متن درس
گفتگوهای صمیمی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، جلسه ۶۲۰
مقدمه
سالها پیش، در محافل درس و بحث، سخن از مسائل عمیق جامعهشناسی و روانشناسی قرآنی میگفتم و این موضوعات را از منظر قرآن و سنت معصومین علیهمالسلام بررسی میکردم. این گفتگوها، که گاه بهصورت گذرا در درسگفتارهایم مطرح میشد، ریشه در تأملاتم درباره انسان، جامعه و راههای رهایی از آفات اجتماعی داشت. در این بخش، که بازتاب یکی از جلسات درسگفتارم (جلسه ۶۲۰) است، میکوشم با همان صمیمیت و عمق، شما را به دنیای این تأملات ببرم. آنچه در پی میآید، نهتنها بازخوانی آن درسگفتارها، بلکه تلاشی است برای زنده کردن لحظههایی که در آنها از قرآن، سنت و تجربههای زیستهام سخن گفتم تا شاید نوری بر مسیر حقیقتجویان بتابانم.
بخش اول: جامعهشناسی و روانشناسی قرآنی
همواره تأکید داشتم علوم انسانی، بهویژه جامعهشناسی و روانشناسی، باید از چشمه زلال قرآن و سنت معصومین علیهمالسلام سیراب شود. مکاتب غربی یا شرقی، هرچند گاه نکات ارزشمندی دارند، نمیتوانند پاسخگوی نیازهای عمیق روحی و اجتماعی امت اسلامی باشند. قرآن کریم، این کتاب جاودانه، و سنت معصومین علیهمالسلام، راهنمایی کامل برای فهم انسان و جامعهاند. بهعنوان مثال، در أَقْرَرْتُمْ وَأَنْتُمْ تَشْهَدُونَ (قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۸۴: «آیا اقرار کردید و خود گواهی دادید؟») میبینیم که خداوند با واژه «أنتم» تفاوت میان اقرار نفسی و شهادت غیری را نشان میدهد. این تمایز، نهتنها نکتهای لغوی، بلکه دریچهای است به روانشناسی قرآنی که ما را به تأمل در عمق رفتارهای انسانی دعوت میکند.
درنگ: جامعهشناسی و روانشناسی باید از قرآن و سنت استخراج شود تا پاسخگوی نیازهای معنوی و اجتماعی امت اسلامی باشد.
بخش دوم: تحولات اجتماعی و ساختار قدرت
روزگاری را که در روستاها، قدرت یک خانواده به تعداد پسرانش سنجیده میشد. خانوادهای که پسران بیشتری داشت، گویی سلطانی بود که میتوانست دیگران را به فرمان خود درآورد. این ساختار، هرچند ریشه در فرهنگ سنتی داشت، گاه به سلطه و زورگویی منجر میشد. اما امروز، با تحولات اجتماعی، ارزش پسر و دختر برابر شده است. قرآن کریم میفرماید: لِلذَّكَرِ مِثْلُ حَظِّ الْأُنْثَيَيْنِ (سوره نساء، آیه ۱۱: «برای مرد مانند بهره دو زن است»)، اما در جوامع امروزی، این تفاوتهای سنتی رنگ باخته و نظامهای زورگویانه گذشته منسوخ شدهاند. این تحول، نشاندهنده ضرورت بازنگری در تفاسیر اجتماعی آیات قرآنی است تا با نیازهای زمانه همخوانی داشته باشد.
درنگ: تحولات اجتماعی، ارزش برابر پسر و دختر را در جوامع معاصر نشان میدهد و بازنگری در تفاسیر قرآنی را ضروری میسازد.
بخش سوم: تکریم عالمان و احیای علوم ادبی
با حسرتی عمیق از عالمان بزرگی میگفتم که در فقر و گمنامی از دنیا رفتند. این بزرگان، که گاه از ارسطو و سقراط هم برتر بودند، گاه حتی کفنی برای دفن نداشتند. این بیتوجهی، نهتنها به تحقیر جامعه اسلامی در جهان منجر شده، بلکه نشاندهنده خلأیی عمیق در نظامهای حمایتی ماست. همچنین، کنار گذاشتن علوم ادبی مانند کتاب «مطول» در حوزههای علمیه، فهم قرآن را دشوار کرده است. علوم ادبی، کلید فهم عمیق متون دینیاند و احیای آنها ضرورتی انکارناپذیر است.
