متن درس
گفتگوهای صمیمی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، جلسه ۴۹۹
مقدمه
این مجموعه، روایتهایی است از روزگار طلبگی من، خاطراتی که گاه در درسگفتارهایم بهصورت گذرا از آنها سخن گفتهام. اکنون، با بازنگری و شرحی تفصیلی، این خاطرات را به رشته تحریر درمیآورم تا تصویری روشن از چالشها، معرفتها و تجربههای زندگی یک طلبه پیش روی شما قرار گیرد. این روایتها، نهتنها بازتابدهنده سختیها و شیرینیهای مسیر علمآموزی دینی است، بلکه تلاشی است برای نشاندادن عمق معنوی و تعهد علمی که همواره در این مسیر همراهم بوده است. هر بخش از این گفتگوها، دریچهای است به سوی تأمل در نظام علم دینی، معیشت طلاب، و ضرورت اصلاح فرهنگ و ساختارهای آموزشی.
بخش اول: سختیهای معیشتی و استقامت در طلبگی
روزگار طلبگی من در فیضیه، با دشواریهای معیشتی گره خورده بود. یادم میآید که حتی حمامرفتن، سالی دو بار هم برایمان کاری سخت بود. گاه چنان در تنگنا بودیم که برخی شبهه میکردند آیا وضوی ما درست است یا نه. من اما، در آن حال، چندان به این شبهات وقعی نمینهادم. فشارهای زندگی چنان بود که گاهی به پشتبام فیضیه میرفتم و از شدت تنگناها، وسوسه میشدم خود را به پایین پرت کنم. اما خادمان حرم، که گویی نگهبانان رحمت الهی بودند، مانع میشدند. این سختیها، نهتنها جسمم را آزرد، بلکه روحم را نیز در تنگنا قرار داد. با این حال، عشق به علم و ایمان به راهی که برگزیده بودم، مرا به ادامه مسیر واداشت.
بخش دوم: فشارهای روانی و مدیریت آنها
فشارهای روانی در فیضیه، گاه چنان عرصه را بر من تنگ میکرد که راه گریزی جز پناهبردن به پشتبام نمیدیدم. این فشارها، تنها از تنگدستی نبود؛ بلکه از تراکم مسئولیتها و انتظارات محیط طلبگی سرچشمه میگرفت. اما در این میان، آنچه مرا استوار نگه داشت، جدیت در تحصیل و تکیه بر ایمان بود. این تجربه به من آموخت که مدیریت فشارهای روانی، از ضروریات نظام آموزشی دینی است. بدون همراهی و گفتوگوی انسانی، نمیتوان روح طلاب را در این مسیر پرچالش حفظ کرد.
بخش سوم: نظم و برنامهریزی در ماه رمضان
ماه رمضان در فیضیه، برای من تجربهای بینظیر بود. برنامهام چنان فشرده بود که از بیستوچهار ساعت، بیستودو ساعت را به کار علمی اختصاص میدادم. پس از افطار، لحظهای به زیارت میرفتم و بازمیگشتم تا سحر به مطالعه و تحقیق مشغول شوم. این نظم، نهتنها مرا از پراکندگی بازداشت، بلکه شیرینی کار علمی را به من چشاند. یادم میآید روزی فردی به فیضیه آمد و نام طلاب را ثبت میکرد. من، که در حجرهام ایستاده بودم، از اینکه نامم را ننوشت دلخور شدم. با شتاب به سویش رفتم و پرسیدم: «چرا نام مرا ثبت نکردی؟» او پاسخ داد: «شنیدهام تو اینجا کار علمی میکنی؛ نیازی به ثبت نامت نیست.» این پاسخ، مرا به ارزش کار متعهدانه آگاه کرد.
بخش چهارم: نقد نظام آموزشی و تعطیلیهای غیرضروری
نظام آموزشی علم دینی، هرچند ریشه در نظم و حساب دارد، اما گاه از تعطیلیهای طولانی رنج میبرد. این تعطیلیها، وقت طلاب را به هدر میدهد و مانع پیشرفت علمی آنها میشود. من بارها دیدهام که نبود نظام کنترلی و نظارتی، برخی طلاب را به سوی کارهای غیرعلمی و تفریحات بیهوده سوق میدهد. این فرهنگ غیرعلمی، که گاه در محافل دینی رخنه کرده، به جای کار و تلاش، به استراحت و لمدادن اختصاص دارد. کار علمی باید استاندارد، شاق و هدفمند باشد تا از بازیگونه شدن آن جلوگیری شود.
