متن درس
گفتگوهای صمیمی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدس سره، جلسه 556
مقدمه
این خاطرات، روایتهایی صمیمی از تأملات و تجربیات من در مسیر معرفت و معنویت است که گاه در درسگفتارهایم بهصورت گذرا بیان شدهاند. اکنون، با نگاهی عمیقتر، این لحظات را بازگو میکنم تا شاید نوری بر مسیر جویندگان حقیقت بتابانم. در این گفتگوها، از مسائل دینی و فقهی گرفته تا دغدغههای فرهنگی و اجتماعی، با صداقت و صراحت سخن گفتهام، گویی با دوستانی صمیمی در حال گفتوگو هستم. آنچه پیشرو دارید، تلاشی است برای پیوند زدن حکمت دینی با نیازهای روزگار ما، با زبانی که هم دل را به خود میخواند و هم اندیشه را به چالش میکشد.
بخش اول: تأملات در موسیقی و طبیعت
جلسه 66: آوای قناری و حکمت دینی
یادم میآید روزی از رادیویی سخن گفتم که برای قناریهایم داشتم. این رادیو، که به شوخی آن را «رادیوی قناری» مینامیدم، وسیلهای بود برای ترغیب قناریها به آوازخوانی. وقتی روشن میشد، پرندگان کوچکم با شوق نغمهسرایی میکردند، و وقتی خاموش بود، سکوتی دلانگیز فضا را پر میکرد. این تمثیل ساده، برایم راهی بود تا به یکی از مسائل پیچیده دینی بپردازم: نگاه به موسیقی و آواز. برخی از عالمان، موسیقی را به دلیل پیوندش با لهو و لعب حرام میدانند، اما من میگویم آوای قناریها، که بخشی از طبیعت الهی است، چگونه میتواند ناپاک باشد؟ این تفاوت ظریف میان خلقت طبیعی و رفتار انسانی، مرا به تأمل وامیدارد. قناریها بیهیچ نیت گناهآلودی میخوانند، و این آواز، جلوهای از زیبایی آفرینش است.
این قناریها، که با صدای رادیو تربیت شده بودند، مرا به فکر فرو بردند که محیط چگونه رفتار موجودات را شکل میدهد. همانگونه که رادیو قناریهایم را به نغمهسرایی وا میداشت، ابزارهای فرهنگی و اجتماعی نیز رفتار ما انسانها را تحت تأثیر قرار میدهند. این نکته، مرا به یاد اهمیت تربیت و تأثیر محیط بر انسان میاندازد. اگر محیطی سرشار از معنویت و حکمت فراهم کنیم، آیا رفتارهای ما نیز مانند آوای قناریها، به سوی زیبایی و خیر سوق نمییابد؟
مخفیکاری در تحولات اجتماعی
در روزهای ابتدایی انقلاب، خاطراتی از پنهانکاری برخی افراد در ذهنم نقش بسته است. مطربان و نوازندگانی بودند که از ترس فضای انقلابی، مهارتهایشان را پنهان میکردند. میگفتند: «ما آکاردئون بلد نیستیم، نی نزدهایم!» اما بهتدریج، با تغییر فضا، این مهارتها آشکار شد. این پنهانکاری، برایم نشانهای از پویاییهای اجتماعی است. در زمان تحولات بزرگ، برخی فعالیتها به دلیل فشارهای فرهنگی مخفی میمانند، اما حقیقت همیشه راه خود را پیدا میکند. این تجربه، مرا به تأمل در ضرورت انعطاف در احکام دینی و توجه به شرایط اجتماعی واداشت.
موکلها و نیروهای غیرمادی
در درسگفتارهایم، گاه از موجودات غیرمادی سخن گفتهام. باور دارم که جنیان، این موجودات نادیدنی، گاه به انسانهای مقتدر نزدیک میشوند. اگر انسانی با ارادهای قوی آنها را مغلوب کند، ممکن است به خدمت او درآیند و «موکل» او شوند. این باور، ریشه در سنت عرفانی اسلام دارد و مرا به فکر فرو میبرد که قدرت معنوی انسان تا چه حد میتواند بر نیروهای نادیدنی اثر بگذارد. این بحث، نهتنها عرفانی، بلکه دعوتی است به تقویت اراده و ایمان برای مواجهه با چالشهای زندگی.
