متن درس
گفتگوهای صمیمی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، جلسه 485
مقدمه
این مجموعه، روایتی است صمیمی از تأملات و تجربیات من در ایام حج و مواجهه با مسائل دینی، فرهنگی و اجتماعی. خاطراتی که پیشرو دارید، بازتاب لحظههایی است که در خلال درسگفتارهایم بهصورت گذرا ذکر شدهاند و اکنون با نگاهی عمیقتر و منسجم، برای شما بازگو میشوند. این روایتها، نهتنها شرح وقایع، بلکه دعوتی است به تأمل در معانی بلند توحید، مسئولیتهای دینی و ضرورت پویایی در علم و عمل.
بخش اول: تأملات در بیتالله الحرام
در ایام حج، هنگامی که در حیرت عظمت بیتالله الحرام غرق شده بودم، تأملاتی عمیق در ماهیت بتپرستی به ذهنم خطور کرد. کعبه، این خانه مقدس، در نگاه نخست گویی بتخانهای بود با هزاران بت، نه از سر توهین، بلکه بهعنوان تمثیلی برای فهم شرک ظاهری و باطنی. این تأمل، مرا به سوی درک عمیقتری از توحید رهنمون ساخت، که چگونه باید از هر آنچه ما را از خدا بازمیدارد، دوری گزید.
در این میان، مشاهده رفتار زائران مرا به نقدی دیگر واداشت. بسیاری از حاجیان، بهجای تمرکز بر معرفت و قرب الهی، درگیر امور مادی چون تجارت و حمل وسایل بودند. این سطحینگری، مانع از تحقق اهداف معنوی حج میشود. حج، فریضهای است که هم منافع مادی و هم معنوی را در خود دارد، چنانکه در قرآن کریم آمده است:
لِيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ
تا شاهد منافع خویش باشند (قرآن کریم، سوره حج، آیه 28)
این آیه، جامعیت حج را نشان میدهد، اما من بر این باورم که اولویت باید با اهداف معنوی باشد تا زائر به حقیقت این فریضه دست یابد.
بخش دوم: نقد سیاستگذاری در حج
یکی از دغدغههایم در ایام حج، کاهش ارزش پول زائران ایرانی بود که به دلیل سیاستگذاری نادرست، تجربه معنوی آنان را تحتالشعاع قرار داد. پول ایران در آن سال به نصف ارزش خود رسید و این امر، کرامت زائران را خدشهدار کرد. من پیشنهاد کردم که بعثه حج با تزریق منابع مالی، حتی به قیمت ضرر، از این خسارت جلوگیری کند. این امر، نهتنها حفظ کرامت زائران را تضمین میکند، بلکه نشاندهنده مدیریت استراتژیک در این فریضه الهی است.
از سوی دیگر، فقدان متفکران و اندیشمندان در بعثه حج، چالشی جدی است. در شرایط بحرانی، نیاز به افرادی است که بتوانند تصمیمات فوری و مؤثر بگیرند. من همواره تأکید کردهام که سازمان حج باید از ظرفیتهای فکری و مدیریتی برخوردار باشد تا در مواجهه با چالشهای جهانی، کارآمد عمل کند.
بخش سوم: حج، آزمایشگاهی برای رفتار انسانی
در یکی از سفرهای حج، رفتار زائران را بهدقت مشاهده کردم و آن را به آزمایشگاهی برای تحلیل رفتارهای انسانی تشبیه نمودم. این بستر چندفرهنگی، فرصتی بینظیر برای مطالعه ابعاد مختلف رفتار انسانی فراهم میآورد. روزی در طبقه بالای بیت نشسته بودم و به طلبهای گفتم: «بشمار چند ستون اینجاست و چند نفر بین آنها جا میگیرند.» سپس از او خواستم تخمین بزند که در چند روز، چه تعداد زائر در این مکان حضور دارند و چه میزان فضولات تولید میشود. این محاسبه، مرا به تأمل در تأثیرات زیستمحیطی حج واداشت.
متأسفانه، برخی زائران با بیاحترامی و کثافتکاری، حرمت بیتالله را خدشهدار میکنند. من از این رفتارها انتقاد کردم و تأکید داشتم که زائران باید به ارتقای معنوی کعبه کمک کنند، نه آنکه آن را تخریب کنند. این نقد، به ضرورت آموزش زائران برای حفظ قداست اماکن مقدسه اشاره دارد.
