در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 789

متن درس

 

گفتگوهای صمیمی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه (789)

مقدمه

در یکی از جلسات درس‌گفتارهایم، سخن از عدالت اجتماعی و چالش‌های نظام اقتصادی به میان آمد. این گفتگوها، که گاه به‌صورت گذرا در خلال درس‌هایم مطرح می‌شدند، بازتابی از تأملات عمیق من در باب مسائل جامعه اسلامی، نقش عالمان دینی، و ضرورت اصلاح ساختارهای اقتصادی و فرهنگی بود. در این مجموعه، که آن را «گفتگوهای صمیمی» نامیده‌ام، می‌کوشم با زبانی از سر صدق و صفا، تجربیات، نقدها و آرمان‌هایم را با شما در میان بگذارم. آنچه در پی می‌آید، روایتی است از دغدغه‌هایم برای تحقق عدالت، وحدت امت اسلامی، و اعتلای علم دینی، که با استناد به آیات قرآن کریم و تأملات معرفتی شکل گرفته است.

بخش اول: عدالت اقتصادی و چالش‌های یارانه‌ها

تمسخر عالمان و ایده‌های عدالت‌محور

سخنان یکی از عالمان بزرگ دینی درباره امکان ارائه خدمات عمومی مانند آب و برق به‌صورت رایگان، دست‌مایه تمسخر در رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی شد. این عالم، با بصیرتی ژرف، از امکانات بالقوه جامعه اسلامی سخن گفته بود، اما به جای تأمل در سخنش، او را به سخره گرفتند. من باور دارم که اگر نظام مالیاتی ما عادلانه بود و فقرا و اغنیا به‌درستی شناسایی می‌شدند، تحقق چنین ایده‌ای دور از دسترس نبود. این سخن با کلام الهی هم‌راستاست:
وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ (قرآن کریم، سوره ذاریات، آیه ۱۹)؛ یعنی در اموالشان حقی برای سائل و محروم بود. این آیه مرا به یاد آرمان‌های عدالت‌محور می‌اندازد که عالمان دینی برای تحقق آن کوشیده‌اند، اما گاه با بی‌مهری مواجه شده‌اند.

درنگ: عالمان دینی به دلیل طرح ایده‌های عدالت‌محور، مانند ارائه خدمات عمومی رایگان، گاه مورد تمسخر قرار می‌گیرند، در حالی که این ایده‌ها ریشه در امکانات بالقوه جامعه اسلامی و آیات قرآنی دارد.

نقد رسانه‌ها و تحریف حقیقت

چگونه رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی، با بازنشر گزینشی سخنان عالمان، به تضعیف جایگاه دین دامن زده‌اند. این رفتار، که گاه با نیت تمسخر انجام می‌شود، مرا به یاد این آیه می‌اندازد:
وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ (قرآن کریم، سوره اسراء، آیه ۳۶)؛ یعنی چیزی را که به آن علم نداری دنبال مکن. این آیه هشداری است به ما که بدون علم و آگاهی، قضاوت نکنیم و حقیقت را تحریف ننماییم. سانسور سخنان عالمان نیز، که گاه در منابع رسمی رخ می‌دهد، به انحراف در فهم عمومی از دین منجر شده است.
وَلَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُوا الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ (قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۴۲)؛ یعنی حق را با باطل درنیامیزید و حقیقت را در حالی که می‌دانید کتمان نکنید.

درنگ: رسانه‌ها با تمسخر و سانسور سخنان عالمان دینی، به تضعیف جایگاه دین و تحریف حقیقت دامن می‌زنند، که این رفتار با آیات قرآنی در تعارض است.

