در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 541

متن درس





گفتگوهای صمیمی

گفتگوهای صمیمی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه 541

این مجموعه، بازنویسی خاطرات و تأملات من است که در خلال درس‌گفتارهایم به‌صورت گذرا بیان شده‌اند. هر بخش، روایتی است از تجربیات، اندیشه‌ها و دغدغه‌هایم که با هدف هدایت به سوی حیات سالم و تعالی علمی و معنوی نگاشته شده است. این گفتگوها، دعوتی است به تأمل در زندگی، علم و معنویت.

بخش اول: مهندسی علمی و حیات پایدار

یادم می‌آید در یکی از درس‌گفتارها، از تجربه‌ای سخن گفتم که مرا به شگفتی واداشت. یکی از شاگردانم که به آمریکا سفر کرده بود، از فناوری پیشرفته‌ای در ساختمان‌سازی سخن گفت که در ایران کمتر دیده بودم. او از علمی می‌گفت که عمر مفید ساختمان‌ها را از سی سال در ایران به دویست سال در کشورهای پیشرفته می‌رساند. این تفاوت، مرا به فکر فرو برد. او از ماده‌ای سخن گفت که بتن را در سه ساعت و نیم سفت می‌کند، در حالی که ما به بیست‌وچهار یا چهل‌وهشت ساعت نیاز داریم. این سرعت و دقت، نشانه‌ای از مهندسی علمی است که نه‌تنها زمان را کوتاه می‌کند، بلکه پایداری و کیفیت را به ارمغان می‌آورد.

درنگ: مهندسی علمی با بهره‌گیری از فناوری‌های نوین، می‌تواند عمر و کیفیت سازه‌ها را افزایش دهد و به توسعه پایدار کمک کند.

این تجربه، مرا به تأمل در اهمیت علم مهندسی و مدیریت در پروژه‌های کلان واداشت. بدون مدیریت علمی، هیچ پروژه‌ای به سرانجام نمی‌رسد. مشکلات کشور ما نیز از همین فقدان مدیریت سالم و نظام‌مند ریشه می‌گیرد. اگر مدیریت سیستمی و مبتنی بر دانش داشته باشیم، سنگ روی سنگ بند می‌شود و پیشرفت، دست‌یافتنی خواهد بود.

درنگ: مدیریت علمی و نظام‌مند، رکن اساسی توسعه پایدار است و فقدان آن، ریشه مشکلات کشور محسوب می‌شود.

در این میان، مفهومی که ذهنم را مشغول کرد، «علم زندگی» بود؛ علمی که هنوز به طور کامل کشف نشده است. حیات سالم، چیزی است که باید از طبیعت، از گیاهان و حیوانات، الگو بگیریم. نظام خلقت، با تعادل و پایداری‌اش، درس بزرگی به ما می‌دهد. همان‌طور که قرآن کریم می‌فرماید: وَكَأَيِّنْ مِنْ دَابَّةٍ لَا تَحْمِلُ رِزْقَهَا اللَّهُ يَرْزُقُهَا وَإِيَّاكُمْ (عنکبوت: 60)؛ «چه بسیار جنبندگانی که روزی خود را حمل نمی‌کنند، خداوند آن‌ها و شما را روزی می‌دهد.» این آیه، حکمت الهی در تعادل طبیعی را نشان می‌دهد.

اما پایداری خلقت، در برابر ناپایداری‌های انسانی قرار دارد. قرآن کریم هشدار می‌دهد: إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ * إِذَا النُّجُومُ انْكَدَرَتْ (تکویر: 1-2)؛ «آنگاه که خورشید درهم پیچیده شود و ستارگان فرو ریزند.» این آیات، به ما یادآوری می‌کنند که هرگونه اختلال در نظام خلقت، به نابودی منجر می‌شود. باید به قوانین طبیعت احترام بگذاریم و از دخالت‌های غیرعلمی بپرهیزیم.

