در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 173

متن درس




جایگاه موسیقی در بستر اسلامی

جایگاه موسیقی در بستر اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۱۷۳)

دیباچه

موسیقی، چونان نغمه‌ای از دل طبیعت، در تاریخ پرفراز و نشیب اسلام جایگاهی پیچیده و چندوجهی یافته است. این هنر، که گاه چون جویباری زلال روح را سیراب کرده و گاه چون طوفانی خروشان در برابر ارزش‌های دینی ایستاده، همواره موضوعی بحث‌انگیز در میان عالمان دینی، فلاسفه، و عرفا بوده است. این نوشتار، با نگاهی عمیق به آراء و دیدگاه‌های تاریخی و معاصر، در پی تبیین جایگاه موسیقی در چارچوب اسلامی است. با تکیه بر متون دینی، تحلیل‌های تاریخی، و بررسی‌های فلسفی و عرفانی، این اثر می‌کوشد تا ضمن حفظ اصالت محتوای اصلی، نگرشی جامع و منسجم به این موضوع ارائه دهد. هدف آن است که موسیقی، چونان آینه‌ای که هم حقیقت را بازمی‌تاباند و هم باطل را، در پرتو شرع و عقل بازشناخته شود.

بخش نخست: موسیقی و پیوند آن با قدرت و سیاست

موسیقی به‌مثابه امری سیاسی

موسیقی در تاریخ اسلام، به‌ویژه در سرزمین ایران، بیش از آنکه تنها هنری برای لذت یا تعالی باشد، در کسوت پدیده‌ای سیاسی ظاهر شده است. این هنر، به دلیل توانایی بی‌نظیرش در برانگیختن عواطف و شکل‌دهی به فرهنگ، همواره زیر سایه نگرش‌های حاکمان و نخبگان دینی قرار داشته است. گاه به‌عنوان ابزاری برای ترویج ارزش‌های دینی به کار گرفته شده و گاه به سبب همراهی با گناه یا ترویج باطل، مورد نکوهش قرار گرفته است. این دوگانگی، ریشه در تفاوت برداشت‌های عالمان دینی و نخبگان از تأثیرات اجتماعی و شرعی موسیقی دارد.

درنگ: موسیقی در تاریخ اسلام، فراتر از یک هنر، پدیده‌ای سیاسی بوده که تحت تأثیر دیدگاه‌های حاکمان و نخبگان، گاه مورد اقبال و گاه مورد انکار قرار گرفته است.

تأثیر قدرت حاکم بر نگرش به موسیقی

نگرش به موسیقی در هر دوره، به شدت متأثر از دیدگاه‌های حاکمان و نخبگان بوده است. در دوره‌هایی که قدرت در دست افرادی با گرایش‌های عرفانی یا فلسفی بود، موسیقی از جایگاهی والا برخوردار می‌شد، حال آنکه در زمان‌هایی که رویکردهای سخت‌گیرانه‌تر حاکم بود، این هنر به حاشیه رانده می‌شد. این پیوند عمیق میان موسیقی و ساختارهای قدرت، نشان‌دهنده نقش آن در شکل‌دهی به فرهنگ و هویت اجتماعی است. در آغاز انقلاب ۵۷، به دلیل حساسیت‌های فرهنگی و سیاسی، موسیقی به حاشیه رفت، اما با تغییر تدریجی نگرش‌ها، فضا برای فعالیت‌های موسیقایی بازتر شد.

درنگ: نگرش به موسیقی در هر دوره، آینه‌ای از دیدگاه‌های حاکمان و نخبگان بوده که بر اساس گرایش‌های عرفانی یا سخت‌گیرانه، مسیر این هنر را تعیین کرده است.

تحولات موسیقی پس از انقلاب ۵۷

در سال‌های آغازین انقلاب ۵۷، فضای فرهنگی و سیاسی حاکم، بسیاری از فعالان موسیقی را به حاشیه راند. برخی فعالیت خود را متوقف کردند و برخی به خارج از کشور مهاجرت نمودند. با گذر زمان و تغییر نگرش‌ها، تالارهای موسیقی بازگشایی شد و مجوزهای رسمی برای فعالیت‌های موسیقایی صادر گردید. این تحولات، نشان‌دهنده پویایی جامعه ایرانی در مواجهه با موسیقی و بازگشت آن از حاشیه به متن فرهنگ عمومی است.

درنگ: موسیقی در ایران پس از انقلاب، از حاشیه‌نشینی به سوی احیای جایگاه خود در فرهنگ عمومی حرکت کرده و نشان‌دهنده انعطاف‌پذیری جامعه در برابر این هنر است.

