در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 108

متن درس





جلسات دورهمی: تأملات در معرفت ولایت و کمال انسانی

جلسات دورهمی: تأملات در معرفت ولایت و کمال انسانی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۰۸)

دیباچه

این نوشتار، با تأمل در درس‌گفتار شماره ۱۰۸، به بررسی عمیق و چندسویه موضوعاتی چون ولایت، معرفت دینی، صبر در برابر مصائب، و نقش تلاش و نظم در دستیابی به کمال انسانی می‌پردازد. استاد فرزانه قدس‌سره، با نگاهی ژرف و مثال‌هایی از زندگی روزمره، به تبیین موانع رشد معنوی و اجتماعی پرداخته و راهکارهایی برای هماهنگی میان ظاهر و باطن دین ارائه کرده‌اند. متن پیش‌رو، با حفظ تمامی جزئیات و محتوای اصلی، به زبانی فصیح و ساختارمند نگاشته شده تا درخور تأملات علمی و معنوی باشد. با بهره‌گیری از آیات قرآن کریم و روایات، این اثر درصدد است تا مفاهیم والای دینی را با نگاهی نو و در قالبی منسجم به خواننده عرضه دارد.

بخش نخست: صبر و رضا در مواجهه با مصائب

تحلیل مفهوم صبر در برابر بلایا

استاد فرزانه قدس‌سره، با اشاره به حکایتی از فردی که در پی تصادفی سخت، با صبر و رضا به درگاه الهی روی آورد، بر اهمیت این فضیلت تأکید ورزیده‌اند. این شخص، با وجود آسیب‌های جسمانی و دشواری‌های فراوان، نه‌تنها از شکوه و گلایه پرهیز کرد، بلکه با شکر و تسلیم، راه کمال را پیمود. این حکایت، چون آینه‌ای است که بازتاب‌دهنده‌ی عظمت روح انسانی در برابر امتحانات الهی است.

درنگ: صبر در برابر مصائب، نه‌تنها نشانه‌ای از ایمان است، بلکه پلی است به‌سوی معرفت و رضا، که انسان را از گرداب شک و تردید نجات می‌دهد.

این دیدگاه با آیه شریفه قرآن کریم هم‌خوانی دارد: وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ (و قطعاً شما را به چیزی از ترس و گرسنگی و کاهش در اموال و جان‌ها و محصولات آزمایش می‌کنیم و صابران را بشارت ده). صبر، چون سپری است که انسان را در برابر امواج بلایا استوار می‌سازد.

نمونه‌های عینی از صبر و استقامت

استاد، با اشاره به فردی که در پی حادثه‌ای دستش شکست و با این حال رضایت به قضای الهی نشان داد، این مفهوم را تبیین کرده‌اند. این شخص، حتی در اوج دشواری، نه‌تنها از مسیر ایمان خارج نشد، بلکه با شکرگزاری، به دیگران درس معرفت آموخت. این نمونه، چون مشعلی فروزان، راه را برای پویندگان کمال روشن می‌سازد.

جمع‌بندی بخش نخست

صبر و رضا، دو بال پرواز روح به‌سوی کمال‌اند. استاد با تأکید بر این دو فضیلت، نشان داده‌اند که انسان مؤمن، حتی در سخت‌ترین لحظات، می‌تواند با تسلیم به اراده الهی، به آرامش و معرفت دست یابد. این بخش، با تکیه بر آیات قرآن کریم، بر ضرورت پرورش این ویژگی‌ها در زندگی فردی و اجتماعی تأکید دارد.

بخش دوم: نقد اهمال‌کاری و اهمیت تلاش

اهمال‌کاری، مانعی در مسیر کمال

استاد، اهمال‌کاری را چون خاری در پای پویندگان راه حقیقت توصیف کرده و آن را مانعی بزرگ در مسیر رشد معنوی و اجتماعی دانسته‌اند. بی‌توجهی به وظایف، چون سایه‌ای سنگین، انسان را از بهره‌مندی از نعمت‌های الهی محروم می‌سازد. ایشان، با اشاره به نمونه‌هایی از زندگی روزمره، بر ضرورت فعالیت مستمر و پرهیز از سستی تأکید ورزیده‌اند.

درنگ: اهمال‌کاری، چون غباری است که بر آینه دل می‌نشیند و مانع از انعکاس نور معرفت می‌گردد. تلاش و نظم، کلید گشایش درهای کمال‌اند.

این مفهوم با آیه شریفه قرآن کریم هم‌سو است: وَأَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ (و اینکه برای انسان جز آنچه کوشیده نیست). تلاش، چون جویباری است که زمین خشک وجود را سیراب می‌کند.