سنلقی و القائات شیطانی
در قرآن کریم، واژه «سنلقی» را میبینیم که به معنای افکندن حسابشده و هدفمند است. ﴿لَنُلْقِيَنَّ فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ﴾ (قرآن کریم، سوره ق، آیه 16: «ما در دلهای کافران ترس و وحشت افکندیم»). این واژه، برایم نشانهای از برنامهریزی شیطان در القاء وسوسهها به سوی انسانهای سست است. شیطان، با محاسبه و دقت، توهمات و وسوسهها را به سوی کسانی میفرستد که ایمانشان لرزان است. این تأمل، مرا به این فکر میاندازد که چگونه باید خود را در برابر این القائات تقویت کنیم.
تقویت روحی در برابر وسوسهها
برای مقابله با این وسوسهها، همیشه به شاگردانم توصیه کردهام که روح خود را تقویت کنند. همانگونه که ورزشکار با تمرین مداوم برای مسابقه آماده میشود، انسان نیز باید با قرائت ادعیهای مانند چهار قل و آیهالکرسی، خود را برای رویارویی با وسوسهها آماده کند. این تمرینات معنوی، مانند ورزش برای جسم، روح را قوی میسازند و ما را در برابر القائات شیطانی مقاوم میکنند.
علم دینی و نیاز به آزمایشگاههای قرآنی
یکی از دغدغههای همیشگیام، ضرورت پیوند علم و دین بوده است. باور دارم که حوزههای علمیه باید آزمایشگاههایی برای بررسی علمی مفاهیم قرآنی مانند موکلها و القائات شیطانی برپا کنند. این مفاهیم، صرفاً تفسیر نیستند، بلکه استنتاجات الهیاند که نیاز به پژوهش دقیق دارند. قدرت قرآن در این است که میتواند پاسخگوی نیازهای روزگار ما باشد، اما این امر نیازمند رویکردی علمی و نوین در علم دینی است.
حرزهای اصیل و نقد سوءاستفادهها
بارها از حرزهای تقلبی انتقاد کردهام، کاغذهایی بیمحتوا که به نام حرز فروخته میشوند. حرزهای اصیل، که از ائمه معصومین (ع) به ما رسیدهاند، ارزشی والا دارند. این حرزها، گاه در قالب زینتهایی مانند انگشترهای عقیق، یاقوت و زبرجد ارائه شدهاند که هم زیبا هستند و هم نقش حفاظتی دارند. اما هشدار دادهام که استفاده نادرست از چندین انگشتر ممکن است اثرات آنها را خنثی کند. این تعادل میان زیبایی و معنویت، درس بزرگی از سنت دینی ماست.
بخش دوم: پیشرفت و عدالت اجتماعی
جلسه 68: آب شیرینکنها و نابرابری
خاطرهای از جزیره کیش در ذهنم مانده است، جایی که آب شیرینکنهای عظیم، مانند نهنگهایی که آب دریا را به عسل گوارا تبدیل میکردند، مرا به شگفتی واداشتند. این دستگاهها، آب را نهتنها برای انسانها، بلکه برای گیاهان و حیوانات نیز فراهم میکردند. این تصویر، برایم نمادی از پیشرفت علمی و فناوری در خدمت زندگی بود. اما در کنار این پیشرفت، دغدغهای دیگر در دلم زنده شد: نابرابری در توزیع منابع.
