در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 194

متن درس





جلسات دورهمی: تأملاتی در مفهوم ارتداد

جلسات دورهمی: تأملاتی در مفهوم ارتداد

برگرفته از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره (جلسه ۱۹۴)

دیباچه

در این نوشتار، مفهوم ارتداد از منظری عمیق و چندوجهی در چارچوب علوم دینی بررسی می‌شود. این بررسی، ریشه در گفتاری دارد که با زبانی محاوره‌ای و صمیمی ارائه شده، اما در اینجا به زبانی فصیح و معیار بازنویسی شده است تا پاسخگوی نیازهای پژوهشی و تأملات عالمانه باشد. هدف، تبیین دقیق این مفهوم و پیوند آن با معارف قرآنی و روایی است، به‌گونه‌ای که ضمن حفظ تمامی جزئیات گفتار اصلی، ساختاری منسجم و شایسته محافل علمی ارائه گردد. این اثر، با نگاهی به مراتب ایمانی و جایگاه والای ولایت، در پی آن است که نوری بر پیچیدگی‌های این مفهوم بتاباند و راه را برای فهمی ژرف‌تر از دینداری هموار سازد.

بخش نخست: ضرورت فهم دقیق واژگان دینی

در علوم دینی، فهم درست واژگان، بنیانی است که هر تأمل و استنباط معتبری بر آن استوار می‌شود. مفهوم «ارتداد» به‌عنوان یکی از مفاهیم کلیدی فقه اسلامی، نیازمند نگاهی دقیق و موشکافانه است. ارتداد، در لغت به معنای بازگشت یا انحراف از مسیر اصلی است و در اصطلاح فقهی، به خروج از دین پس از پذیرش آن اشاره دارد. این تعریف، که ریشه در منابع لغوی معتبر مانند لسان‌العرب ابن‌منظور و کتب فقهی نظیر جواهر الکلام دارد، بر اهمیت رجوع به متون اصیل تأکید می‌ورزد. هرگونه برداشت نادرست از این واژه می‌تواند به انحراف در فهم احکام و معارف دینی منجر شود.

درنگ: فهم دقیق واژگان دینی، به‌ویژه «ارتداد»، پیش‌نیاز تحلیل معتبر در علوم دینی است و از تفاسیر نادرست جلوگیری می‌کند.

این تأکید بر دقت لغوی، ریشه در روش‌شناسی علوم دینی دارد که بر تحلیل متنی و استنباط دقیق مبتنی است. همان‌گونه که باغبانی ماهر پیش از کاشت بذر، خاک را آماده می‌کند، عالم دینی نیز باید پیش از ورود به استدلال، معنای واژگان را به‌دقت بکاود.

بخش دوم: نقد برداشت‌های نادرست از ارتداد

یکی از محورهای اصلی این گفتار، نقد برداشت‌هایی است که به‌اشتباه به علم دینی نسبت داده شده‌اند. برخی تصورات ناصواب از ارتداد، آن را به‌گونه‌ای تعریف کرده‌اند که از معنای اصیل آن فاصله گرفته است. این گفتار، بدون نفی کلی دیدگاه‌های عالمان دینی، بر ضرورت بازنگری انتقادی در این برداشت‌ها تأکید دارد. نقد در علوم دینی، همانند تیغی دو لبه است که اگر با دقت و استناد به منابع معتبر به‌کار گرفته شود، می‌تواند مسیر حقیقت را روشن‌تر سازد.

درنگ: نقد برداشت‌های نادرست از ارتداد، با استدلال‌های منطقی و استناد به منابع معتبر، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر در علوم دینی است.

این رویکرد، با روش‌های اجتهادی در فقه شیعه هم‌خوانی دارد که بر بازخوانی متون با توجه به سیاق تاریخی و متنی تأکید می‌ورزد. همان‌گونه که ستاره‌شناسی بدون تلسکوپ دقیق به خطا می‌رود، فهم دینی نیز بدون استناد به منابع اصیل به بیراهه می‌افتد.

بخش سوم: تمایز میان عموم و نخبگان در حوزه ایمان

گفتار با بهره‌گیری از تمثیلی از جمعیت جهانی، به این حقیقت اشاره دارد که در میان میلیاردها انسان، افراد ممتاز و برجسته اندک‌اند. این تمثیل، به زیبایی تمایز میان عموم مردم و نخبگان دینی را نشان می‌دهد. در میان انبوه خلایق، تنها عده‌ای قلیل به قله‌های رفیع ایمان و معرفت دست می‌یابند، همان‌گونه که در میان هزاران ستاره، تنها معدودی در آسمان شب می‌درخشند.

وَقَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ (سوره سبأ، آیه ۱۳): و اندکی از بندگان من شکرگزارند.

این آیه از قرآن کریم، بر نادر بودن افرادی که به مراتب بالای ایمان و شکرگزاری دست یافته‌اند، گواهی می‌دهد. در کلام شیعه، این مفهوم با نظریه «طبقات ایمانی» هم‌خوانی دارد که افراد را بر اساس مراتب معرفت و ایمان دسته‌بندی می‌کند.

