در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 185

متن درس





جلسات دورهمی: تأمل در توحید و پیوند آن با عقل، ایمان و علم

جلسات دورهمی: تأمل در توحید و پیوند آن با عقل، ایمان و علم

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۸۵)

دیباچه

این نوشتار، بازتابی از درس‌گفتارهای ژرف و روشنگری است که با محوریت توحید و ارتباط آن با عقل، ایمان و علم ارائه شده است. هدف این اثر، بازنمایی آرای عمیق در قالبی نظام‌مند و روشن است تا مفاهیم بنیادین دین، با تکیه بر روایات معتبر و منابع اصیل اسلامی، به گونه‌ای تبیین شود که راهگشای تأملات معنوی و عقلانی باشد. این مجموعه، با نگاهی به چالش‌های مادی و معنوی عصر کنونی، بر ضرورت تمسک به قرآن کریم و ائمه معصومین علیهم‌السلام تأکید دارد و با بهره‌گیری از کتاب ارزشمند المسکه، به‌عنوان گزیده‌ای از روایات محکم و منطقی، مسیری نوین برای فهم دین در بستر زندگی مدرن ترسیم می‌کند. نوشتار پیش‌رو، با حفظ روح معنوی و عمق علمی گفتار اصلی، تلاش دارد تا با زبانی متین و روشن، پیوند توحید با عقل، ایمان و علم را برای مخاطبان فرهیخته روشن سازد.

بخش نخست: چالش‌های عصر کنونی و ضرورت تمسک به هدایت الهی

آفت‌های مادی و معنوی در زندگی مدرن

زیستن در روزگار کنونی، با دشواری‌ها و آفت‌هایی همراه است که در دو ساحت مادی و معنوی نمود می‌یابد. در ساحت مادی، جنگ‌ها، گرفتاری‌ها و بحران‌های جهانی، و در ساحت معنوی، تشتت، اختلاف و زمینه‌های فساد، انسان را در تنگنای چالش‌های پیچیده قرار داده است. این پیچیدگی‌ها، مانند طوفانی که کشتی وجود انسان را به تلاطم می‌اندازد، نیازمند لنگرگاهی استوار برای حفظ آرامش و جهت‌یابی است.

درنگ: چالش‌های مادی و معنوی عصر حاضر، ضرورت تمسک به هدایت الهی را برای حفظ تعادل و سعادت انسان دوچندان می‌کند.

تمسک به ائمه معصومین علیهم‌السلام

روایات اسلامی، انسان را به تمسک به ائمه معصومین علیهم‌السلام دعوت می‌کنند، نه آن‌که از ایشان پیشی گیرد یا از ایشان فاصله گیرد. ائمه، چونان منبعی از فیض و قدرت الهی‌اند که همراهی با ایشان، انسان را به ساحل سعادت و عاقبت‌به‌خیری رهنمون می‌سازد. این تمسک، مانند ستاره‌ای در آسمان شب است که راه گم‌گشتگان را روشن می‌کند.

درنگ: تمسک به ائمه معصومین علیهم‌السلام، به‌عنوان مرکز فیض الهی، راهکاری است برای دستیابی به سعادت و تعادل در زندگی.

جایگاه قرآن کریم و منابع روایی در هدایت

از صدر اسلام تاکنون، بزرگان دین به قرآن کریم و ائمه معصومین علیهم‌السلام تمسک جسته و منابعی چون اصول کافی و من لا یحضره الفقیه را به‌عنوان مستندات هدایت برگزیده‌اند. این منابع، چونان چراغ‌هایی در مسیر معرفت دینی، راه را برای جویندگان حقیقت روشن ساخته‌اند. کتاب المسکه، که طی سی سال مطالعه و گزینش تدوین شده، گزیده‌ای از روایات جامع، کامل و منطقی است که به‌عنوان منبعی درسی برای آموزش دینی برگزیده شده است. این کتاب، مانند گوهری گران‌بها، حقایق ناب روایات را در خود جای داده و می‌تواند مبنای فهم عمیق دینی قرار گیرد.

درنگ: کتاب المسکه، به‌عنوان مجموعه‌ای از روایات معتبر و منطقی، بستری برای آموزش نظام‌مند و عمیق معارف دینی فراهم می‌آورد.

ویژگی‌های روایات المسکه

روایات المسکه، با ویژگی‌های منطقی، علمی و محکم خود، از روایات ضعیف و غیرقابل دفاع متمایزند. این روایات، که شرح آن‌ها می‌تواند تا سی جلد گسترش یابد، نشان‌دهنده عمق و جامعیت معارف دینی است. این مجموعه، مانند درختی تناور، ریشه در منابع معتبر دارد و شاخسار آن، دانشی پویا و کاربردی را به ارمغان می‌آورد.