جمع‌بندی بخش نخست

موسیقی، چونان رودی که مسیرش را از میان سنگ‌های سخت می‌گشاید، در تاریخ اسلام و ایران با فراز و نشیب‌هایی همراه بوده است. این هنر، به دلیل پیوند عمیق با قدرت و سیاست، گاه در خدمت ارزش‌های دینی قرار گرفته و گاه به سبب همراهی با گناه، مورد انتقاد بوده است. تحولات پس از انقلاب ۵۷، نشان‌دهنده تلاش جامعه برای بازتعریف جایگاه موسیقی در چارچوب فرهنگ اسلامی است.

بخش دوم: موسیقی در نگاه فلسفی و عرفانی

موسیقی به‌عنوان شاخه‌ای از علوم فلسفی

در میان فلاسفه برجسته‌ای چون ارسطو، افلاطون، فارابی، و ابن‌سینا، موسیقی نه‌تنها هنری دل‌انگیز، بلکه شاخه‌ای از علوم فلسفی به شمار می‌رفت. ندانستن موسیقی برای یک فیلسوف، نقصی در دانش او تلقی می‌شد، همان‌گونه که ندانستن ریاضیات، او را ناقص می‌ساخت. فارابی در اثر جاودان خود، الموسیقی الکبیر، موسیقی را به‌عنوان علمی عقلی بررسی کرده که با شعر و عرفان پیوندی ناگسستنی دارد.

درنگ: موسیقی در نگاه فلاسفه اسلامی، شاخه‌ای از علوم عقلی است که ندانستن آن، نقصی در دانش فیلسوف به شمار می‌رود.

پیوند موسیقی و شعر در سنت‌های عرفانی

موسیقی و شعر در سنت‌های عرفانی و فلسفی، چونان دو بال پرنده‌ای هستند که روح را به سوی تعالی می‌برند. افرادی که به شعر گرایش داشتند، معمولاً از موسیقی نیز بی‌بهره نبودند. این پیوند، نشان‌دهنده نقش موسیقی در انتقال مفاهیم عمیق عرفانی و تعالی روحی است.

درنگ: موسیقی و شعر در سنت‌های عرفانی، مکمل یکدیگرند و ابزاری برای تعالی روحی و انتقال مفاهیم معنوی به شمار می‌روند.

جمع‌بندی بخش دوم

موسیقی در نگاه فلاسفه و عرفا، چونان نغمه‌ای آسمانی، جایگاهی والا داشته و به‌عنوان علمی عقلی و هنری معنوی شناخته شده است. این دیدگاه، موسیقی را از محدوده سرگرمی فراتر برده و آن را به‌عنوان ابزاری برای تعالی و معرفت معرفی می‌کند.

بخش سوم: موسیقی در نگاه فقهی و شرعی

رویکرد فقها و متکلمان به موسیقی

برخلاف فلاسفه و عرفا، فقها و متکلمان غالباً با احتیاط به موسیقی نگریسته‌اند و گاه آن را به‌طور کلی یا جزئی حرام دانسته‌اند. این رویکرد، ریشه در نگرانی‌های شرعی و اجتماعی، از جمله تأثیر موسیقی بر نظم عمومی و اخلاق جامعه، داشته است.

درنگ: فقها و متکلمان، به دلیل نگرانی‌های شرعی و اجتماعی، با احتیاط به موسیقی نگریسته و گاه آن را حرام دانسته‌اند.

طبیعت صوت و صدا در اسلام

صوت و صدا، چونان بخشی از نظام خلقت، ذاتاً نمی‌توانند حرام باشند. حرمت موسیقی، به عوامل خارجی (حرمت دخیل) مانند همراهی با گناه (شراب، رقص غیرمجاز، یا قمار) یا ترویج باطل (حرمت نفسی) وابسته است. قرآن کریم در آیه ۱۹ سوره نمل، صوت را به‌عنوان بخشی از طبیعت معرفی می‌کند: ﴿قَالَتْ نَمْلَةٌ يَا أَيُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاكِنَكُمْ﴾ (مورچه‌ای گفت: ای مورچگان، به لانه‌های خود درآیید).

درنگ: صوت و صدا ذاتاً حرام نیستند و حرمت موسیقی به شرایط و محتوای آن وابسته است.

