متن درس
جلسات دورهمی: تأملاتی در سینمای اسلامی و الگوسازی دینی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۱۰)
دیباچه
سینما، چون آینهای که جلوههای فرهنگ و اندیشه را بازمیتاباند، در سپهر فرهنگ اسلامی جایگاهی ویژه دارد. این رسانه، که چون جویباری روان، قابلیت انتقال معارف والای دینی را به تودههای مردم داراست، در پرتو الگوهای اسلامی میتواند به ابزاری برای تربیت اخلاقی و تعالی معنوی بدل شود. درسگفتار حاضر، که در تاریخ ۱۳/۱۲/۱۳۹۲ در گفتوگویی با بنیاد گسترش سینمای اسلامی مشهد برگزار شده، به بررسی جایگاه سینمای اسلامی در جامعه معاصر، چالشهای پیش روی آن، و راهکارهای تدوین الگویی متقن برای این هنر پرداخته است. استاد فرزانه قدسسره، با نگاهی ژرف و نافذ، دو رویکرد بنیادین «انظر الی من قال» و «انظر الی ما قال» را بهعنوان محورهای الگوسازی در سینمای دینی معرفی کرده و بر ضرورت تخصص، هنر و زیباییشناسی در تولید آثار تأکید ورزیدهاند. این نوشتار، با تکیه بر محتوای این درسگفتار و تحلیلهای آن، به تبیین اصول سینمای اسلامی پرداخته و راه را برای پژوهشهای آتی در این حوزه هموار میسازد.
بخش نخست: بنیاد گسترش سینمای اسلامی و اهداف آن
تأسیس بنیاد و ضرورت محتوای دینی
بنیاد گسترش سینمای اسلامی، با هدف پر کردن خلأ محتوای متقن دینی در سینمای ایران، پا به عرصه وجود نهاده است. این نهاد، که چون نهالی نوپا در خاک فرهنگ اسلامی ریشه دوانده، با تدوین سندی راهبردی منطبق بر چشمانداز بیستساله نظام، در پی تولید آثاری است که ارزشهای اسلامی را به شکلی هنرمندانه و اثرگذار بازتاب دهد. فقدان محتوای دینی در سینمای کنونی، چون سایهای سنگین بر پیکره این هنر، انگیزهای برای تأسیس این بنیاد بوده است.
این رویکرد با آیه شریفه وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى (مائده: ۲؛ ترجمه: و در نیکوکاری و پرهیزگاری با یکدیگر همکاری کنید) همخوانی دارد. این آیه، همکاری در امور خیر را ستوده و بنیاد را بهعنوان نهادی در راستای این هدف والا معرفی میکند. از منظر فرهنگی، تأسیس چنین نهادی به تقویت هویت دینی در رسانههای تصویری یاری میرساند و راه را برای تولید آثاری با محتوای غنی و معنوی هموار میسازد.
راهبردهای کلان بنیاد
بنیاد، سه راهبرد کلان را در دستور کار خود قرار داده است: بازآفرینی نظام فکری سینما، تدوین کتب دانشگاهی مبتنی بر آموزههای دینی، و تأسیس دانشگاه بینالمللی سینمای اسلامی. این راهبردها، چون ستونهایی استوار، زیربنای توسعه سینمای دینی را تشکیل میدهند. بازآفرینی نظام فکری، بهسان بازسازی بنایی کهن، به بازتعریف چارچوبهای فکری و محتوایی سینما میپردازد. تدوین کتب دانشگاهی، چون جویباری که دانش را به نسلهای آینده منتقل میکند، به تربیت متخصصان این حوزه یاری میرساند. تأسیس دانشگاه بینالمللی نیز، چون قلهای بلند، افقهای جهانی سینمای اسلامی را نشانه میگیرد.
این راهبردها با آیه شریفه وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ (آلعمران: ۱۰۴؛ ترجمه: و باید از میان شما گروهی باشند که به خیر دعوت کنند) همسو است. از منظر آموزشی، این راهبردها زیرساختهای علمی و فرهنگی سینمای اسلامی را تقویت کرده و به تربیت نسلی از متخصصان متعهد به ارزشهای دینی کمک میکنند.
