در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 174

متن درس





جلسات دورهمی: تأمل در مفهوم نجات و موضوعات مرتبط در بستر اسلامی

جلسات دورهمی: تأمل در مفهوم نجات و موضوعات مرتبط در بستر اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت الله نکونام قدس سره (جلسه ۱۷۴)

دیباچه

این نوشتار، با تأمل در درس‌گفتارهای آیت الله نکونام قدس سره در جلسه شماره ۱۷۴ (مورخ ۱۲/۴/۱۳۹۱)، به بازنویسی و تنظیم محتوایی ژرف و منسجم پرداخته است که هدف آن، تبیین مفهوم نجات و رستگاری در چارچوب اسلامی و بررسی موضوعات مرتبط از جمله رابطه مرید و مراد، عدالت در تاریخ اسلام، و تأثیرات اجتماعی و روان‌شناختی دین است. این اثر، چونان آیینه‌ای که حقیقت را بازمی‌تاباند، با استناد به آیات قرآن کریم و روایات، به دنبال ارائه دیدگاهی جامع و روشنگر برای پاسخگویی به پرسش‌های بنیادین در حوزه دین و معنویت است. محتوای این درس‌گفتار، که با محوریت نجات و مسائل مرتبط با آن شکل گرفته، چونان مشعلی است که راه را در تاریکی چالش‌های فکری و اجتماعی روشن می‌سازد.

بخش نخست: مفهوم نجات و رستگاری

نجات برای مؤمن: پیوند دنیا و آخرت

نجات و رستگاری برای مؤمن، به معنای دستیابی به سعادت اخروی، یعنی رهایی از عذاب دوزخ و ورود به بهشت است. این سعادت، چونان میوه‌ای است که تنها بر شاخسار سلامت دنیوی می‌روید. بدون سلامت در دنیا، که شامل پرهیز از ظلم، ستم، و کاستی‌های اخلاقی است، دستیابی به سعادت اخروی ممکن نیست. این دیدگاه، دنیا را چونان مزرعه‌ای برای آخرت می‌بیند که در آن، هر عمل صالح، بذری برای سعادت ابدی است.

كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ۗ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ

هر نفسی مرگ را می‌چشد و پاداش‌هایتان در روز قیامت به‌طور کامل داده می‌شود (سوره بقره: ۱۸۵).

این آیه، چونان چراغی راهنما، بر پیوند عمیق میان اعمال دنیوی و پاداش اخروی تأکید دارد. سلامت دنیوی، که شامل عدالت، اخلاق، و پرهیز از ظلم است، شرط لازم برای رستگاری مؤمن در آخرت است.

درنگ: نجات مؤمن در گرو سلامت دنیوی است که بستری برای سعادت اخروی فراهم می‌آورد.

نجات برای غیرمؤمن: رهایی از ظلم و ناتوانی

برای غیرمؤمن، که به آخرت اعتقاد ندارد، نجات به معنای رهایی از ظلم، ستم، ناتوانی، و پریشانی در زندگی دنیوی است. این تعریف، چونان جویباری زلال، با فطرت انسانی همخوانی دارد و نشان‌دهنده جامعیت اسلام در توجه به نیازهای همه انسان‌ها، صرف‌نظر از ایمانشان، است. نجات در این معنا، به معنای حفظ کرامت انسانی و دوری از کاستی‌های اخلاقی و اجتماعی است.

درنگ: نجات برای غیرمؤمن، رهایی از ظلم و ناتوانی در دنیاست که با فطرت انسانی سازگار است.

وحدت سلامت دنیوی برای مؤمن و غیرمؤمن

سلامت دنیوی، چونان پلی است که مؤمن و غیرمؤمن را به هم متصل می‌کند. هر دو نیازمند پرهیز از ظلم و حفظ کرامت انسانی‌اند، اما مؤمن با ایمان به آخرت، به سوی سعادت اخروی نیز گام برمی‌دارد. این وحدت، نشان‌دهنده نگاه فراگیر اسلام به نیازهای انسانی است که همه انسان‌ها را در بر می‌گیرد.

درنگ: سلامت دنیوی، مبنای مشترک نجات برای مؤمن و غیرمؤمن است، اما مؤمن به سعادت اخروی نیز دست می‌یابد.

