی است» از معصومین (ع)، نشاندهنده این حالات متغیر عرفانی است.
درنگ: نگاه توحیدی، انسان را به مرحلهای میرساند که جز خداوند چیزی نبیند، و این حالت در اولیای الهی به اوج خود میرسد.
جمعبندی بخش دوم
این بخش، با کاوش در مفهوم توحید از منظر عرفانی و روایی، نشان داد که توحید، حقیقتی بیکران است که نیازمند ریاضت معرفتی و حذف خودیت است. روایت پیامبر اکرم (ص) در «المسکه»، توحید را چونان وحدتی مطلق توصیف میکند که از هر گونه دوگانگی مبراست. مراتب توحید، انسان را به سوی معرفت شهودی هدایت میکند، و این سیر، چونان سفری است که در همه عوالم ادامه دارد.
بخش سوم: اعتبارسنجی احادیث و چالشهای علم دینی
تفاوت سنت و عترت
پیامبر اکرم (ص) فرمودهاند: «من در میان شما دو چیز گرانبها میگذارم: کتاب خدا و عترتم». این سخن، بر جایگاه والای قرآن کریم و عترت تأکید دارد. اما در زمان غیبت، ما با عترت مستقیماً روبهرو نیستیم، بلکه با سنت، در قالب روایات، سروکار داریم. این روایات، ممکن است با عترت همخوانی کامل نداشته باشند، و این تمایز، چونان هشداری است برای دقت در اعتبارسنجی احادیث.
افراط و تفریط در پذیرش روایات
در طول تاریخ، برخی روایات را بدون بررسی پذیرفته و برخی دیگر آنها را بهکلی رد کردهاند. گروه نخست به افراط و گروه دوم به تفریط دچار شدهاند. راه میانه، اعتبارسنجی دقیق با معیارهای عقلی و منطقی است. معیار اصلی پذیرش حدیث، عقلایی بودن متن آن است، چنانکه حتی روایتی با سند صحیح، اگر محتوای غیرعقلایی داشته باشد، پذیرفته نمیشود، و بالعکس، روایتی با سند ضعیف اما محتوای قوی ممکن است پذیرفته شود.
درنگ: عقلایی بودن متن حدیث، معیار اصلی پذیرش آن است، و سند بهتنهایی نمیتواند ملاک قطعی صحت باشد.
چالشهای فهم روایات
مشکلات فهم روایات، شامل مسائل سندی، دلالتی، و تفسیری است. صرف دانستن زبان عربی برای فهم دقیق روایات کافی نیست. علم دینی، چونان انباری است پر از گنجهای گرانبها و اشیای بیارزش که یافتن حقیقت در آن، نیازمند کاوشی دقیق و موشکافانه است. استاد فرزانه قدسسره پیشنهاد میکنند که با همکاری گروهی، روایات بهصورت علمی و نظاممند بررسی شوند تا معارف معتبر و عقلانی به جامعه ارائه گردد.
تحریفات و ضرورت پالایش روایات
بسیاری از روایات، بهویژه مرسلات و احادیث قدسی، فاقد سند معتبر هستند و برخی به دروغ به معصومین (ع) نسبت داده شدهاند. برای مثال، ادعای «کافی برای شیعیان ما کافی است» از معصوم نیست. این نکته، چونان هشداری است برای پالایش روایات از تحریفات. ارائه روایات به جهانیان باید با تأکید بر فضائل علمی و انسانی معصومین (ع) باشد تا وحدت و پذیرش جهانی را به دنبال داشته باشد.
درنگ: ارائه روایات به جهانیان باید با تأکید بر فضائل علمی و انسانی معصومین (ع) باشد تا وحدت و پذیرش جهانی را به دنبال داشته باشد.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با بررسی چالشهای اعتبارسنجی احادیث، نشان داد که عقلایی بودن متن، معیار اصلی پذیرش روایات است. تمایز بین سنت و عترت، ضرورت بازنگری علمی روایات، و پالایش آنها از تحریفات، راه را برای ارائه معارف دینی بهصورت جهانی هموار میسازد. این تلاش، چونان کوششی است برای احیای سنت در قالبی علمی و معقول.
