در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 876

متن درس





گفتگوهای صمیمی

گفتگوهای صمیمی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه 876

مقدمه

سال‌ها پیش، در خلال درس‌گفتارهایم، سخنانی را به‌صورت گذرا مطرح می‌کردم که هر یک، دریچه‌ای بود به سوی تأملات عمیق معرفتی، فقهی و معنوی. اکنون که این خاطرات را بازگو می‌کنم، گویی بار دیگر در آن لحظات حضور دارم، در میان شاگردان، در فضای گرم حوزه، و در اندیشه‌هایی که از آیات قرآن و روایات اهل بیت علیهم‌السلام سرچشمه می‌گرفت. این مجموعه، که «گفتگوهای صمیمی» نام گرفته، تلاشی است برای بازنمایی آن تأملات، با زبانی که هم صمیمی است و هم عمیق، تا خواننده را به دنیای معرفت و معنویت دعوت کند. در این بخش، به بازخوانی یکی از درس‌گفتارهایم می‌پردازم که در آن، از ایام فاطمیه تا مفاهیم پیچیده سماوات و ارضین سخن گفته‌ام، و در عین حال، نقدهایی را بر علم دینی و روش‌های آن مطرح کرده‌ام.

بخش اول: تأمل در ایام فاطمیه و مسائل اجتماعی

هرگاه ایام فاطمیه فرا می‌رسید و حوزه‌ها غرق در عزای حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها می‌شدند. این ایام، نه‌تنها فرصتی برای گرامیداشت مقام آن بانوی بزرگ بود، بلکه مجالی بود برای تأمل در ظلم‌هایی که بر اهل بیت علیهم‌السلام روا شده است. در یکی از درس‌گفتارهایم، به شاگردان گفتم که این ظلم‌ها تنها به تاریخ گذشته محدود نمی‌شود. گویی تاریخ، آیینه‌ای است که ستم‌های معاصر را نیز به ما نشان می‌دهد. در گوشه و کنار جهان، از سرزمین‌های جنگ‌زده تا جوامع گرفتار بی‌عدالتی، شاهد رنج‌هایی هستیم که قلب هر مؤمنی را به درد می‌آورد. این تأملات، مرا به دعا برای حمایت اهل بیت علیهم‌السلام از دین و حوزه‌ها واداشت، دعایی که از عمق جان برمی‌خاست و امید به هدایت و یاری آن بزرگواران را در دلم زنده می‌کرد.

درنگ: ایام فاطمیه، فرصتی است برای تأمل در ظلم‌های تاریخی و معاصر، و دعا برای حمایت اهل بیت علیهم‌السلام از دین و حوزه‌های علمی.

بخش دوم: نقد علم دینی و کمبود توجه به مسائل کلیدی

یکی از دغدغه‌های همیشگی‌ام، کم‌توجهی علم دینی به موضوعات اساسی بود. در درس‌گفتارهایم، بارها از این گلایه می‌کردم که در تفاسیر و کتاب‌های دینی، درباره مفاهیم عمیقی چون سماوات و ارضین، سخنان اندکی گفته شده است. در قرآن کریم، واژه سماوات بیش از هفتصد بار به کار رفته، اما تفاسیر ما اغلب به داستان‌ها و قصه‌های پیش‌پاافتاده پرداخته‌اند و از تحلیل علمی این مفاهیم غفلت کرده‌اند. این کم‌توجهی، نه‌تنها در تفاسیر، بلکه در دیگر متون دینی نیز دیده می‌شود. گویی علم دینی، گرفتار حاشیه‌ها شده و از متن اصلی بازمانده است.

درنگ: علم دینی به مسائل پیش‌پاافتاده بیش از موضوعات اساسی مانند سماوات و ارضین پرداخته و نیازمند بازنگری در اولویت‌های پژوهشی است.

بخش سوم: تجربه‌های فقهی و نقد کتاب لمعه

زمانی در محضر استادان بزرگ، از جمله مرحوم ادیب نیشابوری، به آموختن معلقات سبعه و مقامات حریری مشغول بودم. آن روزها، بحث‌هایی داغ درباره کتاب لمعه درمی‌گرفت. لمعه، که کتابی درسی و پایه در فقه است، گنجینه‌ای از مسائل علمی و استنباطی دارد، اما شرح‌های موجود، اغلب به مسائل ساده پرداخته و از بخش‌های پیچیده و استنباطی آن غفلت کرده‌اند. به شاگردانم می‌گفتم که فهم لمعه، تنها با تکیه بر ادبیات ممکن نیست؛ فقه و اصول، کلیدهای اصلی درک این کتاب‌اند. یک بار، وقتی این موضوع را با مرحوم ادیب مطرح کردم، چنان بحث بالا گرفت که نزدیک بود درسمان تعطیل شود! او لمعه را صرفاً رساله‌ای عملی می‌دانست، اما من معتقد بودم که فقه آن، عمیق‌تر از این حرف‌هاست.

