در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 640

متن درس





گفتگوهای صمیمی

گفتگوهای صمیمی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه شماره 640

مقدمه

سال‌ها پیش، در خلال درس‌گفتارهایم، گاه به فراخور موضوع، خاطراتی از زندگی و تجربیاتم را با شاگردان در میان می‌گذاشتم. این خاطرات، که گاه به‌صورت گذرا در درس‌گفتارها بیان شده‌اند، شرحی است از تأملات عمیق و تجربیات شخصی‌ام که ریشه در عمق ایمان، معرفت و تعهد به ارزش‌های دینی دارد. در این بخش از «گفتگوهای صمیمی»، روایتی از یکی از این خاطرات را با شما به اشتراک می‌گذارم که نه‌تنها بازتاب‌دهنده‌ی عمق معنوی و معرفتی‌ام است، بلکه دعوتی است به تأمل در ارزش‌های والای انسانی و دینی. این خاطره، شرح گفت‌وگویی است با عارفی که مرا به سوی حقیقت ایثار و محبت رهنمون ساخت و مروری است بر نقدهایی که بر کاستی‌های جامعه دینی و نظام آموزشی آن دارم.

بخش اول: گفت‌وگو با عارف

روزی نزد عارفی رفتم که نامش در میان اهل معرفت زبانزد بود. او از ایثار و محبت سخن می‌گفت و زندگی‌اش تجلی این ارزش‌ها بود. در آن روز، با دلی پر از پرسش و اشتیاق، به او گفتم: «استاد، من اموالی دارم و وضع مالی‌ام چندان بد نیست. بیایید هرچه دارم با شما تقسیم کنم.» انتظار داشتم او با شوق پیشنهادم را بپذیرد، اما پاسخش مرا شگفت‌زده کرد. گفت: «نه، من نمی‌توانم این کار را بپذیرم.» پرسیدم: «چرا؟» و او با صداقتی که قلبم را لرزاند، گفت: «من هفته‌ای یک روز خاک کتاب‌هایم را پاک می‌کنم و از این کار به تنگ آمده‌ام. این کتاب‌ها که گمان می‌کردم گنج معرفت‌اند، حالا برایم جز غبار و آشغال چیزی نیستند. بارها آن‌ها را حراج کرده‌ام، اما باز هم خرواری از آن‌ها باقی مانده است.» سپس با لبخندی گرم افزود: «بیا، بنشینیم و دو فنجان چای بنوشیم. بگذار دستت را ببوسم یا کفش‌هایت را پاک کنم. این پیراهنت را بده تا برایت بشویم. این کارها، این محبت‌ها، ارزشی به‌مراتب بیش از تقسیم اموال دارد.»

این سخن، مرا به تأمل واداشت. او از سیره‌ی اهل بیت (ع) سخن گفت و یادآوری کرد که حضرت زهرا (س) چگونه با صبر و محبت به سؤالات مکرر پاسخ می‌دادند، بدون آنکه خسته شوند. این درس، مرا به فکر فرو برد که چگونه می‌توانیم با محبت و خدمت به دیگران، راه اهل بیت را ادامه دهیم. این عارف، با رفتارش به من آموخت که ایثار حقیقی، نه در تقسیم اموال، بلکه در محبت و خدمت بی‌ریا به دیگران نهفته است.

درنگ: ایثار و محبت، ارزش‌های بنیادین در روابط اجتماعی‌اند که فراتر از مادیات، قلب‌ها را به هم پیوند می‌دهند و سیره‌ی اهل بیت (ع) را در زندگی روزمره جاری می‌سازند.

