در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 200

متن درس





جلسات دورهمی: تأملاتی در گفتمان دینی، عرفانی و اجتماعی

جلسات دورهمی: تأملاتی در گفتمان دینی، عرفانی و اجتماعی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه دویست)

دیباچه

این نوشتار، بازنویسی و تحلیلی است از درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره در جلسه‌ای که در تاریخ ۱۱ آبان ۱۳۹۲ برگزار شده و به موضوعاتی چون عمره، عرفان و عزاداری حسینی پرداخته است. هدف از این نگارش، ارائه محتوایی منسجم و نظام‌مند است که با زبانی روشن و وزین، معارف دینی و اجتماعی را به گونه‌ای تبیین کند که پاسخگوی نیازهای فکری و معنوی مخاطبان باشد. این اثر، با نگاهی عمیق به مسائل روز جامعه، کوشیده است تا پیوندی میان سنت و تجدد برقرار سازد و گفتمانی پویا و متناسب با شرایط زمانه ارائه دهد. متن پیش رو، با ساختاری منظم و تقسیم‌بندی موضوعی، به بررسی نکات کلیدی درس‌گفتار و تحلیل‌های تفصیلی آن می‌پردازد.

بخش نخست: گفتمان دینی نوین و تأثیر آن بر نسل جوان

جذابیت گفتمان صمیمی و تحول‌آفرین

استاد فرزانه قدس‌سره بر این باورند که گفتمانی دینی که با زبانی صمیمی و متناسب با نیازهای روز جامعه ارائه شود، می‌تواند نگرش نسل جوان را نسبت به دین دگرگون سازد. این گفتمان، با ایجاد پیوندی عاطفی و فکری، جوانان را به سوی ارزش‌های دینی سوق می‌دهد، گویی نسیمی روح‌بخش که در باغ جان‌ها می‌وزد و نهال‌های ایمان را بارور می‌سازد.

درنگ: گفتمان دینی نوین، با زبانی صمیمی و پویا، می‌تواند به تحول فکری و معنوی نسل جوان منجر شود و از یک‌سویه‌ بودن به سوی تعاملی پویا حرکت کند.

این دیدگاه، نشان از درکی عمیق از نیازهای نسل جدید دارد. در جهانی که پرسش‌های جوانان با شتاب فناوری و تحولات اجتماعی درهم‌آمیخته، گفتمان دینی باید از قالبی سنتی به سوی گفت‌وگویی پویا و پاسخگو تحول یابد. این تحول، نه تنها به حفظ اصالت دین یاری می‌رساند، بلکه آن را به مثابه چراغی روشن در مسیر زندگی مدرن قرار می‌دهد.

بخش دوم: عمره و اولویت‌های اجتماعی

تمایز احکام واجب و مستحب

استاد فرزانه قدس‌سره در پاسخ به پرسشی درباره فتوای عدم جواز عمره در شرایط خاص، به تمایز میان احکام واجب و مستحب اشاره دارند. ایشان احکام دینی را بر پایه مصالح و مفاسد می‌دانند و تأکید می‌کنند که در شرایطی که جامعه با چالش‌هایی چون فقر، مشکلات مسکن و ازدواج مواجه است، انجام عمره مستحبی ضرورتی ندارد. این دیدگاه، گویی ترازویی است که مصالح اجتماعی را در یک کفه و اعمال مستحبی را در کفه دیگر می‌سنجد و اولویت را به نیازهای اساسی جامعه می‌دهد.

درنگ: فقه پویای شیعه، با تکیه بر اصل مصلحت‌سنجی، امکان بازنگری در احکام مستحبی را در شرایط بحرانی فراهم می‌سازد.

این نگرش، ریشه در اصل مصالح و مفاسد در فقه شیعه دارد. در شرایطی که جامعه با بحران‌های اقتصادی و اجتماعی دست به گریبان است، اولویت‌بندی واجبات اجتماعی بر مستحبات فردی، نه تنها منطقی است، بلکه ضرورتی دینی به شمار می‌رود. این رویکرد، دین را به مثابه جریانی زنده و پویا معرفی می‌کند که با نیازهای زمانه همگام است.