جهانی بودن مفهوم نجات

مفهوم نجات، چونان خورشیدی در آسمان معرفت، جهانی و فراگیر است. نمی‌توان اکثریت بشر را از دایره حقیقت خارج دانست. نجات برای مؤمن، رهایی از عذاب اخروی، و برای غیرمؤمن، رهایی از ظلم و ناتوانی در دنیاست. این دیدگاه، با آیه‌ای از قرآن کریم همخوانی دارد:

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَادُوا وَالنَّصَارَىٰ وَالصَّابِئِينَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ

کسانی که ایمان آوردند و یهود و نصاری و صابئین، هر کس به خدا و روز آخرت ایمان آورد و کار شایسته کند، پاداششان نزد پروردگارشان است (سوره بقره: ۶۲).

این آیه، چونان منشوری چندوجهی، بر شمولیت پاداش الهی برای همه انسان‌های صالح تأکید دارد و مفهوم نجات را به‌عنوان آرمانی جهانی معرفی می‌کند.

درنگ: نجات، مفهومی جهانی است که مؤمن و غیرمؤمن را در بر می‌گیرد و بر سلامت دنیوی و سعادت اخروی استوار است.

مبادی نجات و هلاکت

نجات و هلاکت، چونان دو سوی یک سکه، به عوامل و مبادی خود وابسته‌اند. هلاکت ممکن است تدریجی، مانند اعتیاد طولانی‌مدت، یا ناگهانی، مانند قتل باشد. به همین ترتیب، نجات نیز به عوامل تدریجی یا کوتاه‌مدت وابسته است. این دیدگاه، با تأکید بر پیوستگی زمانی، هر پدیده‌ای را نتیجه زنجیره‌ای از علل می‌داند.

إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ

مؤمنان کسانی‌اند که چون خدا یاد شود، دل‌هایشان به هراس افتد (سوره انفال: ۲).

این آیه، چونان چراغی در مسیر، بر تأثیر تدریجی ایمان بر قلب تأکید دارد و نشان می‌دهد که نجات، نتیجه فرایندی است که در بستر زمان شکل می‌گیرد.

درنگ: نجات و هلاکت، به عوامل تدریجی یا کوتاه‌مدت وابسته‌اند و در بستر زمان شکل می‌گیرند.

نفی لحظه‌ای بودن پدیده‌ها

از منظر فلسفی، لحظه‌ای بودن پدیده‌ها وجود ندارد. حتی عمل ناگهانی مانند قتل، شامل زنجیره‌ای از لحظات است. این دیدگاه، چونان نخی که دانه‌های تسبیح را به هم متصل می‌کند، زمان را جریانی پیوسته می‌بیند که هر پدیده‌ای در آن به علل و عوامل متعدد وابسته است.

درنگ: هیچ پدیده‌ای لحظه‌ای نیست و هر رویداد، نتیجه زنجیره‌ای از علل و لحظات است.

یقین به دیدگاه‌های ارائه‌شده

یقین استاد به دیدگاه‌های ارائه‌شده، چونان ستونی استوار، نشان‌دهنده عمق مطالعه و تجربه ایشان در حوزه فلسفه و عرفان اسلامی است. این یقین، نه از تعصب، بلکه از تحلیل عمیق و مبتنی بر شواهد دینی و فلسفی سرچشمه می‌گیرد.

درنگ: یقین به دیدگاه‌های نجات، نتیجه تحلیل عمیق و مبتنی بر شواهد دینی و فلسفی است.

بخش دوم: رابطه مرید و مراد

نفی رابطه مبتنی بر سالوس و ریا

رابطه مرید و مراد، اگر بر پایه سالوس، ریا، و کلاهبرداری باشد، چونان بنایی سست است که در برابر باد حقیقت فرومی‌ریزد. این رابطه باید بر اساس اطمینان و اعتماد بنا شود تا چونان پلی مستحکم، مرید را به سوی هدایت رهنمون سازد.

درنگ: رابطه مرید و مراد باید بر پایه اطمینان و اعتماد باشد، نه سالوس و ریا.

