متن درس
گفتگوهای صمیمی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، جلسه 933
مقدمه
روزهایی را که در میان شاگردانم، در فضای پرشور حوزه، از جایگاه والای قرآن کریم بهعنوان کتابی علمی و فلسفی سخن میگفتم. درسگفتارهایم، گاه بهصورت گذرا، دریچهای به سوی تأملات عمیق در برتری قرآن بر فلسفههای سنتی، نقد روشهای کلامی، و ضرورت بازگشت به ارزشهای رحمانی دین میگشود. اکنون که این خاطرات را بازگو میکنم، گویی بار دیگر در آن لحظات نفس میکشم، با همان اشتیاق برای احیای حکمت قرآنی و اصلاح رویکردهای علمی و فرهنگی. این مجموعه، که «گفتگوهای صمیمی» نام گرفته، تلاشی است برای بازنمایی آن تأملات، با زبانی صمیمی و عمیق، تا خواننده را به سوی حقیقت قرآنی و بازنگری در علم دینی دعوت کند. در این بخش، از برتری قرآن بر فلسفههای سنتی تا نقد خشونت در جوامع اسلامی و ضرورت اصلاح زیرساختهای فرهنگی سخن گفتهام.
بخش اول: برتری علمی و فلسفی قرآن کریم
در درسگفتارهایم، قرآن کریم را کتابی جامع و فراتر از کتب فلسفی سنتی معرفی کردم. گفتم: «قرآن، عالیترین کتاب علمی و فلسفی است که نیازی به برهانهای صوری برای اثبات خدا ندارد.» قرآن کریم میفرماید:
إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ ۖ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الرَّحْمَٰنُ الرَّحِيمُ
ترجمه: «خدای شما خدایی یگانه است؛ هیچ معبودی جز او که رحمان و رحیم است، نیست» (قرآن کریم، بقره: 163). گفتم: «قرآن با بیان صفات الهی، حقیقت را شهودی نشان میدهد، نه استدلالی.»
بخش دوم: نقد روشهای اثبات وجود خداوند
از تلاشهای فلسفی برای اثبات وجود خدا انتقاد کردم. گفتم: «برهان نظم و دیگر استدلالها، مانند تلاشهای سادهانگارانهای است که به جای تعمق در حقیقت، به پیچیدگیهای غیرضروری منجر میشود.» قرآن کریم میفرماید:
شَهِدَ اللَّهُ أَنَّهُ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ وَالْمَلَائِكَةُ وَأُولُو الْعِلْمِ قَائِمًا بِالْقِسْطِ ۚ لَا إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ
ترجمه: «خداوند گواهی داد که جز او هیچ معبودی نیست، و فرشتگان و دانشوران نیز گواهی دادند که او به عدالت پایدار است» (قرآن کریم، آلعمران: 18). گفتم: «وقتی خدا خود شهادت به وحدتش میدهد، نیازی به برهانهای بشری نیست.»
بخش سوم: شناخت شهودی در برابر استدلالی
در درسگفتارهایم، از تفاوت شناخت شهودی و استدلالی سخن گفتم. گفتم: «شناخت خدا، تصوری است، نه تصدیقی. ممکن است فردی بیسواد به شهود الهی برسد و فردی با سواد از آن محروم بماند.» قرآن کریم میفرماید:
اللَّهُ الصَّمَدُ ۚ لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ
ترجمه: «خداوند بینیاز است؛ نه زاده و نه زاییده شده است» (قرآن کریم، اخلاص: 2-3). گفتم: «قرآن با بیان صفات الهی، ما را به شهود حقیقت دعوت میکند.»
بخش چهارم: نقد محدودیتهای فلسفه سنتی
از محدودیتهای فلسفه سنتی گلایه کردم. گفتم: «کتابهای فلسفی ما، گاه به مباحث قهوهخانهای شبیه است و نمیتواند در برابر فلسفههای جهانی رقابت کند.» گفتم: «حتی بزرگانی چون ملاصدرا و ابنسینا، در زمان خود نابغه بودند، اما متکلم بودند، نه فیلسوف به معنای مدرن.» قرآن کریم میفرماید:
قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ
ترجمه: «بگو اگر راست میگویید دلیل خود را بیاورید» (قرآن کریم، بقره: 111). گفتم: «فلسفه ما باید با قرآن بازسازی شود تا جهانی شود.»
بخش پنجم: نامحدود بودن هستی
از نامحدود بودن هستی سخن گفتم. گفتم: «یک سلول هم نامحدود است، چه برسد به کل هستی. این تصورات کهنه در فلسفه ما، هستی را محدود کرده است.» قرآن کریم میفرماید:
عَلِيٌّ يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ
ترجمه: «بلندمرتبه است و از مخلوقات خود آگاه است» (قرآن کریم، ملک: 14). گفتم: «هستی در حضور پروردگار نامحدود است و ما باید این حقیقت را درک کنیم.»
