در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 109

متن درس





جلسات دورهمی: تأملات عرفانی و اجتماعی در فطرت، عقل و تعبد

جلسات دورهمی: تأملات عرفانی و اجتماعی در فطرت، عقل و تعبد

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۰۹)

دیباچه

این نوشتار، با الهام از گفتارهای عمیق عرفانی و اجتماعی، به کاوش در پیوند فطرت انسانی، عقلانیت و تعبد دینی می‌پردازد. محور این اثر، بررسی رابطه میان کتاب و سنت با فطرت، نقد ابتذال در دنیای مدرن، و ضرورت اصلاح نظام‌های اجتماعی و معنوی است. با بهره‌گیری از آیات قرآن کریم، روایات و تأملات عرفانی، این متن تلاش دارد تا افق‌های نوینی را در برابر خوانندگان بگشاید و راهکارهایی برای هماهنگی میان دین و عقل ارائه دهد. نوشتار پیش‌رو، با ساختاری منسجم و زبانی روشن، به تبیین مفاهیم پیچیده‌ای چون حقیقت قرآن ناطق، نقش عقل و تعبد، و چالش‌های اجتماعی نظیر فساد و مدیریت ناکارآمد می‌پردازد، تا خواننده را به سفری معرفتی در ژرفای حقیقت و اصلاح دعوت کند.

بخش نخست: فطرت و حقیقت قرآن ناطق

انسان و مظهریت قرآن ناطق

انسان، چون آیینه‌ای زلال، توانایی بازتاب حقیقت قرآن را در وجود خویش دارد. این توانایی، نه از حفظ ظاهری آیات، بلکه از شفافیت و صیقل وجودی نشأت می‌گیرد. معصوم، به‌عنوان قرآن ناطق، مظهری است که حقیقت گويا، شفاف و معصوم قرآن کریم را در خود متجلی می‌سازد. هر انسانی که وجود خویش را به این مرتبه از پالایش برساند، می‌تواند به فهمی همسان با معصوم دست یابد. این هماهنگی، در آیه شریفه فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا ۚ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا (پس روی خود را به‌سوی دین حنیف کن، فطرتی که خدا مردم را بر آن آفریده) تجلی می‌یابد، که فطرت را به‌عنوان مبنای دینداری معرفی می‌کند.

درنگ: انسان با پالایش وجودی می‌تواند مظهری از حقیقت قرآن ناطق گردد، که این مظهریت، ریشه در فطرت پاک انسانی دارد.

نقش الفاظ و عبارات در فهم دین

الفاظ و عبارات دینی، چون ابزاری دوسویه، هم می‌توانند راهنمای فهم حقیقت باشند و هم، در صورت سوءتفسیر، به انحراف از حقیقت منجر شوند. این ابزارها، اگر از حقیقت اصلی دور شوند، به جای هدایت، مانعی بر سر راه معرفت دینی ایجاد می‌کنند. این معنا، در آیه شریفه وَلَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُوا الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (و حق را با باطل نیامیزید و حق را پنهان نکنید در حالی که می‌دانید) متبلور است، که بر ضرورت حفظ خلوص در فهم دین تأکید دارد.

درنگ: الفاظ و عبارات دینی، اگر با دقت و خلوص تفسیر شوند، راهگشای حقیقت‌اند، اما در صورت تحریف، به انحراف از دین منجر می‌شوند.

خطر دلبستگی به روایات نقل به معنا

دلبستگی بیش از حد به روایات نقل به معنا، بدون توجه به حقیقت درونی آنها، می‌تواند از فهم عمیق دین جلوگیری کند. روایات، اگر به‌درستی فهمیده نشوند، ممکن است به جای هدایت، به گمراهی منجر شوند. این دیدگاه، در آیه شریفه فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ (از اهل ذکر بپرسید اگر نمی‌دانید) مورد تأکید قرار گرفته، که مشورت با خبرگان را برای فهم صحیح روایات ضروری می‌داند.

درنگ: روایات نقل به معنا، بدون فهم عمیق و مشورت با خبرگان، می‌توانند به جای هدایت، به انحراف از حقیقت دینی منجر شوند.

جمع‌بندی بخش نخست

فطرت انسانی، به‌عنوان آیینه‌ای برای بازتاب حقیقت قرآن ناطق، توانایی بی‌کرانی در فهم دین دارد. الفاظ و عبارات دینی، اگر با خلوص و دقت تفسیر شوند، راهگشای این فهم‌اند، اما دلبستگی نادرست به آنها می‌تواند به انحراف منجر شود. آیات قرآن کریم، با تأکید بر فطرت و مشورت با اهل ذکر، راهنمایی برای این مسیر معرفتی ارائه می‌دهند.

