در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 163

متن درس





جلسات دورهمی: هویت و حرکت انسان در مسیر کمال

جلسات دورهمی: هویت و حرکت انسان در مسیر کمال

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۶۳)

دیباچه

این نوشتار، بازنویسی و تدوینی است از درس‌گفتارهای جلسه شماره ۱۶۳، ارائه‌شده در تاریخ ۱۹ / ۱۲ / ۱۳۹۰، که با هدف تبیین علمی و روشمند مفاهیم عمیق انسانی و دینی تنظیم گردیده است. محور این گفتار، بررسی هویت و جایگاه انسان در مسیر کمال‌یابی است که با استناد به آیات قرآن کریم و تحلیل‌های عقلانی، به تبیین حرکت انسان در دو ساحت باطنی و ظاهری می‌پردازد. این اثر، با نگاهی ژرف به نقش عقل، اراده، و محیط در تحقق کمال انسانی، به نقد و بررسی چالش‌های نظام آموزشی علم دینی و ارائه راهکارهایی برای پرورش عالمان محقق و خردگرا می‌پردازد. نوشتار پیش رو، با ساختاری منسجم و زبانی روشن، به‌گونه‌ای نگاشته شده که هم‌چون آیینه‌ای، معارف والای دینی را در قالبی استوار و منطقی بازتاب دهد.

بخش یکم: هویت و موقعیت انسان در مسیر کمال

ساختارهای بنیادین هویت انسانی

هویت و جایگاه انسان در مسیر کمال‌یابی، به دو ساختار بنیادین وابسته است: ساختار باطنی، که ریشه در طبیعت و استعدادهای وراثتی دارد، و ساختار حرکتی، که ظرف تحقق عمل، کوشش، و اراده است. ساختار حرکتی، شاخه‌ای است که از ریشه باطنی تغذیه می‌کند؛ همان‌گونه که درختی تنومند از خاک حاصل‌خیز نیرو می‌گیرد. توان انسان برای توسعه و پیشرفت، به سرمایه‌های باطنی او، یعنی عقل، استعداد، و زمینه‌های ذاتی، وابسته است. انسانی که از این سرمایه‌ها بهره‌مند است، توان مانور بیشتری در مسیر کمال دارد، و کسی که از این موهبت‌ها محروم است، هرچند تلاش کند، به مقاصد والا دست نمی‌یابد.

درنگ: هویت انسان، چونان بنای استواری است که بر دو پایه باطنی (استعداد ذاتی) و حرکتی (تلاش و اراده) استوار است. هماهنگی این دو، مسیر کمال را هموار می‌سازد.

تحلیل نقش عقل و اراده

عقل، چونان چراغی است که مسیر حرکت انسانی را روشن می‌کند. اراده، که موتور حرکت انسان است، از فرآیندهای شناختی تصور و تصدیق سرچشمه می‌گیرد. این فرآیندها، به استعدادهای باطنی، روح، و محیط اجتماعی وابسته‌اند. خانواده، مربی، و جامعه، چونان خاکی هستند که بذر استعداد در آن می‌روید. بدون این عوامل، اراده به تنهایی نمی‌تواند حرکت هدفمندی را رقم زند. این دیدگاه، انسان را موجودی مرکب از دو بعد ذاتی و اکتسابی معرفی می‌کند که هم‌افزایی این دو، او را به سوی کمال رهنمون می‌شود.

بخش دوم: تبیین حرکت انسانی در پرتو قرآن کریم

تفسیر آیه شریفه سوره ملک

قرآن کریم در آیه‌ای حکیمانه می‌فرماید: أَفَمَنْ يَمْشِي مُكِبًّا عَلَىٰ وَجْهِهِ أَهْدَىٰ أَمَّنْ يَمْشِي سَوِيًّا عَلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ (سوره ملک، آیه ۲۲). آیا کسی که سر به زیر افکنده راه می‌رود، هدایت‌یافته‌تر است یا کسی که راست‌قامت بر صراط مستقیم گام برمی‌دارد؟ این آیه، دو الگوی وجودی انسان را به تصویر می‌کشد: حرکت «مُکِب»، که نماد محدودیت فکری، فقدان معرفت، و وابستگی به امور سطحی است، و حرکت «سَوِی»، که نشان‌دهنده قامت استوار عقلانی و حرکت هدفمند در مسیر هدایت الهی است.

درنگ: حرکت مُکِب، چونان گام‌های انسانی است که در تاریکی جهل فرومانده، و حرکت سَوِی، چونان گام‌های استواری است که در پرتو عقل و هدایت الهی به سوی مقصد والا پیش می‌رود.

