متن درس
جلسات دورهمی: مدیریت و برنامهریزی برای توانمندسازی زنان
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۳۵)
دیباچه: درآمدی بر توانمندسازی زنان و عرفان عملی
گفتار پیش رو، بازتاب تأملاتی عمیق از محفلی صمیمی در تاریخ ۱۰/۵/۱۳۹۳ است که در دیدار با زنان شیراز، با محوریت مدیریت و برنامهریزی برای توانمندسازی زنان شکل گرفته است. این نوشتار، با نگاهی جامع به مفاهیم عرفانی، اخلاقی و اجتماعی، به بازنویسی گفتوگویی پرداخته که در آن، استاد فرزانه قدسسره با زبانی روشن و دلنشین، زنان را به سوی خودباوری، رفاقت و اصلاح زندگی دنیوی هدایت میکنند. هدف، تبیین راهکارهایی برای ارتقای جایگاه زنان در جامعه و تقویت پیوندهای معنوی و اجتماعی است، چنانکه چونان جریانی زلال، به تعالی روح و جسم جامعه یاری رساند.
بخش نخست: دعوت به گفتوگو و مشارکت فعال
تشویق به تعامل دوسویه
استاد در آغاز گفتوگو، زنان را به مشارکت فعال دعوت کرده و از یکطرفه بودن بحث پرهیز میکنند. ایشان با لحنی صمیمی، از مخاطبان میخواهند دغدغهها و پرسشهای خود را آزادانه مطرح کنند تا فضایی برای گفتوگوی سازنده فراهم شود.
این رویکرد، چونان کلیدی برای گشودن درهای خودبیانگری، به تقویت اعتمادبهنفس و کاهش انفعال در میان زنان یاری میرساند. از منظر روانشناسی تربیتی، ایجاد فضایی برای گفتوگوی آزاد، مشارکت فعال را تسهیل کرده و به رشد فکری و عاطفی کمک میکند. استاد با این دعوت، زنان را به سوی خودآگاهی و بیان دغدغههایشان هدایت میکنند، چنانکه چونان نهالهایی بالنده، در بستری از مشارکت شکوفا شوند.
درنگ:
گفتوگوی دوسویه، اعتمادبهنفس و خودبیانگری زنان را تقویت کرده و به رشد فکری و عاطفی یاری میرساند.
بخش دوم: اصلاح زندگی دنیوی بهعنوان کشتزار آخرت
نقد تمرکز بر مسائل غیبی
در پاسخ به پرسشهایی درباره توحید، فرشتگان و مراتب ایمان، استاد بر پرهیز از تمرکز بر مسائل غیبی و اخروی تأکید کرده و اصلاح زندگی دنیوی را اولویت میدانند. ایشان با استناد به حدیث «جهان، کشتزار آخرت است»، زندگی سالم در دنیا را پیشنیاز سعادت اخروی معرفی میکنند.
این دیدگاه، چونان آیینهای روشن، پیوستگی دنیا و آخرت را نشان میدهد. استاد با استعاره مزرعه و زبالهدان، دو نوع زیست دنیوی را متمایز میکنند: مزرعهای که خیر و فضیلت تولید میکند و زبالهدانی که از معصیت پر شده است. این نگرش با آیه قرآن کریم همخوانی دارد: وَمَنْ كَانَ فِي هَٰذِهِ أَعْمَىٰ فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمَىٰ وَأَضَلُّ سَبِيلًا (و هر کس در این [جهان] کور باشد، در آخرت نیز کور و گمراهتر است). اصلاح زندگی دنیوی، چونان بذری در مزرعه، به باروری سعادت اخروی منجر میشود.
درنگ:
اصلاح زندگی دنیوی، بهعنوان کشتزار آخرت، پیشنیاز سعادت اخروی است.
پیوستگی دنیا و آخرت
استاد تأکید دارند که انسان از طریق زندگی سالم و اخلاقی در دنیا میتواند وضعیت آخرت خود را پیشبینی کند. ایشان با استناد به آیه وَمَنْ كَانَ فِي هَٰذِهِ أَعْمَىٰ فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمَىٰ وَأَضَلُّ سَبِيلًا، سلامت زندگی دنیوی را معیاری برای سلامت اخروی میدانند.
این نگرش، چونان چراغی هدایتگر، بر اهمیت خودآگاهی و مسئولیتپذیری در زندگی روزمره تأکید دارد. از منظر فلسفه اخلاق، این دیدگاه بر عملگرایی و اصلاح رفتارهای روزمره در راستای ارزشهای معنوی تأکید میکند، چنانکه انسان با اصلاح خویش، به سوی کمال گام بردارد.