تمایز حج تمتع وعمره

استاد، حج تمتع را واجبی غیرقابل تعطیل می‌دانند، اما عمره را مستحبی می‌شمارند که در شرایط بحرانی، مانند جنگ یا فقر شدید، قابل تعلیق است. ایشان حتی حج تمتع را در شرایط اضطراری، مانند جنگ، قابل تعطیل می‌دانند، چرا که حفظ نظام و مصالح عمومی از اوجب واجبات است.

درنگ: حفظ نظام و مصالح عمومی، حتی بر اجرای احکام واجب اولویت دارد و نشان‌دهنده انعطاف‌پذیری فقه در مواجهه با شرایط اضطراری است.

این دیدگاه، بر انعطاف‌پذیری فقه اسلامی در مواجهه با شرایط خاص تأکید دارد. در فقه شیعه، حفظ جان و مال مردم و نظام اجتماعی، گویی ستونی است که دیگر احکام بر آن استوار می‌شوند. این نگرش، دین را نه مجموعه‌ای خشک و مطلق، بلکه جریانی پویا و متناسب با مقتضیات زمان می‌داند.

نقد تفریحات دینی در برابر نیازهای اجتماعی

استاد، انجام مکرر عمره در شرایطی که افراد برای تأمین نیازهای اولیه به فروش اعضای بدن روی می‌آورند، را نوعی تفریح دینی می‌دانند که با نیازهای اجتماعی در تضاد است. این نقد، گویی آینه‌ای است که تضاد میان ظاهر دینداری و باطن نیازهای جامعه را نمایان می‌سازد.

درنگ: ترویج اعمال مستحبی بدون توجه به واجبات اجتماعی، می‌تواند به کاهش مشروعیت دینی در نگاه جامعه منجر شود.

در شرایطی که فقر و نابرابری اقتصادی به معضلات اجتماعی دامن می‌زند، تأکید بر اعمال مستحبی بدون توجه به نیازهای اساسی، می‌تواند به کاهش اعتماد عمومی به نهادهای دینی منجر شود. این دیدگاه، بر ضرورت توجه به اولویت‌های اجتماعی و اقتصادی تأکید دارد.

مقایسه تاریخی شرایط عمره

استاد با اشاره به شرایط تاریخی جوامع اسلامی، تأکید دارند که در زمان معصومین، عمره در شرایط فقر توصیه نمی‌شد و صدقه به فقرا مقدم بود. این نگرش، گویی پلی است که فقه را از گذشته به حال پیوند می‌دهد و بر استمرار این اصل در فقه پویا تأکید می‌کند.

درنگ: روایات معصومین بر اولویت رسیدگی به فقرا در شرایط دشوار اقتصادی تأکید دارند و مبنای فقه پویا را تقویت می‌کنند.

روایات متعدد از معصومین، بر اولویت رسیدگی به نیازمندان در شرایط اقتصادی دشوار دلالت دارند. این امر، نه تنها مبنای فتوای استاد را تقویت می‌کند، بلکه نشان‌دهنده پیوند عمیق فقه با شرایط اجتماعی است.

نقد فرهنگ‌سازی زیارت در شرایط کنونی

استاد معتقدند که در شرایطی که اماکن زیارتی مملو از جمعیت است، الزام به انجام زیارت‌های مستحبی توجیه ندارد و باید به واجبات اجتماعی مانند رفع فقر توجه شود. این دیدگاه، گویی دعوتی است به بازنگری در اولویت‌های دینی و تمرکز بر نیازهای واقعی جامعه.

درنگ: تمرکز بر فرهنگ‌سازی زیارت در شرایط اشباع اماکن زیارتی، ممکن است از اولویت‌های اجتماعی مانند عدالت اقتصادی غافل شود.

در جهانی که اماکن زیارتی از حضور زائران اشباع شده‌اند، تأکید بر زیارت‌های مستحبی ممکن است از توجه به مسائل اجتماعی مانند فقر و نابرابری کاسته و به نوعی غفلت از اولویت‌های دینی منجر شود.

نقد تجارت عمره مفرده

استاد، تجارت عمره مفرده را که به سودآوری اقتصادی برای برخی منجر می‌شود، ناسازگار با روح دیانت می‌دانند. این نقد، گویی هشداری است به تجاری‌سازی اعمال دینی که می‌تواند معنویت را به حاشیه راند.