درنگ: افراد ممتاز در حوزه ایمان، همانند قله‌های رفیع در میان دشت‌های گسترده، اندک و نادرند.

بخش چهارم: استعاره زیبایی و تنوع خلقت

گفتار با زبانی طنزآمیز به تفاوت‌های ظاهری میان انسان‌ها اشاره می‌کند و بیان می‌دارد که در مسابقات زیبایی، تنها تعداد محدودی به‌عنوان برجستگان برگزیده می‌شوند. این تمثیل، به زیبایی به کمیابی افراد ممتاز در هر حوزه، از جمله دین، اشاره دارد. همان‌گونه که در باغی پر از گل، تنها معدودی شکوفه به اوج زیبایی می‌رسند، در حوزه ایمان نیز تنها عده‌ای به کمال معرفتی دست می‌یابند.

وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ (سوره روم، آیه ۲۲): و از نشانه‌های او آفرینش آسمان‌ها و زمین و اختلاف زبان‌ها و رنگ‌های شماست.

این آیه از قرآن کریم، تنوع خلقت را نشانه‌ای از حکمت الهی می‌داند و بر زیبایی و تفاوت در آفرینش تأکید می‌ورزد. این تنوع، در حوزه ایمان نیز نمود دارد، جایی که افراد در مراتب گوناگون معرفت و تقوا جای می‌گیرند.

درنگ: کمیابی افراد ممتاز در حوزه دین، همانند نادر بودن شکوفه‌های بی‌همتا در باغ خلقت، نشانه‌ای از حکمت الهی است.

بخش پنجم: نخبگان در حوزه‌های رقابتی و دینی

گفتار با اشاره به مسابقات ورزشی، مانند وزنه‌برداری، بیان می‌دارد که در میان صدها رقیب، تنها یک نفر به مقام قهرمانی دست می‌یابد. این تمثیل، به زیبایی به کمیابی نخبگان در حوزه دین اشاره دارد. در علوم دینی، این مفهوم با تمایز میان «خواص» و «عوام» در روایات شیعی، مانند آنچه در اصول کافی نقل شده، هم‌خوانی دارد. خواص، به‌عنوان گروهی اندک اما برجسته، در ایمان و عمل ممتازند.

وَمَا يَتَذَكَّرُ إِلَّا أُولُو الْأَلْبَابِ (سوره آل‌عمران، آیه ۷): و جز خردمندان متذکر نمی‌شوند.

این آیه از قرآن کریم، بر جایگاه ویژه خردمندان و نخبگان ایمانی تأکید دارد. همان‌گونه که در میدان رقابت، تنها یک نفر مدال زرین را به دست می‌آورد، در حوزه دین نیز تنها معدودی به قله‌های معرفت و ایمان صعود می‌کنند.

درنگ: نخبگان دینی، همانند قهرمانان میدان رقابت، اندک اما برجسته‌اند و به قله‌های رفیع ایمان دست می‌یابند.

بخش ششم: ارتداد به‌مثابه انحراف از مراتب برتر

گفتار، ارتداد را نه صرفاً خروج کامل از دین، بلکه انحراف از مراتب بالای ایمانی تعریف می‌کند. این دیدگاه، مفهوم ارتداد را از معنای محدود فقهی به سوی تبیینی عمیق‌تر می‌برد که در آن، انحراف از مسیر کمال ایمانی نیز نوعی ارتداد تلقی می‌شود. این تعریف، همانند نسیمی است که از میان شاخسارهای معرفت می‌وزد و مسیر حقیقت را روشن‌تر می‌سازد.

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ (سوره مائده، آیه ۵۴): ای کسانی که ایمان آورده‌اید، هر کس از شما از دین خود بازگردد، به‌زودی خدا قومی را می‌آورد که آن‌ها را دوست دارد و آن‌ها نیز او را دوست دارند.

این آیه از قرآن کریم، بر جایگزینی افراد مرتد با قومی مؤمن و وفادار تأکید دارد و می‌تواند به مراتب ایمانی اشاره داشته باشد. ارتداد، در این معنا، گسستن از مسیر کمال و بازگشت به سوی مراتب پایین‌تر است.

درنگ: ارتداد، انحراف از مراتب بالای ایمانی است، نه صرفاً خروج کامل از دین، و این فهم، دریچه‌ای نو به سوی معرفت دینی می‌گشاید.

بخش هفتم: جایگاه والای ولایت و نخبگان ایمانی

گفتار بر جایگاه والای امیرالمؤمنین علیه‌السلام به‌عنوان صاحب ولایت تامه تأکید می‌ورزد و افرادی مانند سلمان فارسی را به‌عنوان نمونه‌هایی نادر از نزدیکان به این مقام معرفی می‌کند. این تأکید، همانند نوری است که در تاریکی جهل می‌درخشد و مسیر هدایت را روشن می‌سازد.

وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ (سوره بقره، آیه ۱۶۵): و کسانی که ایمان آورده‌اند، به خدا محبت شدیدتری دارند.

