در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 654

متن درس





گفتگوهای صمیمی

گفتگوهای صمیمی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه ۶۵۴

مقدمه

این مجموعه، بازتابی از لحظه‌های تأمل‌برانگیز زندگی من است که در خلال درس‌گفتارهایم به‌صورت گذرا بیان شده‌اند. اکنون، این خاطرات را با دلی پر از احساس و ذهنی سرشار از تجربه بازگو می‌کنم تا شما را به دنیای اندیشه‌ها، درس‌ها و تأملاتم دعوت کنم. هر بخش از این گفتگوها، دریچه‌ای است به سوی معرفت، معنویت و تعهد به حقیقت، که با دقت و احتیاط در مسیر علم و اخلاق گام برداشته‌ام. این روایت‌ها نه‌تنها شرح زندگی من، بلکه دعوتی است به تأمل در مسئولیت‌های عالمان دینی و ضرورت پویایی علم در برابر چالش‌های زمان.

بخش اول: تعهد به تازگی علم

در سال‌های تدریس، همواره بر این باور بودم که علم باید تازه و پویا باشد، گویی هر روز از نو متولد می‌شود. وقتی به متون روایی نگاه می‌کنیم، مانند مفهوم «مو»، باید با چنان دقتی آن‌ها را بررسی کنیم که هیچ خللی در فهممان راه نیابد. من همیشه می‌گفتم که حتی اگر هزاران روایت پیش روی ما باشد، تعاریف ما باید با آن‌ها همخوانی داشته باشد، گویی شیره‌ی حقیقت را از دل این متون بیرون می‌کشیم. این کار نیازمند احتیاط است، احتیاطی که نه‌تنها علمی، بلکه شرعی است.

یادم می‌آید در دوره‌های سخت تدریس منظومه، وقتی فشار درس‌ها زیاد بود، کتاب را روی پله‌های ورودی می‌گذاشتم و پیش از ورود به کلاس، نگاهی دوباره به آن می‌انداختم. نه به این دلیل که مطالعه نکرده بودم، بلکه برای اطمینان از تازگی علم. می‌گفتم: «خب، این حالا تازه شد!» این کار برایم یک وظیفه شرعی بود، زیرا تدریس مطلبی کهنه، گویی خیانت به حق طلاب است. اگر استادی مطالعه‌ی شب گذشته‌اش را بدون بازنگری ارائه کند، شرعاً جایز نیست، چرا که ممکن است حقی از طلاب ضایع شود.

درنگ: علم دینی باید همواره تازه و پویا باشد. تدریس مطالب کهنه، بدون بازنگری، خیانت به امانت علمی است و می‌تواند حقوق طلاب را ضایع کند.

این تعهد به تازگی، ریشه در مسئولیت‌پذیری عالم دینی دارد. علم، مانند آبی زلال است که اگر راکد بماند، می‌گندد. به همین دلیل، هر بار که متنی را باز می‌کردم، گویی با آن گفتگویی تازه آغاز می‌کردم، تا حقیقتش را دوباره کشف کنم.

بخش دوم: فروتنی، جوهره‌ی عالم دینی

در مسیر علم‌آموزی، همیشه از فروتنی عالمان بزرگ درس گرفته‌ام. استادی داشتم که با همه‌ی عظمت علمی‌اش، خود را چنان کوچک می‌دید که می‌گفت: «من اگر خودم را لنگه‌کفش نگویم، چه بگویم؟» این تواضع، نه از سر ضعف، بلکه از عمق معرفت بود. او می‌گفت اگر حقیقت را بگویم، شاید دیگران به من بخندند، اما من به این خنده‌ها اهمیتی نمی‌دادم، چرا که فروتنی، سپری است در برابر غرور.

در مقابل، برخی عالمان بودند که خود را بیش از حد ستایش می‌کردند. از میرداماد نقل می‌کردند که می‌گفت: «من آنم که رستم بود!» این خودستایی، هرچند شاید از سر شور علمی باشد، اما خطرناک است. عالم دینی باید از خودبینی دوری کند، چرا که غرور، حجابی است میان او و حقیقت.

درنگ: فروتنی، جوهره‌ی عالم دینی است. تواضع، عالم را از غرور حفظ می‌کند و او را به حقیقت نزدیک‌تر می‌سازد.

این درس فروتنی را از عالمان بزرگی آموختم که با وجود جایگاه والایشان، خود را خدمتگزار طلاب می‌دانستند. یکی از آن‌ها می‌گفت: «من دو رکعت نماز خالص برای خدا نخوانده‌ام.» این سخن، نه از سر ناتوانی، بلکه از عمق ادب اسلامی بود که عالم را به خاکساری در برابر حق دعوت می‌کند.