درنگ: تجاری‌سازی اعمال دینی می‌تواند به کاهش معنویت و اعتماد عمومی به نهادهای دینی منجر شود.

تجاری‌سازی اعمال دینی، مانند عمره مفرده، می‌تواند به سوءاستفاده از باورهای مذهبی منجر شود و اعتماد عمومی به نهادهای دینی را تضعیف کند. این دیدگاه، بر ضرورت حفظ اصالت معنوی اعمال دینی تأکید دارد.

نقد تخصیص ارز دولتی به سفرهای زیارتی

استاد، تخصیص ارز دولتی به سفرهای زیارتی را موضوعی می‌دانند که نیازمند بررسی کارشناسی است و نمی‌توان آن را به‌صورت مطلق تأیید یا رد کرد. این نگرش، گویی دعوتی است به تصمیم‌گیری مبتنی بر عقلانیت و مصلحت‌سنجی.

درنگ: تخصیص منابع عمومی به سفرهای زیارتی باید با توجه به اولویت‌های اقتصادی و اجتماعی کشور انجام شود.

تخصیص منابع عمومی به سفرهای زیارتی، باید با در نظر گرفتن اولویت‌های اقتصادی و اجتماعی کشور صورت گیرد تا از هدررفت منابع جلوگیری شود. این دیدگاه، بر ضرورت کارشناسی در تصمیم‌گیری‌های کلان تأکید دارد.

بخش سوم: عرفان و جایگاه آن در جامعه

عرفان به‌عنوان حالتی همگانی

استاد، عرفان را حالتی روحی و روانی می‌دانند که در همه انسان‌ها، حتی حیوانات، وجود دارد و آن را به موسیقی تشبیه می‌کنند که در همه فرهنگ‌ها یافت می‌شود. این تعریف، عرفان را گویی جریانی جهانی و ذاتی معرفی می‌کند که در قلب هر موجودی جاری است.

درنگ: عرفان، به‌عنوان تجربه‌ای درونی و معنوی، در همه انسان‌ها بدون توجه به دین یا فرهنگ آن‌ها بروز می‌یابد.

این دیدگاه، عرفان را از محدودیت‌های دینی و فرهنگی آزاد می‌کند و آن را به‌عنوان ویژگی‌ای ذاتی و همگانی معرفی می‌کند. با این حال، عرفان در قالب‌های کلاسیک دینی، مانند عرفان اسلامی، به شکلی نظام‌مند و علمی ارائه می‌شود.

تمایز عرفان محبین و محبوبین

استاد، عرفان را به دو دسته محبین (مریدان) و محبوبین (مرشدان) تقسیم می‌کنند و عرفان معصومین را به‌عنوان الگویی کامل و بی‌نقص معرفی می‌کنند. این تقسیم‌بندی، گویی نردبانی است که مراتب عرفان را از ناقص به سوی کمال رهنمون می‌سازد.

درنگ: عرفان معصومین، به دلیل عصمت و ارتباط مستقیم با الوهیت، معیاری برای ارزیابی سایر عرفان‌هاست.

عرفان معصومین، به دلیل پیوند با عصمت و معرفت الهی، از عرفان‌های دیگر متمایز است و به‌عنوان الگویی بی‌نقص برای عارفان معرفی می‌شود. این دیدگاه، بر ضرورت بازگشت به عرفان اصیل اسلامی تأکید دارد.

نقد تاریخی عرفان اهل سنت

استاد معتقدند که در طول تاریخ، عرفان معصومین به دلیل سلطه اهل سنت مورد بایکوت قرار گرفته و عرفان محبین، مانند بایزید و حلاج، برجسته شده است. این نقد، گویی تلاشی است برای احیای عرفان اصیل اسلامی در برابر تحریفات تاریخی.

درنگ: عرفان معصومین، به دلیل پیوند با معرفت الهی، از عرفان‌های دیگر متمایز است و باید احیا شود.

