متن درس
جلسات دورهمی: تأملاتی در امر به معروف و نهی از منکر
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۴۸)
دیباچه
این نوشتار، بازتابی از گفتوگوهای ژرف استاد فرزانه قدسسره در جلسهای از سلسله درسگفتارهای ایشان است که در تاریخ بیست و نهم مهر ۱۳۹۳ ارائه شده است. محور اصلی این گفتار، بررسی فریضه امر به معروف و نهی از منکر بهعنوان یکی از احکام بنیادین اسلامی است که در ابعاد فردی، اجتماعی و حکومتی تجلی مییابد. استاد با نگاهی روشمند، به تحلیل شرایط، چالشها و راهکارهای اجرای این فریضه در جامعه معاصر پرداخته و بر ضرورت مهرورزی، خشونتپرهیزی و آگاهی در اجرای آن تأکید دارند. این متن، با زبانی فصیح و متین، تمامی جزئیات و معانی اصلی را در قالبی نظاممند و علمی به خوانندگان عرضه میدارد، گویی گوهری درخشان که معارف دینی و انسانی را در خود جای داده است.
بخش یکم: ماهیت و دامنه امر به معروف و نهی از منکر
شمول فردی و اجتماعی فریضه
استاد، امر به معروف و نهی از منکر را چون جویباری زلال توصیف میکنند که هم در ظرف فردی و هم در ظرف اجتماعی جاری میشود. این فریضه، به وجود یک نظام یا جامعه کلان محدود نیست و در هر محیطی که تعدد افراد مکلف وجود داشته باشد، از خانه تا خیابان و بیابان، قابل اجراست. این حکم، بهصورت استعاری در مورد فرد نسبت به خود مصداق ندارد، بلکه نیازمند حضور حداقل دو نفر است: یکی آمر یا ناهی و دیگری متعلق امر یا نهی.
از منظر فقهی و جامعهشناختی، این گستردگی نشاندهنده انعطافپذیری فریضه در پاسخگویی به نیازهای مختلف است. این حکم، چون آیینهای صاف، مسئولیت متقابل افراد را در اصلاح و هدایت یکدیگر بازتاب میدهد و از انزوای فردی در مسائل اخلاقی جلوگیری میکند.
| درنگ: امر به معروف و نهی از منکر، چون جویباری زلال، در هر محیطی با تعدد افراد مکلف جاری میشود و مسئولیت متقابل را تقویت میکند. |
اجرای فریضه در محیطهای محدود
استاد، این فریضه را نهتنها در جوامع مدنی، بلکه در محیطهای محدود مانند خانواده یا جوامع بدوی نیز قابل اجرا میدانند. در خانواده، والدین میتوانند فرزندان را به انجام معروف و پرهیز از منکر هدایت کنند، و در جوامع بدوی نیز این حکم چون چراغی راهنما، مسیر اصلاح را روشن میسازد.
این دیدگاه، از منظر علوم اجتماعی، بر انعطافپذیری این فریضه تأکید دارد. این انعطاف، امکان تطبیق آن را با ساختارهای مختلف، از خانواده تا جامعه کلان، فراهم میکند، گویی کلیدی زرین برای گشودن درهای اصلاح در هر سطحی.
نقش مردم در اجرای فریضه
استاد، اجرای امر به معروف و نهی از منکر را در درجه نخست بر عهده مردم میدانند، نه دولت. مردم در تعاملات روزمره خود، چون کنشگرانی فعال، مسئول هدایت و اصلاح یکدیگرند.
