در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 808

متن درس

 

گفتگوهای صمیمی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه (808)

مقدمه

در یکی از درس‌گفتارهایم، سخن از غفلت انسان‌ها از معارف قرآن و سنت به میان آمد. این سخنان، که گاه به‌صورت گذرا در جلساتم مطرح شده‌اند، اکنون فرصتی یافته‌اند تا در قالب این گفتگوهای صمیمی، با دلی پر از عشق به هدایت الهی و با زبانی که از عمق جان برمی‌خیزد، بازگو شوند. این خاطرات نه‌تنها شرح تأملاتم در باب قرآن، سنت، و راه رستگاری است، بلکه دعوتی است به تأمل در معارف الهی و راهی که به سوی سعادت ابدی می‌گشاید. آنچه در این مجموعه می‌خوانید، بازتابی است از سال‌ها تفکر و تجربه در مسیر معرفت و معنویت، با امید به اینکه قلوب شما را به نور هدایت رهنمون سازد.

بخش اول: غفلت از قرآن و سنت

روزی در جمع شاگردانم از غفلت عمیقی سخن گفتم که دامن‌گیر بسیاری از مسلمین شده است. قرآن کریم، این کتاب آسمانی، و سنت پیامبر اکرم (ص)، که چراغ راه هدایت‌اند، زیر پای غفلت‌ها لگدمال شده‌اند. بسیاری نمی‌دانند که اسلام چیست و قرآن چه گنجینه‌ای در خود نهفته دارد. این کتاب الهی، که خداوند آن را برای رستگاری بشر نازل کرده، سخن از راه‌هایی دارد که اگر به آن عمل نشود، انسان را به سوی عذاب و تباهی می‌کشاند.

درنگ: غفلت از قرآن و سنت، ریشه بسیاری از انحرافات و گرفتاری‌های معنوی است. بازگشت به این دو منبع، راه رستگاری را هموار می‌سازد.

پیامدهای گناه در قبر

در یکی از جلسات، به شاگردانم گفتم که قرآن و سنت از عذاب قبر سخن می‌گویند، جایی که گناهان انسان او را زنده به گور می‌کنند. گویی انسان را غسل می‌دهند، کفن می‌کنند و در قبر می‌گذارند، اما به سبب گناهانش، در همان قبر زنده می‌شود و دست و پا می‌زند تا خفه گردد. این عذاب، نتیجه بی‌توجهی به احکام الهی در دنیاست. گناهان، لذت‌های زودگذر دنیا را به عذابی دردناک در قبر بدل می‌کنند. خداوند لذت‌هایی را که انسان در دنیا برده، در قبر از او بازمی‌ستاند، چنان‌که گویی از دماغش بیرون می‌کشد.

درنگ: گناهان در دنیا، عذاب قبر را به دنبال دارند و انسان را از رستگاری محروم می‌کنند.

دعا برای مرگ صحیح

بارها به شاگردانم توصیه کردم: «همواره دعا کنید که از کسانی نباشید که در قبر دوباره زنده می‌شوند و عذاب می‌بینند.» دعا برای مرگ صحیح، یعنی مرگی که غسل و کفن آن باطل نشود، نشانه‌ای از توجه به آخرت است. انسان باید از خداوند بخواهد که او را در مسیری قرار دهد که مرگش، آغازی برای سعادت ابدی باشد، نه عذابی دردناک.

درنگ: دعا برای مرگ صحیح، نشانه توجه به آخرت و آمادگی برای مواجهه با قبر است.

بخش دوم: حکمت آیین‌های دینی

آیین تشییع و دفن

روزی در درس‌گفتارم، از حکمت آیین‌های تشییع سخن گفتم. آیا باور می‌کنید که این آداب، خود نوعی طب برای روح و جسم‌اند؟ گفتم: «چرا در تشییع، تابوت را سه بار بلند می‌کنند و می‌گذارند؟» این کار، نشانه احتیاط برای اطمینان از مرگ قطعی است. احتضار یک مرگ است، مرگ ظاهری مرگ دیگری، و گاه انسان در قبر نیز مرگ‌های دیگری را تجربه می‌کند. چند بار باید بمیریم تا به حقیقت مرگ پی ببریم؟ یا آن هنگام که خاک بر قبر می‌ریزند، چرا گفته‌اند با پشت دست و آرام بریزید؟ این احتیاط برای آن است که مبادا به متوفی عذابی افزون شود. خاک را نباید با شدت پرتاب کرد، که گویی مرگ دیگری بر او تحمیل می‌شود.

درنگ: آیین‌های تشییع و دفن، حکمت‌هایی دارند که به احترام متوفی و کاهش عذاب او کمک می‌کنند.

