در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 962

متن درس

 

گفتگوهای صمیمی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه 962

مقدمه

روزهایی که در جمع طلاب، با دغدغه‌ای عمیق از نقش دین در زندگی روزمره و ضرورت بازنگری در فهم آن سخن می‌گفتم. این گفتگوها، که ریشه در درس‌گفتارهای پرحرارتی دارد که زمانی در حوزه‌ها ایراد می‌شد، تلاشی است برای به اشتراک گذاشتن تأملاتم درباره روابط انسانی، جایگاه زنان، عرفان اصیل، و استقلال علم دینی. آنچه در این مجموعه می‌خوانید، روایتی صمیمی از تجربه‌ها و اندیشه‌هایم است که گویی در خلوت با شما سخن می‌گویم، با زبانی که دعوت به تأمل در زندگی و معنویت است.

بخش اول: مشکلات خانوادگی و فشارهای روانی

هفته گذشته، زنی با من تماس گرفت و از درد دلی سخن گفت که قلبم را به درد آورد. همسرش به او گفته بود: «شرمنده‌ام، از تو رنج می‌برم، می‌روم و دیگر بازنمی‌گردم.» نه دعوایی بود، نه مشکلی مالی، تنها شرمندگی و فشار روانی او را از خانه دور کرده بود. این ماجرا مرا به فکر فرو برد که فقر، بیکاری، و فشارهای زندگی چگونه خانواده‌ها را از هم می‌پاشد.

درنگ: فشارهای روانی و عاطفی، حتی بدون مشکلات مالی، می‌توانند روابط خانوادگی را متلاشی کنند.

این تجربه، مرا به ضرورت توجه به سلامت روان در خانواده‌ها واداشت.

بخش دوم: نقد رسانه‌های سرگرمی

در درس‌گفتارهایم، از برنامه‌های تلویزیونی انتقاد می‌کردم که به جای نشاط، غم و افسردگی به دل مردم می‌آورند. این برنامه‌ها، با حرف‌های قلمبه و سلمبه، نه دل را باز می‌کنند، بلکه غمباد و اندوه می‌افزایند. گویی به جای شادی، باری بر دوش مردم می‌گذارند.

درنگ: رسانه‌های سرگرمی باید نشاط واقعی ایجاد کنند، نه اینکه غم و افسردگی را ترویج دهند.

این نقد، مرا به ضرورت تولید محتوای سازنده برای تقویت روحیه جامعه واداشت.

بخش سوم: آمادگی جسمانی و اخلاقی مردان

به طلاب می‌گفتم: مردان باید خود را برای زندگی آماده کنند؛ ورزش کنند، نرمش داشته باشند، و با اخلاق نیکو با همسرانشان رفتار کنند، نه با قلدری. خانواده، میدان محبت است، نه زورآزمایی. این باور، مرا به اهمیت سلامت جسم و روح در تحکیم خانواده رهنمون ساخت.

درنگ: سلامت جسمانی و اخلاق نیکو در مردان، کلید تحکیم روابط خانوادگی است.

این تأمل، مرا به ضرورت ترویج فرهنگ سلامت و اخلاق در جامعه واداشت.

بخش چهارم: نقد تعبیر نادرست از جایگاه زنان

در گفت‌وگو با طلاب، از تعبیری سخن گفتم که می‌گوید: «دِينُهُمْ دَنَانِيرُهُمْ وَنِسَاؤُهُمْ قِبْلَتُهُمْ» (دینشان دینارهایشان و زنانشان قبله‌شان است). این تعبیر، اگر به معنای ستایش افراطی زنان باشد، به انحراف می‌انجامد. قرآن کریم می‌فرماید:
هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ
(آنان پوششی برای شما و شما پوششی برای آنان هستید؛ بقره: 187). این آیه، بر رابطه‌ای متعادل و متقابل میان زن و مرد تأکید دارد.

درنگ: جایگاه زنان باید با تعادل و بر اساس رابطه متقابل تعریف شود، نه با ستایش افراطی که به انحراف منجر می‌شود.

این نقد، مرا به ضرورت فهم متعادل از جایگاه زنان در اسلام واداشت.