حرمت دخیل و نفسی در موسیقی

حرمت موسیقی به دو نوع تقسیم می‌شود: حرمت دخیل جنبی، که به همراهی موسیقی با گناهانی چون شراب یا رقص غیرمجاز بازمی‌گردد، و حرمت نفسی، که به ترویج باطل یا تضعیف حق منجر می‌شود. موسیقی‌ای که با محتوای حق‌مدار و بدون گناه ارائه شود، از منظر شرعی بی‌اشکال است.

درنگ: موسیقی به دو نوع حرمت دخیل جنبی (همراهی با گناه) و نفسی (ترویج باطل) تقسیم می‌شود و موسیقی حق‌مدار از منظر شرعی بی‌اشکال است.

موسیقی به‌عنوان ابزار براندازی یا برازندگی

موسیقی، چونان شمشیری دو لبه، می‌تواند ابزاری برای براندازی ارزش‌های دینی یا برازندگی و تعالی معنوی باشد. استفاده از موسیقی برای ترویج حق و ارزش‌های اسلامی، هدفی والا و مطلوب است. این دیدگاه با آیه ۱۷ سوره زمر همخوانی دارد: ﴿وَالَّذِينَ اجْتَنَبُوا الطَّاغُوتَ أَنْ يَعْبُدُوهَا وَأَنَابُوا إِلَى اللَّهِ لَهُمُ الْبُشْرَى﴾ (و کسانی که از طاغوت دوری گزیدند و به سوی خدا بازگشتند، برایشان مژده است).

درنگ: موسیقی می‌تواند ابزاری برای براندازی یا برازندگی باشد و استفاده از آن برای ترویج حق، هدفی والاست.

نیاز به کارشناسی فقهی موسیقی

برای حل چالش‌های مرتبط با موسیقی در جامعه اسلامی، نیاز به کارشناسی تخصصی در حوزه موضوع‌شناسی، ملاک‌شناسی، و حکم‌شناسی است. بدون شناخت دقیق موضوع و ملاک‌های شرعی، صدور احکام کلی ممکن است نادرست باشد.

درنگ: کارشناسی تخصصی در موضوع‌شناسی و ملاک‌شناسی، لازمه تدوین احکام شرعی دقیق برای موسیقی است.

تحقیقات فقهی در حوزه موسیقی

استاد فرزانه قدس‌سره طی دو سال درس خارج فقه، به بررسی روایات، آیات، و آراء عالمان دینی از قرن اول اسلام پرداخته و نتیجه گرفته‌اند که اصل موسیقی و غنا مشکلی ندارد، مگر در مواردی که با حرمت دخیل یا نفسی همراه باشد. این رویکرد، از کلی‌گویی پرهیز کرده و به شرایط خاص هر نوع موسیقی توجه دارد.

درنگ: تحقیقات فقهی نشان می‌دهد که اصل موسیقی بی‌اشکال است، مگر در مواردی که با حرمت دخیل یا نفسی همراه باشد.

جمع‌بندی بخش سوم

موسیقی در نگاه فقهی، چونان کتابی است که محتوای آن تعیین‌کننده ارزشش است. صوت و صدا، به‌عنوان بخشی از طبیعت، ذاتاً پاک‌اند و حرمت آنها به شرایط و محتوا وابسته است. تحقیقات فقهی دقیق، راه را برای تدوین احکامی منصفانه و منطبق با نیازهای جامعه اسلامی هموار می‌کند.

بخش چهارم: موسیقی، زنان، و کودکان

موسیقی و زنان در اسلام

هیچ دلیل شرعی برای حرمت صدای زنان یا تک‌خوانی آنها وجود ندارد، مشروط بر آنکه با پوشش مناسب و بدون ترویج باطل باشد. این دیدگاه، رویکردی مترقی به حضور زنان در موسیقی ارائه می‌دهد و محدودیت‌های گذشته را به تقیه و شرایط اجتماعی نسبت می‌دهد.

درنگ: صدای زنان در موسیقی، در صورت رعایت پوشش و پرهیز از ترویج باطل، از منظر شرعی بی‌اشکال است.

تأثیر عاطفی صدای زنان بر کودکان

صدای زنان، به دلیل عاطفی بودن و تناسب با روان کودکان، برای موسیقی کودک مناسب‌تر است. این ویژگی، ارتباط عاطفی بهتری با کودکان برقرار می‌کند و به تربیت و آرامش آنها یاری می‌رساند.

درنگ: صدای زنان به دلیل عاطفی بودن، برای موسیقی کودک مناسب‌تر است و ارتباط عاطفی بهتری ایجاد می‌کند.