دفاع غیرمنطقی و اعتبار اسناد

گفت‌وگوهایی که در آن، برخی بدون ارائه اسناد معتبر، از سخنان عالمان دفاع می‌کردند و این دفاع‌های تعصبی، به اتهام دروغ و ساختگی بودن منجر می‌شد. من همیشه تأکید داشتم که باید با دلیل و برهان سخن گفت:
قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ (قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۱۱۱)؛ یعنی بگو دلیل خود را بیاورید اگر راست می‌گویید. اسناد رسانه‌ای، مانند نوارهای صوتی، گاه جعلی یا غیرمعتبرند و نباید مبنای قضاوت قرار گیرند. این تجربه مرا به این باور رسانده که بدون سند معتبر، نه می‌توان سخنی را پذیرفت و نه رد کرد.

درنگ: دفاع غیرمنطقی از سخنان عالمان و استناد به اسناد غیرمعتبر، به اتهامات علیه دین دامن می‌زند و با تأکید قرآن بر ارائه برهان در تعارض است.

کاستی نظام اقتصادی

بارها از کاستی نظام اقتصادی سخن گفته‌ام. نبود نظام مالیاتی عادلانه و عدم شناسایی دقیق فقرا و اغنیا، به نابرابری و هدررفت بیت‌المال منجر شده است. این وضعیت مرا به یاد آیه‌ای می‌اندازد:
وَأَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِيزَانَ (قرآن کریم، سوره الرحمن، آیه ۹)؛ یعنی وزن را به عدالت برپا دارید و ترازو را کم نکنید. توزیع یکسان یارانه‌ها بین فقرا و اغنیا، به جای کمک به نیازمندان، به نفع اغنیا تمام شده است:
إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ (قرآن کریم، سوره توبه، آیه ۶۰)؛ یعنی صدقات تنها برای نیازمندان و بینوایان است. این کاستی، فقرا را در تنگنا قرار داده و اغنیا را از امکانات ارزان بهره‌مند کرده است.

درنگ: کاستی نظام اقتصادی و توزیع ناعادلانه یارانه‌ها، به هدررفت بیت‌المال و نابرابری منجر شده، که با آیات قرآنی در تضاد است.

ضرورت حمایت از فقرا

همیشه بر ضرورت حمایت از فقرا تأکید داشتم. نظام اسلامی باید نیازهای اولیه فقرا، مانند آب، برق و هزینه‌های زندگی، را تأمین کند تا از ذلت رهایی یابند. این باور من ریشه در این آیه دارد:
وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ (قرآن کریم، سوره منافقون، آیه ۸)؛ یعنی عزت از آن خدا و پیامبرش و مؤمنان است. اختلاط فقیر و غنی در نظام یارانه‌ها، مانع از تحقق این عدالت شده و منابع را به نفع اغنیا هدر داده است:
وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ (قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۱۸۸)؛ یعنی اموال یکدیگر را به باطل نخورید.

درنگ: نظام اسلامی باید با شناسایی دقیق فقرا، نیازهای اولیه آن‌ها را تأمین کند تا عزت مؤمنان حفظ شود، اما اختلاط فقیر و غنی مانع این هدف شده است.

مصرف‌گرایی و نابرابری

در یکی از جلسات، از تفاوت فاحش بین زندگی اغنیا و فقرا سخن گفتم. برای اغنیا، امکانات جامعه ارزان و در دسترس است، اما فقرا برای نیازهای اولیه در تنگنا هستند. این وضعیت مرا به یاد این آیه می‌اندازد:
إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ (قرآن کریم، سوره اسراء، آیه ۲۷)؛ یعنی اسراف‌کنندگان برادران شیاطین‌اند. این نابرابری، نتیجه کاستی نظام اقتصادی در شناسایی و حمایت از فقراست، که به فقر شدید و ذلت منجر شده است.

درنگ: نابرابری اقتصادی، که اغنیا را از امکانات ارزان بهره‌مند و فقرا را در تنگنا قرار داده، با نقد قرآنی اسراف در تعارض است.