تمایز انسان مؤمن و غیرمؤمن

این آیه، نه به مقایسه انسان و حیوان، بلکه به تمایز بین دو نوع انسان می‌پردازد: انسانی مؤمن و آگاه که با قامت استوار بر صراط مستقیم گام برمی‌دارد، و انسانی که به دلیل فقدان معرفت، در محدودیت و سطحی‌نگری گرفتار است. مفهوم «سَوِی» به قامت استوار باطنی، یعنی عقل، صلابت، و توان اشاره دارد، و «صراط مستقیم» به ظرف ظاهری، یعنی پیامبران، قرآن کریم، و مربیان هدایت‌گر. کیفیت بهره‌مندی از صراط مستقیم، به استحکام باطنی انسان وابسته است، چنان‌که زمینی حاصل‌خیز، محصول بیشتری از هدایت الهی برمی‌دارد.

دو حجت الهی بر انسان

خداوند متعال دو حجت بر انسان قرار داده است: حجت باطنی، که همان عقل است، و حجت ظاهری، که شامل انبیا، رسل، و اولیای الهی است. عقل، چونان معیاری است که تکلیف انسان را تعیین می‌کند. بدون عقل، تکلیف موضوعیت نمی‌یابد و هدایت ظاهری نمی‌تواند اثر کامل داشته باشد. انسانی که فاقد استعداد و صلابت باطنی است، حتی با وجود مربیان والا، به کمال دست نمی‌یابد، مانند زمینی خشک که با باران نیز شکوفا نمی‌شود.

بخش سوم: نقد و بازنگری نظام آموزشی علم دینی

چالش‌های نظام آموزشی کنونی

نظام آموزشی علم دینی، به جای تمرکز بر شناسایی استعدادها و پرورش آنها، بر تکرار و تقلید متمرکز شده و از چیستی و چگونگی یادگیری غافل مانده است. این نظام، چونان باغبانی است که بدون شناخت خاک و بذر، تنها به کاشت و آبیاری می‌پردازد. فقدان نظام گزینش علمی، مانع از شناسایی استعدادها و هدایت هدفمند افراد شده و به هدررفت منابع و زمان انجامیده است. آموزش دینی باید متناسب با استعدادها و ظرفیت‌های هر فرد طراحی شود تا به رشد و شکوفایی منجر گردد.

درنگ: نظام آموزشی علم دینی، چونان کارگاهی است که باید ابزار دقیق برای شناسایی و پرورش استعدادها داشته باشد، نه صرفاً تکرارگر کتب و متون محدود.

شش شرط کمال‌یابی در سنت حوزوی

برای دستیابی به کمال در سنت حوزوی، شش شرط اساسی لازم است: زکات (تیزبینی و هوش)، حرص (اشتیاق به یادگیری)، اجتهاد (تلاش مستمر)، علقه (دلبستگی به علم)، صحبه استاد (همراهی با مربی)، و طول زمانی (تداوم در زمان). این شرایط، چونان اجزای یک بنای عظیم، ترکیبی از عوامل باطنی و اکتسابی را در بر می‌گیرند که در هم‌افزایی، عالمی فرزانه و خردگرا پرورش می‌دهند.

لزوم استناد و تحقیق در علم دینی

علم دینی باید بر استناد به عقل، نقل، و شواهد علمی استوار باشد. تقلید، که مناسب عموم مردم است، در حوزه عالمان دینی جایگاهی ندارد. عالم دینی باید چونان محققی باشد که با ابزار عقل و استدلال، به کشف حقیقت می‌پردازد. فقدان تحقیق و غلبه رویکردهای تقلیدی، علم دینی را از پاسخ‌گویی به نیازهای جامعه و قشر تحصیل‌کرده ناتوان ساخته است. این نقص، مانند بیماری‌ای است که جسم علم دینی را تضعیف کرده و از پویایی آن کاسته است.

درنگ: علم دینی، چونان جویباری زلال است که باید از چشمه‌های عقل، نقل، و تحقیق سیراب شود، نه از آب‌های راکد تقلید.

بخش چهارم: مشکلات معیشتی و نیازهای طلاب

تأثیر مشکلات معیشتی بر طلاب

مشکلات معیشتی، مانند فقدان مسکن، دشواری‌های ازدواج، و بدهی، چونان زنجیری بر پای طلاب، مانع از تمرکز آنها بر تحصیل و تحقیق شده است. طلاب، که چون ایتام آل نبی (ص) سرمایه‌های معنوی جامعه‌اند، نیازمند حمایت مادی و معنوی هستند تا بتوانند به وظایف علمی خود عمل کنند. فقدان نظام حمایتی، انگیزه و رشد علمی طلاب را کاهش داده و آنها را به سوی اهداف مادی سوق می‌دهد، مانند پرنده‌ای که به جای پرواز، در قفس نیازهای مادی گرفتار شده است.