این دیدگاه، بر تلاش تاریخی برای کم‌رنگ کردن نقش معصومین در عرفان اسلامی تأکید دارد و خواستار بازنگری در این روند است. عرفان معصومین، به دلیل اصالت و پیوند با الوهیت، معیاری برتر برای عرفان اسلامی به شمار می‌رود.

نقد عرفان‌های مدرن و تکنیکی

استاد، عرفان‌های مدرن مانند عرفان همراه با انرژی‌درمانی یا تکنیک‌های نمایشی را ضعیف می‌دانند و معتقدند که عرفان حقیقی باید به صفا و محبت الهی منجر شود. این نقد، گویی هشداری است به انحراف عرفان از مسیر معنویت به سوی نمایش و تکنیک.

درنگ: عرفان حقیقی، به صفا و محبت الهی منتهی می‌شود و از تکنیک‌های نمایشی و ظاهری به دور است.

عرفان‌های تکنیکی که بر جنبه‌های ظاهری مانند شعبده‌بازی تمرکز دارند، از هدف اصلی عرفان، یعنی وصول به خدا، فاصله دارند. این دیدگاه، بر ضرورت حفظ اصالت معنوی عرفان تأکید دارد.

تألیفات گسترده در حوزه عرفان

استاد به تألیف بیش از صد و پنجاه کتاب در حوزه عرفان اشاره دارند و خود را عارفی می‌دانند که عرفان معصومین را احیا کرده است. این تلاش، گویی چراغی است که در تاریکی تحریفات تاریخی، راه عرفان اصیل را روشن می‌سازد.

درنگ: تألیفات گسترده در حوزه عرفان، نشان‌دهنده تلاش برای احیای عرفان اصیل اسلامی و رفع نواقص عرفان‌های دیگر است.

این تأکید بر تولید علمی، نشان‌دهنده تعهد به احیای عرفان معصومین و ارائه آن به‌صورت نظام‌مند و مبتنی بر متون اصیل دینی است.

تمایز عرفان و درویشی

استاد، عرفان را هویت‌گرا و درویشی را صفت‌گرا می‌دانند و معتقدند که عارف متخصص است، در حالی که درویش ممکن است فاقد تخصص باشد. این تمایز، گویی تفکیکی است میان دانش نظام‌مند و احساسی گذرا.

درنگ: عرفان، به‌عنوان علمی نظام‌مند، نیازمند دانش و تخصص است، در حالی که درویشی ممکن است صرفاً بر اساس احساسات شکل گیرد.

عرفان، به‌عنوان علمی که به شناخت و وصول به حقیقت الهی منجر می‌شود، نیازمند تخصص است، در حالی که درویشی ممکن است صرفاً حالتی عاطفی باشد. این دیدگاه، بر اهمیت دانش در عرفان تأکید دارد.

نقد عرفان‌های تاریخی و احیای عرفان معصومین

استاد، با نقد عارفانی مانند محیی‌الدین ابن‌عربی و مولوی، عرفان آن‌ها را ناقص می‌دانند و عرفان معصومین را کامل معرفی می‌کنند. این نقد، گویی تلاشی است برای بازگرداندن عرفان به سرچشمه اصیل آن.

درنگ: عرفان معصومین، به دلیل پیوند با عصمت و معرفت الهی، الگویی کامل برای عرفان اسلامی است.

این دیدگاه، بر ضرورت احیای عرفان معصومین به‌عنوان الگویی برتر تأکید دارد و از عارفان تاریخی به دلیل نواقصشان انتقاد می‌کند.

بخش چهارم: عزاداری حسینی و مسائل اجتماعی

اهمیت محتوای عزاداری حسینی

استاد معتقدند که عزاداری‌های حسینی باید بر حق‌طلبی و ظلم‌ستیزی متمرکز باشد و از بحث‌های حاشیه‌ای مانند هویت حضرت رقیه (سلام‌الله‌علیها) پرهیز شود. این دیدگاه، گویی دعوتی است به بازگشت به جوهره عزاداری که مبارزه با ظلم است.

درنگ: عزاداری حسینی باید به ترویج حق‌طلبی و ظلم‌ستیزی معطوف باشد و از حاشیه‌سازی‌های غیرضروری پرهیز کند.

