متن درس
جلسات دورهمی: تأملاتی در موسیقی و مسائل فقهی مرتبط
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۱۹۹)
دیباچه
موسیقی، بهسان نغمهای ژرف از اعماق وجود آدمی، پیوندی دیرینه با فرهنگ، احساس و معنویت دارد. این هنر والا، که در تاروپود تاریخ و تمدن بشری تنیده شده، همواره موضوع تأملات عمیق دینی و اجتماعی بوده است. در این نوشتار، با تکیه بر درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره، به بررسی مسائل فقهی و اجتماعی مرتبط با موسیقی پرداختهایم. این اثر، با نگاهی جامع و دقیق، تلاش دارد تا با زبانی روشن و متین، پیوند میان دین، هنر و جامعه را در پرتو تحولات معاصر کاوش کند. هدف آن است که با نگاهی نو و عالمانه، راهکارهایی برای پاسخ به نیازهای فکری و معنوی جامعه ارائه گردد، بیآنکه از عمق و اصالت محتوای اصلی کاسته شود.
بخش نخست: مقدمات و زمینهسازی گفتوگو
خوشآمدگویی و اهمیت تعاملات اجتماعی
استاد فرزانه قدسسره در آغاز این جلسه، با خوشآمدگویی به مهمانان، از حضور ایشان ابراز خرسندی کرده و این دیدار را فرصتی ارزشمند برای تبادل افکار میدانند. این رویکرد، چونان نسیمی که فضای گفتوگو را طراوت میبخشد، نشاندهنده اهمیت تعاملات اجتماعی در ایجاد بستری برای گفتمانهای علمی و فرهنگی است. از منظر جامعهشناسی، چنین مقدمهای به تقویت پیوندهای اجتماعی و همافزایی فکری یاری میرساند، گویی که هر گفتوگو، گامی است بهسوی بنای جامعهای آگاه و همدل.
شوق به معارف استاد و نیازهای جامعه
یکی از شاگردان، با اشاره به مطالعه آثار و افکار استاد، از اشتیاق خود و همراهانش برای دیدار با ایشان سخن میگوید. این شوق، ریشه در نیازهای فکری و معنوی نسل جوان دارد که در بستر تحولات اجتماعی، بهدنبال راهکارهایی نوین و متناسب با زمان است. این نکته، چونان آینهای که انعکاس نیازهای جامعه را نشان میدهد، بر ضرورت پاسخگویی به خلأهای فکری و معنوی تأکید دارد. علوم تربیتی نیز بر این باور است که هدایت نسل جوان، در گرو ارائه راهکارهایی است که با شرایط روز همنوا باشد.
درنگ: نیازهای فکری و معنوی نسل جوان، چونان جویباری تشنه، نیازمند چشمهسارهایی از معرفت است که با زبان زمان سخن گویند.
هدف از گفتوگو: نشر حقیقت و پاسخ به نیازهای جامعه
شاگرد، هدف از این دیدار را تلاش برای نشر حقایق و پاسخ به نیازهای فکری، نظری و روحی جامعه میداند، نیازهایی که کمتر مورد توجه قرار گرفتهاند. این هدفگذاری، چونان مشعلی در تاریکی، راه را برای روشنفکران و عالمان دینی روشن میکند تا در برابر خلأهای معنوی جامعه، پاسخهایی عالمانه ارائه دهند. از منظر جامعهشناسی فرهنگی، این مسئولیت، وظیفهای است که بر دوش نخبگان قرار دارد تا با نشر معارف، جامعه را به سوی تعالی رهنمون شوند.
بخش دوم: موسیقی و پیوند آن با فرهنگ و دین
تسلط استاد بر موسیقی ایرانی
شاگرد با اشاره به ورود به منزل استاد و مواجهه با مباحث موسیقی ایرانی، از تسلط ایشان بر دستگاهها و ردیفهای موسیقی سخن میگوید. این تسلط، چونان گوهری درخشان در تاج معرفت، نشاندهنده جامعیت علمی استاد است که علوم دینی را با هنرهای سنتی پیوند میزند. از منظر مطالعات فرهنگی، این پیوند، بیانگر غنای فرهنگی ایران است که در آن، موسیقی بهسان پلی میان معنویت و هنر عمل میکند.
