در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 794

متن درس

 

گفتگوهای صمیمی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه (794)

مقدمه

سال‌ها پیش، در جمع طلاب و شاگردان، سخن از تحول حوزه‌های علمیه و نقش بی‌بدیل قرآن کریم در زندگی بشری به میان آمد. این درس‌گفتارها، که اکنون به صورت خاطرات بازگو می‌شوند، نه تنها بازتاب تأملات من در آن روزها، بلکه دعوتی است به بازاندیشی در جایگاه علوم قرآنی و مسئولیت عالمان دینی در برابر جامعه. در این گفتگوهای صمیمی، می‌کوشم تا با زبانی ساده اما عمیق، آنچه در قلب و ذهنم گذشته را با شما به اشتراک بگذارم. این خاطرات، شرحی است از دغدغه‌هایم برای احیای علوم قرآنی، تولید دانش بومی، و بازگرداندن حوزه‌های علمیه به جایگاه مرجعیت علمی و معنوی در جهان.

بخش اول: جامعیت قرآن و ضرورت استخراج علوم

روزی در جمع شاگردان، از آیه شریفه اللَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ ۚ لَا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلَا نَوْمٌ ۚ لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ (قرآن کریم، بقره: 255) سخن گفتم. این آیه، که به آیة‌الکرسی شهرت دارد، گویی جهانی را در خود جای داده است. به طلاب گفتم که این آیه، تنها یک متن معنوی نیست، بلکه معدنی است سرشار از علوم گوناگون. از ظروف فتحی و قبضی گرفته تا ابعاد ارضی، سماوی، جمالی، جلالی و کمالی، همه در این آیه نهفته‌اند. اما پرسیدم: ما چه کرده‌ایم؟ آیا این گنج عظیم را کاوش کرده‌ایم؟ قرآن کتاب زندگی است، نه صرفاً کتابی برای تبرک. باید آزمایشگاه‌هایی برپا کنیم تا این علوم را از حالت نظری به عملیاتی بدل سازیم.

درنگ: قرآن کریم منبعی جامع برای استخراج علوم تجربی و عملی است. حوزه‌های علمیه باید با ایجاد آزمایشگاه‌های علمی، از آیات قرآنی برای حل مسائل زندگی و تولید دانش بهره ببرند.

بخش دوم: قرآن، کتابی برای عمل

بارها به شاگردانم تأکید کردم: قرآن کتابی برای عمل است، نه صرفاً برای قرائت و تبرک. اگر کامپیوتر گران‌قیمتی بخرید و ندانید چگونه از آن استفاده کنید، جز صندلی‌ای برای نشستن نخواهد بود. قرآن نیز چنین است؛ اگر علوم آن را استخراج نکنیم، گویی آن را به حاشیه رانده‌ایم. به طلاب گفتم که حوزه‌های علمیه باید ساختارهایی علمی ایجاد کنند تا از آیات قرآنی، دانشی نظام‌مند برای حل چالش‌های اجتماعی و معنوی به دست آید. مشکلات جامعه اسلامی، از فقر و نابرابری گرفته تا انحرافات فرهنگی، تنها با بهره‌گیری عملی از قرآن قابل حل است.

درنگ: قرآن کتابی عملیاتی برای حل مسائل جامعه است. حوزه‌ها باید با تمرکز بر کاربرد آیات، به تولید علم و رفع مشکلات اجتماعی بپردازند.

بخش سوم: لزوم آزمایشگاه‌های علمی در حوزه‌ها

روزی با حسرتی عمیق گفتم: چرا حوزه‌های ما آزمایشگاه علمی ندارند؟ علوم قرآنی بدون تجربه و آزمایش، معنایی ندارد. به طلاب گفتم که باید از درس‌های نقالی و معرکه‌گیری دست بکشیم. درس واقعی، در آزمایشگاه شکل می‌گیرد. باید آیات را در بوته آزمایش بگذاریم، همان‌گونه که اولیای الهی به‌صورت فردی از آیات بهره برده‌اند. اما این کافی نیست؛ ما به تولید علم جمعی و نظام‌مند نیاز داریم. اگر حوزه‌ها به جای دعاگویی و کاغذبازی، به تولید علم بپردازند، می‌توانند مرجعیت علمی جهان را به دست آورند.