بخش ششم: قرآن، کتابی جامع و کامل
از جامعیت قرآن سخن گفتم. گفتم: «قرآن، همهچیز را در بر دارد و نیازی به اثباتهای بشری ندارد.» قرآن کریم میفرماید:
لَا رَطْبٍ وَلَا يَابِسٍ إِلَّا فِي كِتَابٍ مُبِينٍ
ترجمه: «هیچ تر و خشکی نیست مگر اینکه در کتابی روشن ثبت شده است» (قرآن کریم، انعام: 59). گفتم: «قرآن، کتابی است که همه حقایق عالم را در خود دارد.»
بخش هفتم: نقد خشونت در جوامع اسلامی
از نهادینه شدن خشونت در جوامع اسلامی گلایه کردم. گفتم: «خشونت، روح مسلمانی را از ما گرفته است.» قرآن کریم میفرماید:
هُوَ الرَّحْمَٰنُ الرَّحِيمُ
ترجمه: «اوست رحمان و رحیم» (قرآن کریم، حشر: 22). گفتم: «ما باید به رحمانیت قرآن بازگردیم تا خشونت از جانمان رخت بربندد.»
بخش هشتم: نقد نمادهای خشونت در اماکن مقدس
از وجود نمادهای خشونت، مانند خنجر و شمشیر، در اماکن مقدس انتقاد کردم. گفتم: «این نمادها، با روح رحمانی دین سازگار نیست.» قرآن کریم میفرماید:
وَطَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ
ترجمه: «و خانهام را برای طوافکنندگان پاکیزه کن» (قرآن کریم، حج: 26). گفتم: «اماکن مقدس باید از خشونت پاک شوند.»
بخش نهم: تأثیر جنگها بر روحیه جوامع اسلامی
از تأثیر جنگهای مداوم بر جوامع اسلامی سخن گفتم. گفتم: «جنگها، خشونت را در جان ما نهادینه کردهاند.» قرآن کریم میفرماید:
وَالصُّلْحُ خَيْرٌ
ترجمه: «و صلح بهتر است» (قرآن کریم، نساء: 128). گفتم: «ما باید به صلح قرآنی بازگردیم تا روحمان را از خشونت آزاد کنیم.»
بخش دهم: نقد روشهای سنتی در حوزههای علمی
از روشهای سنتی در حوزههای علمی انتقاد کردم. گفتم: «روضهخوانی و مباحث قهوهخانهای، با نیازهای علمی امروز سازگار نیست.» قرآن کریم میفرماید:
لَا رَطْبٍ وَلَا يَابِس
ترجمه: «هیچ تر و خشکی نیست مگر اینکه در کتابی روشن ثبت شده است» (قرآن کریم، انعام: 59). گفتم: «حوزهها باید به سوی رویکردهای علمی و نظاممند حرکت کنند.»
بخش یازدهم: ضرورت اصلاح زیرساختهای فرهنگی
از مشکلات زیرساختی در فرهنگ و رفتار اجتماعی سخن گفتم. گفتم: «مشکلاتی مانند تصادفات رانندگی، ریشه در زیرساختهای فرهنگی و روانی دارد.» قرآن کریم میفرماید:
إِنَّ اللَّهَ لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّىٰ يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ
ترجمه: «خداوند حال قومی را تغییر نمیدهد تا زمانی که خودشان حالشان را تغییر دهند» (قرآن کریم، رعد: 11). گفتم: «اصلاح رفتارها، نیازمند تحول عمیق فرهنگی است.»
بخش دوازدهم: تمسک به صفات رحمانی خداوند
از اهمیت تمسک به صفات رحمانی خدا سخن گفتم. گفتم: «اگر انسان رحمانیت خدا را در خود جای دهد، رنگ و روی مسلمانی میگیرد.» قرآن کریم میفرماید:
هُوَ الرَّحْمَٰنُ الرَّحِيمُ
ترجمه: «اوست رحمان و رحیم» (قرآن کریم، حشر: 22). گفتم: «رحمانیت، کلید اصلاح نفس و جامعه است.»
جمعبندی
این گفتگوهای صمیمی، بازتابی از تأملاتم در سالهای تدریس و نقد علم دینی و فرهنگ اسلامی است. از برتری قرآن بر فلسفههای سنتی تا نقد خشونت و دعوت به اصلاح زیرساختهای فرهنگی، هر یک از این خاطرات، تلاشی بود برای احیای روح رحمانی دین. به شاگردانم میگفتم: «قرآن، کتابی است که حقیقت را شهودی نشان میدهد و ما را به رحمانیت و صلح دعوت میکند.» امیدوارم این مجموعه، خواننده را به تأمل در حکمت قرآنی، اصلاح علم دینی و بازگشت به ارزشهای رحمانی دعوت کند، گویی بار دیگر در میان شاگردانم نشستهام و از حقیقت سخن میگویم.
3