درنگ: طلاب، چونان نهال‌های باغ علم دینی‌اند که بدون حمایت مادی و معنوی، از شکوفایی بازمی‌مانند.

لزوم مهندسی امکانات و نظام سرپرستی

امکانات مادی، مانند مسکن و معیشت، باید به‌گونه‌ای مهندسی شود که طلاب بتوانند با آرامش خاطر به تحصیل بپردازند. ایجاد نظام سرپرستی معنوی در حوزه‌های علمیه، چونان پدری مهربان، باید نیازهای مادی و معنوی طلاب را تأمین کند. این نظام، با رفع مشکلات معیشتی، مانند مسکن و ازدواج، می‌تواند طلاب را از دغدغه‌های مادی آزاد کرده و به سوی رشد علمی هدایت نماید.

نقد فقر و عافیت‌طلبی افراطی

نه عافیت‌طلبی افراطی و نه فقر و فلاکت برای عالم دینی مناسب است. عالم دینی باید در حد اعتدال معیشتی قرار گیرد، مانند کشتی‌ای که در میانه طوفان و آرامش، با تعادل به سوی مقصد پیش می‌رود. برخلاف برخی باورها، فقر ارزش دینی نیست و به کاهش اعتبار و تأثیرگذاری عالم دینی منجر می‌شود. علم دینی باید مدلی از سلامت فکری، فرهنگی، و اجتماعی ارائه دهد که نه فقر را ترویج کند و نه به عافیت‌طلبی افراطی میدان دهد.

درنگ: عالم دینی، چونان ستونی استوار است که باید در میانه فقر و عافیت‌طلبی، با قوام و اعتدال به هدایت جامعه بپردازد.

بخش پنجم: اصول بنیادین علم دینی

سه اصل اساسی

علم دینی باید بر سه اصل استوار باشد: استناد (سندمحوری)، صدق (راستی و اخلاص)، و جدایی دین از دنیا (پرهیز از اختلاط اهداف مادی و معنوی). استناد، چونان بنیانی است که علم دینی را از تقلید متمایز می‌کند. صدق، مانند نوری است که قلب و عمل عالم را روشن می‌سازد و اعتماد جامعه را جلب می‌کند. جدایی دین از دنیا، مانند جدایی آب و روغن، از فساد و کاستی علم دینی جلوگیری می‌کند.

درنگ: علم دینی، چونان بنایی رفیع است که بر سه ستون استناد، صدق، و خلوص استوار می‌گردد.

نقش استناد در تمام ابعاد علم دینی

تمامی ابعاد علم دینی، از فقه و اصول گرفته تا قرآن کریم، فلسفه، و عرفان، باید مستند به عقل، نقل، یا شواهد علمی باشند. استناد، چونان نخ تسبیح، این علوم را به هم پیوند داده و از پراکندگی و تقلید جلوگیری می‌کند. فقدان استناد، اعتبار علم دینی را کاهش داده و آن را از پاسخ‌گویی به نیازهای جامعه بازمی‌دارد.

اهمیت صدق و پرهیز از اختلاط دین و دنیا

صدق در علم، عمل، و رفتار عالم دینی، چونان عطری است که جامعه را به سوی او جذب می‌کند. اختلاط دین و دنیا، مانند آمیختن آب و روغن، به کاستی و فساد منجر می‌شود. عالم دینی باید با خلوص، از اهداف مادی فاصله گرفته و به تحقق اهداف معنوی بپردازد.

بخش ششم: دعا و جمع‌بندی

در پایان این درس‌گفتار، دعا برای رفع مشکلات، فقر، و سختی‌های طلاب و هدایت همگان به سوی خیر و صلاح مطرح شده است. این دعا، چونان نسیمی است که روح امید و ایمان را در دل‌ها می‌دمد. قرآن کریم می‌فرماید: إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا (سوره انسان، آیه ۳). ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد و خواه ناسپاس. این آیه، هدایت را موهبتی الهی معرفی می‌کند که تحقق آن به اراده و شکر انسان وابسته است.

درس‌گفتارهای این جلسه، با تکیه بر آیه شریفه سوره ملک، دو نوع حرکت انسانی را تبیین کرده و بر نقش عقل، استناد، و صدق در علم دینی تأکید ورزیده است. نقد نظام آموزشی علم دینی، مشکلات معیشتی طلاب، و لزوم ایجاد نظام حمایتی و زیرساختی، از محورهای اصلی این گفتار است. این دیدگاه، علم دینی را چونان جویباری زلال معرفی می‌کند که باید با تحقیق، استناد، و خلوص، به نیازهای جامعه و قشر تحصیل‌کرده پاسخ دهد.

با نظارت صادق خادمی