بخش دوم: هماهنگی فطرت، کتاب و سنت

خطر ادعای شناخت فطری بدون کتاب و سنت

ادعای فهم دین از طریق فطرت، بدون استناد به کتاب و سنت، خطرناک است و تنها در مورد معصوم یا فردی که به‌درستی تربیت‌شده باشد، معتبر است. بدون کتاب و سنت، فهم دین به انحراف می‌افتد، چنان‌که در آیه شریفه وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا (و جز اندکی از علم به شما داده نشده است) به محدودیت علم انسانی اشاره شده است. این محدودیت، ضرورت رجوع به کتاب و سنت را دوچندان می‌کند.

درنگ: ادعای فهم دین از طریق فطرت، بدون استناد به کتاب و سنت، جز برای معصوم یا تربیت‌شدگان او، به انحراف منجر می‌شود.

ضرورت استناد به کتاب و سنت

کتاب و سنت، به‌عنوان دو رکن اساسی فهم دین، ضروری‌اند و هرگونه ادعای فهم دین بدون آنها، به کفر می‌انجامد. با این حال، این منابع نباید با فطرت انسانی در تضاد باشند، چنان‌که در آیه شریفه وَمَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَىٰ إِثْمًا عَظِيمًا (و هر کس به خدا شرک ورزد، گناهی بزرگ بربافته است) بر پرهیز از انحراف از مسیر حق تأکید شده است.

درنگ: کتاب و سنت، ارکان ضروری فهم دین‌اند و هرگونه انحراف از آنها، به کفر می‌انجامد، اما این منابع باید با فطرت انسانی هماهنگ باشند.

دین امضایی و هماهنگی با فطرت

دین، امضایی است، به این معنا که با فطرت انسانی هماهنگ است و نسخه‌ای برای نیازهای درونی انسان می‌پیچد. حتی احکام تاسیسی نیز، در نهایت، با فطرت سازگارند، اما رسوبات فرهنگی ممکن است مانع فهم این هماهنگی شوند. این حقیقت، در آیه شریفه شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ مَا وَصَّىٰ بِهِ نُوحًا (برای شما از دین همان را مقرر داشت که به نوح توصیه کرده بود) متجلی است، که بر امضایی بودن دین تأکید دارد.

درنگ: دین، امضایی است و با فطرت انسانی هماهنگ است، اما رسوبات فرهنگی ممکن است مانع فهم این هماهنگی شوند.

جمع‌بندی بخش دوم

کتاب و سنت، به‌عنوان ارکان فهم دین، باید با فطرت انسانی هماهنگ باشند. ادعای فهم دین بدون این منابع، جز برای معصوم، به انحراف می‌انجامد. دین امضایی، با تأیید فطرت انسانی، راهنمایی برای هدایت بشر ارائه می‌دهد و رسوبات فرهنگی، تنها مانعی در برابر این فهم هستند.

بخش سوم: عقلانیت و تعبد در دینداری

پیوند عقلانیت و تعبد

عقلانیت و تعبد، چون دو بال پرواز روح انسانی، مکمل یکدیگرند. تعبد بدون عقلانیت، به کوری و تعقل بدون تعبد، به گمراهی می‌انجامد. این دو، در حقیقت، عین اعتقاد به خداست، چنان‌که تعقل، واکنشی در برابر کنش تعبد است. این معنا، در آیه شریفه يُؤْتِي الْحِكْمَةَ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا (حکمت را به هر که بخواهد می‌دهد و هر که را حکمت داده شود، خیری فراوان داده شده است) تجلی می‌یابد، که حکمت را نتیجه پیوند عقل و تعبد می‌داند.

درنگ: عقلانیت و تعبد، مکمل یکدیگرند و جدایی آنها به کوری یا گمراهی منجر می‌شود، در حالی که حکمت، از پیوند این دو نشأت می‌گیرد.

دینداری برخاسته از فطرت

دینداری، نه از سر تکلیف شاق، بلکه از میل فطری انسان سرچشمه می‌گیرد. عمل به دین، چون آبی گوارا، از دل فطرت می‌جوشد و انسان را به سوی کمال هدایت می‌کند. این حقیقت، در آیه شریفه فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا ۚ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا (پس روی خود را به‌سوی دین حنیف کن، فطرتی که خدا مردم را بر آن آفریده) بازتاب یافته است، که دینداری را برخاسته از فطرت می‌داند.

درنگ: دینداری، از میل فطری انسان سرچشمه می‌گیرد و نه از تکلیف شاق، و این فطرت، انسان را به سوی عمل صالح هدایت می‌کند.