درنگ: روایات المسکه، با ویژگی‌های منطقی و علمی، پایه‌ای استوار برای فهم و تبلیغ دین فراهم می‌کنند.

روش مطالعه درس‌گونه المسکه

مطالعه المسکه، با روحیه‌ای ولایی و ایمانی، باید به‌صورت درس‌گونه، فصل به فصل و روایت به روایت انجام پذیرد. این روش، مانند سفری نظام‌مند در اقیانوس معرفت دینی، به یادگیری عمیق و جلوگیری از پراکندگی فکری یاری می‌رساند. مطالعه پیش از درس و دقت در روایات، زمینه‌ساز فهمی ژرف و پایدار است.

درنگ: مطالعه درس‌گونه المسکه، با روحیه ولایی، به یادگیری نظام‌مند و عمیق معارف دینی کمک می‌کند.

جمع‌بندی بخش نخست

این بخش، با تأکید بر چالش‌های مادی و معنوی عصر کنونی، ضرورت تمسک به قرآن کریم و ائمه معصومین علیهم‌السلام را به‌عنوان منبعی برای هدایت و سعادت تبیین کرد. کتاب المسکه، با روایات منطقی و محکم خود، بستری برای آموزش دینی نظام‌مند فراهم می‌آورد. مطالعه درس‌گونه این مجموعه، راهی است برای فهم عمیق و کاربردی معارف دینی که می‌تواند انسان را در برابر پیچیدگی‌های زندگی مدرن به ساحل آرامش رهنمون سازد.

بخش دوم: منطق و علم در دین اسلام

دین به‌عنوان نظامی منطقی و علمی

دین اسلام، نظامی منطقی و علمی است که نباید با رویکردی احساسی یا غیرمستدل ارائه شود. این دین، مانند بنایی استوار، بر پایه‌های عقل و منطق استوار است و هرگونه ارائه غیرعلمی، آن را از اصالت خود دور می‌سازد. روایاتی که فاقد منطق و استدلال‌اند، مانند ادعای نادرست «دو دو تا شش تا»، قابل دفاع نبوده و باید کنار گذاشته شوند. این رویکرد، مانند پالایش گوهری از ناخالصی‌ها، به حفظ اعتبار و اصالت علم دینی یاری می‌رساند.

درنگ: دین اسلام، نظامی منطقی و علمی است که باید با استدلال و روش‌مندی ارائه شود تا از تحریف و سوءبرداشت مصون ماند.

نقد خودباختگی در برابر گذشته

خودباختگی در برابر دانش گذشتگان، مانعی در مسیر پویایی علم دینی است. انسان مدرن، با بهره‌مندی از ابزارهای علمی و فکری پیشرفته، مانند سوار شدن بر مرکب‌های نوین در برابر قاطر و استر پیشینیان، از امکانات گسترده‌تری برخوردار است. عالمان گذشته، هرچند گران‌قدر، در مقایسه با دانش امروز نیازمند بازآموزی‌اند. این دیدگاه، مانند نسیمی که پرده‌های کهنگی را کنار می‌زند، بر ضرورت به‌روزرسانی علم دینی تأکید دارد.

درنگ: خودباختگی در برابر گذشته، مانع پویایی علم دینی است؛ انسان مدرن باید از امکانات پیشرفته برای فهم دین بهره گیرد.

پیچیدگی ایمان در عصر مدرن

ایمان در جامعه پیچیده کنونی، ارزشی فزون‌تر از ایمان در جوامع ساده گذشته دارد. زندگی مدرن، مانند اداره یک وزارتخانه در برابر زندگی ساده سلمان، با پیچیدگی‌های بیشتری همراه است. ایمان در این بستر، چون گوهری در میان سنگلاخ‌ها، ارزشی والا می‌یابد و نیازمند پویایی و انطباق با شرایط روز است.

درنگ: ایمان در جامعه پیچیده مدرن، به دلیل چالش‌های فکری و اجتماعی، ارزشی فزون‌تر از گذشته دارد.

نقش تاریخی انسان مدرن

انسان مدرن، به‌عنوان نتیجه تجارب تاریخی، از نظر علمی و فکری پیشرفته‌تر از پیشینیان است. این پیشرفت، مانند رودی که از سرچشمه‌های گذشته به سوی دریای معرفت جریان می‌یابد، مسئولیت انسان را در بهره‌گیری از دانش و عقل برای فهم دین افزایش می‌دهد. عالمان دینی گذشته، با وجود عظمتشان، در مقایسه با امکانات امروزی، در جایگاهی متفاوت قرار دارند.