درنگ:
سلامت زندگی دنیوی، معیاری برای پیشبینی سعادت اخروی است.
بخش سوم: تأثیر محیط بر رفتار و روحیه
محیط سرسبز و رفتار انسانی
استاد با مقایسه شهرهای سرسبز مانند شیراز و اوکراین با مناطق خشک مانند قم، به تأثیر محیط بر رفتار و روحیه انسان اشاره میکنند. ایشان رفتار محترمانه و آرام مردم در محیطهای سرسبز را نشانهای از تأثیر مثبت محیط بر اخلاق میدانند.
این دیدگاه، چونان نسیمی خنک، به رابطه میان محیط زیست و روانشناسی اجتماعی اشاره دارد. از منظر روانشناسی محیطی، محیطهای سرسبز میتوانند به کاهش استرس و تقویت رفتارهای مثبت منجر شوند. استاد با مثالهایی از مشاهدات خود، نشان میدهند که سرسبزی محیط، چونان آبی زلال، به روح انسان نشاط و آرامش میبخشد.
درنگ:
محیطهای سرسبز، با کاهش استرس، به تقویت رفتارهای مثبت و نشاط روحی یاری میرسانند.
بخش چهارم: عرفان عملی و رفاقت
تمایز عرفان عملی و نظری
استاد عرفان را نه در حفظ اشعار یا دانش نظری، بلکه در محبت، گذشت و رفاقت تعریف میکنند. ایشان معتقدند که عرفان واقعی، چونان گوهری درخشان، در رفتارهای اجتماعی و اخلاقی مانند دوستی و عدم کینهورزی نمود مییابد.
این نگرش، عرفان را به سبک زندگی بدل میسازد که در روابط انسانی متجلی میشود. از منظر عرفان اسلامی، محبت و رفاقت بهعنوان جلوههایی از رحمانیت الهی، به انسجام اجتماعی و رشد معنوی یاری میرسانند.
درنگ:
عرفان عملی، در محبت و رفاقت نمود مییابد و به انسجام اجتماعی و رشد معنوی کمک میکند.
نقد کینهورزی و ضرورت محبت
استاد بر اهمیت محبت و دوستی در میان زنان تأکید کرده و کینهورزی را چونان سدی در برابر رشد عرفانی میدانند. ایشان از زنان میخواهند که با دلخوریها بهگونهای رفیقانه برخورد کنند.
این دیدگاه، چونان پلی به سوی وحدت، به تقویت روابط اجتماعی سالم یاری میرساند. از منظر روانشناسی اجتماعی، کینه میتواند به انزوای اجتماعی منجر شود، در حالی که محبت، شبکهای منسجم از روابط انسانی میسازد.
درنگ:
محبت و رفاقت، به جای کینهورزی، به انسجام اجتماعی و رشد معنوی یاری میرساند.
رفاقت بهعنوان جوهره عرفان
استاد رفاقت را یکی از اسمای الهی و جوهره عرفان معرفی کرده و بر ضرورت دوستی در روابط انسانی تأکید دارند.
این نگرش، رفاقت را چونان نوری الهی، به ویژگیای انسانی و معنوی بدل میسازد. در عرفان اسلامی، رفاقت بهعنوان جلوهای از محبت الهی، به تقویت پیوندهای اجتماعی و معنوی کمک میکند.
درنگ:
رفاقت، بهعنوان جوهره عرفان، به تقویت پیوندهای اجتماعی و معنوی یاری میرساند.
بخش پنجم: نقش محوری مربی و تواضع
مربی بهعنوان محور وحدت
استاد یکی از زنان را بهعنوان محور وحدت گروه معرفی کرده و بر نقش او در گردهمآوردن زنان تأکید دارند.
این دیدگاه، چونان ستونی استوار، به اهمیت رهبری تحولآفرین در سازماندهی گروهها اشاره دارد. مربی، با ایجاد حس وحدت و انگیزه، گروه را به سوی اهداف مشترک هدایت میکند.
درنگ:
مربی، با ایجاد وحدت و انگیزه، گروه را به سوی اهداف مشترک هدایت میکند.
نقد تکبر و ضرورت تواضع
استاد با اشاره به رفتارهای برخی افراد، بر ضرورت تواضع و دوری از تکبر تأکید کرده و محبت را نشانه عرفان واقعی میدانند. این نگرش با آیه وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِمَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ (و برای مؤمنانی که از تو پیروی میکنند، بال فروتنی بگستران) همخوانی دارد.
تواضع، چونان نسیمی آرامبخش، به ایجاد روابط انسانی عمیقتر یاری میرساند و تکبر را چونان آفتی ویرانگر، مانع رشد معنوی میداند.