موسیقی و چالشهای فقهی معاصر
بحث درباره حرمت موسیقی، بهویژه غنا و صدای زنان در مجامع عمومی، از جمله چالشهای فقهی معاصر است که شاگرد به آن اشاره میکند. این موضوع، چونان گرهی در تاروپود جامعه اسلامی، نیازمند بازنگری علمی و تخصصی است. فقه پویا، که چون جویباری زلال با زمانه همگام میشود، بر ضرورت بررسی مسائل نوپدید در پرتو تحولات اجتماعی تأکید دارد.
درنگ: موسیقی، بهسان آینهای که روح جامعه را بازمیتاباند، نیازمند نگاهی نو و عالمانه در چارچوب فقه پویا است.
بخش سوم: تحولات اجتماعی و تأثیر آن بر احکام دینی
از بدویت به مدنیت
استاد تأکید دارند که جامعه امروز، برخلاف گذشتههای بدوی، به جامعهای مدنی، اجتماعی و فرهنگی تبدیل شده است. حتی جوامع دورافتاده، چونان جنگلهای آمازون، از نظر فرهنگی پیشرفت کردهاند. این تحول، چونان گلی که در خاک نو شکوفا میشود، ضرورت بازنگری در احکام دینی را ایجاب میکند تا با نیازهای جامعه مدرن همخوانی داشته باشد.
شفافیت اطلاعات در عصر حاضر
در گذشته، بسیاری از رویدادها پنهان میماند، اما امروز، فناوری و رسانهها جامعهای شفاف و آگاه پدید آوردهاند. این شفافیت، چونان خورشیدی که تاریکی را میزداید، مسئولیت عالمان دینی را در ارائه پاسخهای دقیق و آگاهانه افزایش میدهد. جامعهشناسی اطلاعات نیز بر نقش رسانهها در ارتقای آگاهی جمعی تأکید دارد.
تغییر نظام حکومتی و تأثیر آن بر فقه
استاد اشاره میکنند که برخلاف گذشته که نظامهای طاغوتی حاکم بودند، امروز نظامهای اسلامی در ایران و دیگر کشورها داعیه نظاممندی دینی دارند. این تغییر، چونان تحولی در بستر رودخانه تاریخ، ضرورت بازنگری در احکام و مسائل اجتماعی را به دلیل تفاوتهای بنیادین در ساختارهای سیاسی و اجتماعی مطرح میکند.
بخش چهارم: موسیقی و ضرورت تخصص در فقه
اهمیت تخصص در اظهارنظر درباره موسیقی
استاد معتقدند که اظهارنظر در هر رشتهای، از جمله موسیقی، نیازمند تخصص است و بدون آن، فتاوا و نظرات علمی بیاعتبار خواهند بود. این اصل، چونان ستونی استوار در بنای علم، بر لزوم آگاهی تخصصی در تحلیل مسائل پیچیده تأکید دارد. فقدان تخصص، گویی حکمی است که در تاریکی صادر شده و به خطا میرود.
درنگ: صدور حکم درباره موسیقی، بدون شناخت دقیق موضوع، چونان قضاوت در تاریکی است که به خطا میانجامد.
موسیقی: رشتهای علمی و عاطفی
موسیقی، به باور استاد، رشتهای قوی از نظر علمی، اجتماعی و عاطفی است که حتی افراد بیسواد نیز بهطور طبیعی با آن ارتباط برقرار میکنند. این ویژگی، چونان جویباری که به قلبها نفوذ میکند، موسیقی را به ابزاری برای تحریک عواطف و تقویت ارتباطات اجتماعی تبدیل کرده است، چنانکه روانشناسی موسیقی نیز بر این امر صحه میگذارد.
لزوم شناخت موضوع پیش از صدور حکم
استاد تأکید دارند که برای صدور حکم شرعی درباره موسیقی، ابتدا باید موضوع آن بهطور کامل شناخته شود، وگرنه قضاوت درباره حلال یا حرام بودن آن، چونان حکمی بیپایه است که عدالت را خدشهدار میکند. این اصل، با روششناسی فقهی همخوانی دارد که شناخت موضوع را پیشنیاز اجتهاد میداند.
