متن درس
گفتگوهای صمیمی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، جلسه 1000
مقدمه
در یکی از درسگفتارهایم، سخن از مسائل عمیق دینی و اجتماعی به میان آمد. این گفتارها، که گاه بهصورت گذرا در جلساتم مطرح شدهاند، بازتاب تأملاتم در باب دین، فقه، اخلاق، و تاریخ است. آنچه در این مجموعه، تحت عنوان «گفتگوهای صمیمی» گردآوری شده، تلاشی است برای به اشتراک گذاشتن تجربیات و دیدگاههایم با شما، خوانندگان گرامی، که به دنبال حقیقت و معرفت هستید. این خاطرات، نهتنها روایتهایی از زندگی و تأملات من هستند، بلکه دعوتیاند به تأمل در پیچیدگیهای دین و جامعه، با زبانی صمیمی و قلبی که برای هدایت و بصیرت میتپد. در این بخش، به موضوعاتی چون اخلاص در عمل، فتنهشناسی، و نقد تحریفات تاریخی و دینی میپردازم، با امید آنکه این سخنان، نوری بر مسیر حقیقتجویان بتاباند.
بخش اول: یادآوری خوبیها و حفظ اخلاص
روزهایی را که سخن از عالمان دینی و خوبیهایشان به میان میآمد. همیشه باور داشتم که یادآوری فضایل این بزرگان، نهتنها قلب را جلا میدهد، بلکه ما را به سوی ارزشهای والای دینی هدایت میکند. اما این یادآوری باید با اخلاص همراه باشد، نه با تظاهر. گاه دیدهام که برخی، با ستایش بیحد از علما، راه را به سوی افراط گشودهاند. اینگونه ستایشها، اگر از سر اخلاص نباشد، میتواند به فتنهای منجر شود که حقیقت را مخدوش کند.
این باور از عمق وجودم برمیخیزد که علما، وارثان انبیا هستند، اما آنها نیز مانند هر انسان دیگری، ممکن است نقص داشته باشند. احترام به آنها نباید به بتسازی منجر شود. این تعادل، ریشه در آیات قرآنی دارد که ما را به تقوا و تشخیص حقیقت دعوت میکنند. در یکی از جلسات، به آیهای اشاره کردم که میفرماید:
قرآن کریم: يَـٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓا إِن تَتَّقُوا ٱللَّهَ يَجْعَل لَّكُمْ فُرْقَانًا
این آیه به ما میآموزد که تقوا، کلید تشخیص حق از باطل است. با این معرفت، میتوانیم خوبیها را پاس بداریم، اما از افراط بپرهیزیم.
بخش دوم: فقه و عبادت؛ دقت در جزئیات
در یکی از درسگفتارهایم، سخن از نماز و دقایق فقهی آن به میان آمد. برخی از علما به خطاهای لفظی در قرائت نماز اشکال میگرفتند. مثلاً اگر کسی بهجای «حان الله» بگوید «پان الله»، آیا این خطا نماز را باطل میکند؟ من همیشه تأکید داشتم که اگر این خطا معنای کلمه را تغییر ندهد، به صحت نماز لطمهای نمیزند. اما اگر خطایی معنای اصلی را تحریف کند، آنگاه نماز دچار اشکال میشود. این نکته، ریشه در قواعد فقهی دارد که بر تمایز بین خطای لفظی و معنایی تأکید میکند.
این دیدگاه، نشاندهنده عمق فقه شیعه است که با ظرافت، بین ارکان اصلی و جزئیات فرعی تمایز قائل میشود. این بحث را با مثالی ساده برای طلاب توضیح میدادم: اگر ملافهای ساده برای خواب یا عبادت استفاده میکنید، چه نیازی به تظاهر است؟ اخلاص در عمل، همان چیزی است که قلب را به خدا نزدیک میکند.
بخش سوم: سادگی و پرهیز از تظاهر
بارها در جلساتم، بر سادگی در رفتار دینی تأکید کردهام. دیدهام کسانی را که با آراستن ظاهرشان، گویی میخواهند فضیلت خود را به رخ دیگران بکشند. به یاد بیت شعری میافتم که میگوید: «گر به عمامه کسی کوس فضیلت میزند / گنبد مسجد شهر از همه فاضلتر است». این بیت، به طنزی ظریف، نقدی است بر کسانی که با تظاهر، از حقیقت دین دور میشوند.
این سادگی، نهتنها در عبادات، بلکه در رفتار اجتماعی نیز باید نمود یابد. در یکی از جلسات، به قاعده «أذا عمّ تمّ» اشاره کردم، یعنی اگر چیزی در جامعه عمومیت یافت، همان درست است. این قاعده، ما را به هماهنگی با عرف جامعه دعوت میکند، نه به رفتارهایی که ممکن است به فتنه منجر شود.
