در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 575

متن درس





گفتگوهای صمیمی

گفتگوهای صمیمی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه 575

مقدمه

من، محمدرضا نکونام، در این مجموعه از گفتگوهای صمیمی، لحظه‌هایی از تأملات و تجربیات خود را که در درس‌گفتارهایم به‌صورت گذرا بیان شده‌اند، به‌گونه‌ای بازگو می‌کنم که گویی بار دیگر در برابر شما نشسته‌ام و با قلبی سرشار از دغدغه‌های معنوی و علمی سخن می‌گویم. این خاطرات، شرحی است از آنچه در عمق جان و ذهنم گذشته است؛ تأملاتی که از سال‌ها مطالعه، تدریس و تعمق در مسائل دینی و انسانی برآمده‌اند. در این بخش، که از جلسه 575 درس‌گفتارهایم برگرفته شده، به نقد و بررسی مسائل علم دینی و حوزه‌های علمی پرداخته‌ام. آنچه در ادامه می‌آید، نه‌تنها بازتاب دغدغه‌هایم برای اصلاح نظام آموزشی حوزه‌هاست، بلکه تلاشی است برای ترسیم مسیری نوین که علم دینی را به جایگاه واقعی‌اش در جهان معاصر برساند. با من همراه شوید تا در این سفر معرفتی، لایه‌های عمیق‌تری از حقیقت را کاوش کنیم.

بخش اول: نقد و اصلاح نظام آموزشی حوزه‌های علمی

پذیرش هدفمند و نظام‌مندی آموزش

سال‌ها پیش، هنگامی که در جمع طلاب سخن می‌گفتم، از پذیرش بی‌برنامه و بی‌ضابطه در حوزه‌های علمی گلایه کردم. به یاد دارم که با حرارتی برخاسته از دغدغه، گفتم: «نمی‌شود که هر کس را بدون گزینش به حوزه بیاوریم و استعدادهایش را هدر دهیم. این‌گونه، نه‌تنها عالمی برجسته تربیت نمی‌شود، بلکه حتی استعدادهای معمولی نیز به دلیل نبود نظام آموزشی منظم، به نتیجه نمی‌رسند.» این سخن از تجربه‌ای برمی‌آمد که بارها در حوزه‌ها دیده بودم: جوانانی با شور و شوق وارد می‌شدند، اما به دلیل فقدان برنامه‌ای مدون، یا سرخورده می‌شدند یا عمرشان در مسیری بی‌ثمر سپری می‌شد. باور دارم که حوزه باید مانند باغبانی دقیق عمل کند؛ همان‌گونه که باغبان، نهال‌های مناسب را با دقت انتخاب می‌کند و پرورش می‌دهد، حوزه نیز باید با گزینش هدفمند، استعدادها را به سوی کمال هدایت کند.

درنگ: پذیرش بی‌ضابطه طلاب، استعدادها را هدر می‌دهد و نظام آموزشی منظم، پیش‌نیاز پرورش عالمان برجسته است.

قرآن کریم: وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِيَامًا
و اموالتان را که خدا برای شما مایه قوام قرار داده، به سفیهان ندهید.

این آیه به من آموخت که منابع ارزشمند، چه مالی و چه انسانی، باید با دقت و حکمت مدیریت شوند. پذیرش هدفمند، همان قوامی است که حوزه‌ها را به سوی تعالی هدایت می‌کند.

در ادامه، تأکید کردم که حتی استعدادهای برجسته بدون نظام آموزشی منظم به نتیجه نمی‌رسند. به طلاب می‌گفتم: «اگر سیستمی نباشد، استعداد هم نفله می‌شود.» این سخن از مشاهده‌ای عمیق برمی‌آمد: بارها دیده بودم که جوانانی با ذهن‌های درخشان، به دلیل نبود ساختار آموزشی، در پیچ‌وخم‌های بی‌حاصل گرفتار شده‌اند. نظام‌مندی، مانند ریل‌هایی است که قطار استعداد را به مقصد می‌رساند.

قرآن کریم: وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ
و هرچه در توان دارید از نیرو برای آنها آماده کنید.