موسیقی کودک و تفاوت دستگاه‌ها

دستگاه‌های موسیقایی مانند چهارگاه برای کودکان مناسب نیست و می‌تواند استرس‌زا باشد، درحالی‌که دستگاه‌هایی مانند اصفهان و همایون آرامش‌بخش‌اند. انتخاب دستگاه مناسب، به بهبود سلامت روانی کودکان کمک می‌کند.

درنگ: انتخاب دستگاه‌های موسیقایی مناسب، مانند اصفهان و همایون، برای کودکان ضروری است تا از استرس روانی جلوگیری شود.

جمع‌بندی بخش چهارم

موسیقی برای زنان و کودکان، چونان نسیمی ملایم، می‌تواند روح را نوازش دهد. صدای زنان، با رعایت موازین شرعی، و انتخاب دستگاه‌های مناسب برای کودکان، می‌تواند به تربیت و آرامش نسل آینده یاری رساند.

بخش پنجم: چالش‌های معاصر موسیقی

موسیقی و ابتذال

موسیقی معاصر، به‌ویژه در برخی سبک‌ها، به دلیل همراهی با محتوای غیراخلاقی یا تحریک‌آمیز، به ابتذال کشیده شده است. این موضوع با آیه ۶ سوره لقمان همخوانی دارد: ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ﴾ (و از مردم کسانی هستند که گفتار بیهوده را می‌خرند تا [دیگران را] از راه خدا گمراه کنند).

درنگ: ابتذال در موسیقی، نتیجه فقدان محتوای معنوی و تمرکز بر جنبه‌های تجاری و تحریک‌آمیز است.

احترام در میان اهالی موسیقی

اهالی موسیقی، به دلیل تأثیر مثبت این هنر بر عواطف، غالباً به یکدیگر احترام می‌گذارند. این ویژگی، موسیقی را از دیگر حوزه‌ها متمایز می‌کند، جایی که رقابت‌های مخرب کمتر دیده می‌شود.

درنگ: موسیقی، با تلطیف عواطف، روحیه احترام و همکاری را در میان اهالی آن تقویت می‌کند.

چالش‌های علمی و اجرایی در موسیقی ایرانی

موسیقی ایرانی از نظر تئوریک و اجرایی با چالش‌هایی مواجه است، از جمله کمبود تخصص و فقدان مراکز علمی معتبر برای آموزش. نبود دانشگاه‌های تخصصی موسیقی، مانع از رشد این هنر شده است.

درنگ: کمبود زیرساخت‌های آموزشی و علمی، مانع اصلی رشد موسیقی ایرانی در حوزه‌های تئوریک و اجرایی است.

کپی‌کاری در موسیقی

بسیاری از آثار موسیقایی معاصر در ایران، کپی‌برداری از آثار قدیمی یا خارجی است که به کاهش اصالت و کیفیت منجر شده است. استقبال خلاقانه، به جای کپی‌کاری، می‌تواند اصالت موسیقی را حفظ کند.

درنگ: کپی‌کاری در موسیقی، اصالت و کیفیت آن را کاهش می‌دهد و استقبال خلاقانه راه‌حلی برای حفظ هویت موسیقایی است.

موسیقی رحمانی و شیطانی

موسیقی، چونان ظرفی است که محتوای آن تعیین‌کننده ارزشش است. این هنر ذاتاً رحمانی یا شیطانی نیست و بسته به نیت و محتوا، می‌تواند حق یا باطل را ترویج دهد. این دیدگاه با آیه ۳۵ سوره فصلت همخوانی دارد: ﴿وَلَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ﴾ (و کسانی را که شکیبایی ورزیدند، به بهترین اعمالشان پاداش خواهیم داد).

درنگ: موسیقی ذاتاً رحمانی یا شیطانی نیست و ارزش آن به محتوا و نیت وابسته است.

تأثیرات اجتماعی موسیقی

موسیقی می‌تواند ابزار ترویج ارزش‌ها یا ابتذال باشد. در دوران معاصر، تأثیرات جهانی‌سازی و رسانه‌ها، گاه موسیقی را به سوی ابتذال سوق داده است.

درنگ: موسیقی می‌تواند هویت فرهنگی را تقویت یا تخریب کند و تأثیرات اجتماعی آن به محتوا وابسته است.

موسیقی و مداحی

مداحی نیز از دستگاه‌های موسیقایی بهره می‌برد و تفاوت آن با موسیقی غیرمذهبی، تنها در محتوا و نیت است. مداحی، به‌عنوان شکلی از موسیقی دینی، باید از محتوای غیراخلاقی پرهیز کند.