نقد بی‌توجهی در تشییع

از بی‌توجهی برخی در مراسم تشییع گلایه کردم. برخی به جای تمرکز بر معنویت این لحظه، به فکر نهار یا وعده‌های دنیوی‌اند. گویی مراسم تشییع، فرصتی برای امور مادی شده است. این بی‌توجهی، نشانه‌ای از غفلت از مرگ و آخرت است. باید با حضور قلب در این مراسم شرکت کرد تا روح متوفی آرامش یابد و خودمان نیز به یاد مرگ و مسئولیت‌هایمان باشیم.

درنگ: بی‌توجهی در مراسم تشییع، نشانه غفلت از معنویت و مسئولیت‌های آخرتی است.

بخش سوم: معرفت الهی و عذاب قبر

شناخت رب و رهایی از عذاب

روزی به شاگردانم گفتم: «اگر رب خود را بشناسید، از عذاب‌های قبر در امان خواهید ماند.» شناخت خداوند به‌عنوان رب، انسان را از مرگ‌های متعدد در قبر نجات می‌دهد. اما چگونه می‌توان این معرفت را کسب کرد؟ وقتی انسان در دنیا غافل است، حتی تلقین در قبر نیز نمی‌تواند او را به این معرفت برساند. روزی از مرده‌شوری شنیدم که می‌گفت: «من چگونه این متوفی را که در دنیا از معرفت بی‌بهره بود، با تلقین هدایت کنم؟» او راست می‌گفت. حتی خداوند با یازده قسم در سوره شمس نتوانست برخی را هدایت کند، چه برسد به مرده‌شور بی‌سواد.

قرآن کریم: وَٱلشَّمْسِ وَضُحَىٰهَا ۝ وَٱلْقَمَرِ إِذَا تَلَىٰهَا ۝ وَٱلنَّهَارِ إِذَا جَلَّىٰهَا ۝ وَٱلَّيْلِ إِذَا يَغْشَىٰهَا ۝ وَٱلسَّمَآءِ وَمَا بَنَىٰهَا ۝ وَٱلْأَرْضِ وَمَا طَحَىٰهَا ۝ وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّىٰهَا ۝ فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَىٰهَا ۝ قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّىٰهَا ۝ وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّىٰهَا
سوگند به خورشید و تابش آن، و به ماه چون از پی آن برآید، و به روز چون آن را روشن کند، و به شب چون آن را بپوشاند، و به آسمان و آن که آن را برافراشت، و به زمین و آن که آن را گسترد، و به نفس و آن که آن را درست کرد، و به او فجور و تقوایش را الهام کرد، به‌راستی رستگار شد کسی که نفس خود را تزکیه کرد، و زیان کرد کسی که آن را آلوده ساخت.

درنگ: شناخت خداوند به‌عنوان رب، کلید رهایی از عذاب قبر و رستگاری ابدی است.

قبر، کلاس معرفت

در یکی از جلسات، قبر را به کلاسی برای معرفت تشبیه کردم. حتی مرده‌شور، که با قبر سروکار دارد، از این کلاس درس می‌گیرد. وقتی انسان در قبر قرار می‌گیرد، درهای فهم او اندکی گشوده می‌شود. اما چه فایده، وقتی در دنیا از این معرفت بی‌بهره بوده است؟ قبر، فرصتی است برای بیداری، اما برای کسی که در دنیا بیدار نبوده، این بیداری جز عذاب نیست.

درنگ: قبر، کلاس معرفت است که انسان را به حقیقت مرگ و مسئولیت‌هایش آگاه می‌سازد.

بخش چهارم: مکر الهی و نعمت‌های فریبنده

نعمت‌ها، آزمایشی الهی

روزی به شاگردانم گفتم: «از نعمت‌های خداوند بترسید، که گاهی مکر الهی‌اند.» خداوند نعمت‌هایی چون سلامتی، مال، و عزت می‌دهد، اما گاه این نعمت‌ها برای آزمایش انسان‌اند. همان‌گونه که دامداری گوسفندان را پروار می‌کند تا سرانجام ذبحشان کند، خداوند نیز گاه انسان را با نعمت‌ها پروار می‌کند تا او را در بوته آزمایش قرار دهد.

قرآن کریم: وَأَنَا خَيْرُ ٱلْمَٰكِرِينَ
و من بهترین مکرکنندگانم.

درنگ: نعمت‌های الهی گاه آزمایشی برای انسان‌اند و باید با هوشیاری از آن‌ها استفاده کرد.