بخش دوم: نقد دلبستگی به ظواهر

سخنان آن عارف، مرا به فکر فرو برد که چرا حتی عالمان گاه به ظواهر و مادیات دلبسته می‌شوند. او از نفرتش نسبت به کتاب‌هایش سخن گفت، نه به‌خاطر محتوای آن‌ها، بلکه به دلیل گرد و غباری که بر آن‌ها نشسته بود. این سخن، نقدی بود بر دلبستگی به ظواهر، حتی در میان کسانی که خود را وقف علم و معرفت کرده‌اند. با خود اندیشیدم: چگونه ممکن است که ما، که خود را پیرو راه حقیقت می‌دانیم، گاه گرفتار ظواهر شویم؟ این تأمل، مرا به این نتیجه رساند که زهد حقیقی، در بی‌اعتنایی به مادیات و تمرکز بر ارزش‌های معنوی نهفته است.

درنگ: دلبستگی به ظواهر و مادیات، حتی در میان عالمان، مانعی است که باید با زهد و تمرکز بر ارزش‌های معنوی از آن عبور کرد.

بخش سوم: الگوبرداری از سیره‌ی اهل بیت

در ادامه‌ی گفت‌وگو، آن عارف از صبر و محبت حضرت زهرا (س) سخن گفت. نقل کرد چگونه ایشان با حوصله به سؤالات مکرر پاسخ می‌دادند، بدون آنکه خستگی به خود راه دهند. این روایت، مرا به فکر فرو برد که چرا ما گاه در برابر سؤالات دیگران کم‌حوصله می‌شویم؟ آیا سیره‌ی اهل بیت (ع) نباید چراغ راهمان باشد؟ این تأمل، مرا به این باور رساند که صبر و محبت در خدمت به دیگران، از ویژگی‌های بارز یک عالم حقیقی است. با خود عهد کردم این سیره را در زندگی‌ام جاری سازم و با صبر و محبت به دیگران خدمت کنم.

قرآن کریم: وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ
یکدیگر را به صبر و مرحمت سفارش کردند.

درنگ: الگوبرداری از سیره‌ی اهل بیت (ع)، به‌ویژه در صبر و محبت، راهی است برای ترویج فرهنگ خدمت و مرحمت در جامعه‌ی دینی.

بخش چهارم: نقد رفتارهای عجولانه

در خلال این گفت‌وگو، به رفتارهای عجولانه و عصبانیت برخی در برابر سؤالات مکرر تأمل کردم. بارها دیده‌ام که چگونه کم‌حوصلگی، مانع از خدمت حقیقی به دیگران می‌شود. این تأمل، مرا به این نتیجه رساند که صبر، نه‌تنها در پاسخگویی به سؤالات، بلکه در تمامی جنبه‌های زندگی، ضرورتی است که باید تمرین شود. به خود گفتم: اگر قرار است راه اهل بیت را ادامه دهیم، باید از عجله و عصبانیت دوری کنیم و صبر را در وجودمان نهادینه سازیم.

درنگ: پرهیز از رفتارهای عجولانه و ترویج صبر، ضرورتی است برای اصلاح روابط اجتماعی و خدمت به دیگران.

بخش پنجم: تأثیر عوامل تاریخی بر رفتارها

در تأملاتم، به این نکته رسیدم که بسیاری از کاستی‌های اخلاقی جامعه، ریشه در عوامل تاریخی و سیاسی دارد. با خود می‌اندیشیدم: این بیماری‌های اخلاقی، که گاه ما را به عصبانیت و کم‌حوصلگی می‌کشاند، نتیجه‌ی تأثیرات نظام‌های گذشته است. اما آیا این بهانه‌ای برای عدم اصلاح است؟ خیر، ما وظیفه داریم با تمرین محبت و مرحمت، این زخم‌ها را درمان کنیم. این باور، مرا به این نتیجه رساند که مسئولیت‌پذیری در اصلاح رفتارها، حتی در برابر تأثیرات منفی گذشته، ضرورتی انکارناپذیر است.

درنگ: عوامل تاریخی و سیاسی نباید مانع اصلاح رفتارهای اجتماعی شوند؛ مسئولیت‌پذیری در درمان کاستی‌های اخلاقی، وظیفه‌ای دینی است.