پیوند فطرت و کتاب و سنت

کتاب و سنت، چون رشته‌هایی از یک کلاف واحد، با فطرت انسانی قرابت دارند. بزرگان دین همواره کوشیده‌اند این پیوند را آشکار سازند، هرچند گاه رسوبات فکری مانع این انسجام شده‌اند. این تلاش، در آیه شریفه وَاتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ (از خدا بترسید و خدا به شما می‌آموزد) متجلی است، که علم الهی را نتیجه تقوای فطری می‌داند.

درنگ: کتاب و سنت، با فطرت انسانی قرابت دارند و تلاش بزرگان دین، در راستای آشکارسازی این پیوند بوده است.

تبیین آیه لتسکنوا الیها

آیه شریفه لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا (تا به سوی آن آرام گیرید) در سوره روم، به پیوند عمیق میان انسان‌ها اشاره دارد که فراتر از ظاهر، به حقیقت آرامش در روابط انسانی دلالت می‌کند. این آیه، لباس را نه‌تنها به معنای پوشش مادی، بلکه به مثابه نمادی از پیوند معنوی میان انسان‌ها معرفی می‌کند. این معنا، نیازمند تأمل روان‌شناختی و عرفانی است تا از سطح ظاهری به عمق حقیقت نفوذ کند.

درنگ: آیه لتسکنوا الیها، به پیوند معنوی و آرامش‌بخش میان انسان‌ها اشاره دارد که نیازمند تأمل عمیق روان‌شناختی و عرفانی است.

جمع‌بندی بخش سوم

عقلانیت و تعبد، چون دو بال، انسان را به سوی حقیقت دین هدایت می‌کنند. دینداری، از میل فطری سرچشمه می‌گیرد و کتاب و سنت، با فطرت قرابت دارند. آیات قرآن کریم، با تبیین این پیوند، راهنمایی برای فهم عمیق‌تر دین ارائه می‌دهند و انسان را به سوی حکمت و آرامش رهنمون می‌سازند.

بخش چهارم: نقد ابتذال و انحطاط در دنیای مدرن

گسترش فساد و ابتذال

جهان مدرن، با پیشرفت تکنولوژی، به گسترش فساد و ابتذال دچار شده است. این انحطاط، نتیجه فقدان اخلاق و سوءاستفاده از امکانات پیشرفته است. این حقیقت، در آیه شریفه وَلَا تَفْسَدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا (و در زمین پس از اصلاح آن فساد نکنید) بازتاب یافته است، که بر پرهیز از فساد تأکید دارد.

درنگ: پیشرفت تکنولوژی، بدون پشتوانه اخلاقی، به گسترش فساد و ابتذال در دنیای مدرن منجر شده است.

انحطاط اخلاقی و پست‌تر بودن برخی انسان‌ها

برخی رفتارهای غیرانسانی در دنیای مدرن، انسان را از حیوانات نیز پست‌تر کرده است. حیوانات، با فطرت پاک خود، از بسیاری از انسان‌های درنده‌خو برترند. این معنا، در آیه شریفه أُولَٰئِكَ كَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ (آنان مانند چهارپایان‌اند، بلکه گمراه‌ترند) متجلی است، که بر انحطاط برخی انسان‌ها تأکید دارد.

درنگ: برخی انسان‌ها، به دلیل انحطاط اخلاقی، از حیوانات نیز پست‌ترند، در حالی که فطرت حیوانات، پاک و متشخص است.

نیاز به ناجی و نقش هدایتی امام زمان (عج)

جهان امروز، در تنگنای فساد و ابتذال، به ناجی نیاز دارد. امام زمان (عج)، به‌عنوان حقیقتی اجتماعی، فلسفی، دینی و روانی، پاسخ به این نیاز است. این نقش هدایتی، در آیه شریفه وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا (و از آن‌ها پیشوایانی قرار دادیم که به امر ما هدایت می‌کردند) بازتاب یافته است.

درنگ: امام زمان (عج)، به‌عنوان ناجی، پاسخ به نیاز بشریت به هدایت در برابر فساد و ابتذال است.

جمع‌بندی بخش چهارم

جهان مدرن، با گسترش فساد و انحطاط اخلاقی، در تنگنای معنوی قرار گرفته است. برخی انسان‌ها، به دلیل دوری از فطرت، از حیوانات نیز پست‌تر شده‌اند. نقش هدایتی امام زمان (عج)، راه نجات از این بحران است و آیات قرآن کریم، این حقیقت را تأیید می‌کنند.