درنگ: مداحی، شکلی از موسیقی دینی است که ارزش آن به محتوای حق‌مدار و نیت پاک وابسته است.

تأثیر موسیقی بر مد و فرهنگ

موسیقی بر مد و فرهنگ عمومی تأثیر گذاشته و گاه به ترویج نمادهای غیراسلامی منجر شده است. ایجاد مدل‌های اسلامی در موسیقی و مد، از نفوذ نمادهای نامتناسب جلوگیری می‌کند.

درنگ: موسیقی می‌تواند بر مد و فرهنگ تأثیر گذارد و ایجاد مدل‌های اسلامی راه‌حلی برای حفظ هویت دینی است.

اصالت موسیقی در اسلام

موسیقی، چونان بخشی از طبیعت، ذاتاً اصیل است و نمی‌توان آن را صرفاً به‌عنوان ضرورتی مانند خوردن گوشت حیوان حرام تلقی کرد. این هنر، موهبتی الهی است که باید با رعایت اصول شرعی به کار گرفته شود.

درنگ: موسیقی، به‌عنوان بخشی از طبیعت، ذاتاً اصیل است و با رعایت موازین شرعی، موهبتی الهی به شمار می‌رود.

تفاوت غنا، ترانه، و موسیقی

غنا، وصف آواز است و ترانه، شکلی ساده‌تر از آواز شناخته می‌شود. هر دو باید بر اساس ملاک‌های شرعی بررسی شوند تا ارزش آنها مشخص گردد.

درنگ: غنا وصف آواز است و ترانه، شکلی ساده‌تر از آن، که هر دو باید بر اساس ملاک‌های شرعی ارزیابی شوند.

نقش فلاسفه و عرفا در موسیقی

فلاسفه و عرفا، برخلاف فقها، با موسیقی آشنایی بیشتری داشتند و آن را به‌عنوان یک علم و هنر می‌شناختند. این شناخت، به توسعه نظریه‌های موسیقایی کمک کرده است.

درنگ: فلاسفه و عرفا، با شناخت علمی و هنری موسیقی، نقش مهمی در توسعه نظریه‌های موسیقایی داشته‌اند.

تجربه شخصی استاد در موسیقی

استاد فرزانه قدس‌سره از کودکی با موسیقی و شعر آشنا بوده و این دانش را به‌عنوان بخشی از علوم فلسفی و فقهی فراگرفته‌اند. این تجربه، به درک عمیق‌تر موضوعات فقهی و فلسفی موسیقی یاری رسانده است.

درنگ: آشنایی استاد با موسیقی از کودکی، به درک عمیق‌تر موضوعات فقهی و فلسفی این هنر کمک کرده است.

جمع‌بندی بخش پنجم

موسیقی معاصر، چونان آینه‌ای که هم زیبایی و هم زشتی را بازمی‌تاباند، با چالش‌هایی چون ابتذال و کپی‌کاری مواجه است. با این حال، احترام میان اهالی موسیقی و پتانسیل آن برای ترویج ارزش‌ها، امیدی برای آینده این هنر است. شناخت دقیق دستگاه‌ها و تدوین چارچوب‌های علمی، راه را برای رشد موسیقی هموار می‌کند.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

موسیقی، چونان نغمه‌ای از دل خلقت، در بستر اسلامی جایگاهی چندوجهی یافته است. این هنر، که گاه چون چشمه‌ای زلال روح را سیراب کرده و گاه چون طوفانی خروشان ارزش‌ها را به چالش کشیده، نیازمند نگاهی جامع و چندجانبه است. بررسی تاریخی نشان می‌دهد که موسیقی در سایه سیاست و قدرت، گاه مورد اقبال و گاه مورد انکار قرار گرفته است. از منظر فلسفی، موسیقی علمی عقلی و هنری معنوی است که با شعر و عرفان پیوندی ناگسستنی دارد. در نگاه فقهی، صوت و صدا ذاتاً پاک‌اند و ارزش آنها به محتوا و نیت وابسته است. چالش‌های معاصر، از ابتذال تا کپی‌کاری، ضرورت کارشناسی علمی و تدوین چارچوب‌های شرعی را برجسته می‌کند. موسیقی، اگر با نیت حق‌مدار و محتوای والا به کار گرفته شود، می‌تواند چونان پلی به سوی تعالی معنوی و تقویت هویت فرهنگی عمل کند.

با نظارت صادق خادمی