بخش سوم: قرآن، آنتی‌بیوتیک روح

مربی‌ای که در جوانی، هنگام مطالعه‌ی مطول، به ما هشدار می‌داد که این علم، هرچند ضروری است، اما می‌تواند عوارضی داشته باشد. او می‌گفت: «مطول بخوانید، اما بدون قرآن، این علم شما را خراب می‌کند.» توصیه‌اش این بود که قرآن را به‌عنوان آنتی‌بیوتیک روح بخوانیم تا عوارض علم نظری، ما را از اخلاق دور نکند. این سخن، چنان در من اثر گذاشت که همیشه در کنار درس‌هایم، قرآن را همراه خود داشتم، گویی سپری معنوی که مرا از آفات علم حفظ می‌کرد.

قرآن کریم: «وَمَنْ يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا» (سوره طلاق، آیه ۲)
ترجمه: و هر کس از خدا پروا کند، برای او راه خروجی قرار می‌دهد.

درنگ: قرائت قرآن، به‌عنوان یک عامل معنوی، عالم را از آفات علم نظری حفظ می‌کند و تعادل میان علم و اخلاق را برقرار می‌سازد.

این توصیه، به من آموخت که علم دینی بدون پشتوانه‌ی معنوی، مانند درختی است بدون ریشه. قرآن، نه‌تنها منبع معرفت، بلکه نگهبان روح عالم است.

بخش چهارم: نقد علم بی‌محتوا

روزی حکایتی شنیدم از رجل سیاسی‌ای که به دیوانه‌خانه‌ای سر زده بود. در آنجا، فردی ادعا کرد که نویسنده است و کتابی قطور نوشته. اما وقتی کتاب را گشودند، دیدند که از ابتدا تا انتها، تنها پر است از عبارت «تلق تتلق». این داستان، برایم نشانه‌ای بود از خطر نوشته‌های بی‌محتوا در نظام علم دینی. متونی که ظاهر علمی دارند، اما در باطن، چیزی جز تکرار کلمات توخالی نیستند.

این حکایت، مرا به تأمل واداشت که نظام علم دینی ما نباید گرفتار چنین آفتی شود. اگر بخواهیم در برابر دانش جهانی حرفی برای گفتن داشته باشیم، نمی‌توانیم با متون بی‌ارزش و ادعاهای پوچ به میدان بیاییم. علم دینی باید مبتنی بر استدلال و شواهد باشد، مانند قباله‌ای که حدود و مشخصات را روشن می‌کند. بدون دلیل معتبر، ادعاهای ما در برابر پرسش‌های جهانی رنگ می‌بازد.

درنگ: علم دینی باید مبتنی بر استدلال و شواهد معتبر باشد. نوشته‌های بی‌محتوا، اعتبار علم دینی را در سطح جهانی خدشه‌دار می‌کنند.

این نقد، دعوتی است به بازسازی نظام علم دینی، تا با تولید محتوای معنادار و رقابتی، بتوانیم در برابر پرسش‌های زمانه پاسخگو باشیم.

بخش پنجم: تخیل کودکی و بی‌نهایت خلقت

در کودکی، بازی‌هایی داشتیم که در آن‌ها اعداد خیالی می‌ساختیم. «کاتریلیون»، «زغال تریلیون»، «بشقاب تریلیون»! دفترچه‌ای داشتیم که در آن، این اعداد را سه‌تا سه‌تا می‌نوشتیم و نامی خیالی بر آن‌ها می‌گذاشتیم. این بازی، برایم نشانه‌ای بود از تخیل بی‌حد کودکان، که می‌توانند مفاهیم بی‌نهایت را در ذهن خود بپرورانند.

این خاطره، مرا به تأمل در عظمت خلقت واداشت. اعداد و مفاهیم در عالم هستی، امتدادی بی‌نهایت دارند، گویی نمی‌توان جلوی آن‌ها را گرفت. این بی‌نهایت، نشانه‌ای است از وسعت خلقت و محدودیت‌های ادراک بشر، که ما را به فروتنی در برابر عظمت حق دعوت می‌کند.

درنگ: تخیل و خلاقیت، ظرفیت ذهن انسان را برای کاوش در مفاهیم بی‌نهایت نشان می‌دهد، اما این کاوش باید با فروتنی در برابر عظمت خلقت همراه باشد.

جمع‌بندی

این گفتگوهای صمیمی، بازتابی است از سال‌ها تجربه، تأمل و تعهد به علم و معنویت. از تازگی علم و فروتنی عالمان گرفته تا نقد نظام علم دینی و تأمل در بی‌نهایت خلقت، هر بخش از این خاطرات، دعوتی است به پویایی، اخلاق و مسئولیت‌پذیری. من همیشه باور داشتم که عالم دینی باید در برابر حقیقت، مانند کودکی کنجکاو و در عین حال فروتن باشد، که هم به دنبال کشف است و هم در برابر عظمت خلقت سر تعظیم فرود می‌آورد.

این روایت‌ها، نه‌تنها شرح زندگی من، بلکه دعوتی است به شما، تا در مسیر علم و معرفت، با دقت، تواضع و تعهد گام بردارید. باشد که این گفتگوها، نوری باشد بر راه جویندگان حقیقت.

با نظارت صادق خادمی