درنگ: کتاب لمعه دارای پیچیدگی‌های فقهی است که فهم آن نیازمند تسلط بر اصول و فقه است، نه صرفاً ادبیات.

بخش چهارم: نقد خرافات و ضرورت رویکرد علمی

یکی از دردهای بزرگ من، نفوذ خرافات در علم دینی بود. در درس‌گفتارهایم، بارها به شاگردان هشدار می‌دادم که خرافات، مانعی بزرگ برای رشد علمی بشر بوده است. برای مثال، برخی تفاسیر سنتی، سماوات را به عوالم جمادات، نباتات، و برزخ تقسیم کرده‌اند، گویی آسمان‌ها را می‌توان با چنین دسته‌بندی‌های ساده‌ای فهمید. این تقسیم‌بندی‌ها، نه‌تنها علمی نیستند، بلکه از حقیقت قرآنی نیز دورند. من همیشه به شاگردانم می‌گفتم: «اگر نمی‌دانید، بگویید نمی‌دانم! نصف علم، در لا أدری است.» این پذیرش نادانی، راه را برای پژوهش‌های علمی باز می‌کند و از گمانه‌زنی‌های بی‌اساس جلوگیری می‌کند.

درنگ: خرافات در علم دینی مانع رشد علمی است و پذیرش نادانی (لا أدری) راه را برای پژوهش‌های علمی باز می‌کند.

بخش پنجم: تحلیل سماوات و ارضین در قرآن

در یکی از درس‌گفتارهایم، به شاگردان گفتم که سماوات و ارضین، تنها بخشی از عوالم الهی‌اند و تصورات ما از آن‌ها، گاه به اندازه باغی کوچک، محدود است. قرآن کریم درباره خلقت آسمان‌ها و زمین سخن می‌گوید:

إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ

ترجمه: «چون چیزی را اراده کند، فقط به آن می‌گوید باش، پس می‌شود» (قرآن کریم، یس: 82). این آیه، عظمت خلقت را نشان می‌دهد، اما ما هنوز در ابتدای راه فهم این مفاهیم هستیم. برخی موجودات، مانند جن، که ارضی‌اند، بخشی از همین عالم ناسوت‌اند، اما تصورات ما از آن‌ها، گاه با خرافات آمیخته شده است.

درنگ: سماوات و ارضین تنها بخشی از عوالم الهی‌اند و فهم آن‌ها نیازمند تحلیل علمی و دوری از خرافات است.

بخش ششم: نقش اولیاء معصومین در فهم معارف

در درس‌گفتارهایم، همیشه بر نقش اولیاء معصومین علیهم‌السلام در فهم معارف قرآنی تأکید داشتم. آن‌ها، که فرازمانی‌اند، می‌توانند ما را در کشف حقیقت یاری کنند. برای مثال، در تحلیل استکبار ابلیس، به آیه‌ای اشاره کردم:

وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ

ترجمه: «و او استکبار ورزید و از کافران شد» (قرآن کریم، بقره: 34). این آیه نشان می‌دهد که برخی موجودات، از خلقت عالم ناسوت بی‌خبرند، و اولیاء معصومین علیهم‌السلام می‌توانند ما را در فهم این حقایق هدایت کنند.

درنگ: اولیاء معصومین علیهم‌السلام، به دلیل فرازمانی بودن، می‌توانند راهنمای فهم معارف قرآنی باشند.

بخش هفتم: ضرورت تلاش علمی و حذف محتوای غیرعلمی

در یکی از درس‌گفتارهایم، با شاگردان از ضرورت تلاش علمی سخن گفتم. فهم مفاهیم قرآنی، نیازمند کوشش مداوم و زحمت است. من همیشه معتقد بودم که محتوای غیرعلمی، مانند برخی توجیهات عرفانی که سماوات را به عشق و عقل ربط می‌دهند، باید کنار گذاشته شود. اگر من مسئول بودم، چنین متونی را از علم دینی حذف می‌کردم تا راه برای پژوهش‌های علمی باز شود. این کار، نه‌تنها به رشد علم دینی کمک می‌کند، بلکه از خجالت علمی در آینده جلوگیری می‌کند.

درنگ: حذف محتوای غیرعلمی از علم دینی، راه را برای پژوهش‌های علمی و رشد معرفتی باز می‌کند.

جمع‌بندی

این گفتگوهای صمیمی، بازتابی از تأملات من در سال‌های تدریس و پژوهش است. از ایام فاطمیه و تأمل در ظلم‌های تاریخی و معاصر، تا نقد علم دینی و دعوت به رویکرد علمی در فهم مفاهیم قرآنی، هر یک از این خاطرات، تلاشی بود برای پیوند دین با علم و معرفت. امیدوارم این مجموعه، خواننده را به تأمل در عمق معارف دینی و ضرورت بازنگری در روش‌های علمی دعوت کند. گویی بار دیگر در میان شاگردانم نشسته‌ام و از قرآن، فقه، و معرفت سخن می‌گویم، با این امید که این کلمات، راهی به سوی حقیقت باز کنند.

با نظارت صادق خادمی