بخش ششم: تمرین محبت و مرحمت

در آن روز، با خود عهد کردم که محبت و مرحمت را در زندگی‌ام تمرین کنم. این تمرین، گاه در کارهای ساده‌ای چون کمک به دیگران یا گوش دادن به درددل‌هایشان نمود می‌یافت. به خود گفتم: اگر روزی دو یا سه عمل محبت‌آمیز انجام دهم، آیا نمی‌توانم به جایگاه اولیای خدا نزدیک شوم؟ این باور، مرا به تلاش برای نهادینه‌سازی صبر و مرحمت در زندگی‌ام واداشت.

قرآن کریم: وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ
یکدیگر را به صبر و مرحمت سفارش کردند.

درنگ: تمرین مداوم صبر و مرحمت، راهی است برای نهادینه‌سازی ارزش‌های اخلاقی در زندگی روزمره و نزدیک شدن به سیره‌ی اولیای خدا.

بخش هفتم: تغییر رفتار برای تأثیرگذاری

در گفت‌وگوهایم با شاگردان، همواره تأکید داشتم که تغییر رفتار باید چنان باشد که دیگران آن را حس کنند. اگر طلبه‌ای با رفتارش نشان دهد که عوض شده است، این تغییر می‌تواند دیگران را نیز به سوی خیر هدایت کند. به خود گفتم: اگر من به‌عنوان یک عالم، بتوانم با رفتارم دیگران را تحت تأثیر قرار دهم، این خود بزرگ‌ترین خدمت به دین است. این باور، مرا به تلاش برای اصلاح رفتارهایم و تأثیرگذاری مثبت بر دیگران واداشت.

درنگ: تغییر درونی و اصلاح رفتار، اگر با اخلاص همراه باشد، می‌تواند دیگران را به سوی خیر و حقیقت هدایت کند.

بخش هشتم: تحسین رفتارهای کریمانه

بارها در میان طلاب و عالمان، رفتارهایی کریمانه دیده‌ام که قلبم را گرم کرده است. گاه با دیدن صفا و بزرگواری برخی از آن‌ها، به حالشان غبطه می‌خوردم. این رفتارها، که ریشه در ایمان و کرامت انسانی دارد، نشان‌دهنده‌ی عمق تأثیرگذاری علم دینی است. این تجربیات، مرا به این باور رساند که ترویج فرهنگ کرامت و بزرگواری در میان طلاب، می‌تواند جامعه‌ی دینی را متحول کند.

درنگ: رفتارهای کریمانه و بزرگوارانه طلاب، نمونه‌ای از تأثیر عمیق علم دینی و ضرورتی برای ترویج این فرهنگ است.

بخش نهم: ارزش تأثیرگذاری بر یک انسان

همواره به شاگردانم می‌گفتم: اگر بتوانید با رفتار کریمانه‌تان حتی یک انسان را تغییر دهید، ارزشی عظیم دارد. این باور، که ریشه در تعالیم دینی دارد، مرا به تلاش برای تأثیرگذاری مثبت بر دیگران واداشت. هرگاه می‌دیدم که رفتارم توانسته قلب کسی را به سوی خیر باز کند، احساس می‌کردم که بزرگ‌ترین رسالتم را انجام داده‌ام.

درنگ: تأثیرگذاری مثبت بر حتی یک انسان، ارزشی عظیم دارد و می‌تواند جامعه را به سوی خیر هدایت کند.

بخش دهم: کمک مالی با کرامت

در گفت‌وگوهایم، همواره بر اهمیت کمک مالی با حفظ کرامت انسانی تأکید داشتم. اگر قرار است به کسی کمک کنیم، باید این کار را چنان انجام دهیم که عزت و کرامت او حفظ شود. این باور، مرا به تلاش برای ترویج فرهنگ کمک‌رسانی کریمانه واداشت، تا خیرمان نه‌تنها مادی، بلکه معنوی نیز باشد.

درنگ: کمک مالی باید با حفظ کرامت انسانی انجام شود تا خیر آن هم مادی و هم معنوی باشد.