بخش پنجم: نقد فتاوای گذشته و نیاز به بازنگری
فقدان آگاهی علمی در فتاوای گذشته
استاد بیان میکنند که در گذشته، به دلیل فقدان آگاهی علمی از موسیقی، فتاوای صادره غالباً غیرعلمی بوده و هر چیز ناشناختهای را حرام میدانستند. این نقد، چونان آینهای که کاستیهای گذشته را نشان میدهد، بر ضرورت بازنگری در احکام با ابزارهای علمی مدرن تأکید دارد.
کمبود عالمان مسلط به موسیقی
به ندرت عالمان دینی در گذشته به علم موسیقی آگاهی داشتند و تنها افرادی مانند فرصت شیرازی یا ابنسینا دانش محدودی در این زمینه داشتند. این شکاف، چونان فاصلهای میان دو ساحل، ضرورت تلفیق علوم دینی و هنری را برای پاسخ به مسائل نوپدید آشکار میسازد.
نقد فتاوای غیرآگاهانه
فتاوای گذشته درباره موسیقی، به دلیل فقدان آگاهی، غیرآگاهانه بوده و بدون تعریف دقیق، لهو و لغو را حرام اعلام کردهاند. این نقد، چونان بادبانی که کشتی فقه را به سوی دقت بیشتر هدایت میکند، بر لزوم تعریف دقیق موضوعات و ملاکهای حرمت تأکید دارد.
بخش ششم: موسیقی، لهو و ضرورت تعادل
ضرورت لهو و لغو در زندگی
استاد بیان میکنند که لهو و لغو در زندگی انسان ضروری است و فقدان آن به اختلالات روحی و روانی منجر میشود، مگر در مورد اولیای الهی که از این نیاز مستثنی هستند. این دیدگاه، چونان کلیدی که قفل سلامت روان را میگشاید، با نظریههای روانشناسی مثبتگرا همخوانی دارد. آیه کریم قرآن کریم میفرماید: وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا لَاعِبِينَ (دخان: ۳۸، «و آسمانها و زمین و آنچه را میان آنهاست به بازیچه نیافریدیم»). با این حال، استاد بر نقش تفریح در تعادل زندگی تأکید دارند.
توصیه روانشناسان به استفاده از لهو
روانشناسان و پزشکان، استفاده محدود از لهو و لغو را برای جلوگیری از اختلالات روانی توصیه میکنند. این توصیه، چونان نسخهای برای سلامت روان، موسیقی را بهعنوان ابزاری برای کاهش استرس و بهبود کیفیت زندگی معرفی میکند.
تدریس تخصصی موسیقی در گذشته
استاد اشاره میکنند که چهل سال پیش، مباحث موسیقی را به طلاب علاقهمند به فقه آموزش میدادند تا موضوع را بهدرستی بشناسند و سپس حکم شرعی صادر کنند. این رویکرد، چونان بذری که در خاک دانش کاشته شده، نشاندهنده پیشگامی استاد در تلفیق علوم دینی و هنری است.
بخش هفتم: صدای زنان و مسائل فقهی مرتبط
انسان بودن زن و حق آوازخوانی
استاد تأکید دارند که زن نیز انسان است و حق دارد مانند مرد سخن بگوید یا آواز بخواند، و تفاوت میان آواز و سخن عادی تنها در سبک بیان است. این دیدگاه، چونان گوهری از کرامت انسانی، با آیه کریم قرآن کریم همخوانی دارد: يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَىٰ (حجرات: ۱۳، «ای مردم، ما شما را از مرد و زنی آفریدیم»).
درنگ: صدای زن، چونان نغمهای از آفرینش الهی، حقی است که کرامت انسانی او را تأیید میکند.