تأثیر مراد صالح بر آرامش مرید

مراد صالح، چونان چشمه‌ای زلال، آرامش واقعی به مرید می‌بخشد. اما اگر مراد گمراه باشد، آرامش ایجادشده کاذب است و چونان سرابی، مرید را به سوی گمراهی می‌کشاند. روایتی می‌فرماید: «هر که مرشدش گمراه باشد، چگونه مریدش به سوی جنت راه یابد؟»

لِيُكَفِّرَ اللَّهُ عَنْهُمْ أَسْوَأَ الَّذِي عَمِلُوا وَيَجْزِيَهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ

تا خدا بدترین کارشان را از آن‌ها بزداید و پاداششان را به بهترین کاری که می‌کردند بدهد (سوره زمر: ۳۵).

این آیه، بر نقش هدایت درست در دستیابی به سعادت تأکید دارد.

درنگ: مراد صالح، آرامش واقعی به مرید می‌بخشد، اما مراد گمراه، به آرامش کاذب منجر می‌شود.

اختیار در رابطه مرید و مراد

مراد نباید مرید را مجبور کند، بلکه باید چونان راهنمایی حکیم، مسیر را نشان دهد و انتخاب را به مرید واگذارد. اجبار در این رابطه، چونان زنجیری است که آزادی انسان را سلب می‌کند و به گمراهی و استبداد می‌انجامد.

وَقُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ ۖ فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ

و بگو حقیقت از پروردگارتان است؛ هر که خواهد ایمان بیاورد و هر که خواهد کفر ورزد (سوره کهف: ۲۹).

این آیه، بر آزادی انتخاب انسان تأکید دارد و اجبار در هدایت را خلاف حکمت الهی می‌داند.

درنگ: رابطه مرید و مراد باید بر اساس اختیار باشد و اجبار در آن به گمراهی می‌انجامد.

بخش سوم: عدالت در تاریخ اسلام

اجرای عدالت در زمان حضرت علی (ع)

اجرای عدالت در زمان حضرت علی (ع)، به دلیل محدودیت‌های جامعه، به‌طور کامل محقق نشد. این ناکامی، نه به دلیل ناتوانی ایشان، بلکه به سبب ناپختگی فرهنگی و سیاسی جامعه بود. حضرت علی (ع)، چونان فاعلی کامل، مظهر عدالت بودند، اما جامعه، چونان موضوعی ناقص، ظرفیت پذیرش عدالت کامل را نداشت.

إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلَائِكَةُ

کسانی که گفتند پروردگارمان خداست و سپس پایداری ورزیدند، فرشتگان بر آن‌ها نازل می‌شوند (سوره فصلت: ۳۰).

این آیه، بر استقامت در مسیر حق تأکید دارد و نشان می‌دهد که موفقیت عدالت، به ظرفیت جامعه بستگی دارد.

درنگ: ناکامی در اجرای کامل عدالت در زمان حضرت علی (ع)، به ناپختگی جامعه بازمی‌گردد، نه ناتوانی ایشان.

بخش چهارم: نقد کلی‌گویی و قضاوت‌های مطلق

نقد کلی‌گویی درباره عالمان دینی و مردم

کلی‌گویی درباره عالمان دینی یا مردم، مانند جاهل دانستن همه آن‌ها، چونان خطایی است که حقیقت را در پرده ابهام فرومی‌برد. عالمان دینی و مردم، چونان باغی پر از گل‌های متنوع، دارای تفاوت‌های فردی و مراتب گوناگون‌اند. قضاوت مطلق، مانع از درک دقیق واقعیت‌ها می‌شود.

الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ

کسانی که سخن را می‌شنوند و بهترین آن را پیروی می‌کنند (سوره زمر: ۱۸).

این آیه، بر انتخاب بهترین مسیر با عقل و تدبر تأکید دارد و از قضاوت‌های کلی و مطلق برحذر می‌دارد.

درنگ: قضاوت‌های کلی درباره عالمان دینی و مردم، به دلیل تنوع و تفاوت‌های فردی، نادرست است.

تنوع در عالمان دینی و مردم

عالمان دینی و مردم، چونان رنگ‌های گوناگون در تابلوی خلقت، از خوب تا بد متنوع‌اند. این تنوع، چونان نشانه‌ای از حکمت الهی، مانع از قضاوت‌های یکسان درباره همه افراد است. برخی عالمان، چونان ستارگان درخشان، راهنمایی می‌کنند، و برخی دیگر ممکن است کاستی‌هایی داشته باشند. مردم نیز، از نیکوکاران تا خطاکاران، در مراتب گوناگون قرار دارند.

درنگ: تنوع در عالمان دینی و مردم، قضاوت‌های مطلق را باطل می‌سازد.