درنگ: انسان مدرن، با بهره‌مندی از پیشرفت‌های علمی و فکری، مسئولیت بیشتری در فهم و کاربرد دین دارد.

جمع‌بندی بخش دوم

این بخش بر منطقی و علمی بودن دین اسلام تأکید دارد و از ارائه احساسی یا غیرمستدل آن پرهیز می‌کند. نقد خودباختگی در برابر گذشته و تأکید بر پویایی علم دینی، راه را برای فهمی نوین از دین هموار می‌سازد. ایمان در بستر پیچیدگی‌های مدرن، ارزشی والا می‌یابد و انسان مدرن، با امکانات پیشرفته، مسئولیت بیشتری در فهم و عمل به دین دارد. این رویکرد، مانند مشعلی است که مسیر معرفت دینی را در عصر حاضر روشن می‌سازد.

بخش سوم: توحید به‌عنوان حقیقت بنیادین

استقلال توحید از عقل، ایمان و علم

توحید، حقیقتی بنیادین است که پیش از عقل، ایمان و علم قرار دارد و حتی موجودات بی‌جان، مانند سنگ و گیاه، آن را درک می‌کنند. قرآن کریم در آیه ۴۴ سوره اسراء می‌فرماید:
«تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ ۚ وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَٰكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ ۗ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا»
آسمان‌های هفت‌گانه و زمین و هر که در آن‌هاست، او را تسبیح می‌گویند، و چیزی نیست مگر اینکه با ستایش او تسبیح می‌کند، ولی شما تسبیح آن‌ها را درنمی‌یابید. به‌راستی او بردبار و آمرزنده است. این آیه، مانند نغمه‌ای الهی، بر فراگیری توحید در همه موجودات تأکید دارد و استقلال آن را از ابزارهای بشری نشان می‌دهد.

درنگ: توحید، حقیقتی ذاتی و فراگیر است که حتی موجودات بی‌جان آن را درک می‌کنند و نیازی به عقل، ایمان یا علم ندارد.

نقد بحث‌های فلسفی اثبات وجود خدا

بحث‌های فلسفی درباره وجود یا عدم وجود خدا، به دلیل بدیهی بودن توحید در قرآن کریم، امری زاید تلقی می‌شود. قرآن کریم، به جای اثبات وجود خدا، بر وصف یکتایی او تمرکز دارد. آیه ۱ سوره اخلاص می‌فرماید:
«قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ»
بگو او خدای یگانه است. این آیه، مانند کلیدی که قفل حقیقت را می‌گشاید، توحید را به‌عنوان اصل بنیادین رستگاری معرفی می‌کند.

درنگ: توحید، حقیقتی بدیهی است که نیازی به اثبات فلسفی ندارد و قرآن کریم بر وصف یکتایی خدا تأکید دارد.

لا اله الا الله به‌عنوان جوهره دین

جمله «قولوا لا اله الا الله تفلحوا» (بگویید جز خدا هیچ معبودی نیست تا رستگار شوید)، جوهره و حرف نهایی دین است که پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله در آغاز رسالت خود بیان فرمودند. این کلام، مانند خورشیدی که آسمان معرفت را روشن می‌کند، راه رستگاری را نشان می‌دهد. امام رضا علیه‌السلام نیز فرمودند: «کلمة لا اله الا الله حصنی» (کلمه لا اله الا الله دژ من است). این روایت، توحید را چونان سپری معنوی معرفی می‌کند که مؤمن را در برابر آفات محافظت می‌کند.

درنگ: «لا اله الا الله» جوهره دین و دژ معنوی مؤمن است که راه رستگاری را هموار می‌سازد.

شفافیت و یکپارچگی توحید

توحید، مانند آب زلال، ظاهر و باطنش یکی است و هیچ دوگانگی در آن راه ندارد. روایتی از پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله نقل شده است: «التوحید ظاهره فی باطنه و باطنه فی ظاهره» (توحید، ظاهرش در باطنش و باطنش در ظاهرش است). این روایت، که از معانی الاخبار شیخ صدوق با سند معتبر نقل شده، مانند آینه‌ای است که یکپارچگی توحید را بازتاب می‌دهد. توحید، چون پارچه‌ای که پشت و رو ندارد، صاف و بی‌آلایش است و مؤمن باید این شفافیت را در زندگی خود بازتاب دهد.