نقد قول «صوت المرأة عورة»
استاد قول «صوت المرأة عورة» را فاقد سند علمی و شرعی دانسته و آن را سخنی بیاساس میدانند، زیرا خداوند دهان زن را برای سخن گفتن آفریده است. این نقد، چونان تیغی که پرده جهل را میدرد، بر لزوم استناد به دلایل معتبر در فقه تأکید دارد.
تمایز میان پوشش و حجاب
استاد تأکید دارند که پوشش به معنای مانتو و مقنعه کافی است و حجاب (چادر) در فقه واجب نیست. این دیدگاه، با آیه کریم قرآن کریم همخوانی دارد: وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّ (نور: ۳۱، «و باید روسریهای خود را بر سینههایشان فرو افکنند»). این تفسیر، چونان نوری که مسیر را روشن میکند، بر انعطاف در احکام فقهی تأکید دارد.
بخش هشتم: موسیقی ایرانی و تأثیرات فرهنگی
نقد خوانندگان معاصر و دفاع از گذشته
استاد خوانندگان گذشته مانند مهستی و مرضیه را نجیب و دارای پوشش مناسب میدانند، اما خوانندگان معاصر را به دلیل رفتارهای غیراخلاقی مورد نقد قرار میدهند. این نقد، چونان آینهای که تغییرات فرهنگی را بازمیتاباند، به تأثیر جهانیسازی بر هنر موسیقی اشاره دارد.
جواز آوازخوانی زنان با پوشش مناسب
استاد معتقدند که آوازخوانی زنان با پوشش مناسب و بدون محتوای مستهجن، هیچگونه حرمت شرعی ندارد. این دیدگاه، چونان جویباری که به سوی عدالت جاری است، با فقه پویا و توجه به شرایط زمان و مکان همخوانی دارد.
تأثیر انقلاب ۵۷ بر موسیقی
استاد بیان میکنند که پس از انقلاب ۵۷، به دلیل محدودیتهای غیرعلمی، فرصتهای جهانی موسیقی ایرانی از دست رفت. این نقد، چونان هشداری برای بازنگری در سیاستگذاریهای فرهنگی، به تأثیر این محدودیتها بر خلاقیت و نوآوری اشاره دارد.
بخش نهم: نقش موسیقی در دیپلماسی فرهنگی
قدرت موسیقی در تأثیرگذاری جهانی
موسیقی، به باور استاد، ابزاری قوی برای تأثیرگذاری جهانی است که میتواند هم بهسان سلاحی علیه دشمنان عمل کند و هم چون گلی که دوستی را میپراکند، به کار آید. این دیدگاه، چونان مشعلی در مسیر دیپلماسی فرهنگی، بر نقش هنر در تقویت پیوندهای جهانی تأکید دارد.
درنگ: موسیقی، چونان پلی میان فرهنگها، میتواند پیامآور دوستی یا ابزار تأثیرگذاری جهانی باشد.
پیشنهاد تشکیل شورای تخصصی
استاد پیشنهاد میدهند که شورایی متشکل از فقها و موسیقیدانهای متخصص برای تنظیم احکام موسیقی تشکیل شود. این پیشنهاد، چونان طرحی برای بنای آیندهای روشن، بر نقش تصمیمگیری مشارکتی در سیاستگذاری فرهنگی تأکید دارد.
نقد افراط و تفریط در موسیقی
استاد افراط و تفریط در موسیقی را مضر میدانند و معتقدند که موسیقی باید در خدمت انسان و جامعه باشد. این دیدگاه، چونان ترازویی که تعادل را میسنجد، با نظریههای انسانگرایانه در فلسفه هنر همخوانی دارد.
بخش دهم: پیوند شعر و موسیقی
نقش شعر در احکام موسیقی
استاد معتقدند که محتوای شعر در حلال یا حرام بودن موسیقی مؤثر است. شعرهای مخرب میتوانند فسادآور باشند، اما شعرهای عاطفی و انسانی مشکلی ندارند. این دیدگاه، چونان کلیدی که درهای معنا را میگشاید، بر تأثیر محتوای ادبی بر روان مخاطب تأکید دارد.