درنگ: حوزه‌های علمیه باید از آموزش نظری به آموزش عملی گذار کنند. آزمایشگاه‌های علمی، بستری برای کشف و کاربرد علوم قرآنی هستند.

بخش چهارم: نقد رویکردهای سنتی و پیشنهاد شهرهای قرآنی

با شاگردانم از سنگینی بار ظواهر سخن گفتم. از عمامه‌های سنگین، از لباس‌هایی که گاه مانع تحرک و پویایی‌اند. گفتم که حوزه‌ها نباید به مراکز دعاگویی یا کاغذبازی بدل شوند. پیشنهاد دادم که هزار شهر قرآنی بسازیم، جایی که علوم قرآنی به صورت عملیاتی تجربه شوند. گفتم که باید زبان نقد را باز کنیم، اما نه به سادگی که هرکس به دیگری بگوید «زبانت را ببر». فضای گفت‌وگوی علمی، جایی است که طلاب با تولید دانش و پاسخ به شبهات، به مرجعیت جهانی دست یابند.

درنگ: حوزه‌ها باید با ایجاد شهرهای قرآنی و فضای گفت‌وگوی علمی، از تمرکز بر ظواهر به تولید علم و مرجعیت جهانی گذار کنند.

بخش پنجم: قدرت آیة‌الکرسی و علوم قرآنی

در یکی از جلسات، از قدرت عظیم آیة‌الکرسی سخن گفتم. روایات بسیاری از این آیه به‌عنوان حرز و باطل‌السحر یاد کرده‌اند. به طلاب گفتم که این آیه، تنها برای قرائت در منابر نیست؛ باید آن را در آزمایشگاه‌ها مطالعه کنیم. اگر جادوگری با آیة‌الکرسی طلسمی ببندد، هیچ‌کس نمی‌تواند آن را باز کند. این قدرت عظیم، باید به‌صورت علمی استخراج شود. گفتم که علوم قرآنی را نباید با جادوگری اشتباه گرفت؛ این علوم، نیازمند مطالعه دقیق و تجربی‌اند.

درنگ: آیة‌الکرسی منبعی برای تولید علم و قدرت معنوی است. حوزه‌ها باید با مطالعه تجربی، از این قدرت بهره ببرند و آن را از جادوگری متمایز کنند.

بخش ششم: احیای علوم قرآنی و نقد اسراف وقت

روزی با اشاره به آیه أَوْ كَالَّذِي مَرَّ عَلَىٰ قَرْيَةٍ وَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا قَالَ أَنَّىٰ يُحْيِي هَٰذِهِ اللَّهُ بَعْدَ مَوْتِهَا (قرآن کریم، بقره: 259) از ضرورت احیای علوم قرآنی سخن گفتم. گفتم که قرائت قرآن بدون هدف عملیاتی، اسراف وقت است. حوزه‌ها باید به جای تمرکز بر ترتیل و تجوید، به استخراج علوم از آیات بپردازند. قدرت‌های تجربی، عنایی، لدنی، الهی و ربوبی در قرآن نهفته‌اند و ما باید این منابع را کاوش کنیم.

درنگ: قرائت قرآن بدون هدف عملیاتی، اسراف وقت است. حوزه‌ها باید با مطالعه علمی، علوم قرآنی را احیا کنند.