درنگ: نظام خلقت، الگویی از حکمت الهی است که پایداری آن، درس‌آموز بشر برای ایجاد حیات متعادل است.

بخش دوم: نقد باورها و جستجوی علم زندگی

چهل سال پیش، در گفت‌وگویی با گروهی از روان‌شناسان که گرایش‌های کمونیستی داشتند، بحثی درباره قیامت پیش آمد. آن‌ها قیامت را مترسکی می‌دانستند که برای تربیت اخلاقی ساخته شده است. من اما معتقد بودم این دیدگاه، زندگی را به مرگ تبدیل می‌کند. قیامت، نه ابزاری برای ترساندن، بلکه انگیزه‌ای برای رشد معنوی است. قرآن کریم می‌فرماید: كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ (آل‌عمران: 185)؛ «هر نفسی مرگ را می‌چشد و پاداش شما در روز قیامت به تمامی داده می‌شود.» این آیه، قیامت را نه ترس، بلکه هدف زندگی معنوی نشان می‌دهد.

درنگ: قیامت در اسلام، انگیزه‌ای برای رشد معنوی و اخلاقی است، نه ابزاری برای ایجاد ترس.

از طلاب خواستم که به تحقیق در «علم زندگی» بپردازند؛ علمی که حیات سالم فردی و اجتماعی را در بر می‌گیرد. باید گروه‌های پژوهشی تشکیل شود تا این علم را تدوین کنیم. مطالعه صرف، بدون خلاقیت، به خرفتی می‌انجامد. باید دانشی اصیل و کاربردی تولید کنیم که پاسخگوی نیازهای امروز باشد.

درنگ: تحقیق در علم زندگی و تولید دانش اصیل، ضرورتی برای پاسخگویی به نیازهای معاصر است.

بخش سوم: اصالت در خلق دانش

روزی که کتاب «زبان بدن» را نوشتم، نمی‌دانستم کتابی با همین نام در جهان وجود دارد. وقتی بررسی کردم، دیدم محتوای آن‌ها با آنچه من نوشته‌ام، متفاوت است. این اصالت، به من اطمینان داد که اثرم از خودم سرچشمه گرفته است. این تجربه، مرا به اهمیت نوآوری در تولید دانش رساند.

درنگ: اصالت در تولید دانش، به تقویت اعتبار علمی و پاسخگویی به نیازهای جامعه کمک می‌کند.

بخش چهارم: خلقت و عشق الهی

همیشه باور داشتم که خلقت، نتیجه عشق کامل الهی است. خداوند، عاشق خودش است؛ نه به معنای فقدان، بلکه به معنای اظهار وجود. این عشق، خودجوش و بی‌نقص است. قرآن کریم می‌فرماید: وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ (حجر: 85)؛ «آسمان‌ها و زمین و آنچه میان آن‌هاست را جز به حق نیافریدیم.» خلقت، ظهور این عشق است که بی‌نیاز از غیر، مدام جریان دارد.

تفاوت انسان و خداوند در این است که خداوند تنها عشق دارد، اما ما هم عشق داریم و هم شوق. شوق، میل به کسب چیزی است که نداریم، اما عشق، حفظ آنچه داریم. ربوبیت الهی، مبتنی بر این عشق است که به خلقت مداوم منجر می‌شود.

درنگ: خلقت، نتیجه عشق کامل الهی است که به صورت خودجوش و بی‌نقص ظهور می‌یابد.

بخش پنجم: آزادی و زندگی سالم

آزادی، اصل زندگی سالم است. در کشورهای پیشرفته، آزادی مسئولانه به رشد اجتماعی منجر شده، اما ما هنوز درگیر محدودیت‌هایی هستیم که به استبداد می‌انجامد. قرآن کریم می‌فرماید: لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ (بقره: 256)؛ «در دین هیچ اجباری نیست.» آزادی واقعی، با رهاشدگی فرق دارد. آزادی، حریتی مسئولانه است که با اخلاق و عقل هدایت می‌شود.