این آیه مرا به این باور رساند که آمادگی و نظام‌مندی، کلید موفقیت در هر میدان است، به‌ویژه در تربیت عالمان دینی که باید نیرویی معنوی و علمی برای هدایت جامعه باشند.

هدف والای علم دینی

همیشه به شاگردانم می‌گفتم که علم دینی، نه برای کسب مقامات صوری، بلکه برای تربیت عالمانی است که آماده فداکاری و ایثار در راه خدا باشند. به یاد دارم که در یکی از درس‌گفتارها، با لحنی پرشور گفتم: «ما نمی‌خواهیم حلوا خیر کنیم! حوزه باید عالمانی تربیت کند که آماده باشند خونشان را در راه خدا بریزند، نه اینکه به دنبال مقامات صوری باشند.» این سخن از ایمانی عمیق برمی‌آمد که علم دینی را مسیری برای قرب الهی می‌دیدم، نه وسیله‌ای برای شهرت یا منزلت ظاهری.

درنگ: علم دینی باید عالمانی با روحیه ایثار و فداکاری تربیت کند، نه کسانی که به مقامات صوری اکتفا می‌کنند.

قرآن کریم: وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَقَدْ فَازَ فَوْزًا عَظِيمًا
و هر کس از خدا و رسولش اطاعت کند، به رستگاری بزرگی دست یافته است.

این آیه، چراغ راهم بود در تأکید بر اینکه هدف علم دینی، رستگاری حقیقی است، رستگاری‌ای که در ایثار و فداکاری متجلی می‌شود.

بخش دوم: ضرورت تحول علمی در علم دینی

نقد ایستایی علم دینی

یکی از دغدغه‌های همیشگی‌ام، ایستایی علم دینی در طول سده‌ها بود. در درس‌گفتارهایم، با حسرتی عمیق می‌گفتم: «ما در این هزار سال، علم دینی را در بقچه پیچیده‌ایم و از دزد پنهان کرده‌ایم، اما خودمان هم از آن بهره نبرده‌ایم.» این سخن، بازتاب تأسفم از این بود که علم دینی، به‌جای توسعه و پیشرفت، در قالب الفاظ محفوظ مانده و از پویایی بازمانده است. باور داشتم که علم دینی باید مانند رودی جاری باشد، نه برکه‌ای ساکن.

درنگ: علم دینی به دلیل فقدان رویکرد علمی و عملی، در قالب الفاظ محفوظ مانده و نیازمند بازنگری و توسعه است.

قرآن کریم: وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا
و جز اندکی از دانش به شما داده نشده است.

این آیه، هشداری بود برایم که علم دینی باید فراتر از الفاظ، به سوی شناخت عمیق و علمی هدایت شود.

ابزارسازی علمی برای علم دینی

در یکی از جلسات، با شور و هیجان به شاگردانم گفتم: «ما باید برای علم دینی ابزار بسازیم، مانند پزشکی که با دستگاه‌های دقیق، چربی و قند خون را می‌سنجد. چرا نتوانیم دستگاهی بسازیم که ملکوت و تسبیح اشیا را اندازه‌گیری کند؟» این ایده از مقایسه علم دینی با پزشکی برآمد. همان‌گونه که پزشکی با ابزارهای دقیق پیشرفت کرده، علم دینی نیز نیازمند ابزارهایی است که مفاهیم معنوی را عینی و قابل سنجش کند.

درنگ: علم دینی نیازمند ابزارهای علمی برای سنجش مفاهیم معنوی مانند ملکوت و تسبیح است، مشابه ابزارهای پزشکی.

قرآن کریم: سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ
به‌زودی آیات خود را در آفاق و در نفوسشان به آنها نشان خواهیم داد.

این آیه، الهام‌بخش من بود برای تأکید بر اینکه علم دینی باید آیات الهی را در جهان و انسان‌ها عینی کند.