از منظر جامعهشناسی، این تأکید بر نقش مردم، به تقویت سرمایه اجتماعی و حس مسئولیت جمعی کمک میکند. استاد با این دیدگاه، مردم را چون ستارگانی در آسمان جامعه میبینند که با تعاملاتشان، نظم اخلاقی را حفظ میکنند.
| درنگ: مردم، چون ستارگانی در آسمان جامعه، نقش اصلی را در اجرای امر به معروف و نهی از منکر بر عهده دارند. |
دخالت مشروط دولت در فریضه
استاد، دخالت دولت در امر به معروف و نهی از منکر را مشروط به وجود شرایط شرعی و اجتماعی میدانند. دولت تنها در صورتی میتواند آمر یا ناهی باشد که اصول مشروعیت و مقبولیت اجتماعی رعایت شود.
از منظر علوم سیاسی، این شرطگذاری مانع از تبدیل شدن فریضه به ابزاری برای اجبار و زورگویی میشود. استاد با این دیدگاه، بر ضرورت حفظ تعادل میان دخالت دولت و مسئولیت مردم تأکید دارند، گویی ترازویی که باید کفههایش متعادل بماند.
بخش دوم: ماهیت فرمانی و شرایط اجرای فریضه
ماهیت فرمانی امر به معروف
استاد، امر به معروف و نهی از منکر را چون فرمانی از بالا به پایین توصیف میکنند که با نیت خیر و برای هدایت و اصلاح اعمال میشود. این فرمان، با آموزش، توصیه یا نصیحت تفاوت دارد، زیرا ماهیتی الزامآور دارد.
از منظر فلسفه اخلاق، این ماهیت فرمانی باید با نیت اصلاح و در چارچوب اصول دینی انجام شود تا از تحمیل و سلطهگری متمایز گردد. استاد با این تحلیل، بر تفاوت میان هدایت دینی و دستورات دیکتاتورمآبانه تأکید دارند.
آزادی انسانها و محدودیت فرماندهی
استاد، با استناد به اصل برابری در اسلام، خاطرنشان میکنند که هیچکس بر دیگری برتری ندارد، مگر با دلیل شرعی. گناه یا نقص فرد، چون باری سنگین، او را پایین میآورد و به دیگری که از این نقص مبراست، برتری میدهد تا امر یا نهی کند.
این دیدگاه، از منظر فلسفه حقوق اسلامی، گناه را بهعنوان عاملی خودساخته معرفی میکند که فرد را در موقعیت پاسخگویی قرار میدهد. استاد با تشبیه این فرآیند به کفههای ترازو، نشان میدهند که چگونه گناه، تعادل را به نفع آمر تغییر میدهد.
| درنگ: گناه، چون باری سنگین، فرد را پایین میآورد و به دیگری برتری میدهد تا امر به معروف یا نهی از منکر کند. |
خودکفایی دینی در اجرای فریضه
استاد، اسلام را چون نظامی خودکفا توصیف میکنند که در آن، هر فرد میتواند در صورت وجود زمینههای شرعی، آمر یا ناهی باشد. این زمینهها، ناشی از نقص یا گناه فرد مقابل است که او را در موقعیت پاسخگویی قرار میدهد.
از منظر فقهی، این خودکفایی به معنای توزیع مسئولیت در میان افراد جامعه است. استاد با این تحلیل، بر نقش فعال هر فرد در حفظ نظم اخلاقی تأکید دارند، گویی هر فرد، نگهبانی از حریم اخلاق است.
بخش سوم: چالشها و نقدهای اجرای فریضه
نقد تحقیر مردم بهعنوان عوام
استاد، تحقیر مردم بهعنوان عوام را چون لکهای سیاه بر دامان جامعه نقد میکنند و معتقدند که مردم، معلمان واقعی جامعهاند. ایشان با اشاره به تواناییهای نسل جدید، بهویژه کودکان و جوانان، تأکید دارند که این نسل، چون چکیدههای انقلاب، از فهم و آگاهی بالایی برخوردار است.