بخش یازدهم: نقد نظام آموزشی علم دینی

بارها از نظام آموزشی علم دینی انتقاد کرده‌ام. این نظام، گاه به‌جای تولید علم و تربیت عالمان پویا، عمر طلاب را در مسیری بی‌ثمر تلف می‌کند. به خود گفتم: اگر قرار است علم دینی ما را به سوی حقیقت رهنمون سازد، باید در آن تحقیق و پژوهش نهادینه شود. این باور، مرا به تلاش برای اصلاح نظام آموزشی و ترویج روحیه‌ی تحقیق در میان طلاب واداشت.

درنگ: نظام آموزشی علم دینی نیازمند بازنگری و تقویت تحقیق و پژوهش است تا به جای تلف کردن عمر طلاب، به تولید علم منجر شود.

بخش دوازدهم: نقد زیرآب‌زنی و رفتارهای منافقانه

در تأملاتم، به مفهوم زیرآب‌زنی پرداختم، رفتاری که ریشه در فرهنگ عامه دارد و به معنای تخریب خیر دیگران است. این رفتار، که گاه در جامعه‌ی دینی نیز دیده می‌شود، مانعی است در برابر خیرخواهی و صداقت. به خود گفتم: اگر قرار است جامعه‌ی دینی ما به سوی حقیقت حرکت کند، باید از این رفتارهای منافقانه دوری کنیم و فرهنگ خیرخواهی را ترویج دهیم.

درنگ: زیرآب‌زنی و رفتارهای منافقانه، مانعی در برابر خیرخواهی‌اند و باید با ترویج صداقت و خیرخواهی از آن‌ها پرهیز کرد.

بخش سیزدهم: ریشه‌های فرهنگی زیرآب‌زنی

در گفت‌وگوهایم، به ریشه‌های فرهنگی زیرآب‌زنی پرداختم. این اصطلاح، از خزینه‌های قدیمی حمام‌ها می‌آید، جایی که برای پاک کردن چر‌ک‌ها، خمره‌ای را به زیر آب می‌بردند تا کثافات را جمع کنند. اما زیرآب‌زنی امروزی، به معنای تخریب خیر دیگران است. این تأمل، مرا به این نتیجه رساند که اصلاح فرهنگ عامه و پرهیز از رفتارهای منافقانه، ضرورتی برای ساختن جامعه‌ای مبتنی بر صداقت و خیرخواهی است.

درنگ: زیرآب‌زنی، ریشه در فرهنگ عامه دارد و اصلاح آن نیازمند ترویج فرهنگ صداقت و خیرخواهی در جامعه است.

بخش چهاردهم: نقد کفر مذهب‌آلود

در درس‌گفتارهایم، به کفر مذهب‌آلود پرداختم، کفری که با نفاق و تعصب آمیخته شده و خطرناک‌ترین نوع کفر است. این نوع کفر، نه‌تنها ایمان را تضعیف می‌کند، بلکه به تفرقه و دشمنی در جامعه‌ی دینی منجر می‌شود. این تأمل، مرا به این باور رساند که تقویت ایمان خالص و پرهیز از نفاق، ضرورتی برای حفظ وحدت دینی است.

قرآن کریم: أَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِاللَّهِ
همانا کسانی که به خدا کفر ورزیدند.

درنگ: کفر مذهب‌آلود، که با نفاق و تعصب آمیخته شده، خطرناک‌ترین نوع کفر است و باید با تقویت ایمان خالص از آن پرهیز کرد.

بخش پانزدهم: نقد تعصبات فرقه‌ای

در تأملاتم، به تعصبات میان ادیان و مذاهب پرداختم. دشمنی‌های میان یهود و نصارا، یا تعصبات میان شیعه و سنی، مانعی بزرگ در برابر وحدت دینی است. این باور، مرا به تلاش برای ترویج وحدت و پرهیز از تعصبات فرقه‌ای واداشت. به خود گفتم: اگر قرار است امت اسلامی به سوی حقیقت حرکت کند، باید از این تفرقه‌ها دوری کنیم و وحدت را تقویت کنیم.