عزاداری حسینی، به‌عنوان ابزاری برای ترویج ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی، باید بر عدالت و مبارزه با ظلم تمرکز کند و از مسائل حاشیه‌ای که به اختلاف می‌انجامد، دوری جوید.

نقد حاشیه‌سازی در مسائل تاریخی

استاد، بحث درباره هویت حضرت رقیه (سلام‌الله‌علیها) را بی‌اهمیت می‌دانند و معتقدند که ظلم به هر کودکی، حتی اگر تاریخی نباشد، ارزش عزاداری دارد. این نگرش، گویی دریچه‌ای است به سوی همدلی و عدالت‌خواهی.

درنگ: عزاداری برای مظلومیت، فارغ از هویت تاریخی، می‌تواند حس همدلی و عدالت‌خواهی را تقویت کند.

این دیدگاه، بر ارزش‌های انسانی و عاطفی در عزاداری تأکید دارد و از تمرکز بر اختلافات تاریخی پرهیز می‌کند، چرا که عزاداری باید به تقویت حس همدلی و عدالت‌خواهی در جامعه منجر شود.

روح ظلم‌ستیزی در جامعه ایرانی

استاد، جامعه ایرانی را ذاتاً ظلم‌ستیز می‌دانند و این ویژگی را ریشه‌دار در تأثیر فرهنگ حسینی می‌شمارند. این نگرش، گویی رودی است که از سرچشمه کربلا جاری شده و روح عدالت‌خواهی را در جامعه ایرانی نهادینه کرده است.

درنگ: فرهنگ حسینی، روحیه ظلم‌ستیزی را به‌عنوان ارزشی محوری در جامعه ایرانی نهادینه کرده است.

فرهنگ حسینی، به‌عنوان نیرویی فرهنگی، توانسته است عدالت‌خواهی را در هویت ملی و دینی ایرانیان ریشه‌دار کند و به مثابه ستونی استوار، جامعه را در برابر ظلم مقاوم سازد.

نقد ورود سیاست‌های جناحی به عزاداری

استاد، ورود سیاست‌های جناحی به عزاداری را ناپسند می‌دانند، اما سیاست به معنای حق‌طلبی و ظلم‌ستیزی را ضروری می‌شمارند. این تمایز، گویی خطی است که میان اصالت دینی و سوءاستفاده سیاسی مرز می‌کشد.

درنگ: عزاداری حسینی باید از سیاست‌های جناحی به دور باشد و به ترویج حق‌طلبی و ظلم‌ستیزی معطوف شود.

عزاداری حسینی باید به‌عنوان ابزاری برای ترویج ارزش‌های والای انسانی و دینی عمل کند و از استفاده ابزاری در راستای منافع جناحی پرهیز نماید.

برنامه‌ریزی برای عزاداری‌های حسینی

استاد، در صورت مدیریت یک هیئت عزاداری، بر برگزاری مراسم شاد، نو و با محتوای حق‌طلبی و ظلم‌ستیزی تأکید دارند و از سبک‌های سنتی کهنه پرهیز می‌کنند. این دیدگاه، گویی دعوتی است به نوآوری در عزاداری برای جذب نسل جوان.

درنگ: استفاده از سبک‌های نوین در عزاداری، در صورتی که محتوای آن اصیل باشد، می‌تواند نسل جوان را جذب کند.

استفاده از سبک‌های جدید، مانند رپ یا راک، در صورتی که محتوای عزاداری اصیل و معنادار باشد، می‌تواند به جذب نسل جوان و پویایی مراسم کمک کند.

آفت‌های عزاداری حسینی

استاد، بی‌محتوایی و بی‌فرهنگی را از مهم‌ترین آفت‌های عزاداری می‌دانند و معتقدند که عزاداری باید به رشد فرهنگی و اجتماعی منجر شود. این دیدگاه، گویی هشداری است به حفظ اصالت و تأثیرگذاری فرهنگی عزاداری.

درنگ: عزاداری حسینی باید به رشد فرهنگی و اجتماعی منجر شود و از بی‌محتوایی و اقدامات غیرمسئولانه پرهیز کند.

عزاداری حسینی، به‌عنوان فعالیتی فرهنگی و اجتماعی، باید به بهبود رفتارهای اجتماعی و حفظ محیط زیست کمک کند و از آفت‌هایی مانند بی‌محتوایی و آلودگی محیطی به دور باشد.