در ادامه، با اشاره به پزشکی، می‌گفتم: «اگر پزشکی می‌تواند با ابزارهای دقیق، بیماری را تشخیص دهد، چرا ما نتوانیم ارزش اعمال دینی مانند نماز را بسنجیم؟» این سؤالم از این باور برمی‌آمد که بدون سنجش دقیق، ارزش‌گذاری اعمال دینی بی‌معنا می‌شود. به شاگردانم می‌گفتم: «ارزش هر چیز به سنجش آن است. اگر نتوانیم چیزی را بسنجیم، چگونه ارزشش را بدانیم؟»

قرآن کریم: قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ
بگو دلیل خود را بیاورید اگر راست می‌گویید.

قرآن کریم: وَزِنُوا بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ
و با ترازوی راستین وزن کنید.

این آیات، مرا به این نتیجه رساندند که سنجش دقیق، پایه هر ارزش‌گذاری در علم دینی است.

نقد الفاظ مهمل و ضرورت صنعت

یکی از انتقادات صریحم، استفاده از الفاظی مانند «ملکوت» و «نطق» بدون تعریف و سنجش دقیق بود. در یکی از جلسات، با لحنی صمیمی اما محترمانه به طلاب گفتم: «این الفاظ مهمل، عمر شما را تلف می‌کند. چرا باید با واژه‌هایی زندگی کنیم که معنای عینی و علمی ندارند؟» این سخن از دغدغه‌ام برای تبدیل علم دینی به دانشی عینی و کاربردی برمی‌آمد. باور داشتم که حوزه‌ها باید واحدهای صنعتی برای تولید ابزارهای سنجش مفاهیم دینی ایجاد کنند.

درنگ: الفاظ بدون تعریف و سنجش، به اتلاف عمر طلاب منجر می‌شود؛ علم دینی نیازمند واحدهای صنعتی برای ابزارسازی است.

قرآن کریم: وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ
و چیزی را که به آن علم نداری دنبال نکن.

قرآن کریم: وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ
و آهن را نازل کردیم که در آن نیروی شدید و منافعی برای مردم است.

این آیات، مرا به این باور رساندند که علم دینی باید با ابزارسازی، مفاهیم را از حالت انتزاعی به واقعیتی ملموس تبدیل کند.

نقد فعالیت‌های صوری و پیشنهاد ابزارهای خانگی

همیشه از تبدیل شدن فعالیت‌های دینی مانند روضه‌خوانی یا امامت جماعت به شغل‌های صوری انتقاد می‌کردم. در یکی از درس‌گفتارها گفتم: «این‌ها شأن علم دینی نیست. ما باید ابزارهایی بسازیم که هدایت دینی را به خانه‌های مردم ببرد، مانند دستگاه‌های پزشکی خانگی.» این ایده از آرزویم برای عینی کردن علم دینی و گسترش آن در میان مردم برمی‌آمد. تصور می‌کردم روزی دستگاه‌هایی ساده برای سنجش مفاهیم معنوی در دسترس همگان باشد، همان‌گونه که امروز دستگاه فشارخون در خانه‌ها یافت می‌شود.

درنگ: فعالیت‌های صوری، شأن علم دینی را پایین می‌آورند؛ ابزارهای خانگی می‌توانند هدایت دینی را به عموم مردم گسترش دهند.

قرآن کریم: وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا
و آیات مرا به بهای اندک نفروشید.

قرآن کریم: ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ
به راه پروردگارت با حکمت و موعظه نیکو دعوت کن.

مقاومت در برابر نوآوری و همکاری جهانی

یکی از دردهایم، مقاومت حوزه‌ها در برابر نوآوری بود. به شاگردانم می‌گفتم: «چرا همیشه چند قدم عقب هستیم؟ چرا در برابر ابزارسازی برای دین مقاومت می‌کنیم؟» این سخن از باورم به ضرورت تحول علمی در حوزه‌ها برمی‌آمد. همچنین، تأکید داشتم که باید با دانشمندان جهانی همکاری کنیم تا علم دینی را به سطحی جهانی برسانیم. می‌گفتم: «برویم با دانشمندان دنیا تعاون کنیم، از آن‌ها بیاموزیم و ابزارهایمان را بسازیم.»