بخش پنجم: چالش‌های مدیریت و اصلاح اجتماعی

کاستی در اجرای احکام دینی

مدیریت ناکارآمد در اجرای احکام دینی، به تضعیف جایگاه دین در جامعه منجر شده است. این کاستی، نتیجه تشتت و عدم هماهنگی میان نهادهای اجرایی است. آیه شریفه وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَىٰ (و در نیکوکاری و پرهیزگاری با یکدیگر همکاری کنید) بر ضرورت همکاری در اجرای احکام تأکید دارد.

درنگ: کاستی در مدیریت اجرای احکام دینی، به تضعیف جایگاه دین منجر شده و نیازمند همکاری و هماهنگی است.

سوءاستفاده از نهادهای مردمی

سوءاستفاده از نهادهای مردمی، مانند بسیج، به تضعیف جایگاه این نهادها و کاهش اعتبار آنها منجر می‌شود. این نهادها، که برای امداد و خدمت‌رسانی طراحی شده‌اند، نباید به‌عنوان ابزار فشار مورد استفاده قرار گیرند. آیه شریفه وَلَا تَظْلِمُوا النَّاسَ فِي أَمْوَالِهِمْ (و به مردم در اموالشان ستم نکنید) بر پرهیز از سوءاستفاده تأکید دارد.

درنگ: سوءاستفاده از نهادهای مردمی، مانند بسیج، به تضعیف جایگاه آنها منجر می‌شود و باید از این امر پرهیز کرد.

فرسایش سیستم‌های حکومتی

سیستم‌های فرسایشی در مدیریت حکومتی، به کاستی و تحلیل توان جامعه منجر می‌شوند. این فرسایش، مانع از تحقق اصلاحات کلان می‌شود. آیه شریفه وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا (و در زمین پس از اصلاح آن فساد نکنید) بر ضرورت اصلاح نظام‌ها تأکید دارد.

درنگ: سیستم‌های فرسایشی حکومتی، مانع اصلاحات کلان‌اند و نیازمند بازنگری و اصلاح‌اند.

نقد عافیت‌طلبی و بی‌تفاوتی

عافیت‌طلبی و بی‌تفاوتی، چون زنجیری بر پای خدمت‌رسانی، مانع از ایثار و عمل صالح می‌شوند. خدمت به دیگران، چون گوهری فطری، باید با نیت خالص انجام گیرد. آیه شریفه وَمَنْ أَحْسَنُ قَوْلًا مِمَّنْ دَعَا إِلَى اللَّهِ وَعَمِلَ صَالِحًا (و کیست خوش‌گفتارتر از کسی که به سوی خدا دعوت کند و کار شایسته انجام دهد) بر اهمیت عمل صالح تأکید دارد.

درنگ: عافیت‌طلبی و بی‌تفاوتی، مانع خدمت‌رسانی‌اند و عمل صالح، برخاسته از فطرت، باید با نیت خالص انجام گیرد.

جمع‌بندی بخش پنجم

کاستی در مدیریت، سوءاستفاده از نهادهای مردمی، فرسایش سیستم‌ها و عافیت‌طلبی، چالش‌های اصلی اصلاح اجتماعی‌اند. آیات قرآن کریم، با تأکید بر همکاری، پرهیز از ستم و عمل صالح، راهکارهایی برای غلبه بر این چالش‌ها ارائه می‌دهند.

بخش ششم: تعبیر خواب و تأثیرات محیطی

خواب و تأثیرات محیطی

خواب، چون آیینه‌ای از حالات روانی و محیطی، متأثر از شرایط زندگی انسان است. برای مثال، دیدن کرم یا مارمولک در خواب، می‌تواند نتیجه تأثیرات محیطی، مانند زندگی در زیرزمین یا خوابیدن روی زمین باشد. این دیدگاه، در آیه شریفه وَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ جَعَلْنَا بَيْنَكَ وَبَيْنَ الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجَابًا مَسْتُورًا (و چون قرآن را بخوانی، میان تو و کسانی که به آخرت ایمان ندارند، پرده‌ای نهان قرار می‌دهیم) بازتاب یافته است، که بر تأثیر محیط بر ادراک تأکید دارد.

درنگ: خواب، متأثر از حالات محیطی و روانی است و برخی رؤیاها، مانند دیدن کرم یا مارمولک، به شرایط زندگی انسان مرتبط‌اند.

تعبیر رؤیای سوار شدن بر ماشین

دیدن سوار شدن بر ماشینی آبی‌رنگ در خواب، می‌تواند نشانه آرزوهای نهفته در دل انسان باشد. این رؤیا، به تمایلات درونی و نیازهای فطری اشاره دارد که در ضمیر ناخودآگاه متجلی می‌شوند.