اهمیت نظم و پشتکار

استاد، با تأکید بر نقش نظم و پشتکار، به نمونه‌هایی از زندگی طلاب اشاره کرده و نشان داده‌اند که چگونه فعالیت مستمر، نشاط و اطمینان به همراه می‌آورد. ایشان، با تمثیلی زیبا، زندگی بی‌نظم را به کشتی‌ای بدون سکان تشبیه کرده‌اند که در امواج طوفانی سرگردان می‌ماند.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش، با تبیین اهمال‌کاری به‌عنوان مانعی در برابر کمال، بر ضرورت تلاش و نظم تأکید دارد. استاد، با بهره‌گیری از آیات قرآن کریم و مثال‌های عینی، نشان داده‌اند که فعالیت مستمر، نه‌تنها به رشد معنوی منجر می‌شود، بلکه نشاط و اطمینان را در زندگی به ارمغان می‌آورد.

بخش سوم: معرفت و رضا، دو رکن ایمان

نقش معرفت در تقویت ایمان

استاد، معرفت را چون چراغی در تاریکی جهل توصیف کرده و آن را رکنی اساسی در ایمان دانسته‌اند. ایشان، با اشاره به حکایتی از فردی که با وجود مصائب، به معرفت و رضا دست یافت، نشان داده‌اند که این دو عنصر، انسان را از شک و تردید مصون می‌دارند.

درنگ: معرفت، چون کلیدی است که قفل‌های قلب را می‌گشاید و رضا، چون نسیمی است که روح را به سوی آرامش الهی سوق می‌دهد.

این دیدگاه با آیه شریفه قرآن کریم هم‌خوانی دارد: قُلْ إِنْ كُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللَّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللَّهُ (بگو اگر خدا را دوست دارید، از من پیروی کنید تا خدا شما را دوست بدارد).

خطر ظاهرگرایی و تلبيس شیطانی

استاد، با نقدی عمیق بر ظاهرگرایی در علم دینی، آن را چون پرده‌ای دانسته‌اند که حقیقت را پنهان می‌کند. ایشان، با اشاره به تلبيس شیطانی، هشدار داده‌اند که تمرکز بر ظواهر، انسان را از باطن دین دور می‌سازد. این نقد، با آیه شریفه قرآن کریم تقویت شده است: وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ (و این‌گونه برای هر پیامبری دشمنی از شیاطین انس و جن قرار دادیم).

جمع‌بندی بخش سوم

معرفت و رضا، دو رکن اساسی ایمان‌اند که انسان را به سوی حقیقت دین هدایت می‌کنند. استاد، با نقد ظاهرگرایی و تأکید بر معرفت، راه را برای پویندگان کمال روشن ساخته‌اند. این بخش، با تکیه بر آیات قرآن کریم، بر ضرورت شناخت عمیق و پرهیز از تلبيس شیطانی تأکید دارد.

بخش چهارم: ولایت و نقش آن در هدایت

شناخت ولایت، سفری سی‌ساله

استاد، شناخت ولایت را سفری طولانی و پرمشقت توصیف کرده و آن را نیازمند سال‌ها تلاش و معرفت دانسته‌اند. ایشان، با اشاره به نمونه‌هایی از اولیای الهی، نشان داده‌اند که ولایت، چون ستاره‌ای است که در آسمان معرفت می‌درخشد و هدایتگر انسان‌هاست.

درنگ: ولایت، چون مشعلی است که راه حقیقت را روشن می‌سازد و شناخت آن، نیازمند سفری عمیق در ژرفای معرفت است.

این مفهوم با آیه شریفه قرآن کریم هم‌سو است: وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا (و از آن‌ها پیشوایانی قرار دادیم که به امر ما هدایت می‌کردند).

نقش اولیای الهی در هدایت جامعه

استاد، با اشاره به نقش اولیای الهی، بر اهمیت تبعیت از ایشان تأکید کرده و نشان داده‌اند که این تبعیت، انسان را از گمراهی نجات می‌دهد. ایشان، با تمثیلی زیبا، اولیای الهی را به چشمه‌های زلال تشبیه کرده‌اند که حیات معنوی جامعه را تأمین می‌کنند.

جمع‌بندی بخش چهارم

ولایت، محور هدایت جامعه است و شناخت آن، نیازمند معرفت و تلاش مستمر است. استاد، با تبیین این مفهوم و بهره‌گیری از آیات قرآن کریم، بر جایگاه والای اولیای الهی در هدایت انسان‌ها تأکید کرده‌اند.

بخش پنجم: انصاف و جوانمردی، ارکان زندگی مؤمنانه

انصاف، جوهره رفتار دینی

استاد، انصاف را چون گوهری در تاج ایمان توصیف کرده و آن را رکنی اساسی در روابط اجتماعی دانسته‌اند. ایشان، با اشاره به نمونه‌هایی از زندگی روزمره، نشان داده‌اند که انصاف، حتی در برابر دشمنان، نشانه‌ای از عظمت روح انسانی است.

درنگ: انصاف، چون نسیمی است که فضای روابط اجتماعی را معطر می‌سازد و جوانمردی، نشانه‌ای از ایمان راستین است.