بخش پنجم: چالشهای مالی و انحرافات فرهنگی
مشکلات مالی، همواره سایهای سنگین بر زندگی طلاب انداخته است. در گذشته، پول بهعنوان مشکلگشا مطرح بود، اما امروز نیز طلاب با دشواریهای معیشتی دستوپنجه نرم میکنند. برخی، به بهانه نیاز مالی، به جمعآوری عیدی از خانههای مردم روی میآورند و گاه مبالغ هنگفتی به دست میآورند. این فرهنگ، که برخی آن را حق خود میدانند، از مسیر علم دینی دور است. من طلبهای را میشناسم که نه درس میخواند، نه منبر میرود، اما با جمعآوری پول، هزینههای گزافی را تأمین میکند. این ضعف نظام مالی علم دینی است که باید با شفافیت و عدالت اصلاح شود.
بخش ششم: مدیریت و نظم اجتماعی
در گذشته، حضور یک پاسبان مقتدر، نظم را به خیابانها میآورد. قماربازان و گردنکلفتها با دیدنش پراکنده میشدند. این اقتدار، مرا به یاد نیاز علم دینی به مدیریت قوی میاندازد. امروز، نیروهای انتظامی ما چهرهای معنوی دارند و به مردم خدمت میکنند، اما مشکلات همچنان وجود دارد. مدیریت مشکلات، بهویژه برای جوانان، نیازمند گفتوگو و همراهی است، نه صرفاً ابلاغیه. این درس را از تجربههایم آموختهام که مدیریت توحیدی و انسانی، کلید حل بسیاری از چالشهاست.
قرآن کریم: الَّذِينَ آمَنُوا وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِكْرِ اللَّهِ ۗ أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ (الرعد: ۲۸)
ترجمه: کسانی که ایمان آوردهاند و دلهایشان به یاد خدا آرام میگیرد، آگاه باشید که با یاد خدا دلها آرام میگیرد.
این آیه، مرا به یاد آرامشی میاندازد که در دل طوفانهای زندگی یافتم. ذکر خدا، پناهگاهی بود که روحم را از فشارها نجات داد.
بخش هفتم: زیارت و ارتباط معنوی
زیارت برای من، همواره دریچهای به سوی معرفت و آرامش بوده است. یادم میآید فردی که از گرفتاری به امام رضا علیهالسلام شکایت کرده بود، در نهایت با دلی پر از وابستگی معنوی به زیارت بازگشت. این تجربه، نشاندهنده عمق ارتباط ما با اولیای الهی است. اربعین نیز برای من یادآور مصائب اهل بیت علیهمالسلام است. جابر بن عبدالله انصاری، که در اربعین با غسل و احرام به زیارت امام حسین علیهالسلام رفت، چنان از شدت تأثر بیهوش شد که گویی روحش با قبر آن حضرت پیوند خورده بود. این روایت، مرا به تأمل در عشق و معرفت به اهل بیت واداشت.
اما باید هوشیار بود که برخی روایات، مانند حضور اهل بیت در اربعین کربلا، فاقد سند معتبر است. من همیشه بر دقت در نقل روایات تأکید داشتهام تا اصالت علم دینی حفظ شود.
بخش هشتم: سلامت و پرهیز از فساد نفسانی
از نظر جسمانی، خود را همواره سالم و تندرست یافتهام. اما برخی عادات، مانند مصرف قلیان، به جسم و روح آسیب میرساند. دود، چه از قلیان باشد چه از مواد دیگر، نفس انسان را سست میکند و عالمان را در نظر مردم تحقیر میسازد. من بارها دیدهام که مواد مخدر، حتی انسانهای قدرتمند را از پای درآورده و حیثیتشان را نابود کرده است. این خبائث خمسه – رقص، آواز، مسکرات، مواد مخدر و قمار – نفس را به فساد میکشاند و از نشاط روحی دور میکند.
قرآن کریم: وَلَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلَاحِهَا (الأعراف: ۵۶)
ترجمه: و در زمین پس از اصلاح آن فساد نکنید.
این آیه، هشداری است به ما که از فساد نفسانی پرهیز کنیم و جامعه را به سوی اصلاح هدایت نماییم. من همواره بر مبارزه با اعتیاد تأکید کردهام، چرا که تساهل در این امر، به فساد جامعه منجر میشود.
جمعبندی
این گفتگوهای صمیمی، بازتابی است از تجربههای من در مسیر طلبگی، از سختیهای معیشتی و فشارهای روانی گرفته تا شیرینیهای زیارت و کار علمی. هر خاطره، درسهایی از نظم، تعهد و معرفت به همراه دارد. نظام علم دینی، نیازمند اصلاحات ساختاری، مدیریت قوی و نظام مالی شفاف است تا طلاب بتوانند در مسیر علم و معنویت گام بردارند. زیارت و ارتباط با اهل بیت، پناهگاهی است که روح را در برابر طوفانها استوار میکند. این روایتها، دعوتی است به تأمل در چالشها و زیباییهای علم دینی و تلاش برای ساختن جامعهای معنویتر و عادلانهتر.