تشبیه نعمت‌ها به پروار کردن

روزی در درس‌گفتارم، نعمت‌ها را به گوسفندان پروار تشبیه کردم. دامدار به گوسفندان آب و علف می‌دهد، اما هدفش ذبح آن‌هاست. انسان نیز باید از نعمت‌های خداوند بترسد، که گاه مقدمه‌ای برای عذاب‌اند. این تشبیه، هشداری است برای آنکه در دام لذت‌های زودگذر دنیا نیفتیم و از نعمت‌ها برای تقرب به خداوند بهره ببریم.

درنگ: نعمت‌ها، اگر نادرست استفاده شوند، می‌توانند انسان را به سوی تباهی سوق دهند.

بخش پنجم: ولایت اهل بیت و بقای اسلام

نابودی قوم ثمود

در تفسیر سوره شمس، از قوم ثمود سخن گفتم که به دلیل تکذیب پیامبرشان و نافرمانی از ناقه الهی نابود شدند. این قوم، با طغیان و گناه، خود را به هلاکت رساندند.

قرآن کریم: كَذَّبَتْ ثَمُودُ بِطَغْوَىٰهَا ۝ إِذِ ٱنبَعَثَ أَشْقَىٰهَا ۝ فَقَالَ لَهُمْ رَسُولُ ٱللَّهِ نَاقَةَ ٱللَّهِ وَسُقْيَٰهَا ۝ فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا فَدَمْدَمَ عَلَيْهِمْ رَبُّهُم بِذَنبِهِمْ فَسَوَّىٰهَا
ثمود از سر سرکشی‌اش تکذیب کرد، آن‌گاه که شقی‌ترینشان برانگیخته شد، پس رسول خدا به آن‌ها گفت: ناقه خدا و آبشخورش را واگذارید، ولی او را تکذیب کردند و آن را پی کردند، پس پروردگارشان به سبب گناهشان بر آن‌ها تاخت و همه را یکسان نابود کرد.

درنگ: تکذیب پیامبر و نافرمانی از هدایت الهی، به نابودی منجر می‌شود.

اهمیت ولایت حضرت علی (ع)

در یکی از جلسات، با شاگردانم از اهمیت ولایت حضرت علی (ع) سخن گفتم. هر کس محبت غیر از علی (ع) را در دل داشته باشد یا محبت او را نداشته باشد، به نابودی محکوم است. ولایت اهل بیت، رکن بقای اسلام است. اگر تشیع قدرت یابد، اسلام عزت خواهد یافت، وگرنه در غربت باقی خواهد ماند.

درنگ: ولایت حضرت علی (ع) شرط بقای دین و رستگاری است.

مظلومیت حضرت علی (ع)

از مظلومیت حضرت علی (ع) سخن گفتم. پیامبر اکرم (ص) به ایشان سفارش کردند که درگیر نشوند، و ایشان با شجاعتی بی‌نظیر در سکوت خود، این مظلومیت را به نمایش گذاشتند. سوره شمس، که در شأن ایشان نازل شده، ناقه را نماد ولایت ایشان می‌داند. دشمنان ایشان، با تکذیب این ولایت، خود را به هلاکت رساندند.

درنگ: مظلومیت حضرت علی (ع) و سکوت شجاعانه ایشان، نشانه عظمت ولایت است.

بخش ششم: نصرت مقطعی و نفوذ در اسلام

نصرت مقطعی در سوره نصر

در تفسیر سوره نصر، از نصرتی مقطعی سخن گفتم که ضمانتی برای پایداری ندارد. خداوند در این سوره از فتح و ورود فوج‌فوج مردم به دین سخن می‌گوید، اما این ورود، گاه بدون معرفت است.

قرآن کریم: إِذَا جَآءَ نَصْرُ ٱللَّهِ وَٱلْفَتْحُ ۝ وَرَأَيْتَ ٱلنَّاسَ يَدْخُلُونَ فِى دِينِ ٱللَّهِ أَفْوَاجًا
چون یاری خدا و پیروزی فرا رسد، و ببینی که مردم فوج‌فوج در دین خدا درآیند.

درنگ: نصرت مقطعی و ورود فوج‌فوج به دین، بدون معرفت، پایدار نیست.

نقد اسلام آوردن ظاهری

از اسلام آوردن ظاهری برخی از کفار قریش گلایه کردم. آن‌ها از سر آگاهی، اما بدون معرفت، به دین درآمدند. گویی تنها به سبب شرایط زمانه، لباس اسلام بر تن کردند. این ایمان ظاهری، به مشکلات بزرگی برای اهل بیت (ع) منجر شد.

درنگ: ایمان ظاهری، بدون معرفت، به مشکلات در جامعه اسلامی منجر می‌شود.