بخش چهارم: فتنهشناسی؛ کلید معرفت دینی
در درسگفتارهایم، بارها از فتنه سخن گفتم. فتنه، مانند مورچهای سیاه بر سنگلاخی سیاه در تاریکی شب است؛ تنها با معرفت الهی و قرب به پروردگار میتوان آن را تشخیص داد. فتنهها، چه از سوی دین و چه از کفر، حقیقت را تهدید میکنند. پیشنهاد کردم کتابی با عنوان «فتنههای دینی در طول هزار سال» نگاشته شود تا انحرافات تاریخی بررسی گردد. از خلفا گرفته تا بنیامیه و بنیعباس، فتنهها راه خود را به دین باز کردهاند.
به آیهای از قرآن کریم اشاره کردم:
قرآن کریم: وَٱلْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ ٱلْقَتْلِ
این آیه، فتنه را از قتل نیز خطرناکتر میداند. فتنهها، گاه در قالب تحریف معارف دینی، گاه در رفتارهای اجتماعی، و گاه در جعل روایات، حقیقت را مخدوش میکنند. از طلاب خواستم با بصیرت، این فتنهها را شناسایی کنند.
بخش پنجم: نقد تحریفات تاریخی و دینی
در یکی از جلسات، از تحریف در آثار ادبی و دینی سخن گفتم. اشعار منسوب به حافظ، سعدی، خیام، و مولانا، گاه جعلیاند و دشمنان برای تحریف فرهنگ و دین، آنها را به این بزرگان نسبت دادهاند. همینطور، در متون دینی مانند اصول کافی، بحارالانوار، و مفاتیحالجنان، روایاتی جعل شدهاند که حقیقت را مخدوش کردهاند.
این تحریفات، گاه چنان پنهاناند که تنها با تحقیق دقیق میتوان آنها را کشف کرد. به طلاب میگفتم: «اصل این است که هیچ متنی را بدون بررسی سندی نپذیرید.» این احتیاط، راهی است برای حفظ حقیقت در برابر فتنهها.
بخش ششم: ارتداد و تحول مفهومی آن
در یکی از درسگفتارها، به موضوع ارتداد پرداختم. ارتداد، امری اختیاری و دشوار برای احراز است. نمیتوان بهسادگی کسی را مرتد دانست. در صدر اسلام، ارتداد با جنگ و استبداد همراه بود، اما امروز، نظام سکولار جهان، دین را بهعنوان انتخابی شخصی میبیند. به آیهای اشاره کردم:
قرآن کریم: وَقَـٰتِلُوهُمْ حَتَّىٰ لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ ٱلدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ
این آیه، به مبارزه با فتنه و حفظ دین اشاره دارد. اما باید دانست که مفهوم ارتداد در دنیای امروز تغییر کرده است. تأکید میکردم: «نباید با شتاب، خلق خدا را مرتد دانست.» این احتیاط، ریشه در رحمت اسلامی دارد.
بخش هفتم: نقد خشونت و جعل در تاریخ اسلام
از خشونت عربی در صدر اسلام سخن گفتم. اسلام آمده بود تا خشونت را از میان بردارد، اما گاه فرهنگ جاهلی، معارف دینی را تحریف کرد. به حمله اعراب به ایران اشاره کردم و گفتم که برخی احادیث جعلشده، برای توجیه این خشونتها بودهاند. به آیهای اشاره کردم:
قرآن کریم: وَأَنَّ ٱلْأَعْرَابَ أَشَدُّ كُفْرًا وَنِفَاقًا
این آیه، به شدت کفر و نفاق برخی اعراب اشاره دارد. اما باید با تحقیق تاریخی، این تحریفات را شناسایی کرد. از جعل برخی امامزادهها در ایران سخن گفتم. برخی از این اماکن، متعلق به دشمنان دین و ملت بودند که بهعنوان امامزاده معرفی شدند.
جمعبندی
این گفتگوهای صمیمی، بازتاب تأملاتم در باب دین، فقه، اخلاق، و تاریخ است. همیشه به طلاب و حقیقتجویان توصیه میکردم: «با بصیرت و معرفت الهی، در برابر فتنهها ایستادگی کنید.» این خاطرات، دعوتیاند به تأمل در پیچیدگیهای دینی و اجتماعی، با قلبی که برای حقیقت میتپد. امیدوارم این سخنان، نوری بر مسیر شما بتاباند و شما را به سوی اخلاص، بصیرت، و معرفت هدایت کند.
با نظارت صادق خادمی