بخش چهارم: حکمت زندگی و مدیریت معرفتی
زندگی بهسان یک علم
زندگی، چونان علمی است که قواعد، اصول، و فرمولهای خاص خود را دارد. عدم شناخت این اصول، به چالشهای فراوان در زندگی منجر میشود. استاد فرزانه قدسسره زندگی را به رانندگی با خودرویی تشبیه میکنند که نمیتوان با سه چرخ آن را راند، گویی بدون آگاهی از قواعد، حرکت در مسیر زندگی ناممکن است. آیه «وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ» (سوره نجم، آیه ۳۹) میفرماید: «و اینکه برای انسان جز آنچه کوشیده نیست»، که بر اهمیت تلاش آگاهانه تأکید دارد.
درنگ: زندگی، چونان علمی است با قواعد خاص خود که بدون آگاهی از آنها، چالشهای فراوانی پدید میآید.
موانع موفقیت در زندگی
موانع موفقیت در زندگی به سه دسته تقسیم میشوند: نخواستن، ندانستن، و نتوانستن. برخی افراد نمیخواهند به خیر و صلاح دست یابند، برخی نمیدانند چگونه باید عمل کنند، و برخی دیگر، با وجود دانستن، توان انجام آن را ندارند. آیه «وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا» (سوره اسراء، آیه ۸۵) میفرماید: «و جز اندکی از علم به شما داده نشده است»، که بر محدودیت علم انسانی و ضرورت کسب آگاهی تأکید دارد.
نقد یکسانسازی زندگیها
یکسانسازی زندگیها غیرممکن است، زیرا هر فرد شرایط، نیازها، و ویژگیهای خاص خود را دارد. تنوع در زندگی، چونان رنگهای گوناگون طبیعت، خود یک حسن است. آیه «وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ» (سوره روم، آیه ۲۲) میفرماید: «و از نشانههای او آفرینش آسمانها و زمین و اختلاف زبانها و رنگهای شماست»، که بر ارزش تنوع تأکید دارد.
درنگ: تنوع در زندگیها، چونان نشانهای الهی، ارزشمند است و یکسانسازی آنها غیرممکن و ناسازگار با حکمت خلقت است.
تشخیص ضرورتها و مدیریت منابع
تشخیص ضرورتها در مدیریت منابع، چونان قطبنمایی است که مسیر درست را نشان میدهد. عدم تشخیص صحیح، به هدررفت منابع و ناکامی منجر میشود. آیه «وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِيَامًا» (سوره نساء، آیه ۵) میفرماید: «و اموالتان را که خدا آن را مایه قوام شما قرار داده، به سفیهان ندهید»، که بر لزوم مدیریت عاقلانه منابع تأکید دارد.
نقد اقدامات بدون پشتوانه علمی
اقدامات بدون پشتوانه علمی، چونان تیراندازی در تاریکی است که به نتیجه نمیرسد. آیه «وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ» (سوره اسراء، آیه ۳۶) میفرماید: «و چیزی را که به آن علم نداری دنبال مکن»، که بر ضرورت آگاهی در عمل تأکید دارد.
اهمیت حکمت نظری
حکمت نظری، چونان بنیادی است که موفقیت در زندگی بر آن استوار است. بدون آگاهی، اقدامات به نتیجه نمیرسد. آیه «يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا» (سوره بقره، آیه ۲۶۹) میفرماید: «حکمت را به هر که بخواهد میدهد و هر که را حکمت داده شود، خیری فراوان داده شده است».
درنگ: حکمت نظری، پایه موفقیت در زندگی است و بدون آگاهی، اقدامات به نتیجه نمیرسد.
نقد انفعال و اسراف
انفعال در برابر مشکلات و اسراف منابع، چونان سدهایی هستند که مانع رشد میشوند. استاد فرزانه قدسسره با مثالی از فردی که پس از تصادف سنگین، با صبر و شکر به زندگی ادامه داده، بر اهمیت صبر تأکید دارند. آیه «وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ» (سوره بقره، آیه ۱۵۵) میفرماید: «و قطعاً شما را به چیزی از ترس و گرسنگی و کاهش در اموال و جانها و محصولات آزمایش میکنیم و صابران را بشارت ده».
تربیت صحیح و پرهیز از رفتارهای دوگانه
تربیت صحیح کودکان، چونان کاشت بذری است که آیندهای پربار را تضمین میکند. رفتارهای دوگانه، چونان بادهای متضاد، به سردرگمی کودکان منجر میشود. آیه «وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا» (سوره طه، آیه ۱۳۲) میفرماید: «و خاندانت را به نماز فرمان ده و بر آن شکیبا باش». استاد فرزانه قدسسره با مثالی از رفتار با کودکی که شيطنت کرده، بر ضرورت تربیت منسجم تأکید دارند.