نیاز به الگوی اسلامی در سینما
فقدان الگویی متقن و اسلامی برای سینما، یکی از چالشهای اصلی این حوزه است. بنیاد در پی آن است تا با تدوین چنین الگویی، معیاری روشن برای هنرمندان فراهم آورد تا آثارشان با آموزههای دینی همراستا باشد. این الگو، چون نقشهای دقیق، راه را برای تولید آثاری نشان میدهد که نهتنها سرگرمکننده، بلکه تربیتکننده و تعالیبخش باشند.
این اصل با آیه شریفه قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ (نمل: ۶۴؛ ترجمه: بگو اگر راستگویید دلیل خود را بیاورید) همخوانی دارد. این آیه بر ضرورت ارائه معیارهای متقن تأکید دارد. از منظر نظریهپردازی فرهنگی، تدوین الگوی اسلامی به استانداردسازی تولیدات سینمایی و جلوگیری از انحرافات محتوایی یاری میرساند.
جمعبندی بخش نخست
بنیاد گسترش سینمای اسلامی، با هدف رفع خلأهای محتوایی در سینمای ایران، راهبردهایی کلان را برای بازآفرینی نظام فکری، آموزش و گسترش جهانی این هنر تدوین کرده است. این نهاد، با تکیه بر ارزشهای اسلامی و بهرهگیری از نظرات علمی و تجربی علما، در پی آن است تا سینمایی پویا و اثرگذار خلق کند که در خدمت تربیت و تعالی جامعه باشد.
بخش دوم: الگوسازی در سینمای اسلامی
دو رویکرد بنیادین در الگوسازی
استاد فرزانه قدسسره، دو رویکرد «انظر الی من قال» و «انظر الی ما قال» را بهعنوان محورهای الگوسازی در سینمای اسلامی معرفی میکنند. رویکرد نخست، بر شخصیتهای والای دینی چون پیامبر اکرم (ص)، ائمه اطهار (ع)، و شخصیتهای برجسته تاریخی مانند حضرت معصومه (س) و حضرت عبدالعظیم حسنی تمرکز دارد. این شخصیتها، چون ستارگانی درخشان در آسمان معرفت، الگوهایی ملموس و الهامبخش برای تولیدات سینماییاند. رویکرد دوم، به محتوای کلام این بزرگان، یعنی آیات قرآن کریم و روایات، معطوف است که چون چشمههایی زلال، معارف دینی را به مخاطبان منتقل میکنند.
این دیدگاه با آیه شریفه لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ (احزاب: ۲۱؛ ترجمه: قطعاً برای شما در [رفتار] پیامبر خدا سرمشقی نیکوست) همراستاست. از منظر نظریهپردازی، این دو رویکرد امکان بهرهگیری از شخصیتهای تاریخی و مفاهیم دینی را برای خلق آثار سینمایی فراهم میآورد.
فراوانی الگوهای اسلامی
استاد تأکید دارند که دین اسلام، به دلیل تمرکز بر شخصیتپردازی، الگوهای فراوانی برای سینمای دینی ارائه میدهد. برخلاف فرهنگهای دیگر که شخصیتپردازی را در اولویت قرار ندادهاند، اسلام با تربیت انسانهای وارسته، چون گنجینهای بیپایان، منابع غنی برای الگوسازی فراهم آورده است. این الگوها، از پیامبر اکرم (ص) گرفته تا ائمه اطهار (ع) و شخصیتهای برجسته تاریخی، چون الماسی درخشان، قابلیت تبدیل به آثار سینمایی را دارند.
این اصل با آیه شریفه وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا (بقره: ۱۴۳؛ ترجمه: و اینگونه شما را امتی میانه قرار دادیم) همخوانی دارد. از منظر فرهنگی، این فراوانی الگوها به سینمای اسلامی امکان رقابت با سینمای جهانی را میدهد و هویت دینی را تقویت میکند.
شخصیتپردازی در دین اسلام
شخصیتپردازی، چون ریشهای استوار در خاک دین اسلام، اساس این مکتب را تشکیل میدهد. استاد تأکید دارند که انسانهای وارستهای چون پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع)، بهعنوان الگوهای انسانی، محور تولیدات سینمایی اسلامیاند. این شخصیتها، با خلق عظیم و رفتار والای خود، چون آیینهای تمامنما، ارزشهای دینی را به نمایش میگذارند.
این دیدگاه با آیه شریفه وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ (قلم: ۴؛ ترجمه: و تو بر خلق عظیمی استوار هستی) همسو است. از منظر روانشناسی فرهنگی، شخصیتپردازی اسلامی به تقویت هویت دینی و ارائه الگوهای اخلاقی یاری میرساند.