درنگ: رؤیای سوار شدن بر ماشین، نشانه آرزوهای نهفته در ضمیر ناخودآگاه است که با فطرت انسانی پیوند دارد.

جمع‌بندی بخش ششم

خواب، چون آیینه‌ای از حالات درونی و محیطی، بازتاب‌دهنده شرایط زندگی انسان است. آیات قرآن کریم، با تأکید بر تأثیر محیط بر ادراک، این حقیقت را تأیید می‌کنند. تعبیر رؤیاها، نیازمند تأمل در فطرت و شرایط زندگی است.

بخش هفتم: چالش‌های خدمت‌رسانی و شاگردپروری

نقد مزاحمت‌های غیرضروری

مزاحمت‌های غیرضروری، مانند تماس‌های مکرر، مانع تمرکز و خدمت‌رسانی‌اند. مدیریت زمان، برای خدمت مؤثر، ضروری است. آیه شریفه وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ (و اسراف نکنید که خدا اسراف‌کنندگان را دوست ندارد) بر پرهیز از اسراف وقت تأکید دارد.

درنگ: مزاحمت‌های غیرضروری، مانع خدمت‌رسانی‌اند و مدیریت زمان، شرط خدمت مؤثر است.

نقد تجمع بی‌دلیل در جلسات علمی

تجمع بی‌دلیل در جلسات علمی، بدون پشتوانه کرامت و ارزش علمی، به هدررفت وقت و انرژی منجر می‌شود. جلسات علمی باید هدفمند و مبتنی بر حقیقت‌جویی باشند. آیه شریفه وَاتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ (از خدا بترسید و خدا به شما می‌آموزد) بر اهمیت علم هدفمند تأکید دارد.

درنگ: جلسات علمی باید هدفمند و مبتنی بر کرامت علمی باشند تا از هدررفت وقت جلوگیری شود.

اهمیت شاگردپروری در علم دینی

شاگردپروری در علم دینی، برای انتقال معارف ضروری است، اما محیط آشفته و عدم اعتماد، موانع اصلی این فرایندند. انتخاب شایستگان برای تربیت، شرط موفقیت است. آیه شریفه وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ (و پروردگارت به کسانی که در آسمان‌ها و زمین‌اند داناتر است) بر اهمیت انتخاب شایسته تأکید دارد.

درنگ: شاگردپروری در علم دینی، نیازمند محیط مناسب و انتخاب شایستگان است، اما آشفتگی و عدم اعتماد، موانع اصلی‌اند.

نقد سوءاستفاده از امور معنوی

سوءاستفاده از امور معنوی، مانند استخاره، به دلیل ترس و عدم اعتماد رخ می‌دهد و به تضعیف جایگاه دین منجر می‌شود. صداقت در این امور، ضروری است. آیه شریفه وَلَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ (و به خدا و پیامبر خیانت نکنید و به امانت‌های خود خیانت نورزید) بر پرهیز از سوءاستفاده تأکید دارد.

درنگ: سوءاستفاده از امور معنوی، مانند استخاره، به دلیل ترس و عدم اعتماد رخ می‌دهد و صداقت، شرط حفظ اعتبار دین است.

جمع‌بندی بخش هفتم

مزاحمت‌های غیرضروری، تجمع بی‌دلیل، آشفتگی محیط و سوءاستفاده از امور معنوی، چالش‌های خدمت‌رسانی و شاگردپروری‌اند. آیات قرآن کریم، با تأکید بر مدیریت زمان، هدفمندی علم و صداقت، راهکارهایی برای غلبه بر این چالش‌ها ارائه می‌دهند.

جمع‌بندی نهایی

این نوشتار، با تأمل در فطرت، عقلانیت و تعبد، به کاوش در پیوند میان کتاب، سنت و حقیقت انسانی پرداخت. فطرت، چون گوهری در صدف، توانایی بازتاب حقیقت قرآن ناطق را دارد، اما نیازمند پالایش و استناد به کتاب و سنت است. عقلانیت و تعبد، چون دو بال، انسان را به سوی حکمت هدایت می‌کنند، در حالی که ابتذال مدرن و کاستی مدیریت، موانع این مسیرند. آیات قرآن کریم، با تأکید بر فطرت، همکاری و عمل صالح، راهنمایی برای غلبه بر این چالش‌ها ارائه می‌دهند. نقش هدایتی امام زمان (عج)، پاسخ به نیاز بشریت به نجات است. این اثر، خواننده را به سفری معرفتی دعوت می‌کند تا با تأمل در فطرت و حقیقت، به سوی اصلاح خویش و جامعه گام بردارد.

با نظارت صادق خادمی