بخش پنجم: رابطه حوزه و دانشگاه

فاصله بین حوزه و دانشگاه

فاصله بین حوزه و دانشگاه، چونان شکافی در زمین معرفت، ناشی از مدیریت‌های اجتماعی و سیاسی است، نه اختلاف ذاتی میان عالمان دینی و دانشگاهیان. این دو نهاد، چونان دو بال علم، می‌توانند با همکاری، به سوی پیشرفت و تعالی پرواز کنند. مشکلات موجود، بیشتر به سیاست‌گذاری‌های نادرست بازمی‌گردد تا تفاوت‌های بنیادین.

درنگ: فاصله بین حوزه و دانشگاه، نتیجه مدیریت‌های نادرست است، نه اختلاف ذاتی میان عالمان دینی و دانشگاهیان.

ارزیابی عالمان دینی برجسته

عالمان دینی برجسته، چونان ستون‌های معرفت، هر یک در حوزه خود تأثیرگذار بوده‌اند، اما مانند هر انسان دیگری، از خطا و کاستی مصون نبوده‌اند. این نسبیت، چونان آینه‌ای، حقیقت انسانی را بازمی‌تاباند که جز معصومان، هیچ‌کس از خطا مبرا نیست.

مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا

آنچه رسول به شما داد، بگیرید و از آنچه نهی کرد، بازایستید (سوره حشر: ۷).

این آیه، بر تبعیت از هدایت معصومان تأکید دارد و نشان می‌دهد که قضاوت درباره عالمان باید با دقت و انصاف انجام شود.

درنگ: عالمان دینی برجسته، با وجود تأثیرگذاری، از خطا مصون نیستند و قضاوت درباره آن‌ها باید منصفانه باشد.

نقش عالمان دینی در تحولات اجتماعی

عالمان دینی در تحولات اجتماعی، چونان مشعل‌دارانی در مسیر تاریخ، نقش‌های متفاوتی ایفا کرده‌اند. قضاوت درباره این نقش‌ها، چونان ترازویی دقیق، نیازمند شواهد مستند و بررسی تاریخی است. شتاب در قضاوت، مانع از درک حقیقت می‌شود.

درنگ: قضاوت درباره نقش عالمان دینی در تحولات اجتماعی باید مبتنی بر شواهد دقیق باشد.

بخش ششم: نقد شایعات و خرافات

نفی شایعه عروج امام حسین (ع)

شایعه عروج امام حسین (ع) پس از سه روز از واقعه کربلا، چونان پرده‌ای از تحریف، متأثر از باورهای مسیحی است و با اصالت روایات اسلامی سازگار نیست. این شایعات، چونان علف‌های هرز، حقیقت را در پرده ابهام فرومی‌برند.

درنگ: شایعه عروج امام حسین (ع) بی‌اساس است و با اصالت روایات اسلامی ناسازگار است.

نفی مفهوم نفس زکیه به‌عنوان شخص خاص

نفس زکیه، چونان صفتی والا، به انسان پاک و صالح اشاره دارد، نه شخصی خاص. شایعات مرتبط با آن، چونان حباب‌هایی بر سطح آب، بی‌اساس‌اند و نباید به آن‌ها اعتنا کرد.

درنگ: نفس زکیه صفتی است برای انسان صالح، نه شخصی خاص، و شایعات مرتبط با آن بی‌اساس است.

نفی تحریک غضب الهی توسط مخلوقات

مخلوقات، چونان قطره‌ای در برابر اقیانوس حکمت الهی، نمی‌توانند غضب خدا را تحریک کنند. خدا، چونان خورشیدی که تحت تأثیر ابرها قرار نمی‌گیرد، از تحریکات مخلوقات مبراست.

وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ

هر مصیبتی به شما برسد، به سبب آن چیزی است که دست‌هایتان کسب کرده (سوره شوری: ۲۲).

این آیه، بر مسئولیت انسان در برابر اعمالش تأکید دارد و حکمت الهی را فراتر از تحریکات مخلوقات می‌داند.

درنگ: مخلوقات نمی‌توانند غضب الهی را تحریک کنند، زیرا خدا از تأثیرات مخلوقات مبراست.

بخش هفتم: عرفان و حکمت الهی

جهان‌شمولی لطف الهی

همه مخلوقات، از جمله شیطان، چونان آیینه‌هایی، مظهر لطف و جلال الهی‌اند. این دیدگاه، خلقت را چونان تابلویی می‌بیند که هر جزء آن، در خدمت حکمت الهی است.