بخش چهارم: مسئولیت انقلاب و شهدا
من همواره بر این باور بودهام که انقلاب ما، با خون شهدا به ثمر نشسته و ما در برابر آنان مسئول هستیم. این انقلاب باید ارزشهای ایمان، ولایت و عصمت را در جهان گسترش دهد. اگر نتوانیم این مسئولیت را به انجام رسانیم، چگونه پاسخگوی فداکاریهای شهدا خواهیم بود؟ این دغدغه، مرا به تأمل در رسالت تاریخی و دینی انقلاب واداشته است.
در یکی از سفرهای حج، مأموریت یافتم که حج نیابتی را برای فردی انجام دهم. با مبلغ اندکی که در اختیار داشتم، نتوانستم فرد مناسبی پیدا کنم و در نهایت، خودم این وظیفه را به انجام رساندم. این تجربه، مرا به اهمیت تعهد به وظایف دینی، حتی در شرایط دشوار، آگاه ساخت.
بخش پنجم: علم دینی و مواجهه با فناوری
یکی از مسائل چالشبرانگیز در علم دینی، پذیرش فناوریهای جدید است. در گذشته، برخی عالمان دینی استفاده از بلندگو در اماکن مقدسه را حرام میدانستند و آن را به غنا و لهو و لعب نسبت میدادند. من در پاسخ به این دیدگاه، یادآور شدم که برخی عالمان برجسته از بلندگو برای تدریس بهره میبردند، که نشاندهنده پذیرش فناوری در خدمت علم دینی است.
با این حال، مقاومت در برابر فناوریهایی چون رادیو، تلویزیون، ویدئو و اینترنت، چالشی دیرینه بوده است. من از این مقاومتها انتقاد کردهام و آنها را نشانه کندی در تطبیق با پیشرفتهای روز دانستهام. بهیاد دارم عالمی که به دلیل وجود تلویزیون در منزل، از بازگشت به خانه خودداری میکرد و در مدرسه فیضیه میخوابید. این تجربه، تضاد میان سنت و مدرنیته را بهخوبی نشان میدهد.
برخی دیدگاههای سطحی، مانند اشکال داشتن تلویزیون رنگی به دلیل جزئیات بصری، مرا به نقد این قضاوتها واداشت. علم دینی باید با بازنگری در این دیدگاهها، خود را با نیازهای زمان هماهنگ کند. در مثالی دیگر، نقلقولی شنیدم که عالمی خواب پیامبر (ص) را بهانهای برای توصیه به کاهش شرابخواری دانست، اما این توجیه، مورد نقد قرار گرفت. احکام الهی، قابل مصالحه نیستند و ما باید به اصول دینی پایبند باشیم.
بخش ششم: تجربه و رهبری جامعه
من همواره به جوانان توصیه کردهام که در رانندگی، تجربه حتی از مهارت مهمتر است. این تمثیل را به رهبری جامعه نیز تعمیم میدهم. رهبر جامعه نباید بیش از حد جوان یا پیر باشد، بلکه باید سنی متوسط داشته باشد تا ترکیبی از انرژی جوانی و تجربه پیری را در خود گرد آورد. تجربه، توانایی مدیریت بحرانها را تقویت میکند و این امر، در رهبری جامعه نقشی کلیدی دارد.
بهیاد دارم عالمی که با وجود سن بالا، ذهنی جوان و پرشور داشت و این ویژگی را در شعری زیبا بیان کرده بود. این پویایی فکری، نشاندهنده تأثیرگذاری عالمان دینی در سنین بالا است.
جمعبندی
این گفتگوهای صمیمی، بازتاب تأملات من در ایام حج، نقدهای سازندهام به علم دینی و مسئولیتهای انقلاب است. از تأمل در ماهیت بتپرستی تا نقد سطحینگری در حج، از تأکید بر سیاستگذاری دقیق اقتصادی تا ضرورت پذیرش فناوری در علم دینی، این روایتها دعوتی است به بازسازی گفتمان دینی و پویایی در عمل. انقلاب ما، با خون شهدا به ثمر نشسته و ما موظفیم ارزشهای ایمان و ولایت را در جهان گسترش دهیم. این خاطرات، منبعی است برای پژوهشگران و تحصیلکردگان تا در زندگی و رسالت دینی تأمل کنند.
با نظارت صادق خادمی