درنگ: تکریم عالمان دینی و احیای علوم ادبی، لازمه حفظ جایگاه جامعه اسلامی و فهم عمیق قرآن است.
بخش چهارم: هاری اجتماعی و نقد مدرنیته
از «هاری» بهعنوان بیماری اجتماعی سخن میگفتم، بیماریای که از سرطان و ایدز هم بدتر است. هاری، زاییده نان حرام و غفلت از معنویت است. در گذشته، خشونتها گاه ریشه در غیرت داشت، اما امروز، به دلیل هاری، افراد برای اندک پولی دست به جنایت میزنند. خاطرهای از محلهای که در کودکی در آن زندگی میکردم. در آن محله، مردی غیور با شجاعتی مثالزدنی، در برابر گروهی ایستاد و با ساتور و دلیری، صحنهای خلق کرد که هنوز در ذهنم زنده است. این رفتارها، هرچند خشن، ریشه در غیرت داشت، نه هاری. اما امروز، هاری اجتماعی، انسانها را به سوی جنایتهای بیمعنا سوق داده است.
مدرنیته نیز، با همه پیشرفتهایش، به دلیل فقدان معنویت، به هاری منجر شده است. جوامع پیشرفته، که از عاطفه و معنویت تهی شدهاند، به دنبال importation عاطفه از فرهنگهای دیگرند. قرآن کریم هشدار میدهد: وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ (سوره بقره، آیه ۸۵: «و خدا از آنچه انجام میدهید غافل نیست»). این آیه، ما را به هوشیاری در برابر غفلت و هاری دعوت میکند.
درنگ: هاری اجتماعی، زاییده نان حرام و غفلت از معنویت است و نیازمند مطالعه و درمان جامعهشناختی و روانشناختی است.
بخش پنجم: عدالت و رحمت در قضاوت
از عدالت در قضاوت سخن میگفتم و تأکید داشتم که ایمان واقعی، رفتار یکسان با دوست و دشمن میطلبد. حتی دشمنان نیز سهمی در خیر دارند. مثالی از شمر و امام حسین علیهالسلام میزدم. شمر، هرچند گناهکار بود، اما در محاسبه الهی، خیرات او نیز در نظر گرفته میشود. خداوند میفرماید: يَحْكُمُ بَيْنَ الْعِبَادِ (قرآن کریم، سوره زمر، آیه ۴۶: «میان بندگان داوری میکند»). این آیه، ما را به قضاوت عادلانه حتی نسبت به دشمنان دعوت میکند. عالم دینی باید با رحمت و محبت به همه بنگرد و از افکار خشک و قضاوتهای تند پرهیز کند.
درنگ: قضاوت عادلانه و رحمتمحوری، حتی نسبت به دشمنان، از اصول اساسی ایمان و اخلاق قرآنی است.
بخش ششم: نقد استعمار و بدعتهای فکری
از سیاستهای استعماری گلایه میکردم که چگونه واژههای مقدس مانند «هو» را تحریف کردهاند. استعمار، با سوءاستفاده از مفاهیم دینی، آنها را به ابزار سلطه تبدیل کرده است. همچنین، در فقه، عناوین ثانویهای مانند «تترس» نباید به رفتارهای ناعادلانه منجر شود. مبارزه انبیا علیهالسلام با بدیها بود، نه بدها. بسیاری از بدها با هدایت به خیر تبدیل شدند. این دیدگاه، ما را به اصلاح الگوهای فکری و تمرکز بر هدایتمحوری دعوت میکند.
درنگ: مبارزه با بدیها، نه بدها، و اصلاح الگوهای فکری در برابر تحریفات استعماری، از وظایف عالمان دینی است.
جمعبندی
این درسگفتارها را با دغدغهای عمیق برای احیای ارزشهای انسانی و دینی بیان میکردم. هاری اجتماعی، غفلت از معنویت، و انحرافات فکری، چالشهایی هستند که تنها با بازگشت به قرآن و سنت و بازسازی علوم انسانی اسلامی میتوان بر آنها غلبه کرد. این گفتگوهای صمیمی، دعوتی است به تأمل در مسئولیتهایمان بهعنوان عالمان و انسانهایی که در پی حقیقت و عدالتاند. امیدوارم این بازخوانی، شما را به لحظههای تأمل و تعهد من به این آرمانها نزدیکتر کند.
با نظارت صادق خادمی