درنگ: تعصبات فرقه‌ای، مانعی در برابر وحدت دینی‌اند و باید با ترویج فرهنگ وحدت و پرهیز از تفرقه از آن‌ها عبور کرد.

بخش شانزدهم: نقد افراط‌گرایی

در گفت‌وگوهایم، به رفتارهای افراطی برخی گروه‌ها پرداختم که چه در میان شیعه و چه سنی، به تفرقه و خشونت منجر شده‌اند. این رفتارها، که ریشه در تعصب و تنگ‌نظری دارند، مانعی در برابر اعتدال اسلامی‌اند. این تأمل، مرا به این باور رساند که ترویج فرهنگ اعتدال و پرهیز از افراط‌گرایی، ضرورتی برای حفظ وحدت و صلح در جامعه‌ی دینی است.

درنگ: افراط‌گرایی، چه در میان شیعه و چه سنی، مانعی در برابر وحدت و صلح است و باید با ترویج اعتدال از آن پرهیز کرد.

بخش هفدهم: نقد سوءاستفاده از مفاهیم

در درس‌گفتارهایم، به سوءاستفاده از مفاهیمی چون سکولاریسم و حقوق بشر پرداختم. این مفاهیم، که می‌توانستند در خدمت انسانیت باشند، گاه به دلیل آلودگی‌های اخلاقی از معنای اصلی خود دور شده‌اند. این تأمل، مرا به این باور رساند که حفظ خلوص مفاهیم و پرهیز از سوءاستفاده، ضرورتی برای خدمت به حقیقت و انسانیت است.

درنگ: سوءاستفاده از مفاهیم دینی و غیر دینی، مانعی در برابر خدمت به انسانیت است و باید با حفظ خلوص مفاهیم از آن پرهیز کرد.

بخش هجدهم: گفت‌وگو با غیرمؤمنان

در تأملاتم، به ضرورت گفت‌وگو با غیرمؤمنان پرداختم. در نگارش کتاب «اصول الحاد»، تلاش کردم با استدلال‌های منطقی، وجود خدا را به اثبات برسانم. این باور، مرا به این نتیجه رساند که گفت‌وگوی علمی و منطقی با غیرمؤمنان، نه‌تنها دعوتی به حقیقت است، بلکه راهی برای تقویت ایمان و رفع شبهات است.

درنگ: گفت‌وگوی علمی و منطقی با غیرمؤمنان، راهی برای تبلیغ حقیقت و رفع شبهات است.

بخش نوزدهم: قدرت علمی عالمان دینی

همواره به شاگردانم تأکید می‌کردم که توان علمی عالمان دینی، در مقایسه با مراکز علمی غیر دینی، بسیار بالاست. این باور، مرا به تلاش برای تقویت جایگاه علم دینی و رقابت با علوم دیگر واداشت. به خود گفتم: اگر قرار است علم دینی ما را به سوی حقیقت رهنمون سازد، باید از این توان عظیم بهره گیریم و آن را در خدمت تبلیغ دین قرار دهیم.

درنگ: توان علمی عالمان دینی، سرمایه‌ای عظیم است که باید در خدمت تبلیغ حقیقت و رقابت با علوم دیگر به کار گرفته شود.

جمع‌بندی

این خاطرات، که ریشه در درس‌گفتارهایم دارند، دعوتی است به تأمل در ارزش‌های والای دینی و انسانی. از گفت‌وگو با عارفی که مرا به سوی حقیقت ایثار و محبت رهنمون ساخت، تا نقد کاستی‌های جامعه‌ی دینی و نظام آموزشی علم دینی، همه و همه بازتاب‌دهنده‌ی تعهدم به اصلاح و ترویج حقیقت است. آیات قرآنی، چون «وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ» و «أَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِاللَّهِ»، چراغ راهم بوده‌اند در این مسیر. این مجموعه، نه‌تنها روایتی از تجربیات شخصی‌ام است، بلکه دعوتی است به اصلاح رفتارها، ترویج وحدت، و تقویت ایمان خالص در جامعه‌ی دینی.

با نظارت صادق خادمی