متن درس
گفتگوهای صمیمی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، جلسه (832)
مقدمه
سالها پیش، در خلال درسگفتارهایم، به موضوعاتی پرداختم که ریشه در عمق معارف قرآنی داشت و پیوندی عمیق با زندگی روزمره انسانها برقرار میکرد. این گفتارها، که گاه بهصورت گذرا در جلساتم ذکر شدهاند، اکنون فرصتی یافتهاند تا بهصورت منسجم و با نگاهی عمیقتر بازگو شوند. در این مجموعه، که آن را «گفتگوهای صمیمی» نامیدهام، تلاش کردهام تأملاتم را درباره مفاهیم والای قرآنی، بهویژه ضلالت و هدایت، با زبانی صمیمی و در عین حال علمی با شما در میان بگذارم. این نوشتار، نهتنها بازتابدهنده سالها مطالعه و تدریس من در حوزههای علمی، بلکه آیینهای از تعهد معنوی و معرفتیام به فهم حقیقت و انتقال آن به مخاطبان است. آنچه در پی میآید، کاوشی است در آیات قرآن کریم، با نگاهی روانشناختی و جامعهشناختی، که امیدوارم شما را به تأمل در مسیر زندگی و انتخابهایتان دعوت کند.
بخش اول: جاذبه و عمق قرآن کریم
گاه ساعتها غرق در مطالعه قرآن کریم بودم. این کتاب آسمانی، با عمق و ظرافت بینظیرش، گویی روح انسان را در بر میگیرد و او را به سوی خود میکشاند. بارها تجربه کردهام که حتی با وجود دشواریهای مطالعه مداوم، قرآن هرگز از جذابیتش کاسته نمیشود. این جاذبه، ریشه در لطافت معانی و تأثیر عمیق آن بر روان انسان دارد. گویی هر آیه، دریچهای به سوی نور است که ناخودآگاه، انسان را به سوی معرفت و آرامش هدایت میکند.
قرآن کریم: كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ
(کتابی است که آن را به سوی تو نازل کردیم تا مردم را از تاریکیها به سوی نور بیرون آوری…)
این آیه، که در سوره ابراهیم آمده، بهخوبی نشاندهنده نقش هدایتبخش قرآن است. چگونه این آیه مرا به تأمل وامیداشت: اینکه چگونه یک متن میتواند چنین تأثیر عمیقی بر قلب و ذهن انسان بگذارد. این ویژگی، نهتنها از منظر معنوی، بلکه از دیدگاه روانشناختی نیز قابل تأمل است. مطالعه مستمر قرآن، انگیزههای معنوی را در انسان بیدار میکند و ایمان را در عمق وجودش تقویت میسازد.
درنگ:
قرآن کریم، با عمق و ظرافت معانی خود، تأثیر عمیقی بر روان انسان دارد و مطالعه مداوم آن، انگیزههای معنوی و ایمان را تقویت میکند.
بخش دوم: اهمیت استمرار در کسب معرفت
در ایام جوانی، عالمان دینی همواره بر استمرار مطالعه، حتی در روزهای تعطیل، تأکید داشتند. گویی وقفه در کسب علم، بهمنزله انقطاع از مسیر معرفت بود. یکی از اساتیدم میگفت: «حتی در عید نوروز هم درس بخوانید، مبادا تعطیلی طولانی شما را از مسیر علم دور کند.» این سخن، چنان در ذهنم حک شد که حتی در روزهای تعطیل، کتاب به دست میگرفتم و غرق مطالعه میشدم. این تأکید بر نظم و استمرار، نهتنها نشاندهنده تعهد علمی، بلکه بازتابدهنده یک اصل عمیق معنوی است: آنکه معرفت، راهی است که باید پیوسته پیمود.
درنگ:
استمرار در مطالعه و کسب علم، حتی در ایام تعطیل، از انقطاع در مسیر معرفت جلوگیری میکند و نظم علمی را حفظ مینماید.
بخش سوم: تحلیل قرآنی ضلالت و هدایت
یکی از عمیقترین تأملاتم در درسگفتارها، به آیهای از سوره بقره بازمیگردد که همواره مرا به فکر وامیداشت:
قرآن کریم: أُولَٰئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَىٰ فَمَا رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ
(آنان کسانیاند که گمراهی را به [بهای] هدایت خریدند، پس تجارتشان سود نکرد و هدایتیافتگان نبودند.)
این آیه، گویی آیینهای است که انتخابهای انسانی را به ما نشان میدهد. در یکی از جلسات، با شاگردانم درباره مفهوم «تجارت» در این آیه سخن گفتم. برخلاف تجارت مادی که هدفش سود مالی است، تجارت در این آیه، مبادلهای معنوی است. منافقان، با انتخاب ضلالت به جای هدایت، سرمایههای معنوی خود – مانند عقل، سلامت و جوانی – را از دست میدهند، بدون آنکه سودی کسب کنند. این مفهوم، از منظر روانشناختی، به خودتخریبی اشاره دارد؛ انتخابی آگاهانه که انسان را از مسیر رشد معنوی دور میکند.