درنگ: آزادی مسئولانه، رکن زندگی سالم است و با رهاشدگی تفاوت دارد.

دستیابی به این آزادی، هزینه‌های تاریخی دارد. ممکن است نسل‌ها قربانی شوند، اما این فرایند، بخشی از سیر طبیعی تحول است. من در زندان، پیش از انقلاب، این را حس کردم. با وجود سختی‌ها، راضی‌ام که در این مسیر بودم، چرا که تحول، تدریجی است و جامعه باید خود راهش را پیدا کند.

درنگ: تحول اجتماعی و دستیابی به آزادی، نیازمند صبر و تحمل هزینه‌های تاریخی است.

بخش ششم: نقد تمدن‌سازی و نقش عالمان

تمدن‌سازی، کپسولی نیست که به زور در حلقوم ملت فرو کنیم. تمدن، باید توسط مردم و به‌تدریج ساخته شود. عالمان دینی، با مبارزه با استبداد، می‌توانند این مسیر را هموار کنند. قرآن کریم می‌فرماید: وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا (هود: 113)؛ «به سوی ستمگران متمایل نشوید.» این مسئولیت عالمان است که با ظلم مبارزه کنند.

اما دموکراسی بدون فرهنگ معنوی، به جنگ و خشونت منجر می‌شود. کشورهای پیشرفته، با وجود پیشرفت، به دلیل فقدان معنویت، تسلیحات تولید می‌کنند و جنگ به راه می‌اندازند.

درنگ: تمدن‌سازی باید تدریجی و مردمی باشد و عالمان دینی در مبارزه با استبداد نقش کلیدی دارند.

بخش هفتم: یسر در زندگی اسلامی

جامعه اسلامی باید بر پایه یسر باشد، نه عسر. یسر، به معنای آسانی و استفاده بهینه از منابع طبیعی است. قرآن کریم می‌فرماید: يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلَا يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ (بقره: 185)؛ «خداوند برای شما آسانی می‌خواهد، نه سختی.» باید از دریاها، گیاهان و حیوانات برای رفاه مردم استفاده کنیم.

درنگ: زندگی اسلامی باید بر پایه یسر و استفاده بهینه از منابع طبیعی بنا شود.

بخش هشتم: خدمت به بشریت و موانع

همیشه آرزو داشتم که با ایجاد بیمارستان‌های پیشرفته و تبیین علوم مختلف، به بشریت خدمت کنم. حاضرم هزار شهر قرآنی بسازم و دانش را گسترش دهم، اما فضای ترس و محدودیت، مانع است. این فضا، نوآوری را سرکوب می‌کند.

درنگ: خدمت به بشریت نیازمند آزادی عمل و رفع موانع ترس در جامعه است.

بخش نهم: دانش لدنی و آینده‌نگری

گاه به آینده فکر می‌کنم؛ به ده هزار سال بعد. چیزهایی می‌بینم که نمی‌توانم بیان کنم، نه از ترس، بلکه از ناتوانی در تبیین. دانش لدنی در وجود برخی از ماست، اما نیاز به ابزاری برای استخراج دارد. علوم دینی نباید صرفاً نظری بمانند؛ باید به مصادیق عملی تبدیل شوند.

درنگ: دانش لدنی نیازمند بستری برای استخراج و تبدیل به مصادیق عملی است.

جمع‌بندی

این گفتگوها، دعوتی است به تأمل در علم، معنویت و زندگی. از مهندسی علمی تا حیات سالم، از آزادی مسئولانه تا مبارزه با استبداد، همه در پی یک هدف‌اند: ساختن جهانی بهتر. امیدوارم این خاطرات، طلاب و پژوهشگران را به سوی طلبگی پویا و خدمت به بشریت هدایت کند.

با نظارت صادق خادمی