بخش پنجم: تنوع و تکثر در جامعه اسلامی

تنوع به‌عنوان اصل ضروری

استاد معتقدند که جامعه اسلامی باید متنوع باشد و تنوع در ادیان، مذاهب و فرهنگ‌ها را به‌عنوان اصلی ضروری می‌پذیرند. این دیدگاه، گویی باغی است که در آن گل‌های گوناگون در کنار هم شکوفا می‌شوند.

درنگ: تنوع فرهنگی و مذهبی در جامعه اسلامی، به تقویت همبستگی اجتماعی و پرهیز از استبداد فرهنگی منجر می‌شود.

تنوع فرهنگی و مذهبی، به‌عنوان نقطه قوتی برای جامعه اسلامی، می‌تواند به تقویت همبستگی اجتماعی و پرهیز از استبداد فرهنگی منجر شود.

نقد یکسان‌سازی فرهنگی

استاد، یکسان‌سازی فرهنگی را مانند هرس یکنواخت درختان نادرست می‌دانند و بر حفظ تنوع در جامعه تأکید دارند. این نقد، گویی هشداری است به سرکوب خلاقیت و پویایی فرهنگی.

درنگ: یکسان‌سازی فرهنگی، خلاقیت و پویایی جامعه را کاهش می‌دهد و با روح اسلام که تنوع را می‌پذیرد، ناسازگار است.

یکسان‌سازی فرهنگی، به کاهش خلاقیت و پویایی در جامعه منجر می‌شود و با روح اسلام که تنوع را به رسمیت می‌شناسد، سازگار نیست.

حقوق اقلیت‌ها در جامعه اسلامی

استاد معتقدند که در جامعه اسلامی، همه اقلیت‌ها، از جمله یهودیان و مسیحیان، باید از حقوق شهروندی برخوردار باشند و محدود کردن حقوق آن‌ها غیراسلامی است. این دیدگاه، با استناد به آیه ﴿لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ﴾ (سوره کافرون، آیه ۶: دین شما برای شما و دین من برای من)، بر تساوی حقوق تأکید دارد.

درنگ: اسلام، با به رسمیت شناختن تنوع دینی، بر احترام به حقوق همه انسان‌ها تأکید دارد.

این نگرش، بر اصل عدالت و تساوی در حقوق شهروندی تأکید دارد و جامعه اسلامی را به‌عنوان فضایی فراگیر معرفی می‌کند.

نقد دولت‌محوری در مسائل فرهنگی

استاد، دولت‌محوری در مسائل فرهنگی مانند حجاب را نادرست می‌دانند و معتقدند که این مسائل باید به خانواده‌ها و جامعه واگذار شود. این دیدگاه، گویی دعوتی است به مشارکت جامعه در فرهنگ‌سازی.

درنگ: فرهنگ‌سازی موفق، نیازمند مشارکت فعال جامعه و خانواده‌هاست، نه دخالت مستقیم دولت.

فرهنگ‌سازی موفق، به مشارکت فعال جامعه و خانواده‌ها وابسته است و دخالت مستقیم دولت می‌تواند به کاهش اثرگذاری آن منجر شود.

بخش ششم: مدیریت زمان و آرامش در زندگی

مدیریت زمان برای آرامش

استاد توصیه می‌کنند که برای ایجاد آرامش، یک ساعت از روز به خانواده و فعالیت‌های شخصی اختصاص یابد تا از فشارهای روزمره کاسته شود. این توصیه، گویی دعوتی است به ایجاد جزیره‌ای آرام در دریای پرتلاطم زندگی مدرن.

درنگ: اختصاص زمان به خانواده و فعالیت‌های شخصی، به تقویت روابط عاطفی و کاهش استرس کمک می‌کند.

مدیریت زمان و اختصاص وقت به خانواده، می‌تواند به تقویت روابط عاطفی و افزایش بهره‌وری در زندگی منجر شود. این دیدگاه، نشان‌دهنده درک عمیق از نیازهای روانی انسان مدرن است.