درنگ: توحید، مانند آب زلال، ظاهر و باطنش یکی است و مؤمن باید این شفافیت را در رفتار خود متجلی سازد.

تمثیل آب برای توحید

توحید، مانند آب است که ظاهر و باطنش یکی است و هیچ‌گونه ناخالصی در آن راه ندارد. این تمثیل، مانند نقشی بر بوم معرفت، توحید را به‌عنوان حقیقتی ساده و در عین حال عمیق معرفی می‌کند. آب، که در قرآن کریم نیز به‌عنوان منشأ حیات معرفی شده است («و من الماء کل شیء حی»)، مثالی روشن برای فهم توحید است که همه موجودات را به سوی خدا رهنمون می‌سازد.

درنگ: توحید، مانند آب، صاف، روان و بی‌آلایش است و مؤمن باید این صفا را در زندگی خود جاری سازد.

جمع‌بندی بخش سوم

این بخش، توحید را به‌عنوان حقیقتی بنیادین و مستقل از عقل، ایمان و علم معرفی کرد. قرآن کریم و روایات معتبر، مانند آیه تسبیح موجودات و کلام «لا اله الا الله»، بر یکتایی و شفافیت توحید تأکید دارند. این حقیقت، مانند آبی زلال، در همه موجودات جاری است و مؤمن را به سوی صفا و یکپارچگی در رفتار و کردار فرا می‌خواند. نقد بحث‌های فلسفی غیرضروری و تأکید بر بدیهی بودن توحید، راه را برای فهمی ساده و در عین حال عمیق از دین هموار می‌سازد.

بخش چهارم: مؤمن به‌عنوان آینه توحید

مؤمن، آینه خدا

روایت «المؤمن مرآة المؤمن» (مؤمن آینه مؤمن است) نشان‌دهنده شباهت مؤمن به خدا در صفا و یکپارچگی است. مؤمن، مانند آینه‌ای که حقیقت را بی‌غش بازتاب می‌دهد، باید صفات الهی را در رفتار و کردار خود متجلی سازد. این شباهت، مانند نوری است که از منبع الهی ساطع شده و در وجود مؤمن تجلی می‌یابد.

درنگ: مؤمن، مانند آینه‌ای زلال، باید صفات الهی را در رفتار خود بازتاب دهد و ظاهر و باطنش یکی باشد.

محبت، اصل ایمان

مؤمن باید با همه موجودات، حتی غیرمؤمنان، محبت ورزد و از کینه و عداوت پرهیز کند. این محبت، مانند جویباری است که قلب‌ها را به هم پیوند می‌دهد و وحدت را در جامعه مؤمنان تقویت می‌کند. در مکاسب شیخ انصاری، سی‌وپنج حق مؤمن بر مؤمن ذکر شده است، از جمله پرهیز از غیبت و دفاع از او، که مانند ستون‌هایی استوار، بنای اخلاقی جامعه را حفظ می‌کنند.

درنگ: محبت به همه موجودات، اصل ایمان است و مؤمن باید از کینه و رفتارهای غیراخلاقی پرهیز کند.

نقد رفتارهای غیراخلاقی مؤمنان

برخی مؤمنان، به جای محبت، با یکدیگر دشمنی می‌ورزند که با اصول ایمان سازگار نیست. این رفتارها، مانند ابرهایی تیره، نور ایمان را در قلب‌ها کم‌فروغ می‌سازند. مؤمن باید، مانند آب زلال، صاف و بی‌آزار باشد و ظاهر و باطنش یکی باشد تا به حقیقت ایمان دست یابد.

درنگ: رفتارهای غیراخلاقی، مانند دشمنی میان مؤمنان، با اصول ایمان ناسازگار است و باید به صفا و محبت جایگزین شود.

غرباء، الگوی مؤمنان در آخرالزمان

پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: «طوبی للغرباء» (خوشا به حال غریبان امتم)، که به افراد خاص در آخرالزمان اشاره دارد. این غرباء، مانند ستارگان در شبی تاریک، با ایمان و عمل خود راه را برای دیگران روشن می‌سازند. جلسه درس‌گفتار، مانند محفلی از این غرباء، به دنبال پیوند درس و عمل است تا ایمان را در بستر چالش‌های مدرن تقویت کند.

درنگ: غرباء، به‌عنوان مؤمنان خاص آخرالزمان، با پیوند درس و عمل، الگویی برای تقویت ایمان در عصر پیچیده کنونی‌اند.