تبدیل مفاهیم دینی به تصویر
استاد بر ضرورت تبدیل مفاهیم دینی به تصاویر سینمایی تأکید دارند تا این مفاهیم از حالت انتزاعی به شکلی ملموس و قابلفهم برای مخاطبان درآیند. این فرآیند، چون نقاشی که معنا را بر بوم نقش میکند، نیازمند هنر، زیباییشناسی و دانش نظریهپردازی است.
این اصل با آیه شریفه وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ (ابراهیم: ۴؛ ترجمه: و هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم) همراستاست. از منظر نشانهشناسی، تبدیل مفاهیم دینی به تصاویر، به فهم بهتر و تأثیرگذاری عمیقتر بر مخاطب کمک میکند.
مثال عملی از تبدیل مفهوم به تصویر
استاد با استناد به حدیث «الدنیا جیفة و طالبها کلاب» (جهان چون لاشهای است و طالبانش چون سگها)، تجربه شخصی خود در نگارش فیلمنامهای را شرح میدهند که رقابت غیراخلاقی را به تصویر کشیده است. در این فیلمنامه، سگهایی که بر سر استخوانهای دورریخته دعوا میکنند، نمادی از رقابتهای بیثمر و مخرب در جامعهاند. این مثال، چون چراغی که راه را روشن میکند، نشاندهنده قدرت سینمای دینی در انتقال مفاهیم اخلاقی است.
این دیدگاه با آیه شریفه وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ (بقره: ۱۸۸؛ ترجمه: و اموال یکدیگر را به ناحق مخورید) همخوانی دارد. از منظر زیباییشناسی، این مثال توانایی سینمای دینی را در انتقال مفاهیم اخلاقی از طریق تصاویر ملموس نشان میدهد.
جمعبندی بخش دوم
الگوسازی در سینمای اسلامی، با تکیه بر شخصیتهای دینی و مفاهیم آیات و روایات، راهی برای تولید آثاری معنوی و اثرگذار میگشاید. فراوانی الگوهای اسلامی، شخصیتپردازی والا در این مکتب، و ضرورت تبدیل مفاهیم به تصاویر، از اصول بنیادین این حوزهاند که سینمای دینی را به ابزاری برای تربیت و تعالی تبدیل میکنند.
بخش سوم: چالشها و نقدهای سینمای معاصر
نقد سیاستبازی غیراخلاقی
استاد، سیاستبازی غیراخلاقی را که به تخریب و رقابت غیرسازنده منجر میشود، مورد نقد قرار داده و آن را با مثال سگهای حدیث «الدنیا جیفة و طالبها کلاب» مقایسه میکنند. این رقابتها، چون بادی که خاکستر را پراکنده میکند، به جای بهرهوری، به تخریب و زیان میانجامند.
این اصل با آیه شریفه وَلَا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ (بقره: ۱۹۰؛ ترجمه: و تجاوز نکنید که خدا تجاوزکاران را دوست ندارد) همسو است. از منظر جامعهشناختی، این نقد به کاهش رفتارهای مخرب و تقویت فرهنگ همکاری کمک میکند.
نقد تقلید فرهنگی از غرب
استاد، تقلید فرهنگی از غرب در رفتار، پوشش و گفتار را نکوهش کرده و بر ضرورت حفظ هویت بومی تأکید دارند. این تقلید، چون سایهای که اصالت را میپوشاند، به تضعیف هویت دینی و ملی منجر میشود.
این دیدگاه با آیه شریفه وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا (حجرات: ۱۳؛ ترجمه: و شما را ملتها و قبایل قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید) همراستاست. از منظر هویتشناسی، حفظ اصالت فرهنگی به تقویت هویت ملی و دینی یاری میرساند.
نقد غیرواقعی بودن فیلمها
استاد، فیلمهای غیرواقعی را که با زندگی روزمره مردم همخوانی ندارند، مورد نقد قرار داده و معتقدند که سینمای اخلاقی و تربیتی باید واقعیتهای جامعه را به تصویر بکشد. فیلمهایی که صرفاً به هیجانات کاذب میپردازند، چون حبابی توخالی، اثری ماندگار بر جای نمیگذارند.
این اصل با آیه شریفه وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ (آلعمران: ۱۰۴؛ ترجمه: و باید از میان شما گروهی باشند که به خیر دعوت کنند) همخوانی دارد. از منظر جامعهشناختی، تولید آثار واقعی به تقویت ارتباط سینما با مخاطبان و ترویج ارزشهای اخلاقی کمک میکند.