این آیه از قرآن کریم، بر محبت عمیق مؤمنان به خداوند تأکید دارد و با مفهوم ولایت تامه در الهیات شیعه هم‌خوانی دارد. در روایات شیعی، مانند آنچه در کافی نقل شده، سلمان به‌عنوان یکی از معدود افرادی معرفی می‌شود که به مراتب بالای وفاداری و معرفت دست یافته است.

درنگ: ولایت تامه امیرالمؤمنین علیه‌السلام، قله‌ای است که تنها معدودی چون سلمان به دامنه‌های آن نزدیک شده‌اند.

بخش هشتم: پیچیدگی‌های شخصیتی صحابه

گفتار به پیچیدگی‌های شخصیتی برخی صحابه، مانند عمار یاسر و مقداد بن اسود، اشاره دارد و بیان می‌دارد که ممکن است این افراد در شرایطی دچار لغزش شده باشند، اما این لغزش‌ها جایگاه والای آن‌ها را نفی نمی‌کند. این نکته، همانند رودی است که گاه در مسیر خود به سنگ می‌خورد، اما جریان آن همچنان به سوی مقصد ادامه می‌یابد.

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدَادُوا كُفْرًا لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ (سوره نساء، آیه ۱۳۷): کسانی که ایمان آوردند، سپس کافر شدند، سپس دوباره ایمان آوردند، سپس کافر شدند و بر کفر خود افزودند، خدا آمرزنده آن‌ها نیست.

این آیه از قرآن کریم، بر مراتب ایمان و امکان بازگشت تأکید دارد. در روایات شیعی، مانند آنچه در وسائل الشیعه نقل شده، وفاداری عمار و مقداد به امیرالمؤمنین علیه‌السلام مورد ستایش قرار گرفته است.

درنگ: لغزش‌های احتمالی صحابه، جایگاه والای آن‌ها را نفی نمی‌کند، بلکه وفاداری و معرفت آن‌ها را برجسته‌تر می‌سازد.

بخش نهم: تأثیر ساختارهای اجتماعی بر موفقیت و ناکامی

گفتار با اشاره به نمونه‌ای از یک شخصیت ورزشی، بیان می‌دارد که موفقیت‌های فردی ممکن است تحت تأثیر ساختارهای اجتماعی به ناکامی منجر شود. این تمثیل، به تأثیر محیط بر ایمان و عمل صالح اشاره دارد. همان‌گونه که درختی تنومند در خاک نامناسب پژمرده می‌شود، ایمان نیز در بستری نامناسب ممکن است تضعیف گردد.

إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا (سوره مریم، آیه ۹۶): کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند، به‌زودی خدای رحمان برایشان محبتی قرار می‌دهد.

این آیه از قرآن کریم، بر اهمیت عمل صالح در کنار ایمان تأکید دارد و نشان می‌دهد که شرایط محیطی می‌تواند بر کیفیت ایمان تأثیر بگذارد.

درنگ: ساختارهای اجتماعی، همانند خاکی که درخت ایمان در آن می‌روید، می‌توانند بر رشد یا پژمردگی آن اثر بگذارند.

بخش دهم: معرفت، جوهره دینداری

گفتار با تأکید بر این نکته پایان می‌یابد که عبادت بدون معرفت، ارزش چندانی ندارد و معرفت، جوهره اصلی دینداری است. این دیدگاه، همانند مشعلی است که در تاریکی جهل می‌درخشد و راه را به سوی حقیقت می‌گشاید.

وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ (سوره بینه، آیه ۵): و به آن‌ها جز این فرمان داده نشده بود که خدا را بپرستند در حالی که دین را برای او خالص کرده‌اند.

این آیه از قرآن کریم، بر اهمیت اخلاص و معرفت در عبادت تأکید دارد. معرفت، به‌عنوان پایه‌ای برای ارزش‌گذاری اعمال عبادی، از عبادت ظاهری متمایز است و روح دینداری را تشکیل می‌دهد.

درنگ: معرفت، جوهره دینداری است و عبادت بدون آن، همانند پوسته‌ای بی‌جان است که روح حقیقت را در خود ندارد.

جمع‌بندی

این نوشتار، با تأمل در مفهوم ارتداد، دریچه‌ای نو به سوی فهم عمیق‌تر معارف دینی گشوده است. با تکیه بر آیات قرآن کریم و روایات معتبر، و با بهره‌گیری از تمثیلات و استعارات فصیح، تلاش شده تا مفهوم ارتداد از منظری چندوجهی بررسی شود. تأکید بر فهم دقیق واژگان، نقد برداشت‌های نادرست، و توجه به مراتب ایمانی، این گفتار را به متنی ارزشمند برای تأملات علمی تبدیل کرده است. جایگاه والای ولایت، نقش معرفت در دینداری، و تأثیر محیط بر ایمان، از جمله محورهایی است که این اثر را به منبعی غنی برای پژوهشگران علوم دینی بدل می‌سازد. همان‌گونه که ستارگان در آسمان شب راه را به گمشدگان نشان می‌دهند، این تأملات نیز می‌توانند راهگشای جویندگان حقیقت باشند.

با نظارت صادق خادمی