جمع‌بندی بخش چهارم

این بخش، مؤمن را به‌عنوان آینه‌ای از صفات الهی معرفی کرد که باید شفافیت و یکپارچگی توحید را در رفتار خود بازتاب دهد. محبت، به‌عنوان اصل ایمان، و پرهیز از رفتارهای غیراخلاقی، مانند غیبت و دشمنی، به تقویت وحدت در جامعه مؤمنان یاری می‌رساند. غرباء، به‌عنوان الگویی در آخرالزمان، با پیوند درس و عمل، راه را برای زیست ایمانی در عصر مدرن هموار می‌سازند.

بخش پنجم: سرمایه‌های سه‌گانه انسان در مسیر دین‌داری

عقل، ایمان و علم

عقل، ایمان و علم، سه سرمایه اصلی انسان در مسیر دین‌داری‌اند. عقل، هدیه‌ای الهی است که بخشی ذاتی و بخشی اکتسابی است. علم، از طریق مطالعه به دست می‌آید و ایمان، نتیجه عملکرد عقل و علم است. این سه، مانند سه ستون استوار، بنای زندگی معنوی و عقلانی انسان را تشکیل می‌دهند و باید در تعادل باشند.

درنگ: عقل، ایمان و علم، سه سرمایه اصلی انسان‌اند که در تعادل، به رشد معنوی و عقلانی او یاری می‌رسانند.

عقل به‌عنوان هدیه الهی

عقل، چونان نوری خداداد، بخشی ذاتی و بخشی از طریق آموزش و تجربه اکتساب می‌شود. این هدیه الهی، مانند کلیدی است که درهای معرفت دینی را می‌گشاید و انسان را به سوی فهم عمیق حقیقت هدایت می‌کند. تقویت عقل، از طریق مطالعه و تأمل، ضرورتی برای زیست ایمانی است.

درنگ: عقل، هدیه‌ای الهی است که با آموزش و تأمل تقویت شده و مبنای فهم دینی قرار می‌گیرد.

علم و ایمان اکتسابی

علم، از طریق مطالعه و تلاش به دست می‌آید و ایمان، نتیجه عملکرد هماهنگ عقل و علم است. این دو، مانند دو بال، انسان را به سوی کمال معنوی پرواز می‌دهند. مطالعه نظام‌مند و عمل به آموخته‌ها، مانند بارانی است که زمین قلب را سیراب کرده و ایمان را بارور می‌سازد.

درنگ: علم از طریق مطالعه و ایمان از عملکرد عقل و علم به دست می‌آید و هر دو برای رشد معنوی ضروری‌اند.

جمع‌بندی بخش پنجم

این بخش، عقل، ایمان و علم را به‌عنوان سه سرمایه اصلی انسان در مسیر دین‌داری معرفی کرد. عقل، به‌عنوان هدیه‌ای الهی، و علم و ایمان، به‌عنوان دستاوردهای اکتسابی، در تعادل با یکدیگر، انسان را به سوی کمال معنوی هدایت می‌کنند. این سرمایه‌ها، مانند سه رشته‌ای که طنابی استوار را می‌سازند، انسان را در مسیر دشوار زندگی مدرن به سوی سعادت رهنمون می‌سازند.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

این نوشتار، با بازنمایی درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره، به تبیین توحید به‌عنوان حقیقتی بنیادین و پیوند آن با عقل، ایمان و علم پرداخت. توحید، مانند آبی زلال، ظاهر و باطنش یکی است و حتی موجودات بی‌جان آن را درک می‌کنند. قرآن کریم و روایات معتبر، مانند آیه تسبیح موجودات و کلام «لا اله الا الله»، بر یکتایی و شفافیت توحید تأکید دارند. مؤمن، به‌عنوان آینه خدا، باید این صفا را در رفتار خود متجلی سازد و با محبت به همه موجودات، ایمان خود را تقویت کند. عقل، ایمان و علم، سه سرمایه اصلی انسان در مسیر دین‌داری‌اند که باید در تعادل باشند. کتاب المسکه، با روایات منطقی و محکم، بستری برای فهم عمیق و کاربردی دین فراهم می‌آورد. این اثر، با تأکید بر پویایی علم دینی و پرهیز از خودباختگی در برابر گذشته، انسان مدرن را به بهره‌گیری از امکانات پیشرفته برای فهم و عمل به دین فرا می‌خواند. در نهایت، این نوشتار، مانند مشعلی در تاریکی، راه را برای زیست ایمانی و عقلانی در عصر پیچیده کنونی روشن می‌سازد.

با نظارت صادق خادمی