چالشهای رقابت با رسانههای خارجی
استاد به چالشهای رقابت با رسانههای خارجی، بهویژه ماهوارهها، اشاره کرده و معتقدند که تقلید ناقص از این رسانهها به جای جذب مخاطب، به دوری از رسانههای داخلی منجر میشود. این چالش، چون دیواری بلند، مانع از اثرگذاری سینمای داخلی میگردد.
این دیدگاه با آیه شریفه وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ (بقره: ۲۰۸؛ ترجمه: و از گامهای شیطان پیروی نکنید) همسو است. از منظر رسانهشناسی، تولید آثار مبتنی بر فرهنگ بومی به جذب مخاطب و حفظ هویت فرهنگی کمک میکند.
جمعبندی بخش سوم
سینمای معاصر با چالشهایی چون تقلید فرهنگی، غیرواقعی بودن آثار، و رقابت با رسانههای خارجی مواجه است. نقد استاد از سیاستبازی غیراخلاقی و تأکید بر حفظ هویت بومی، راهکارهایی برای تولید آثاری ارائه میدهد که با واقعیتهای جامعه همخوانی داشته و به تربیت اخلاقی یاری رسانند.
بخش چهارم: راهکارهای توسعه سینمای اسلامی
اهمیت هنر و زیباییشناسی
استاد، تولید آثار سینمایی دینی را نیازمند هنر، زیباییشناسی و دانش نظریهپردازی میدانند. این عناصر، چون رنگهایی بر بوم نقاش، به خلق آثاری جذاب و تأثیرگذار کمک میکنند.
این اصل با آیه شریفه صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً (بقره: ۱۳۸؛ ترجمه: رنگ خدا، و چه کسی از خدا رنگ بهتری دارد؟) همخوانی دارد. از منظر زیباییشناسی، ترکیب هنر و دانش در سینمای دینی به تولید آثار تأثیرگذار و جذاب منجر میشود.
الگوسازی از شخصیتها و نمادهای دینی
استاد پیشنهاد میدهند که شخصیتهای دینی مانند امام رضا (ع) و حتی نمادهای مرتبط با آنها، مانند گنبد و بارگاه، میتوانند الگوهای سینمایی باشند. این نمادها، چون چراغهایی در تاریکی، راه را برای تولید آثار معنوی روشن میکنند.
این اصل با آیه شریفه لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ (احزاب: ۲۱؛ ترجمه: قطعاً برای شما در [رفتار] پیامبر خدا سرمشقی نیکوست) همسو است. از منظر فرهنگی، الگوسازی از شخصیتهای دینی به تقویت هویت معنوی و جذب مخاطبان یاری میرساند.
اهمیت تخصص در حوزههای دینی
استاد بر ضرورت بهرهگیری از علمای متخصص در حوزههای دینی برای هدایت سینمای اسلامی تأکید دارند. این تخصص، چون کلیدی که قفلهای معرفت را میگشاید، به تولید آثار معتبر و اثرگذار کمک میکند.
این دیدگاه با آیه شریفه فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ (نحل: ۴۳؛ ترجمه: اگر نمیدانید از اهل دانش بپرسید) همخوانی دارد. از منظر فقهی، استفاده از علمای متخصص به تقویت اصالت دینی آثار سینمایی یاری میرساند.
سرمایهگذاری هدفمند در سینمای دینی
استاد بر ضرورت سرمایهگذاری هدفمند در سینمای دینی به جای هزینههای غیرضروری تأکید دارند. این سرمایهگذاری، چون آبی که به نهال حیات میبخشد، به تولید آثار باکیفیت و اثرگذار کمک میکند.
این اصل با آیه شریفه وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ (أنعام: ۱۴۱؛ ترجمه: و اسراف نکنید که خدا اسرافکاران را دوست ندارد) همسو است. از منظر مدیریت منابع، سرمایهگذاری هدفمند به بهبود کیفیت تولیدات سینمایی یاری میرساند.
جهانی شدن سینمای اسلامی
استاد معتقدند که سینمای اسلامی، با تکیه بر الگوهای غنی دینی، میتواند در سطح جهانی پیشرو باشد. این هدف، چون قلهای بلند، سینمای اسلامی را به ابزاری برای ترویج فرهنگ دینی در جهان تبدیل میکند.