بخش دوم: عقب‌ماندگی و ضرورت اصلاح علم دینی

عقب‌ماندگی جامعه اسلامی

بارها از عقب‌ماندگی جامعه اسلامی سخن گفته‌ام. ما در بهره‌گیری از نظام‌های پیشرفته، مانند نظام‌های تشویقی و تنبیهی، ناکام بوده‌ایم. این آیه مرا به تأمل وامی‌دارد:
وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ (قرآن کریم، سوره انفال، آیه ۶۰)؛ یعنی برایشان هر چه در توان دارید از نیرو آماده کنید. غرور و انکار عقب‌ماندگی، مانع از پیشرفت ماست:
وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنْسَاهُمْ أَنْفُسَهُمْ (قرآن کریم، سوره حشر، آیه ۱۹)؛ یعنی مانند کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند، پس خدا نیز خودشان را از یادشان برد.

درنگ: عقب‌ماندگی جامعه اسلامی، ناشی از عدم بهره‌گیری از نظام‌های پیشرفته و غرور در انکار آن، با تأکید قرآنی بر توانمندی در تعارض است.

هدررفت بیت‌المال

از توزیع غیرهدفمند یارانه‌ها انتقاد کرده‌ام. این روش، به جای کمک به فقرا، به نفع اغنیا تمام شده و بیت‌المال را هدر داده است. این آیه مرا به یاد این حقیقت می‌اندازد:
إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ (قرآن کریم، سوره توبه، آیه ۶۰). ناتوانی در شناسایی دقیق فقرا و اغنیا، به فساد اقتصادی منجر شده است:
إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَىٰ أَهْلِهَا (قرآن کریم، سوره نساء، آیه ۵۸)؛ یعنی خدا به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به صاحبانش بازگردانید.

درنگ: توزیع غیرهدفمند یارانه‌ها و ناشایستگی برخی مدیران، به هدررفت بیت‌المال و فساد اقتصادی منجر شده، که با آیات قرآنی در تضاد است.

تفرقه دینی و نقش استعمار

از تأثیر تعصبات دینی، مانند یهودستیزی یا فرقه‌ستیزی، بر تفرقه امت اسلامی سخن گفته‌ام. این رفتارها، که گاه با حمایت استعمار تقویت می‌شوند، مرا به یاد این آیه می‌اندازد:
تَعَالَوْا إِلَىٰ كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ (قرآن کریم، سوره آل‌عمران، آیه ۶۴)؛ یعنی بیایید به سوی کلمه‌ای مشترک میان ما و شما. استعمار با ایجاد تفرقه بین شیعه و سنی، به تضعیف امت اسلامی کمک کرده است:
وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَا تَنَازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِيحُكُمْ (قرآن کریم، سوره انفال، آیه ۴۶)؛ یعنی از خدا و پیامبرش اطاعت کنید و با هم نزاع نکنید که سست شوید و نیرویتان از دست برود.

درنگ: تعصبات دینی و تفرقه، که با حمایت استعمار تقویت می‌شود، به تضعیف امت اسلامی منجر شده و با دعوت قرآنی به وحدت در تعارض است.

رادیکالیسم و خشونت

از رادیکالیسم دینی، چه ناشی از نادانی و چه از عناد، انتقاد کرده‌ام. این رفتارها به گمراهی و آسیب به جامعه منجر می‌شود:
وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ (قرآن کریم، سوره اسراء، آیه ۳۶). خشونت و قتل عالمان بزرگ، مانند شیخ سهروردی و شهدای اول و ثانی، به بدبختی امت اسلامی منجر شده است:
وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا (قرآن کریم، سوره نساء، آیه ۲۹)؛ یعنی خودتان را نکشید، به راستی خدا به شما مهربان است. من باور دارم که حوزه‌های علمیه باید با گفتمان و پرهیز از خشونت، به وحدت امت کمک کنند.

درنگ: رادیکالیسم و خشونت در حوزه‌های علمیه، به تفرقه و بدبختی امت اسلامی منجر شده، که با دعوت قرآنی به پرهیز از قتل و نزاع در تضاد است.