این دیدگاه با آیه شریفه قرآن کریم هم‌خوانی دارد: وَإِذَا قُلْتُمْ فَاعْدِلُوا (و چون سخن گویید عدالت ورزید).

نقد ترحم غیرمنطقی

استاد، ترحم غیرمنطقی را نقد کرده و آن را چون دام پنهانی دانسته‌اند که انسان را از حقیقت دین دور می‌کند. ایشان، با استناد به آیه شریفه قرآن کریم، بر ضرورت عمل صالح به جای ترحم بی‌پایه تأکید کرده‌اند: وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا (و کسانی را که در راه خدا کشته شدند، مرده مپندار).

جمع‌بندی بخش پنجم

انصاف و جوانمردی، دو رکن زندگی مؤمنانه‌اند که روابط اجتماعی را به سوی عدالت و حقیقت هدایت می‌کنند. استاد، با نقد ترحم غیرمنطقی و تأکید بر انصاف، راه را برای زیست مؤمنانه هموار ساخته‌اند.

بخش ششم: فطرت، راهنمای حقیقت دین

فطرت، مبنای شناخت دین

استاد، دین را امری فطری دانسته و معتقدند که فطرت سالم، انسان را به سوی حقیقت دین رهنمون می‌سازد. ایشان، با تمثیلی زیبا، فطرت را به چشمه‌ای زلال تشبیه کرده‌اند که از اعماق وجود انسان می‌جوشد و او را به سوی خدا هدایت می‌کند.

درنگ: فطرت، چون قطب‌نمایی است که در ژرفای وجود انسان، راه حقیقت را نشان می‌دهد.

این دیدگاه با آیه شریفه قرآن کریم هم‌سو است: فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا ۚ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا (پس روی خود را به‌سوی دین حنیف کن، فطرتی که خدا مردم را بر آن آفریده).

نقش فطرت در دینداری

استاد، با تأکید بر نقش فطرت، نشان داده‌اند که انسان با فطرت سالم، حتی بدون آموزش مستقیم، می‌تواند به حقیقت دین دست یابد. این دیدگاه، چون نسیمی است که پرده‌های جهل را کنار می‌زند و راه را برای معرفت روشن می‌سازد.

جمع‌بندی بخش ششم

فطرت، مبنای شناخت دین است و انسان با تکیه بر آن، می‌تواند به حقیقت الهی دست یابد. استاد، با تبیین این مفهوم و بهره‌گیری از آیات قرآن کریم، بر نقش فطرت در دینداری تأکید کرده‌اند.

بخش هفتم: نقد انفعال و مدیریت منابع

نقد انفعال در برابر مشکلات

استاد، انفعال در برابر مشکلات اجتماعی را نقد کرده و آن را چون باتلاقی دانسته‌اند که انسان را در خود فرو می‌برد. ایشان، با اشاره به ضرورت مشارکت فعال در جامعه، بر اهمیت همکاری و تلاش جمعی تأکید ورزیده‌اند.

درنگ: انفعال، چون سایه‌ای است که نور تلاش را می‌پوشاند و همکاری، چون خورشیدی است که جامعه را روشن می‌سازد.

این دیدگاه با آیه شریفه قرآن کریم هم‌خوانی دارد: وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَىٰ (و در نیکوکاری و پرهیزگاری با یکدیگر همکاری کنید).

مدیریت منابع و پرهیز از اسراف

استاد، اسراف وقت و عمر را نقد کرده و آن را چون هدررفتن گوهری گران‌بها دانسته‌اند. ایشان، با استناد به آیه شریفه قرآن کریم، بر ضرورت مدیریت عاقلانه منابع تأکید کرده‌اند: وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِيَامًا (و اموالتان را که خدا آن را مایه قوام شما قرار داده، به سفیهان ندهید).

جمع‌بندی بخش هفتم

انفعال و اسراف، دو مانع بزرگ در مسیر رشد فردی و اجتماعی‌اند. استاد، با نقد این دو و تأکید بر همکاری و مدیریت منابع، راه را برای زیست مؤمنانه و سازنده هموار ساخته‌اند.

جمع‌بندی نهایی

این نوشتار، با تأمل در درس‌گفتار شماره ۱۰۸، به بررسی عمیق مفاهیمی چون صبر، معرفت، ولایت، انصاف، و فطرت پرداخته و نشان داده است که چگونه این عناصر، انسان را به سوی کمال هدایت می‌کنند. استاد فرزانه قدس‌سره، با بهره‌گیری از آیات قرآن کریم و مثال‌های عینی، راهکارهایی برای غلبه بر موانع معنوی و اجتماعی ارائه کرده‌اند. این اثر، چون گوهری درخشان، مفاهیم والای دینی را در قالبی منسجم و معنوی به خواننده عرضه می‌دارد و می‌تواند به‌عنوان منبعی ارزشمند برای پژوهشگران و پویندگان راه حقیقت مورد استفاده قرار گیرد.

با نظارت صادق خادمی