این دیدگاه با آیه شریفه وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ (بقره: ۱۴۳؛ ترجمه: و اینگونه شما را امتی میانه قرار دادیم تا بر مردم گواه باشید) همراستاست. از منظر روابط بینالملل، سینمای اسلامی میتواند ابزار قدرتمندی برای ترویج فرهنگ اسلامی باشد.
جمعبندی بخش چهارم
توسعه سینمای اسلامی نیازمند هنر، تخصص، سرمایهگذاری هدفمند، و الگوسازی از شخصیتها و نمادهای دینی است. این راهکارها، با تکیه بر ارزشهای اسلامی و بهرهگیری از دانش علما، به خلق آثاری منجر میشود که نهتنها در سطح ملی، بلکه در عرصه جهانی نیز اثرگذار باشند.
بخش پنجم: نقش علما و نسل جدید در سینمای دینی
نقش علما در هدایت فرهنگی
استاد، با تأکید بر صراحت و دقت علمی خود، نقش علما را در هدایت فرهنگی و ارائه نظرات کارشناسی برجسته میدانند. این نقش، چون فانوس دریایی که کشتیها را در طوفان هدایت میکند، به تولید آثار سینمایی معتبر کمک میکند.
این اصل با آیه شریفه فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ (نحل: ۴۳؛ ترجمه: اگر نمیدانید از اهل دانش بپرسید) همسو است. از منظر معرفتشناسی، بهرهگیری از دانش علما به تقویت اعتبار و اصالت الگوهای سینمایی یاری میرساند.
پیشرفت نسل جدید طلاب
استاد، نسل جدید طلاب را به دلیل تحصیلات دانشگاهی و آگاهی بیشتر، توانمند در هدایت فرهنگی میدانند. این نسل، چون جویبارهایی نوین، میتوانند دانش دینی را با نیازهای معاصر پیوند دهند.
این دیدگاه با آیه شریفه وَاللَّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لَا تَعْلَمُونَ شَيْئًا (نحل: ۷۸؛ ترجمه: و خدا شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد در حالی که چیزی نمیدانستید) همخوانی دارد. از منظر جامعهشناختی، نسل جدید طلاب میتوانند نقش مؤثری در سینمای دینی ایفا کنند.
نقد عدم بهروزرسانی علم دینی
استاد، علم دینی را به دلیل عدم بهروزرسانی، در ارائه راهکارهای سینمایی ناکارآمد میدانند. این نقد، چون تلنگری به خفتگان، بر ضرورت انطباق علم دینی با نیازهای معاصر تأکید دارد.
این اصل با آیه شریفه إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ (رعد: ۱۱؛ ترجمه: خدا حال قومی را تغییر نمیدهد تا زمانی که خودشان حالشان را تغییر دهند) همسو است. از منظر معرفتشناسی، بهروزرسانی علم دینی به تقویت نقش هدایتگر آن در حوزههای مدرن کمک میکند.
اهمیت تخصص در همه حوزهها
استاد بر ضرورت تخصص در همه حوزهها، از جمله سینما، تأکید دارند و معتقدند که عدم تخصص به کاستی منجر میشود. تخصص، چون کلیدی که درهای پیشرفت را میگشاید، به بهبود کیفیت تولیدات سینمایی یاری میرساند.
این دیدگاه با آیه شریفه إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ (قصص: ۲۶؛ ترجمه: بهترین کسی که به کار میگماری، نیرومند و امین است) همخوانی دارد. از منظر مدیریت، تخصصگرایی به بهبود کیفیت و کارایی در تولیدات سینمایی کمک میکند.
جمعبندی بخش پنجم
نقش علما و نسل جدید طلاب در هدایت فرهنگی سینمای دینی، همراه با ضرورت بهروزرسانی علم دینی و تخصصگرایی، به تولید آثاری معتبر و اثرگذار منجر میشود. این عوامل، چون ستونهایی استوار، زیربنای توسعه سینمای اسلامی را تشکیل میدهند.
بخش ششم: ارزش تلاشهای فرهنگی و تعامل استاد و شاگرد
ارزش تلاشهای فرهنگی
استاد، تلاشهای فرهنگی در سینمای اسلامی را ارزشمندتر از میدان جنگ دانسته و آن را عاملی برای پیشگیری از نزاعهای اجتماعی میدانند. این تلاشها، چون بذرهایی که در خاک جامعه کاشته میشوند، به تقویت انسجام اجتماعی یاری میرسانند.