درنگ:
تواضع، به ایجاد روابط انسانی عمیقتر و رشد معنوی یاری میرساند.
بخش ششم: مدیریت خشم و استعاذه
نقد عصبانیت و ضرورت رفاقت
استاد عصبانیت را نشانه ضعف دانسته و رفاقت را راهحل مواجهه با رفتارهای ناپسند معرفی میکنند. ایشان با استناد به آیه وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا (و چون نادانان ایشان را خطاب کنند، به سلامت پاسخ دهند)، بر پاسخ آرام و محترمانه تأکید دارند.
این دیدگاه، چونان آبی خنک بر آتش خشم، به مدیریت احساسات و تقویت روابط انسانی یاری میرساند.
درنگ:
رفاقت و پاسخ آرام، به مدیریت خشم و تقویت روابط انسانی یاری میرساند.
استعاذه بهعنوان رویکرد جامع
استاد استعاذه را پناه بردن به خدا در تمام ابعاد زندگی معرفی کرده و آن را شامل استفاده از ابزارهای مادی و معنوی میدانند.
این نگرش، استعاذه را چونان سپری فراگیر، به رویکردی جامع برای حفاظت و پیشرفت در زندگی بدل میسازد. استفاده از ابزارهای مادی مانند کفش یا چادر، در کنار ذکر و دعا، جلوههایی از استعاذهاند.
درنگ:
استعاذه، بهعنوان رویکردی جامع، شامل استفاده از ابزارهای مادی و معنوی برای حفاظت و پیشرفت است.
بخش هفتم: خودباوری و نسبیت در کمال
نقد خودسرزنشی و ضرورت خودباوری
استاد از زنان میخواهند که از خودسرزنشی و انگ زدن به خود (مانند «ذهن لیز») پرهیز کرده و به ظرفیتهای خود اعتماد کنند.
این دیدگاه، چونان چراغی در تاریکی، به تقویت اعتمادبهنفس و پذیرش خویشتن یاری میرساند. از منظر روانشناسی، کاهش خودسرزنشی به سلامت روان و رشد فردی کمک میکند.
درنگ:
خودباوری و پرهیز از خودسرزنشی، به سلامت روان و رشد فردی یاری میرساند.
نسبیت در کمال انسانی
استاد با تأکید بر نسبیت در کمال، از زنان میخواهند که به جای مقایسه مطلق، به رشد نسبی خود توجه کنند.
این نگرش، چونان نقشهای برای سفر رشد، بر پذیرش تفاوتهای فردی و پیشرفت تدریجی تأکید دارد. از منظر روانشناسی رشد، این دیدگاه به کاهش فشارهای روانی ناشی از مقایسه کمک میکند.
درنگ:
نسبیت در کمال، به پذیرش تفاوتهای فردی و رشد تدریجی یاری میرساند.
بخش هشتم: توسعه فرهنگی و سازماندهی گروهی
تربیت سخنران و گسترش فعالیتها
استاد زنان را به تربیت سخنران و گسترش فعالیتهای فرهنگی در مناطق مختلف شیراز تشویق میکنند تا تأثیرگذاری بیشتری داشته باشند.
این توصیه، چونان بذری در خاک حاصلخیز، به ایجاد جنبشی فرهنگی و پایدار یاری میرساند. از منظر توسعه اجتماعی، تربیت نیروهای جدید و سازماندهی گروهی، به توانمندسازی جمعی منجر میشود.
درنگ:
تربیت سخنران و گسترش فعالیتهای فرهنگی، به توانمندسازی جمعی و ایجاد جنبش فرهنگی یاری میرساند.
نقد غفلت در روابط اجتماعی
استاد غفلت در روابط اجتماعی را نقد کرده و بر ضرورت آگاهی و رفاقت در تعاملات گروهی تأکید دارند.
این دیدگاه، چونان آیینهای برای خودآگاهی، به تقویت هوش اجتماعی و روابط مبتنی بر محبت یاری میرساند.
درنگ:
آگاهی و رفاقت در روابط اجتماعی، به تقویت هوش اجتماعی و انسجام گروهی کمک میکند.
بخش نهم: مدیریت خستگی و شادابی
مدیریت خستگی و ضرورت تعادل
استاد به خستگی زنان اشاره کرده و بر ضرورت تفریح، ورزش و استراحت برای حفظ سلامت روحی و جسمی تأکید دارند.
این توصیه، چونان نسیمی خنک، به کاهش فرسودگی و افزایش تابآوری یاری میرساند. از منظر روانشناسی مثبتگرا، تعادل میان کار و زندگی به سلامت روان کمک میکند.
درنگ:
تفریح و تعادل در زندگی، به کاهش فرسودگی و افزایش تابآوری کمک میکند.