پس از انقلاب، در تهران استخرهایی با سنگ مرمر و بلور ساخته شد که آب زلال و شفافشان چشم را خیره میکرد. اما وقتی به این شکوه نگاه میکردم، قلبی سنگین از اندوه داشتم. این امکانات، در حالی ساخته شده بودند که بسیاری از مردم، بهویژه محرومان، از برکات انقلاب بیبهره مانده بودند. این نابرابری، مرا به تأمل در عدالت اجتماعی واداشت. آیا این ثروت و شکوه، حق کسانی نیست که برای انقلاب خون دادهاند؟
بخش سوم: نظامهای فکری و گشایش در احکام
جلسه 71: تقسیمبندی نظامهای فکری
در درسگفتارهایم، از سه نظام فکری سخن گفتهام: نظام الهی، نبوی، عرفانی، و یک دسته چهارم که مردم عادیاند. این نظامها نباید با یکدیگر مخلوط شوند. مردم عادی، که در مدار زندگی روزمرهاند، نباید در تنگنای احکام سختگیرانه قرار گیرند. باور دارم که باید به آنها آزادی عمل داد تا زندگی کنند، مگر در مواردی که محرمات مشخص دینی وجود داشته باشد. این تقسیمبندی، برایم چارچوبی است برای درک جایگاه هر فرد در جامعه و احترام به تفاوتهایشان.
نقد سختگیریهای بیدلیل
بارها از سختگیریهای بیدلیل در احکام دینی انتقاد کردهام. برخی میگویند بشکن زدن، رقص یا آواز حرام است، اما من میپرسم: چرا؟ این محدودیتها، به جای جلوگیری از فساد، ممکن است خود به فساد منجر شوند. باور دارم که فساد و فحشا مشکل است، نه شادی و آواز. این سختگیریها، گاه جوانان را از دین دور میکند و این دغدغهای است که قلبم را به درد میآورد.
نماز و ترتیل
همیشه بر اهمیت ترتیل در نماز تأکید کردهام. عربها نماز را با تجوید و زیبایی میخوانند، اما گاه در میان ما، قرائت نادرست نماز دیده میشود. این موضوع، مرا به فکر آموزش صحیح احfranchisee.fr/تجوید”>تجوید و احکام دینی واداشت. باید به جوانانمان بیاموزیم که چگونه نماز را با ترتیل بخوانند، نه با عجله و بیدقت.
نقد نجسانگاری و اصل اباحه
یکی از دغدغههایم، نقد نگاههای نجسانگارانه در علم دینی است. برخی عرق جنب یا مرده مؤمن را نجس میدانند، اما من با استناد به قرآن کریم میگویم: ﴿كُلُّ شَيْءٍ لَكُمْ طَاهِرٌ﴾ (قرآن کریم: «همهچیز برای شما پاک است»). مؤمن، چه زنده و چه مرده، پاک است. این نگاه، ریشه در اصل اباحه دارد که بر گشایش و آزادی در احکام تأکید میکند.
در آیهای دیگر میخوانیم: ﴿سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ﴾ (قرآن کریم، سوره جاثیه، آیه 13: «آنچه در آسمانها و زمین است را برای شما رام کرد»). این آیه، مرا به اصل اباحه رهنمون میسازد: همهچیز برای انسان حلال است، مگر آنکه دلیل روشنی بر حرمتش باشد. این اصل، در برابر احتیاطهای افراطی قرار میگیرد که گاه زندگی را بر مردم سخت میکند.
آزادی عمل برای مردم عادی
همیشه باور داشتهام که مردم عادی نباید در بند سختگیریهای بیدلیل باشند. آنها باید آزاد باشند تا زندگی کنند، بخندند و شادی کنند، مگر در مواردی که محرمات مشخص دینی وجود دارد. این آزادی، روح دین است که به انسانها اجازه میدهد در مسیر خیر و زیبایی گام بردارند.
جمعبندی
این گفتگوهای صمیمی، بخشی از تأملات من در مسیر معرفت و معنویت است. از موسیقی قناریها تا عدالت اجتماعی، از موکلها تا اصل اباحه، هر خاطره تلاشی بوده برای پیوند دادن حکمت دینی با نیازهای روزگار ما. امیدوارم این روایتها، خوانندگان را به تأمل در زندگی و جایگاه دین در دنیای معاصر وادارد. این خاطرات، دعوتی است به بازنگری در علم دینی، تقویت روح معنوی و توجه به عدالت و زیبایی در زندگی.