درنگ: تربیت صحیح و هماهنگ، چونان بذری است که آیندهای پربار را تضمین میکند، و رفتارهای دوگانه به سردرگمی منجر میشود.
اهمیت صفا و معرفت
صفا و معرفت، چونان نوری است که قلب انسان را به حقیقت دین رهنمون میسازد. استاد فرزانه قدسسره صفا را خود یک علم میدانند که دل را برای دریافت معارف الهی آماده میکند. آیه «اتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ» (سوره بقره، آیه ۲۸۲) میفرماید: «از خدا بترسید و خدا به شما میآموزد». حدیث قدسی «من عالم به آنچه بود و آنچه خواهد بود و آنچه هست» نیز بر این معرفت تأکید دارد.
درنگ: صفا و معرفت، چونان نوری است که دل را برای دریافت حقیقت الهی آماده میسازد.
نقد ظلم در روابط خانوادگی
ظلم به همسر و فرزندان، چونان خاری است که قلب خانواده را میآزارد. این ظلم، اغلب از نادانی سرچشمه میگیرد. آیه «وَلَا تَظْلِمُوا النَّاسَ فِي أَمْوَالِهِمْ» (سوره هود، آیه ۸۵) میفرماید: «و به مردم در اموالشان ستم نکنید». استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که محبت نادرست، گاه به بیتربیتی منجر میشود.
نقش مربی در سلوک معنوی
مربی در سلوک معنوی، چونان راهنمایی است که مسیر را روشن میکند. آیه «فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ» (سوره نحل، آیه ۴۳) میفرماید: «از اهل ذکر بپرسید اگر نمیدانید». استاد فرزانه قدسسره بر ضرورت وجود مربی تأکید دارند، اما خاطرنشان میکنند که خداوند گاه برای اهل تقوا راه را نشان میدهد.
تفاوت محبین و محبوبین
سلوک معنوی به دو دسته محبین و محبوبین تقسیم میشود. محبوبین، چونان برگزیدگان الهی، بهصورت فطری به معرفت میرسند، اما محبین با ریاضت و تلاش رشد میکنند. آیه «وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا» (سوره سجده، آیه ۲۴) میفرماید: «و از آنها پیشوایانی قرار دادیم که به امر ما هدایت میکردند».
نقش عارف در جامعه
عارف، چونان فضای سبزی است که بدون ادعا، به سلامت معنوی جامعه کمک میکند. آیه «وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا» (سوره عنکبوت، آیه ۶۹) میفرماید: «و کسانی که در راه ما کوشیدند، بهیقین آنها را به راههای خود هدایت میکنیم». استاد فرزانه قدسسره عارف را به پارکی تشبیه میکنند که بدون نیاز به میوهدادن، فضا را سالم میسازد.
درنگ: عارف، چونان فضای سبزی است که بدون ادعا، به سلامت معنوی جامعه کمک میکند.
نقد عرفان غیرمفید
عرفانی که به نفع جامعه نباشد، چونان درختی است که میوه نمیدهد. آیه «وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا» (سوره فصلت، آیه ۳۳) میفرماید: «و کیست خوشگفتارتر از کسی که به سوی خدا دعوت کند و کار شایسته انجام دهد». استاد فرزانه قدسسره تأکید دارند که علم باید برای جامعه مفید باشد.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، با تأکید بر زندگی بهسان یک علم، موانع موفقیت، اهمیت صفا، و نقش عارف در جامعه، نشان داد که مدیریت معرفتی زندگی، نیازمند آگاهی، هماهنگی، و پرهیز از ظلم است. تربیت صحیح، حکمت نظری، و پذیرش تنوع، چونان کلیدهایی هستند که درهای سعادت را میگشایند.
بخش پنجم: نقد روشهای سنتی و راهکارهای نوین در علم دینی
چالشهای علم دینی
علم دینی، گاه به سبب فقدان روشهای علمی و کلاسیک، از فهم دقیق روایات و تفسیر قرآن کریم بازمانده است. این محدودیت، چونان سدی است که مانع شکوفایی کامل معارف دینی شده است. استاد فرزانه قدسسره بر ضرورت آموزش علمی و نظاممند تأکید دارند تا علم روایت، چونان تفسیر قرآن کریم، بهصورت کلاسیک تدریس شود.
راهکارهای نوین برای پالایش روایات
برای پالایش روایات، باید با دقت و موشکافی، هر روایت را از جنبههای رجالی و درایتی بررسی کرد. این فرایند، چونان کاوش در معدنی پر از گوهرهای نایاب است که نیازمند صبر و حوصله است. استاد فرزانه قدسسره، با تأکید بر همکاری گروهی، پیشنهاد میکنند که روایات بهصورت نظاممند بررسی شوند تا معارف معتبر و عقلانی به جامعه ارائه گردد.