نجابت موسیقی ایرانی
موسیقی ایرانی، به دلیل نجابت و تکنیک قوی، از نظر استاد برتر از موسیقی غربی است که اغلب فاقد عمق و ماندگاری است. این برتری، چونان گوهری در تاج فرهنگ ایرانی، ریشه در تاریخ و اصالت این هنر دارد.
پیوند شعر عرفانی و موسیقی ایرانی
استاد بیان میکنند که شعرهای عرفانی حافظ، سعدی و مولانا به موسیقی ایرانی شکل دادهاند. ایشان خود نیز اشعاری با مشخصات موسیقایی تألیف کردهاند. این پیوند، چونان رودی که از چشمهسار عرفان جاری است، غنای فرهنگی ایران را نمایان میسازد.
درنگ: شعر عرفانی، چونان روحی است که در کالبد موسیقی ایرانی دمیده شده و آن را به اوج تعالی رسانده است.
بخش یازدهم: نقش دین آگاه در موسیقی
نقش دین در تنظیم موسیقی
استاد معتقدند که دین آگاه باید در تنظیم موسیقی نقش ایفا کند تا از افراط و تفریط جلوگیری شود. این دیدگاه، با آیه کریم قرآن کریم همخوانی دارد: وَاتَّبِعُوا أَحْسَنَ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ (زمر: ۵۵، «و از بهترین چیزی که از جانب پروردگارتان به سوی شما نازل شده است پیروی کنید»).
مصداقی بودن احکام حرمت
احکام حرمت در موسیقی، به باور استاد، مصداقی است و نمیتوان موسیقی را بهطور کلی حرام دانست. این اصل، چونان خطکشی دقیق در فقه، از کلیگویی پرهیز میکند و بر تحلیل مصداقی تأکید دارد.
رعایت اندازه در موسیقی
موسیقی، به تشبیه استاد، چون زعفران است که باید به اندازه مصرف شود تا از مشکلات روحی و روانی جلوگیری گردد. این تشبیه، چونان راهنمایی برای سلامت روان، بر تعادل در استفاده از موسیقی تأکید دارد.
بخش دوازدهم: نقد علم دینی غیرتخصصی
مضرات علم دینی غیرتخصصی
استاد علم دینی غیرتخصصی را عامل ضرر به جامعه میدانند و بر ضرورت آگاهی و تخصص در صدور احکام تأکید دارند. روایت «کسی که بدون علم عمل کند، آنچه تباه میسازد بیش از آن است که اصلاح کند» (اصول کافی، جلد ۱، ص ۴۴) بر این نکته صحه میگذارد.
درنگ: علم دینی غیرتخصصی، چونان تیغی بیمحافظ، به جای اصلاح، تباهی به بار میآورد.
پیشنهاد شورای تخصصی برای صدور مجوز
استاد پیشنهاد میدهند که شورایی از فقها و موسیقیدانهای متخصص برای صدور مجوزهای موسیقی تشکیل شود. این پیشنهاد، چونان طرحی برای آیندهای روشن، بر ضرورت تخصص در سیاستگذاری فرهنگی تأکید دارد.
نقد مطرب بودن بهعنوان ملاک حرمت
استاد مطرب بودن را ملاک حرمت نمیدانند و معتقدند که خوشایندی (طرب) بخشی از طبیعت انسانی است. این دیدگاه، چونان نوری که بر روان آدمی میتابد، با نظریههای روانشناسی مثبتگرا همخوانی دارد.
بخش سیزدهم: موسیقی، عزاداری و تعادل عاطفی
مشکل اصلی موسیقی در ایران معاصر
استاد مشکل اصلی موسیقی در ایران را فقدان آگاهی و تخصص در میان خواص میدانند، در حالی که مردم با تنوع موسیقایی مشکلی ندارند. این تحلیل، چونان آینهای که حقیقت را نشان میدهد، بر نقش نخبگان در هدایت فرهنگی تأکید دارد.
افراط و تفریط در عزاداری و موسیقی
افراط در عزاداری و گریه، به باور استاد، مانند افراط در موسیقی مضر است و باید تعادل در شادی و غم حفظ شود. این دیدگاه، چونان ترازویی که عواطف را میسنجد، بر ضرورت تعادل عاطفی تأکید دارد.