بخش پنجم: نقد اشتغال تمام‌وقت زنان

از اشتغال هشت‌ساعته زنان انتقاد می‌کردم. زن باید در جامعه حضور داشته باشد، اما کار تمام‌وقت او را به نعشی در خانه بدل می‌کند. پاره‌وقت، با حقوقی عادلانه، راهی است برای حفظ سلامت او و خانواده. این باور، ریشه در نگاه من به نقش زن در جامعه دارد.

درنگ: اشتغال تمام‌وقت زنان، سلامت آن‌ها و خانواده را به خطر می‌اندازد؛ کار پاره‌وقت با حقوق عادلانه مناسب‌تر است.

این تأمل، مرا به ضرورت بازنگری در نظام‌های کاری برای زنان واداشت.

بخش ششم: عرفان به‌عنوان عروس علوم الهی

عرفان را عروس علوم الهی می‌خواندم، گوهری که تنها پس از تسلط بر علوم دیگر، مانند فلسفه و منطق، در دسترس است. عرفان، نیازمند آمادگی علمی و معنوی است تا به کمال برسد.

درنگ: عرفان، به‌عنوان عروس علوم الهی، نیازمند آمادگی علمی و معنوی است.

این باور، مرا به اهمیت سلسله‌مراتب علوم در سلوک معنوی واداشت.

بخش هفتم: سلوک متعادل در اسلام

به طلاب می‌گفتم: سلوک اسلامی باید ظاهر و باطن را هماهنگ کند. قرآن کریم می‌فرماید:
وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ
(و آنچه خدا برایتان مقرر کرده بجویید؛ بقره: 187). این آیه، دعوت به سلوکی متعادل از راه عشق و صفا است.

درنگ: سلوک اسلامی باید متعادل باشد و ظاهر و باطن را هماهنگ کند.

این تأمل، مرا به ضرورت پیوند عشق و حکمت در سلوک دینی واداشت.

بخش هشتم: نقد عرفان‌های جعلی

از عرفان‌های جعلی انتقاد می‌کردم که به جای رشد معنوی، به جنون و بیماری می‌انجامند. عرفان اصیل، شق‌ورق و آسمانی است، نه خل‌وچل‌بازی. گویی عارف باید چنان باشد که سر به آسمان بکشد، نه آنکه در زمین فرو رود.

درنگ: عرفان اصیل، آسمانی و شق‌ورق است و از جنون و بیماری به دور است.

این نقد، مرا به ضرورت حفظ اصالت عرفان اسلامی واداشت.

بخش نهم: استقلال حوزه‌های علمی

با افتخار از استقلال حوزه‌های علمی سخن می‌گفتم. این حوزه‌ها، به دلیل پایبندی به ائمه معصومین علیهم‌السلام، از نفوذ خارجی مصون مانده‌اند. گویی این استقلال، ریشه در تعهد به شرعیت حکیمانه دارد.

درنگ: استقلال حوزه‌های علمی از نفوذ خارجی، نتیجه پایبندی به ائمه معصومین علیهم‌السلام است.

این باور، مرا به اهمیت حفظ استقلال فرهنگی و دینی واداشت.

بخش دهم: نقد شرعیت خشک و بی‌روح

از شرعیت خشک و بی‌روح انتقاد می‌کردم. شرعیت باید حکیمانه و آگاه به موضوعات و ملاکات باشد، نه مجموعه‌ای از احکام بی‌جان. این شرعیت، با فهم عمیق از قرآن و احادیث، به جامعه جان می‌بخشد.

درنگ: شرعیت باید حکیمانه و آگاه به موضوعات باشد، نه خشک و بی‌روح.

این نقد، مرا به ضرورت اجتهاد پویا و حکیمانه در علم دینی واداشت.

جمع‌بندی

این گفتگوهای صمیمی، بازتابی است از دغدغه‌هایم برای احیای علم دینی و اصلاح سبک زندگی با الهام از قرآن و معارف اسلامی. از نقد فشارهای روانی در خانواده تا تأکید بر عرفان اصیل و استقلال حوزه‌های علمی، همه این‌ها دعوتی است به بازسازی نظام‌های دینی و اجتماعی با نگاهی حکیمانه. امیدوارم این خاطرات، مشعلی باشد برای نسلی که با تکیه بر قرآن و ائمه معصومین علیهم‌السلام، جامعه‌ای عادل و معنوی بنا می‌کند.

با نظارت صادق خادمی