درنگ: مقاومت در برابر نوآوری، حوزه‌ها را عقب نگه می‌دارد؛ همکاری با دانشمندان جهانی، علم دینی را ارتقا می‌دهد.

قرآن کریم: وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا
و به سوی کسانی که ستم کردند متمایل نشوید.

قرآن کریم: تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَىٰ
و در نیکوکاری و تقوا با یکدیگر همکاری کنید.

نقد خودتحقیری و الهام از فلسفه طب

یکی از نکات دردناک برایم، خودتحقیری در حوزه‌ها بود. با لحنی پرشور می‌گفتم: «این ذهنیت که ما نمی‌فهمیم، از استعمار آمده است. باید باور کنیم که می‌فهمیم و می‌توانیم.» این باور از ایمانم به توانایی‌های حوزه‌ها و نیاز به تغییر نگرش برمی‌آمد. همچنین، با اشاره به فلسفه طب، تأکید می‌کردم که علم دینی باید مانند پزشکی، به شناخت عمیق و علمی از پدیده‌ها بپردازد.

درنگ: خودتحقیری، مانع رشد حوزه‌هاست؛ علم دینی باید مانند فلسفه طب، به شناخت علمی پدیده‌ها بپردازد.

قرآن کریم: فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ
پس قومش را سبک شمرد و آنها از او اطاعت کردند.

قرآن کریم: وَفِي أَنْفُسِكُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ
و در وجود خودتان آیا نمی‌بینید؟

تحول علمی و نقش جوانان

همیشه به جوانان تحصیل‌کرده امید داشتم. در درس‌گفتارها می‌گفتم: «جوانان با بنای علمی قوی، باید حوزه‌ها را متحول کنند. از صرف و نحو شروع نکنید، به سوی علم و صنعت بروید.» این سخن از آرزویم برای تحول علمی در حوزه‌ها برمی‌آمد، تحولی که با دانش و کوشش جوانان ممکن می‌شود.

درنگ: جوانان تحصیل‌کرده باید با بنای علمی قوی، حوزه‌ها را متحول کنند.

قرآن کریم: يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ
خدا کسانی را که ایمان آورده‌اند و کسانی را که علم یافته‌اند درجات بلند می‌بخشد.

آرمان نهایی: روشنگری با ظهور امام زمان

در پایان درس‌گفتارها، با امیدی عمیق به ظهور امام زمان (عج) اشاره می‌کردم و می‌گفتم: «وقتی ایشان بیاید، ذهن‌ها و دل‌ها روشن می‌شود و علم دینی به اوج خود می‌رسد.» این باور، آرمان نهایی‌ام بود که علم دینی با روشنگری امام زمان، به قله‌های معرفت می‌رسد.

درنگ: ظهور امام زمان (عج) با روشنگری ذهن‌ها، علم دینی را به اوج می‌رساند.

قرآن کریم: وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ
و ما می‌خواهیم بر کسانی که در زمین ناتوان شده‌اند منّت نهیم.

در روایات آمده است: «جمع الله عقول العباد»؛ هنگامی که ابرها کنار روند، خورشید معرفت همه جا را روشن خواهد کرد.

جمع‌بندی

این گفتگوهای صمیمی، بازتابی است از دغدغه‌هایم برای تحول علم دینی و ارتقای جایگاه حوزه‌های علمی. از نقد پذیرش بی‌برنامه طلاب تا تأکید بر ابزارسازی علمی و همکاری با دانشمندان جهانی، همه و همه از ایمانی عمیق به ظرفیت‌های دین برمی‌آمد. باور داشتم که علم دینی باید از الفاظ مهمل فراتر رود و با ابزارهای عینی، هدایت را به خانه‌های مردم ببرد. این خاطرات، دعوتی است به شما، خواننده گرامی، تا در این مسیر همراه من باشید و با تأمل در این ایده‌ها، به سوی آینده‌ای روشن برای علم دینی گام برداریم. باشد که با عنایت الهی و ظهور امام زمان (عج)، این آرمان به حقیقت بپیوندد.

با نظارت صادق خادمی