استفاده از موسیقی برای ترویج ارزشهای دینی
استاد پیشنهاد میدهند که از موسیقی برای ترویج ارزشهای دینی، مانند رجزخوانی درباره ائمه، استفاده شود. این پیشنهاد، چونان بذری برای دیپلماسی فرهنگی، نقش هنر را در انتقال ارزشها برجسته میسازد.
بخش چهاردهم: نقش رسانهها و عزاداری در جامعه
تأثیر سریالهای تاریخی بر شناخت ائمه
استاد معتقدند که سریالهای تاریخی، مانند سریال امام علی علیهالسلام، نقش مهمی در شناخت ائمه در جامعه داشتهاند. این دیدگاه، چونان مشعلی که تاریکی را میزداید، بر نقش رسانهها در آموزش و آگاهیبخشی تأکید دارد.
عزاداری بهعنوان عاطفه انسانی
عزاداری، به باور استاد، بخشی از عواطف انسانی است که در صورت اعتدال، ارزشمند است. این دیدگاه، چونان جویباری که به قلبها آرامش میبخشد، با نظریههای روانشناسی عاطفی همخوانی دارد.
نقد کلیشهکاری در احکام دینی
استاد از کلیشهکاری در احکام دینی انتقاد کرده و بر لزوم صداقت و صراحت در تعامل با جامعه تأکید دارند. این نقد، چونان آینهای که حقیقت را بازمیتاباند، بر شفافیت و صداقت در تعاملات اجتماعی تأکید دارد.
بخش پانزدهم: جامعه هوشمند و نقش انقلاب ۵۷
هوشمندی جامعه معاصر
استاد جامعه معاصر را هوشمند و آگاه میدانند و معتقدند که انقلاب ۵۷ به افزایش فهم و آگاهی مردم کمک کرده است. این تحلیل، چونان گلی که در خاک انقلاب شکوفا شده، بر نقش انقلابها در ارتقای آگاهی جمعی تأکید دارد.
نقد مشکلات اجتماعی و دعواهای جهانی
استاد مشکلات اجتماعی و دعواهای جهانی را نتیجه فقدان تفکر اجتماعی در علم دینی میدانند. این نقد، چونان هشداری برای بازنگری در رویکردها، بر ضرورت تفکر اجتماعی در مدیریت جامعه تأکید دارد.
لزوم زندگی متعادل و پرهیز از افراط
استاد بر لزوم زندگی متعادل و پرهیز از افراط در روابط اجتماعی تأکید دارند. این دیدگاه، چونان راهنمایی برای زیستنی متعادل، با اصول روانشناسی اجتماعی و اخلاق اسلامی همخوانی دارد.
درنگ: زندگی متعادل، چونان جویباری زلال، جامعه را به سوی آرامش و تعالی رهنمون میسازد.
جمعبندی
این درسگفتار، چونان نقشهای برای سفری عالمانه، به بررسی مسائل فقهی و اجتماعی موسیقی پرداخته و بر ضرورت آگاهی، تخصص و رویکرد مدرن در صدور احکام تأکید دارد. استاد فرزانه قدسسره با نقد فتاوای غیرعلمی گذشته و تأکید بر شناخت دقیق موضوع موسیقی، راهکارهایی برای تنظیم احکام ارائه کردهاند. پیشنهاد تشکیل شورایی تخصصی، نشاندهنده نگاهی مشارکتی و علمی به سیاستگذاری فرهنگی است. موسیقی، بهسان ابزاری قدرتمند، میتواند در خدمت ارزشهای انسانی و دینی قرار گیرد، مشروط بر اینکه از افراط و تفریط پرهیز شود. پیوند عمیق شعر عرفانی و موسیقی ایرانی، چونان گوهری در تاج فرهنگ ایران، غنای این هنر را نمایان میسازد. در نهایت، این نوشتار نقشه راهی برای بازنگری در احکام موسیقی ارائه میدهد که با تکیه بر تخصص و آگاهی، جامعهای متعادل و آگاه را نوید میدهد.
با نظارت صادق خادمی