بخش هفتم: مرگ و احیا در قرآن

در یکی از جلسات، از آیه فَأَمَاتَهُ اللَّهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ (قرآن کریم، بقره: 259) سخن گفتم. این آیه، داستان مردی را روایت می‌کند که صد سال به خواب مرگ‌گونه فرو رفت و سپس زنده شد. پرسیدم: چرا صد سال؟ این سؤال، ما را به تأمل در مفاهیم مرگ و احیا وامی‌دارد. به طلاب گفتم که باید این مفاهیم را در آزمایشگاه‌ها مطالعه کنیم. مرگ در قرآن، تنها پایان حیات نیست؛ گاهی انتقال روح است، مانند خوابی که خود نوعی مرگ است. باید این معانی را با دقت علمی کاوش کنیم.

درنگ: مفاهیم مرگ و احیا در قرآن نیازمند مطالعه علمی و تجربی‌اند. حوزه‌ها باید با تحقیق، به کشف معانی عمیق آیات بپردازند.

بخش هشتم: غلبه بر ترس و ضرورت ورزش

روزی به طلاب گفتم: ترس، مانع پیشرفت است. فقر و عدم تحرک، ترس را در دل‌ها می‌کارد. ورزش را برای طلاب واجب دانستم، نه تنها برای سلامت جسم، بلکه برای تقویت روحیه و غلبه بر ترس. گفتم که بدن سالم، شرط عبادت و علم‌آموزی است. اگر طلبه‌ای نتواند بدنش را حرکت دهد، چگونه می‌تواند ذهنش را به سوی معرفت بگشاید؟ به شوخی گفتم که حتی در طویله هم می‌توان رقصی از الاغ آموخت که روح را تازه کند!

درنگ: ورزش برای طلاب واجب است تا با سلامت جسم و روح، بر ترس غلبه کنند و به علم‌آموزی بپردازند.

بخش نهم: زندگی حکیمانه و نقد فقر

با شاگردانم از زندگی حکیمانه اولیای الهی سخن گفتم. گفتم که فقر، نقص است و نباید آن را به دین نسبت داد. اولیای خدا، نه فقیرانه، بلکه حکیمانه زندگی می‌کردند. با اعتدال در خوردن و پرهیز از اسراف، به سلامت جسم و روح می‌رسیدند. به طلاب گفتم که پرخوری و اسراف، به جسم و روح آسیب می‌رساند. باید با حکمت زیست و از فقر و ترس فاصله گرفت.

درنگ: زندگی حکیمانه با اعتدال، راه اولیای خداست. فقر، نقص است و باید از دین دور شود.

بخش دهم: تولید علم و ثبت دستاوردها

بارها به طلاب گفتم: علم دینی باید بومی و مبتنی بر ابتکار باشد. نباید به تقلید از دیگران بسنده کنیم. پیشنهاد دادم که بانک علمی در حوزه‌ها ایجاد شود تا دستاوردهای طلاب ثبت گردد و از سرقت علمی جلوگیری شود. گفتم که هر طلبه باید کارهای علمی‌اش را به نام خود ثبت کند تا به مرجعیت جهانی دست یابیم. کارهای غیرعلمی، مانند تجارت و کاغذبازی، شایسته طلاب نیست.

درنگ: طلاب باید با تولید علم بومی و ثبت دستاوردها، از تقلید و سرقت علمی پرهیز کنند و به مرجعیت جهانی دست یابند.

جمع‌بندی

این درس‌گفتارها، نه تنها دعوتی به تأمل در علوم قرآنی، بلکه فریادی برای تحول در حوزه‌های علمیه بود. من از طلاب خواستم که از ظواهر بگذرند، آزمایشگاه‌های علمی برپا کنند، و با تولید علم بومی، به مرجعیت جهانی دست یابند. قرآن کریم، کتابی برای زندگی است، و ما باید با مطالعه عملیاتی آیات، به حل مسائل جامعه بپردازیم. این خاطرات، بازتاب دغدغه‌هایم برای احیای علوم قرآنی و بازسازی نقش حوزه‌ها در جهان مدرن است. امید دارم که این گفتگوهای صمیمی، طلاب و پژوهشگران را به سوی عدالت و پیشرفت هدایت کند.

با نظارت صادق خادمی