از منظر جامعهشناسی، این نقد بر اهمیت احترام به خرد جمعی و نقش مردم در تولید دانش اجتماعی تأکید دارد. استاد با این دیدگاه، تحقیر مردم را نشانهای از نادانی میدانند و بر ضرورت احترام به توانمندیهای جامعه تأکید دارند.
| درنگ: مردم، چون معلمان واقعی جامعه، نباید بهعنوان عوام تحقیر شوند، بلکه باید توانمندیهایشان ارج نهاده شود. |
نقش مردم در تأیید انبیا
استاد، مردم را چون مصدقان انبیا میدانند که با پذیرش و تأیید پیامهای الهی، نقش کلیدی در هدایت جامعه دارند. این نقش، مردم را به شرکای فعال در فرآیند اصلاح تبدیل میکند.
از منظر فلسفه دین، این دیدگاه بر مشارکت مردم در مشروعیتبخشی به پیامهای الهی تأکید دارد. استاد با این تحلیل، مردم را چون ستونهایی استوار در بنای هدایت دینی میبینند.
نقد مقایسه با معصومین
استاد، مقایسه افراد عادی با معصومین، مانند امیرالمؤمنین (ع)، را نادرست میدانند، زیرا جایگاه معصومین فراتر از مقایسه است. ایشان تأکید دارند که معصومین، چون ستارگانی بیهمتا، دارای ویژگیهای منحصربهفردی هستند.
از منظر کلامی، این تمایز از سوءتفاهم در ارزیابی نقش افراد جلوگیری میکند. استاد با این دیدگاه، بر ضرورت شناخت جایگاه ویژه معصومین در هدایت دینی تأکید دارند.
ریشه لجبازی در جامعه
استاد، لجبازی در جامعه را چون شاخهای از درخت خشونت میدانند که از عدم مهرورزی و برخوردهای نادرست در اجرای احکام دینی ناشی میشود. به باور ایشان، مهرورزی، چون جویباری زلال، میتواند مقاومت و لجبازی را کاهش دهد.
از منظر روانشناسی اجتماعی، این تحلیل بر تأثیر منفی خشونت بر روابط اجتماعی تأکید دارد. استاد با این دیدگاه، بر ضرورت تغییر روشهای اصلاحی بهسوی مهرورزی تأکید دارند.
| درنگ: لجبازی در جامعه، چون شاخهای از درخت خشونت، از عدم مهرورزی در اجرای احکام دینی سرچشمه میگیرد. |
ضرورت توبه و اصلاح روشها
استاد، برای اصلاح مشکلات اجرای امر به معروف، بر ضرورت توبه از روشهای نادرست و روی آوردن به مهرورزی و خشونتپرهیزی تأکید دارند. این فرآیند، چون جریانی آرام، باید تدریجی و آگاهانه باشد.
از منظر اخلاق دینی، این توصیه بر اهمیت بازنگری در روشهای اجتماعی تأکید دارد. استاد با این دیدگاه، جامعه را به سوی اصلاح تدریجی و مبتنی بر آگاهی دعوت میکنند.
تدریجی بودن اصلاح اجتماعی
استاد، اصلاح مشکلات امر به معروف را چون کاشتن درختی میدانند که به صبر و زمان نیاز دارد. این فرآیند، نمیتواند بهصورت دفعی انجام شود، بلکه نیازمند تلاشهای مستمر و آگاهانه است.
از منظر علوم اجتماعی، این دیدگاه بر اهمیت صبر و تدریج در فرآیندهای اصلاحی تأکید دارد. استاد با این تحلیل، بر ضرورت برنامهریزی بلندمدت برای اصلاح اجتماعی تأکید دارند.
بخش چهارم: اجرای فریضه در جوامع چنددینی
شمول فریضه در ادیان دیگر
استاد، امر به معروف و نهی از منکر را در جوامع چنددینی نیز قابل اجرا میدانند، مشروط بر اینکه بر اساس زمینههای عرفی و دینی هر گروه انجام شود. این رویکرد، چون پلی استوار، همزیستی مسالمتآمیز را تقویت میکند.