مِنْ شَرِّ مَا خَلَقَ

از شر آنچه آفریده است (سوره فلق: ۶).

این آیه، بر شمولیت خلقت الهی تأکید دارد و همه مخلوقات را در دایره حکمت خدا قرار می‌دهد.

درنگ: همه مخلوقات، از جمله شیطان، مظهر لطف و جلال الهی‌اند.

امیدواری مخلوقات به رحمت الهی

همه مخلوقات، از جمله انسان و شیطان، چونان مسافرانی در مسیر رحمت الهی، به این رحمت امیدوارند. این امید، چونان نوری است که تاریکی گناه را روشن می‌کند.

وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ

رحمتم همه چیز را در بر گرفته است (سوره اعراف: ۱۵۶).

این آیه، بر فراگیری رحمت الهی تأکید دارد و امید را به همه مخلوقات نوید می‌دهد.

درنگ: همه مخلوقات به رحمت بی‌پایان الهی امیدوارند.

عرفان در متون باستانی

متون باستانی، مانند طوماری کشف‌شده در سال ۱۹۴۵، چونان گنجینه‌ای از معرفت، حاوی مفاهیم عرفانی‌اند که خدا را در همه چیز و بدون واسطه معرفی می‌کنند. این مفاهیم، با سخنان حضرت علی (ع) همخوانی دارند که فرمودند: «خدا داخل در اشیاء است بدون ممازجت، و خارج از اشیاء است بدون مفارقت.» واتیکان، به دلایل سیاسی، این مفاهیم را نپذیرفته است.

درنگ: متون عرفانی باستانی، خدا را در همه چیز و بدون واسطه معرفی می‌کنند، که با عرفان اسلامی همخوانی دارد.

بخش هشتم: قصاص در اسلام

برتری احکام قصاص در اسلام

احکام قصاص در اسلام، چونان قانونی استوار، بر اساس وحی و تخصص معصومان شکل گرفته و از مسیحیت معاصر دقیق‌تر است، زیرا مسیحیت کنونی فاقد اسناد معتبر و تاریخی است.

وَكَتَبْنَا عَلَيْهِمْ فِيهَا أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ

و بر آن‌ها در آن نوشتیم که جان در برابر جان است (سوره مائده: ۴۵).

این آیه، بر مشروعیت قصاص در اسلام تأکید دارد و آن را به‌عنوان قانونی عادلانه معرفی می‌کند.

درنگ: احکام قصاص در اسلام، به دلیل استناد به وحی و روایات معصومان، از اسناد مسیحیت معاصر معتبرتر است.

بخش نهم: رنج، گناه، و خیر و شر

رنج به‌عنوان بخشی از آفرینش

رنج و زحمت، چونان کوره‌ای برای پختن انسان، بخشی از فرایند تکامل اوست. این رنج، نه منفی، بلکه در خدمت حکمت الهی است.

أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ

آیا مردم پنداشتند که چون گفتند ایمان آوردیم، رها می‌شوند و آزمایش نمی‌شوند؟ (سوره عنکبوت: ۲).

این آیه، بر نقش آزمایش و رنج در رشد انسان تأکید دارد.

درنگ: رنج، بخشی از فرایند تکامل انسان است و در خدمت حکمت الهی قرار دارد.

گناه و لذت

گناهان، برخلاف تصور رایج، همیشه لذت‌بخش نیستند و گاه رنج‌آورند. انسان‌ها و گناهان، چونان برگ‌های گوناگون یک درخت، از نظر تأثیرگذاری متفاوت‌اند.

وَإِذَا مَسَّ الْإِنْسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا

و چون به انسان آسیبی رسد، ما را می‌خواند (سوره یونس: ۱۲).

این آیه، بر تنوع واکنش‌های انسان به گناه و رنج تأکید دارد.

درنگ: گناهان و انسان‌ها از نظر تأثیرگذاری متفاوت‌اند و گناه همیشه لذت‌بخش نیست.

پیچیدگی خیر و شر

خیر و شر، چونان دو روی یک سکه، به عوامل متعدد بستگی دارند. گاهی خیر به شر منجر می‌شود و گاهی شر به خیر می‌انجامد. این پیچیدگی، چونان تار و پودی است که زندگی را می‌بافد.

وَعَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ

و چه بسا چیزی را خوش ندارید و آن برای شما خیر است (سوره بقره: ۲۱۶).

این آیه، بر نسبیت خیر و شر در زندگی تأکید دارد.

درنگ: خیر و شر به عوامل متعدد بستگی دارند و گاهی خیر به شر یا شر به خیر منجر می‌شود.

بخشش گناهان انبیا

خداوند، چونان اقیانوسی از رحمت، گناهان انبیا را می‌بخشد. عصمت آن‌ها، به معنای کمال نسبی است، نه مطلق.

لِيَغْفِرَ لَكَ اللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ

تا خدا گناه گذشته و آینده‌ات را بیامرزد (سوره فتح: ۲).

این آیه، بر بخشش الهی نسبت به انبیا تأکید دارد.

درنگ: عصمت انبیا به معنای کمال نسبی است و خداوند گناهان آن‌ها را می‌بخشد.

بخش دهم: مسائل مهدویت

نفی شایعات درباره ظهور

شایعات درباره نزدیکی ظهور امام زمان (عج)، چونان حباب‌هایی بی‌دوام، بی‌اساس‌اند. انتظار واقعی، چونان آمادگی برای اصلاح جامعه است، نه گمانه‌زنی‌های غیرمستند.

درنگ: شایعات درباره ظهور بی‌اساس‌اند و انتظار واقعی، آمادگی برای اصلاح جامعه است.

بخش یازدهم: جهاد و دفاع در اسلام

نفی گسترش اسلام با شمشیر

اسلام، چونان جویباری زلال، با شمشیر گسترش نیافت، بلکه در برابر ستیز و تجاوز از خود دفاع کرد. این دفاع، چونان سپری در برابر دشمنان، برای حفظ حقیقت دین بود.

وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ

و برای آن‌ها هر چه در توان دارید از نیرو آماده کنید (سوره انفال: ۶۰).

این آیه، بر ضرورت آمادگی دفاعی در اسلام تأکید دارد.

درنگ: اسلام با شمشیر گسترش نیافت، بلکه در برابر ستیز و تجاوز دفاع کرد.

بخش دوازدهم: دعا، عمل، و توکل

اثر دعا و عمل

دعا، چونان دارویی است که بدون عمل و رعایت شرایط، اثر ندارد. دعا باید با عمل و توکل همراه باشد تا چونان کلیدی، قفل مشکلات را بگشاید.

وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ

و چون بندگانم از تو درباره من بپرسند، من نزدیکم (سوره بقره: ۱۸۶).

این آیه، بر پاسخگویی خدا به دعای همراه با عمل تأکید دارد.

درنگ: دعا بدون عمل و توکل، مانند دارویی بدون تجویز پزشک، اثر ندارد.

دعا و توکل

دعا، چونان بال پرواز، باید با عمل و توکل همراه باشد تا انسان را به سوی مقصد رهنمون سازد.

وَمَنْ يَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ فَهُوَ حَسْبُهُ

و هر کس بر خدا توکل کند، او برایش کافی است (سوره طلاق: ۳).

این آیه، بر ضرورت توکل در کنار دعا تأکید دارد.

درنگ: دعا باید با عمل و توکل همراه باشد تا مؤثر واقع شود.

بخش سیزدهم: عرفان و میل جنسی

رابطه عرفان و میل جنسی

میل جنسی، چونان بخشی از طبیعت انسانی، با عرفان تضاد ندارد. این میل، مانند دنده‌ای در ماشین زندگی، در مراتب مختلف وجود دارد و در عرفان نیز به‌عنوان بخشی از کمال انسانی پذیرفته شده است.

يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ وَاحِدَةٍ

ای مردم، از پروردگارتان پروا کنید که شما را از یک نفس آفرید (سوره نساء: ۱).

این آیه، بر خلقت انسان و تکامل او تأکید دارد و میل جنسی را بخشی از این طبیعت می‌داند.

درنگ: میل جنسی با عرفان تضاد ندارد و بخشی از طبیعت انسانی است.

میل جنسی و آفرینش

میل جنسی، چونان جلوه‌ای از خلاقیت الهی، تلاش انسان برای خلق و استمرار نسل است. این میل، نه جهل، بلکه نشانه‌ای از خالقیت انسان در چارچوب آفرینش الهی است.