پیامدهای نفوذ در اسلام

روزی به شاگردانم گفتم که ورود فوج‌فوج افراد غیرصادق به اسلام، مانند ابوسفیان، به مشکلات بزرگی منجر شد. این نفوذی‌ها، که بدون ایمان حقیقی به دین درآمدند، راه را برای مظلومیت اهل بیت (ع) هموار کردند. حتی برخی، پیامبر اکرم (ص) را با بی‌احترامی «رجل» خطاب کردند و او را به دیوانگی متهم ساختند.

درنگ: نفوذ افراد غیرصادق در اسلام، به مظلومیت اهل بیت (ع) منجر شد.

بخش هفتم: شب قدر و معارف الهی

نزول قرآن در شب قدر

در تفسیر سوره قدر، از نزول قرآن در شب سخن گفتم. این شب، ظرف نزول معارف الهی است. قرآن را به عروسی تشبیه کردم که برای همه قابل دسترسی است، اما نزول آن در شب، نشانه حفاظت معنوی آن است.

قرآن کریم: إِنَّآ أَنزَلْنَٰهُ فِى لَيْلَةِ ٱلْقَدْرِ
ما آن را در شب قدر نازل کردیم.

درنگ: شب قدر، ظرف نزول معارف الهی و قرآن است.

اهمیت شب در سلوک معنوی

شب را به کوزه‌ای، صحرایی، یا اقیانوسی تشبیه کردم که در آن، قدر و عظمت قرآن آشکار می‌شود. شب، زمانی است برای تأمل و سلوک معنوی، که انسان را به حقیقت وجودش نزدیک‌تر می‌کند.

درنگ: شب، فرصتی برای سلوک معنوی و درک عمیق معارف الهی است.

بخش هشتم: انتظار فعال و خودسازی

نقد انتظار غیرواقعی برای ظهور

از برخی شاگردانم شنیدم که با شتاب‌زدگی از آمدن قریب‌الوقوع امام زمان (عج) سخن می‌گفتند. به آن‌ها گفتم: «این انتظار غیرواقعی، نتیجه خیالات بی‌اساس است.» اگر قرار است کاری کنیم، باید اکنون انجام دهیم، نه اینکه منتظر ظهور باشیم و دست روی دست بگذاریم.

درنگ: انتظار غیرواقعی برای ظهور، مانع خودسازی و اقدام در زمان حال است.

ضرورت خودسازی در زمان حال

روزی به شاگردانم گفتم: «اگر قرار است برای ظهور آماده شویم، باید اکنون خود را بسازیم.» انتظار ظهور، بدون خودسازی، بی‌ثمر است. مانند کسی که در ماه رمضان، به جای اعتدال، پرخوری می‌کند و از ضیافت الهی سوءاستفاده می‌کند. باید از زمان حال برای اصلاح نفس بهره ببریم.

درنگ: خودسازی در زمان حال، شرط آمادگی برای ظهور است.

بخش نهم: تجسم اعمال و معرفت اولیای خدا

تجسم اعمال در نگاه عرفا

در یکی از جلسات، از تجسم اعمال سخن گفتم. عرفا معتقدند که اعمال انسان، در قالب تجسم در برابرش ظاهر می‌شوند. این بالاتر از تمثل ظاهری است که عوام از آن سخن می‌گویند. هر نفس، هر فکر، و هر عملی، در نزد اولیای خدا آشکار است.

درنگ: تجسم اعمال، حقیقتی عرفانی است که اعمال انسان را در برابر او آشکار می‌سازد.

معرفت اولیای خدا

روزی به شاگردانم گفتم که اولیای خدا، با بصیرتشان، حتی تعداد نفس‌های انسان را می‌دانند. آن‌ها می‌توانند بگویند کدام نفس‌ها درست و کدام نادرست‌اند. این معرفت، نشانه‌ای از عمق بصیرت اولیای خداست که ما را به تأمل در اعمالمان دعوت می‌کند.

درنگ: اولیای خدا با بصیرتشان، اعمال و نفس‌های انسان را به دقت می‌شناسند.

جمع‌بندی

این گفتگوهای صمیمی، که از درس‌گفتارهایم برگرفته شده‌اند، دعوتی‌اند به تأمل در معارف قرآنی و سیره اهل بیت (ع). از غفلت از قرآن و سنت گرفته تا پیامدهای گناه در قبر، از حکمت آیین‌های دینی تا ضرورت شناخت خداوند به‌عنوان رب، و از اهمیت ولایت حضرت علی (ع) تا خطر نعمت‌های فریبنده، همه و همه درس‌هایی‌اند برای خودسازی و رستگاری. امیدوارم این خاطرات، که با عشق به هدایت الهی نگاشته شده‌اند، نوری در دل‌های شما بیفکنند و راه سعادت را برایتان هموار سازند.

با نظارت صادق خادمی