از منظر جامعهشناسی دینی، این دیدگاه بر احترام به تنوع فرهنگی و دینی تأکید دارد. استاد با این تحلیل، بر امکان اجرای عادلانه این فریضه در جوامع چندفرهنگی تأکید دارند.
| درنگ: امر به معروف و نهی از منکر در جوامع چنددینی، چون پلی استوار، با احترام به زمینههای عرفی و دینی هر گروه قابل اجراست. |
الگوگیری از معصومین
استاد، معصومین، بهویژه امام حسین (ع)، را چون چراغهایی درخشان معرفی میکنند که با مهرورزی، قوت و پرهیز از خشونت، الگوی اجرای امر به معروف و نهی از منکر بودند. ایشان به آیه قرآن کریم استناد میکنند: لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ (سوره احزاب، آیه ۲۱، ترجمه: بهراستی در رسول خدا برای شما الگویی نیکوست).
از منظر کلامی و اخلاقی، این الگوگیری بر اهمیت تقلید از روشهای معصومین تأکید دارد. استاد با این دیدگاه، جامعه را به سوی اجرای این فریضه با رأفت و آگاهی دعوت میکنند.
بخش پنجم: نقد علم دینی و راهکارهای اصلاحی
عدم نیاز به تخصص پیچیده در تشخیص معروف
استاد، تشخیص معروف و منکر را چون نوری روشن میدانند که نیازی به تخصص پیچیده ندارد، زیرا این امور در عرف عقلایی شناختهشدهاند. این دیدگاه، اجرای فریضه را برای عموم مردم ممکن میسازد.
از منظر فلسفه اجتماعی، این تحلیل بر نقش عرف در سادهسازی تشخیص هنجارهای اخلاقی تأکید دارد. استاد با این دیدگاه، بر دسترسیپذیری این فریضه برای همه افراد جامعه تأکید دارند.
اهمیت احتمال تأثیر در اجرای فریضه
استاد، احتمال تأثیر را چون کلیدی زرین برای موفقیت امر به معروف میدانند. آمر باید شرایط مخاطب را در نظر بگیرد تا تأثیرگذاری افزایش یابد.
از منظر روانشناسی اجتماعی، این شرط بر اهمیت شناخت مخاطب و انتخاب روش مناسب تأکید دارد. استاد با این تحلیل، بر ضرورت انعطافپذیری در اجرای فریضه تأکید دارند.
تشخیص تناسبات در اجرای فریضه
استاد، تشخیص تناسبات در امر به معروف را چون توانایی طبیعی انسانها میدانند که از طریق مشاهده و درک عرفی ممکن است. این توانایی، اجرای فریضه را برای همه آسان میکند.
از منظر روانشناسی شناختی، این دیدگاه بر قابلیتهای ذاتی انسانها در تشخیص تناسبات اجتماعی تأکید دارد. استاد با این تحلیل، بر سادگی و دسترسیپذیری این فریضه تأکید دارند.
نتیجهگیری
این نوشتار، چون گوهری درخشان، تأملات استاد فرزانه قدسسره را در بررسی امر به معروف و نهی از منکر به تصویر کشیده است. این فریضه، بهعنوان مکانیزمی خودتنظیمگر، در همه سطوح فردی و اجتماعی جاری است و مردم را چون ستارگانی در آسمان اصلاح به هم پیوند میدهد. تأکید بر مهرورزی، خشونتپرهیزی و آگاهی، راه را برای اجرای مؤثر این فریضه هموار میسازد. نقد تحقیر مردم، الگوگیری از معصومین و احترام به تنوع دینی و عرفی، نشاندهنده رویکردی پویا و عملی برای تطبیق این فریضه با جامعه معاصر است. این گفتار، با زبانی فصیح و متین، دعوتی است به تأمل در ارزشهای دینی و انسانی، تا جامعهای سرشار از عدالت، رأفت و آگاهی پدید آید.
| با نظارت صادق خادمی |