درنگ: میل جنسی، بخشی از آفرینش الهی است و در خدمت خلق و استمرار نسل قرار دارد.

نفی نگاه منفی به میل جنسی در عرفان

عرفای واقعی، چونان حکیمان بصیر، به میل جنسی نگاه منفی نداشته‌اند و آن را بخشی از زندگی طبیعی می‌دانستند. هر که این میل را نفی کند، از حقیقت عرفان دور افتاده است.

درنگ: عرفای واقعی به میل جنسی نگاه منفی نداشته‌اند و آن را بخشی از طبیعت انسانی می‌دانستند.

بخش چهاردهم: علم و دین

پزشکی و دعا

پزشکی و دعا، چونان دو بال برای سلامت انسان، در تضاد نیستند. پزشکی، جسم را درمان می‌کند و دعا، روح را آرامش می‌بخشد. این دو، مکمل یکدیگرند.

درنگ: پزشکی و دعا در تضاد نیستند و هر دو در خدمت سلامت انسان‌اند.

روان‌شناسی و دین

روان‌شناسی و روان‌درمانی، چونان شاخه‌هایی از درخت معرفت دینی، با دین در تضاد نیستند. آیات قرآن کریم، مانند آیه‌ای که می‌فرماید:

أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ

آگاه باشید که با یاد خدا دل‌ها آرام می‌گیرد (سوره رعد: ۲۸).

این آیه، بر جنبه‌های روان‌شناختی دین تأکید دارد و روان‌شناسی را بخشی از معارف دینی می‌داند.

درنگ: روان‌شناسی و روان‌درمانی با دین در تضاد نیستند و بخشی از معارف دینی‌اند.

مشروعیت هیپنوتیزم و انرژی‌درمانی

هیپنوتیزم و انرژی‌درمانی، اگر با صداقت و بدون سوءاستفاده انجام شوند، چونان ابزارهایی برای خدمت به انسان، مشروع‌اند. شرط اصلی، پرهیز از کلاهبرداری است.

درنگ: هیپنوتیزم و انرژی‌درمانی، اگر با صداقت انجام شوند، مشروع‌اند.

بخش پانزدهم: توصیه‌های عملی

توصیه‌های پزشکی برای بیماری معده

برای درمان بیماری معده و روده، کاهش استرس، ورزش، استفاده از آب خنک، و پرهیز از غذاهای آلرژی‌زا توصیه می‌شود. این اقدامات، چونان نسیمی خنک، به بهبود سلامت گوارشی کمک می‌کنند.

درنگ: کاهش استرس، ورزش، و پرهیز از غذاهای آلرژی‌زا، به بهبود بیماری معده و روده کمک می‌کند.

دعا برای مادر

دعا برای سلامتی و خیر مادر، چونان گلی است که در باغ محبت می‌روید و نشانه وظیفه‌شناسی و عشق به والدین است.

وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ

و انسان را درباره والدینش سفارش کردیم (سوره لقمان: ۱۴).

این آیه، بر اهمیت احترام به والدین تأکید دارد.

درنگ: دعا برای مادر، نشانه محبت و وظیفه‌شناسی نسبت به والدین است.

جمع‌بندی

درس‌گفتارهای آیت الله نکونام قدس سره در جلسه شماره ۱۷۴، چونان نقشه‌راهی روشن، به تبیین مفهوم نجات و موضوعات مرتبط در بستر اسلامی می‌پردازد. نجات، برای مؤمن و غیرمؤمن، بر سلامت دنیوی استوار است، اما مؤمن به سعادت اخروی نیز دست می‌یابد. رابطه مرید و مراد، عدالت در تاریخ اسلام، و نقش عالمان دینی، همگی نیازمند نگاهی نسبی و پرهیز از کلی‌گویی است. عرفان اسلامی، با پذیرش طبیعت انسانی از جمله میل جنسی، دیدگاهی متعادل ارائه می‌دهد. دعا، عمل، و توکل، در کنار علم پزشکی و روان‌شناسی، راه‌های دستیابی به خیر و سعادت را هموار می‌کنند. این درس‌گفتار، با تأکید بر اصالت منابع اسلامی و پرهیز از شایعات و خرافات، چارچوبی علمی و منطقی برای فهم مسائل دینی و اجتماعی فراهم می‌آورد.

با نظارت صادق خادمی