تفسیر غیرعلمی و خرافات

از تفسیر غیرعلمی آیات قرآنی، مانند حروف مقطعه (الم)، انتقاد کرده‌ام. برخی این حروف را به «الله الرحمن المجید» تفسیر کرده‌اند، که به خرافات منجر می‌شود:
قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ (قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۱۱۱). من پیشنهاد داده‌ام که حوزه‌ها با ایجاد آزمایشگاه‌های علمی، به تحلیل دقیق مفاهیم قرآنی بپردازند:
سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ (قرآن کریم، سوره فصلت، آیه ۵۳)؛ یعنی به زودی آیات خود را در آفاق و در وجود خودشان به آن‌ها نشان خواهیم داد.

درنگ: تفسیر غیرعلمی آیات قرآنی، مانند حروف مقطعه، به خرافات و تضعیف علم دینی منجر می‌شود، که با تأکید قرآنی بر علم و برهان در تعارض است.

ضرورت گفتمان و نظریه‌پردازی

بر ضرورت گفتمان و نظریه‌پردازی در حوزه‌ها تأکید داشتم. ما باید با همه ادیان و فرق، گفت‌وگو کنیم و از خشونت پرهیز نماییم:
ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ (قرآن کریم، سوره نحل، آیه ۱۲۵)؛ یعنی با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن. غیبت و تهمت در حوزه‌ها نیز به تفرقه منجر می‌شود:
وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا (قرآن کریم، سوره حجرات، آیه ۱۲)؛ یعنی برخی از شما از برخی دیگر غیبت نکنید.

درنگ: حوزه‌های علمیه باید با گفتمان علمی و پرهیز از غیبت و خشونت، به وحدت امت اسلامی کمک کنند، که با دعوت قرآنی به حکمت و وحدت هم‌راستاست.

آزادی و رهایی

از تفاوت آزادی و رهایی سخن گفته‌ام. آزادی، حرکت در چارچوب قانون است، اما رهایی، بی‌قید و بند بودن است که به استبداد منجر می‌شود:
أَفَمَنْ يَمْشِي مُكِبًّا عَلَىٰ وَجْهِهِ أَهْدَىٰ أَمَّنْ يَمْشِي سَوِيًّا عَلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ (قرآن کریم، سوره ملک، آیه ۲۲)؛ یعنی آیا کسی که سر به زیر افکنده راه می‌رود هدایت‌یافته‌تر است یا کسی که راست‌قامت بر راه مستقیم می‌رود؟ آموزش اشتقاق و علوم زبانی در حوزه‌ها برای فهم دقیق این مفاهیم ضروری است:
وَقُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا (قرآن کریم، سوره طه، آیه ۱۱۴)؛ یعنی بگو پروردگارا، بر دانشم بیفزا.

درنگ: تمایز بین آزادی و رهایی، و آموزش علوم زبانی در حوزه‌ها، برای فهم دقیق مفاهیم دینی و پرهیز از انحراف ضروری است.

نقش سیاست و استعمار

از نقش سیاست و استعمار در تفرقه دینی سخن گفته‌ام. سیاست، به‌عنوان دینی مستقل، با ایجاد تفرقه بین ادیان، به تضعیف امت اسلامی دامن زده است. حمایت مسیحیت از یهودیت نیز به بقای اسرائیل و تفرقه در جهان اسلام منجر شده است:
وَمِنَ الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَىٰ أَخَذْنَا مِيثَاقَهُمْ فَنَسُوا حَظًّا مِمَّا ذُكِّرُوا بِهِ فَأَغْرَيْنَا بَيْنَهُمُ الْعَدَاوَةَ وَالْبَغْضَاءَ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ (قرآن کریم، سوره مائده، آیه ۱۴)؛ یعنی از کسانی که گفتند ما نصرانی هستیم، پیمانشان را گرفتیم، ولی بخشی از آنچه به آن‌ها تذکر داده شده بود فراموش کردند، پس میانشان تا روز قیامت دشمنی و کینه افکندیم.

درنگ: سیاست و استعمار با ایجاد تفرقه بین ادیان، به تضعیف امت اسلامی و تقویت یهودیت دامن زده‌اند، که با آیات قرآنی در تعارض است.