برای روشنتر شدن این مفهوم، مثالی از بازار میزدم: تاجری که به دنبال سود است، نوع کالا برایش اهمیتی ندارد – پنبه، زمین یا سکه. او تنها به سود میاندیشد. اما در تجارت معنوی، انتخاب ضلالت، مانند خرید کالایی زیانبار است که جز ضرر، نتیجهای ندارد. این مثال، چگونه ذهن شاگردانم را به خود مشغول میکرد و بحثهای پرشوری را برمیانگیخت.
درنگ:
در آیه «اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَىٰ»، تجارت به معنای مبادله معنوی است؛ منافقان با از دست دادن عقل و سلامت، ضلالت را میخرند و از هدایت محروم میشوند.
بخش چهارم: نقد تفاسیر نادرست و اهمیت فهم دقیق
بارها در درسگفتارهایم، از تفاسیر نادرست برخی آیات گلایه کردهام. مثلاً در تفسیر آیه «اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَىٰ»، برخی به اشتباه گمان میکنند که هدایت، بهای ضلالت است. اما حقیقت این است که سرمایه معامله، عقل، سلامت و جوانی انسان است که در ازای ضلالت از دست میرود. برای توضیح این مفهوم، مثالی از اعتیاد میآوردم: فردی که معتاد میشود، جوانی، سلامت و عقل خود را میدهد و در ازای آن، ضلالت و تباهی میخرد. این تصویر، چنان ملموس بود که شاگردانم را به تأمل وامیداشت.
این نقد، تنها به تفاسیر محدود نبود. از نظامهای آموزشی علم دینی نیز انتقاد میکردم. این نظامها، گاه به دلیل رویکردهای غیرعلمی، نمیتوانند پاسخگوی نیازهای روز باشند. به شاگردانم میگفتم که علم دینی باید با علوم مدرن، مانند روانشناسی و جامعهشناسی، تلفیق شود تا کاربردی و مؤثر گردد. این دیدگاه، بازتابدهنده تعهد من به تحول در حوزههای علمی و حرکت به سوی تولید علم کاربردی بود.
درنگ:
تفسیر نادرست آیه «اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ» گمراهکننده است؛ سرمایه معامله، عقل و سلامت انسان است که در ازای ضلالت از دست میرود.
بخش پنجم: نیت خالص و اعمال مؤمنانه
یکی از درسهای عمیقی که همواره در جلساتم تأکید میکردم، اهمیت نیت خالص در اعمال بود. به شاگردانم میگفتم: «نماز، روزه و حتی حفظ قرآن، اگر برای اهداف دنیوی باشد، ارزش معنوی خود را از دست میدهد.» این سخن، ریشه در آیهای از سوره بقره داشت:
قرآن کریم: وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ
(و آنچه از ربا باقی مانده رها کنید، اگر مؤمنید…)
این آیه، بر اهمیت نیت خالص تأکید دارد. مثالی از یک عالم دینی میزدم که منتظر عیادت شاگردانش بود، اما به جای توکل به خدا، به بندگان خدا دل بسته بود. این رفتار، نشانهای از دلبستگی به دنیاست. در مقابل، مؤمنان واقعی، اعمال خود را تنها برای خدا انجام میدهند و این تفاوت، رستگاری آنها را تضمین میکند:
قرآن کریم: أُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
(آنان همان رستگاراناند.)
درنگ:
اعمال مؤمنان، هنگامی ارزشمند است که با نیت خالص و برای خدا انجام شود، در غیر این صورت، برکت معنوی خود را از دست میدهد.
بخش ششم: تمرکز بر خدا، نه نتایج دنیوی
در یکی از جلسات، درباره آیهای از سوره نصر سخن گفتم که درس بزرگی به من آموخت:
قرآن کریم: إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا
(چون یاری خدا و پیروزی فرا رسد و ببینی که مردم دستهدسته به دین خدا درآیند…)
این آیه، به پیامبر توصیه میکند که به جای توجه به ناس، به نصرت خدا تمرکز کند و استغفار نماید. این درس، مرا به تأمل در اهمیت توکل و دوری از دلبستگیهای دنیوی واداشت. به شاگردانم میگفتم که حتی اگر موفقیتهای بزرگی در زندگی به دست آورید، نباید به نتایج دنیوی دل ببندید، بلکه باید همواره به خدا نگریست.
درنگ:
تمرکز بر خدا و نصرت الهی، به جای دلبستگی به نتایج دنیوی، انسان را به سوی استغفار و رستگاری هدایت میکند.
جمعبندی
این گفتگوهای صمیمی، که ریشه در سالها تدریس و تأمل در آیات قرآن کریم دارند، تلاشی است برای پیوند زدن معارف قرآنی با زندگی روزمره. از آیه «اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَىٰ» آموختم که انتخابهای ما، سرمایههای معنویمان را شکل میدهند. ضلالت، نتیجه از دست دادن عقل، سلامت و جوانی است، و هدایت، مسیری است که با نیت خالص و توکل به خدا پیموده میشود. نقد نظامهای آموزشی علم دینی و تأکید بر فهم عمیق قرآن، بخشی از تعهد من به تحول در حوزههای علمی بود. امیدوارم این خاطرات، شما را به تأمل در انتخابهایتان و پیوند عمیقتر با قرآن کریم دعوت کند.
با نظارت صادق خادمی