درنگ: پالایش روایات با روشهای علمی و نظاممند، راه را برای ارائه معارف دینی بهصورت جهانی هموار میسازد.
جمعبندی بخش پنجم
این بخش، با نقد روشهای سنتی در علم دینی، بر ضرورت بازنگری علمی و نظاممند تأکید کرد. آموزش کلاسیک علم روایت و پالایش روایات از تحریفات، چونان بذری است که در آینده، میوههای وحدت و معرفت را به بار خواهد آورد.
بخش ششم: تأملاتی در مسائل اجتماعی و روانشناختی
فقر و محرومیت در جامعه
استاد فرزانه قدسسره به وضعیت فقر و محرومیت در جامعه اشاره کرده و با مثالهایی چون گریه برای جوراب یا نیازهای اولیه، به شرایط دشوار برخی افراد پرداختهاند. آیه «وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ» (سوره ذاریات، آیه ۱۹) میفرماید: «و در اموالشان حقی برای سائل و محروم بود». این تأکید، چونان دعوتی است به انفاق و کمک به نیازمندان.
عاطفی بودن و تأثیرپذیری مردم
مردم مناطق جنوبی و کوهستانی، به دلیل عاطفی بودن و خونگرمی، مستعد تحریکات عاطفیاند. آیه «وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اتَّقُوا اللَّهَ أَخَذَتْهُمُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ» (سوره بقره، آیه ۲۰۶) میفرماید: «و چون به آنان گفته شود از خدا بترسید، نخوتشان به گناه وا میدارد». این ویژگی، نیازمند کنترل عاطفی است تا به رفتارهای زیانبار منجر نشود.
نقد رفتارهای ساختگی
رفتارهای ساختگی و غیرصادقانه، چونان نقابی است که حقیقت را میپوشاند. آیه «وَلَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُوا الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ» (سوره بقره، آیه ۴۲) میفرماید: «و حق را با باطل نیامیزید و حق را پنهان نکنید در حالی که میدانید». استاد فرزانه قدسسره این رفتارها را زیانبار میدانند.
فطرت دینداری در مناطق خاص
مردم مناطق کوهستانی، به دلیل شرایط جغرافیایی، بهصورت فطری دیندار و پایبند به ارزشهای ولایی هستند. آیه «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا ۚ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا» (سوره روم، آیه ۳۰) میفرماید: «پس روی خود را بهسوی دین حنیف کن، فطرتی که خدا مردم را بر آن آفریده».
اهمیت هماهنگی در روابط اجتماعی
هماهنگی در روابط خانوادگی و اجتماعی، چونان نخی است که مهرههای پراکنده را به هم پیوند میدهد. آیه «وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَىٰ» (سوره مائده، آیه ۲) میفرماید: «و در نیکوکاری و پرهیزگاری با یکدیگر همکاری کنید».
جمعبندی بخش ششم
این بخش، با بررسی مسائل اجتماعی و روانشناختی، بر ضرورت توجه به فقر، کنترل عواطف، پرهیز از رفتارهای ساختگی، و تقویت هماهنگی در روابط تأکید کرد. فطرت دینداری و ارزشهای ولایی، چونان سرمایههایی هستند که جامعه را به سوی سعادت هدایت میکنند.
جمعبندی نهایی
این نوشتار، با تأمل در معارف توحیدی، علم حدیث، و حکمت زندگی، نشان داد که توحید، چونان محور اصلی معارف دینی، زیربنای اعتقادی متون روایی و قرآن کریم را تشکیل میدهد. بررسی ساختار «المسکه» و روایات توحید، از منظر عرفانی و فلسفی، حقیقتی بیکران را به تصویر کشید که نیازمند ریاضت معرفتی است. نقد روشهای سنتی علم دینی و پیشنهاد بازنگری علمی، راهکاری نوین برای پالایش سنت ارائه داد. همچنین، کاوش در مسائل اجتماعی و روانشناختی، بر اهمیت آگاهی، صفا، و مدیریت صحیح زندگی تأکید کرد. این اثر، چونان چراغی است که مسیر فهم و عمل به معارف دینی را روشن میسازد، تا حکمتهای الهی در قالبی عقلانی و انسانی به جهانیان عرضه گردد.
با نظارت صادق خادمی