اهمیت مطالعه تاریخ و جامعه‌شناسی

بر ضرورت مطالعه تاریخ و جامعه‌شناسی در حوزه‌ها تأکید داشتم. این علوم برای فهم مسائل جهانی و دینی ضروری‌اند:
وَقُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا (قرآن کریم، سوره طه، آیه ۱۱۴). کتاب‌های غیرعلمی و خرافی نیز به انحراف در علم دینی منجر شده‌اند. من باور دارم که حوزه‌ها باید با بازخوانی علمی قرآن، از خرافات پرهیز کنند:
سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ (قرآن کریم، سوره فصلت، آیه ۵۳).

درنگ: مطالعه تاریخ و جامعه‌شناسی و بازخوانی علمی قرآن در حوزه‌ها، برای فهم دقیق مسائل دینی و پرهیز از خرافات ضروری است.

اهمیت لمعه و علم فقه

از اهمیت کتاب لمعه در حوزه‌ها سخن گفته‌ام. این کتاب، که گویی پیغمبر فقه است، به دلیل سنگینی و عمقش کمتر مورد توجه قرار گرفته است:
يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ (قرآن کریم، سوره مجادله، آیه ۱۱)؛ یعنی خدا کسانی از شما را که ایمان آورده‌اند و کسانی را که علم داده شده‌اند، به درجات بلند می‌کند. عدم توجه به لمعه، به تضعیف علم فقه و جایگاه عالمان منجر شده است.

درنگ: عدم توجه به کتاب لمعه و علم فقه، به تضعیف جایگاه عالمان دینی منجر شده، که با تأکید قرآنی بر ارزش علم در تعارض است.

جنگل مدرن و خشونت

از خشونت به‌عنوان ابزار تجارت قدرت‌های بزرگ سخن گفته‌ام. جنگ و خشونت، که به تضعیف جوامع ضعیف منجر شده، مرا به یاد این آیه می‌اندازد:
وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ (قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۱۹۵)؛ یعنی خود را با دست خود به هلاکت نیفکنید. من باور دارم که جنگ و خشونت باید به‌عنوان جرم جهانی محکوم شوند و گفتمان جایگزین آن‌ها گردد:
ادْعُ إِلَىٰ سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ (قرآن کریم، سوره نحل، آیه ۱۲۵).

درنگ: خشونت و جنگ، به‌عنوان ابزار استعمار، باید به‌عنوان جرم جهانی محکوم شوند و با گفتمان حکیمانه جایگزین گردند.

تفسیر سوره آل‌عمران

از تفسیر نادرست سوره آل‌عمران به‌عنوان بنی‌اسرائیل انتقاد کرده‌ام. این سوره به مسیحیت اشاره دارد و دعوت به گفتمان مشترک می‌کند:
تَعَالَوْا إِلَىٰ كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ (قرآن کریم، سوره آل‌عمران، آیه ۶۴). تفسیر غیرعلمی «بسم‌الله» نیز به انحراف در فهم قرآنی منجر می‌شود:
وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ (قرآن کریم، سوره اسراء، آیه ۳۶).

درنگ: تفسیر نادرست سوره آل‌عمران و «بسم‌الله» به انحراف در فهم قرآنی منجر می‌شود، که با تأکید قرآنی بر علم و گفتمان مشترک در تعارض است.

جمع‌بندی

این گفتگوهای صمیمی، که از دل درس‌گفتارهایم برآمده، دعوتی است به تأمل در چالش‌های جامعه اسلامی و نقش علم دینی در اصلاح آن. من باور دارم که با تکیه بر معارف قرآنی، گفتمان عقلانی، و پرهیز از تفرقه و خشونت، می‌توان به سوی جامعه‌ای عادلانه و عزتمند گام برداشت. این خاطرات، بازتاب دغدغه‌هایم برای تحقق عدالت، وحدت، و اعتلای علم دینی است، که امیدوارم الهام‌بخش نسل‌های آینده باشد.

با نظارت صادق خادمی