این اصل با آیه شریفه وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ (آلعمران: ۱۰۴؛ ترجمه: و باید از میان شما گروهی باشند که به خیر دعوت کنند) همراستاست. از منظر جامعهشناختی، تلاشهای فرهنگی به کاهش تنشها و تقویت هویت دینی کمک میکنند.
ارتباط تلاشهای فرهنگی با دفاع از شهدا
استاد، تلاشهای فرهنگی را در راستای دفاع از ارزشهای شهدا دانسته و آن را وظیفهای سنگین میدانند. این تلاشها، چون پلی که گذشته و آینده را به هم پیوند میدهد، به حفظ میراث شهدا کمک میکند.
این اصل با آیه شریفه وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا (آلعمران: ۱۶۹؛ ترجمه: و گمان مبرید کسانی که در راه خدا کشته شدهاند، مردگانند) همخوانی دارد. از منظر فرهنگی، این تلاشها به تقویت هویت انقلابی و دینی یاری میرسانند.
تواضع و شوخطبعی استاد
استاد، با تواضع و شوخطبعی، فضایی صمیمی برای تبادل نظر ایجاد کرده و حتی در پاسخ به نام شاگرد (بیداد)، با اشاره به دستگاه موسیقی، گفتمان را دلانگیز میکنند. این رفتار، چون نسیمی خنک، فاصله میان استاد و شاگرد را کاهش میدهد.
این دیدگاه با آیه شریفه وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ (حجر: ۸۸؛ ترجمه: و بال خویش برای مؤمنان فرو نه) همخوانی دارد. از منظر روانشناسی، تواضع و شوخطبعی به تقویت ارتباط و تبادل دانش یاری میرسانند.
ارزش دستخط استاد
شاگرد، دستخط استاد را بهعنوان یادگاری ارزشمند درخواست میکند که نشاندهنده احترام به مقام علمی ایشان است. این دستخط، چون گوهری گرانبها، نمادی از دانش و معنویت است.
این اصل با آیه شریفه وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ (إسراء: ۷۰؛ ترجمه: و قطعاً فرزندان آدم را گرامی داشتیم) همخوانی دارد. از منظر فرهنگی، دستخط عالمان بهعنوان نمادی از دانش و معنویت ارزشی والا دارد.
تقدیر از شاگردان فعال در سینمای اسلامی
استاد، شاگردان فعال در سینمای اسلامی را به دلیل تلاشهایشان در راستای ارزشهای دینی، کیمیا توصیف کرده و آنان را نوباوگان اسلام میدانند. این تقدیر، چون آبی که نهال را سیراب میکند، به انگیزهبخشی و تقویت مشارکت اجتماعی یاری میرساند.
این دیدگاه با آیه شریفه وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ (آلعمران: ۱۰۴؛ ترجمه: و باید از میان شما گروهی باشند که به خیر دعوت کنند) همراستاست. از منظر جامعهشناختی، این تقدیر به تقویت انگیزه و مشارکت در فعالیتهای فرهنگی کمک میکند.
جمعبندی بخش ششم
تلاشهای فرهنگی در سینمای اسلامی، با ارزشی والا، به پیشگیری از نزاعهای اجتماعی و حفظ میراث شهدا یاری میرسانند. تواضع و شوخطبعی استاد، همراه با تقدیر از شاگردان، فضایی صمیمی و انگیزهبخش برای توسعه این حوزه خلق میکند.
جمعبندی
این درسگفتار، با نگاهی ژرف به جایگاه سینمای اسلامی، اصول و راهکارهایی برای توسعه این هنر ارائه میدهد. الگوسازی از شخصیتهای دینی و مفاهیم آیات و روایات، همراه با تأکید بر تخصص، هنر و سرمایهگذاری هدفمند، به خلق آثاری منجر میشود که نهتنها در سطح ملی، بلکه در عرصه جهانی نیز اثرگذار باشند. نقد چالشهایی چون تقلید فرهنگی، غیرواقعی بودن آثار، و عدم بهروزرسانی علم دینی، راه را برای اصلاح و پویایی سینمای اسلامی هموار میسازد. این نوشتار، چون چراغی که مسیر را روشن میکند، پژوهشگران و هنرمندان را به سوی تولید آثاری دعوت میکند که در خدمت تربیت و تعالی جامعه باشند.