بخش هفتم: بازنگری در فرهنگ سنتی و مدیریت جامعه

نقد فرهنگ سنتی و نیاز به بازنگری

استاد معتقدند که بسیاری از باورهای سنتی، مانند ارزش کار دستی در برابر مدیریت، دیگر کارآمد نیستند و باید با فرهنگ مدرن جایگزین شوند. این دیدگاه، گویی دعوتی است به بازسازی فرهنگی در پرتو نیازهای زمانه.

درنگ: بازنگری در باورهای سنتی با توجه به نیازهای روز، به پویایی فرهنگی و اجتماعی منجر می‌شود.

در دنیای مدرن، مدیریت و تخصص بیش از کار دستی ارزش دارد و این تغییر، نیازمند بازنگری در باورهای سنتی است.

اهمیت تخصص در مدیریت جامعه

استاد، جامعه را موجودی زنده می‌دانند که نیازمند مدیریت تخصصی است و معتقدند که انقلاب باید توسط متخصصان اداره شود، نه صرفاً با احساسات. این نگرش، گویی جامعه را به بیماری تشبیه می‌کند که نیازمند طبیبی متخصص است.

درنگ: مدیریت جامعه، به‌عنوان موجودی زنده، نیازمند دانش تخصصی در حوزه‌های جامعه‌شناسی و مدیریت است.

مدیریت جامعه، به‌عنوان موجودی زنده، نیازمند تخصص در حوزه‌های جامعه‌شناسی، روان‌شناسی و مدیریت است و از رویکردهای غیرتخصصی باید پرهیز شود.

تغییر مفهوم نسل و قرن در دنیای مدرن

استاد، مفهوم نسل را از ۲۰-۳۰ سال به ۶ ماه و قرن را به ۷-۸ سال کاهش می‌دهند و معتقدند که سرعت تغییرات در دنیای مدرن این تعاریف را دگرگون کرده است. این دیدگاه، گویی بازتابی است از شتاب زمان در عصر فناوری.

درنگ: سرعت تحولات در عصر فناوری، مفاهیم سنتی نسل و قرن را بازتعریف کرده است.

در دنیای مدرن، فناوری و رسانه‌ها سرعت تغییرات اجتماعی را به‌شدت افزایش داده‌اند و این امر، نیازمند بازتعریف مفاهیم سنتی است.

تعهد به کار علمی و فرهنگی

استاد به فعالیت‌های علمی و فرهنگی خود، از جمله تدریس دروس تخصصی و تألیفات گسترده، اشاره دارند و از کارهای سیاسی روزمره پرهیز می‌کنند. این نگرش، گویی چراغی است که راه اصلاح جامعه را از مسیر علم و فرهنگ روشن می‌سازد.

درنگ: کار علمی و فرهنگی، پایه‌ای برای اصلاح جامعه و ترویج ارزش‌های دینی است.

کار علمی و فرهنگی، به‌عنوان پایه‌ای برای اصلاح جامعه، می‌تواند ارزش‌های دینی را به‌صورت نظام‌مند ترویج دهد.

جمع‌بندی

درس‌گفتارهای استاد فرزانه قدس‌سره در جلسه دویست، نگرشی جامع و چندوجهی به مسائل دینی، اجتماعی و فرهنگی ارائه می‌دهد. تأکید بر اولویت‌بندی واجبات اجتماعی بر مستحبات فردی، نقد تجاری‌سازی اعمال دینی و احیای عرفان معصومین به‌عنوان الگویی کامل، نشان‌دهنده رویکردی پیشرو و متناسب با نیازهای جامعه مدرن است. نقد رویکردهای سنتی و یکسان‌سازی فرهنگی، همراه با تأکید بر تنوع و تکثرگرایی، جامعه اسلامی را به‌عنوان فضایی فراگیر و پویا معرفی می‌کند. توجه به ظلم‌ستیزی و حق‌طلبی در عزاداری‌های حسینی و توصیه به مدیریت زمان برای ایجاد آرامش، دین را در خدمت نیازهای واقعی انسان مدرن قرار می‌دهد. این نوشتار، با تبیین دقیق و تفصیلی این درس‌گفتارها، کوشیده است تا معارف دینی را در قالبی روشن و وزین به مخاطبان ارائه دهد.

با نظارت صادق خادمی