تأکید بر شادابی و نقد دین خشک
استاد زنان را به زندگی شاد و پویا تشویق کرده و از ترویج دین خشک و خرافی انتقاد میکنند.
این دیدگاه، چونان جریانی زلال، به ترویج سبک زندگی معنوی و شاد کمک میکند. از منظر روانشناسی مثبتگرا، شادابی به رشد معنوی و سلامت روان یاری میرساند.
درنگ:
شادابی و پرهیز از دین خشک، به رشد معنوی و سلامت روان کمک میکند.
بخش دهم: احکام شرعی و خودشناسی
تبیین خمس و تفاوت با مالیات
استاد خمس را مالی واجب شرعی میدانند که پیش از سرمایهگذاری باید پرداخت شود و آن را از مالیاتهای اجتماعی متمایز میکنند.
این نگرش، چونان راهنمایی دقیق، به رعایت احکام شرعی در مدیریت مالی یاری میرساند. از منظر اقتصاد اسلامی، خمس به توزیع عادلانه ثروت کمک میکند.
درنگ:
خمس، بهعنوان مالی شرعی، به توزیع عادلانه ثروت و رعایت احکام دینی یاری میرساند.
شناخت نفس و ارتباط با شناخت رب
استاد شناخت نفس را با میزان رفاقت، گذشت و محبت مرتبط دانسته و آن را معیاری برای شناخت خداوند معرفی میکنند. ایشان به حدیث «هر که خود را شناخت، پروردگارش را شناخت» استناد میکنند.
این دیدگاه، چونان پلی به سوی معرفت، خودشناسی را مسیری برای شناخت الهی میداند. در عرفان اسلامی، شناخت نفس بهعنوان پایه رشد معنوی شناخته میشود.
درنگ:
شناخت نفس، از طریق رفاقت و محبت، به شناخت خداوند و رشد معنوی منجر میشود.
بخش یازدهم: نقد اعمال صوری و کیفیت در معنویت
نقد چلهنشینی و تأکید بر کیفیت
استاد چلهنشینیهای افراطی را نقد کرده و بر کیفیت در اعمال معنوی مانند نماز و ذکر تأکید دارند.
این نگرش، چونان گوهری ناب، به ترویج معنویتی عمیق و اثرگذار یاری میرساند. در عرفان اسلامی، کیفیت در اعمال دینی بر کمیت مقدم است.
درنگ:
کیفیت در اعمال معنوی، به ترویج معنویتی عمیق و اثرگذار یاری میرساند.
نقد عرفانهای صوری
استاد عرفانهای صوری و غیراصیل را نقد کرده و بر عرفان عملی مبتنی بر رفتارهای روزمره تأکید دارند.
این دیدگاه، چونان آیینهای روشن، به ترویج معنویتی واقعی و رفتارمحور کمک میکند.
درنگ:
عرفان عملی، مبتنی بر رفتارهای روزمره، به معنویتی واقعی و اثرگذار منجر میشود.
بخش دوازدهم: توانمندسازی و استفاده از امکانات
خودباوری و استفاده از امکانات
استاد از زنان میخواهند که با خودباوری، از امکانات موجود مانند خودرو برای راحتی و حفظ شخصیت خود استفاده کنند.
این توصیه، چونان کلیدی برای توانمندسازی، به حفظ کرامت و ارتقای جایگاه زنان یاری میرساند.
درنگ:
خودباوری و استفاده بهینه از امکانات، به حفظ کرامت و توانمندسازی زنان کمک میکند.
جمعبندی: توانمندسازی زنان و عرفان عملی
گفتار حاضر، با بازتاب درسگفتارهای استاد فرزانه قدسسره در جلسهای صمیمی با زنان شیراز، به تبیین مفاهیم عرفانی و اخلاقی در بستر زندگی روزمره پرداخت. استاد با تأکید بر رفاقت، محبت و تواضع بهعنوان جوهره عرفان، زنان را به خودباوری، استفاده بهینه از امکانات و گسترش فعالیتهای فرهنگی تشویق کردند. اصلاح زندگی دنیوی، چونان کشتزاری برای آخرت، و کیفیت در اعمال معنوی، بهعنوان پایههای رشد معنوی معرفی شدند. از منظر علمی، این گفتار با نظریههای روانشناسی اجتماعی، عرفان اسلامی و توسعه انسانی همخوانی دارد و بر نقش زنان در ایجاد جامعهای منسجم و پویا تأکید میکند. زنان، با تربیت نیروهای جدید و حفظ رفاقت، میتوانند چونان چراغهایی فروزان، به تعالی جامعه یاری رسانند.
با نظارت صادق خادمی