در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 1028

متن درس





گفتگوهای صمیمی

گفتگوهای صمیمی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه 1028

مقدمه

این مجموعه، بازتابی از لحظه‌های زندگی‌ام است که در درس‌گفتارهایم به‌صورت گذرا به آن‌ها اشاره کرده‌ام. اکنون، در قالب این گفتگوهای صمیمی، می‌کوشم تا با زبانی ساده و صمیمی، اما ژرف و معرفتی، شما را به دنیای تأملاتم ببرم. آنچه پیش‌رو دارید، نه‌تنها شرح رویدادهای زندگی‌ام، بلکه تأملی است بر مسائل اخلاقی، فقهی و اجتماعی که سال‌ها ذهن و قلبم را به خود مشغول کرده است. این روایت‌ها، بازتابی از تعهد من به حقیقت، کرامت انسانی و اصلاح رویه‌های نادرست در علم دینی است.

بخش اول: نقد رویه‌های نادرست در علم دینی

چالش‌های حمایت از طلاب

زمانی نظام‌های دینی گذشته، گاه با بی‌مهری به طلاب و خانواده‌هایشان می‌نگریستند. آن زمان، اگر طلبه‌ای بیمار می‌شد یا از دنیا می‌رفت، شهریه‌اش را بی‌درنگ قطع می‌کردند. این رویه، نه‌تنها کرامت انسانی را خدشه‌دار می‌کرد، بلکه نشان‌دهنده ضعف اخلاقی در برخی ساختارها بود. من خود شاهد بودم که به همسر طلبه‌ای که در بستر بیماری بود، پیشنهادهای غیراخلاقی مانند صیغه می‌دادند. این سخنان، که از سر بی‌توجهی به کرامت انسانی مطرح می‌شد، مرا به تأمل واداشت که چگونه می‌توان در علم دینی، اخلاق را چنین به حاشیه راند.

این نقد، ریشه در دغدغه‌ام برای اصلاح رویه‌های نادرست دارد. علم دینی باید پناهگاهی برای حفظ کرامت انسان‌ها باشد، نه عاملی برای رنج بیشتر. خوشبختانه، امروز با نظام بیمه، که هرچند از فرهنگ غرب به ما رسیده، وضعیت طلاب بهبود یافته است. این ابزار مدرن، گامی در جهت حمایت از جامعه دینی است و نشان می‌دهد که پذیرش برخی دستاوردها، در چارچوب ارزش‌های اسلامی، می‌تواند به عدالت و کرامت کمک کند.

درنگ: علم دینی باید حافظ کرامت انسانی باشد و از ابزارهای مدرن برای حمایت از طلاب و خانواده‌هایشان بهره گیرد.

بخش دوم: ضرورت جوانمردی در خانواده

وصیت برای آینده همسر

یکی از دغدغه‌های همیشگی‌ام، حفظ امنیت و کرامت همسر پس از مرگ مرد بوده است. طلبه‌ای را که در بستر بیماری بود و فرزندانش نگران هزینه‌های درمان او بودند. به او گفتم: «پدر جان، یک‌سوم اموالت را به نام همسرت کن تا پس از تو، او در امان باشد.» این توصیه، ریشه در فقه اسلامی دارد که به مرد اجازه می‌دهد تا یک‌سوم اموالش را وصیت کند. این کار، نه‌تنها امنیت مالی همسر را تضمین می‌کند، بلکه از نزاع‌های خانوادگی بر سر ارث پیشگیری می‌کند.

فرزندان گاه پس از مرگ پدر، مادر را از حقوقش محروم می‌کنند. این رفتار، نشانه‌ای از ضعف اخلاقی است. جوانمردی اقتضا می‌کند که مرد پیش از مرگ، آینده همسرش را تأمین کند. این نگاه، ریشه در قرآن کریم دارد که می‌فرماید:

وَلِيَتَّقُوا اللَّهَ وَلْيَقُولُوا قَوْلًا سَدِيدًا

(قرآن کریم، نساء: ۹، «و باید از خدا بترسند و سخنی استوار بگویند»)

این آیه، بر ضرورت مسئولیت‌پذیری در قبال خانواده تأکید دارد. مرد باید چنان برنامه‌ریزی کند که همسرش پس از او، نه‌تنها از نظر مالی، بلکه از نظر عزت و کرامت نیز در امان باشد.

تجربه‌ای از وصیت پدرم

وصیت پدرم را به یاد دارم که در یازده‌سالگی‌ام شنیدم. او تمام اموالش را به مادرم سپرد و به ما گفت: «هر که راضی نیست، لباس‌هایش را بردارد و از خانه برود.» ما فرزندان، به احترام او و به خاطر رضایتمان، حتی به یک سوزن از اموالش دست نزدیم. این تجربه، به من آموخت که رضایت فرزندان در اجرای وصیت، نه‌تنها وحدت خانوادگی را حفظ می‌کند، بلکه نشان‌دهنده عمق جوانمردی و تعهد به خانواده است.

درنگ: وصیت یک‌سوم اموال به همسر، نشانه جوانمردی و تضمین‌کننده کرامت او پس از مرگ است.

بخش سوم: استقلال زنان در نگاه قرآن

تفسیر آیه متاعًا إلى الحول

یکی از آیاتی که همیشه مرا به تأمل واداشته، آیه‌ای از سوره بقره است:

وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا وَصِيَّةً لِأَزْوَاجِهِمْ مَتَاعًا إِلَى الْحَوْلِ غَيْرَ إِخْرَاجٍ

(قرآن کریم، بقره: ۲۴۰، «و کسانی از شما که می‌میرند و همسرانی بر جای می‌گذارند، باید برای همسرانشان وصیت کنند که تا یک سال بهره‌مند شوند، بدون آنکه اخراج شوند»)

این آیه، بر ضرورت استقلال زنان پس از مرگ همسر تأکید دارد. زن باید بتواند آزادانه زندگی کند، بدون آنکه فرزندان یا دیگران او را تحت فشار قرار دهند. این استقلال، نه‌تنها مالی، بلکه عاطفی و اجتماعی است. تنهایی در پیری، سخت‌ترین نوع زندگی است. زنی را که پس از مرگ همسرش، پنجاه سال تنها زیست و با قرآن و مفاتیح روزگار گذراند. این تنهایی، هرچند با ایمان همراه بود، رنجی بزرگ به همراه داشت.

اسلام، با تأکید بر «متاعًا إلى الحول»، به زن اجازه می‌دهد که پس از عده، آزادانه تصمیم بگیرد: بماند، ازدواج کند یا راه دیگری برگزیند. این آزادی، نشانه احترام اسلام به کرامت زنان است.

درنگ: آیه «متاعًا إلى الحول» بر استقلال و کرامت زنان پس از مرگ همسر تأکید دارد و از تنهایی و انزوای آنان جلوگیری می‌کند.

بخش چهارم: نقد نزاع‌های خانوادگی بر سر ارث

یکی از صحنه‌های تلخی که بارها دیده‌ام، نزاع فرزندان بر سر ارث در مراسم ختم پدر است. خانواده‌ای را که در مراسم ختم، به جای عزاداری، به کلانتری رفتند و نزاعشان به درگیری فیزیکی کشید. این رفتارها، نشانه ضعف اخلاقی در جامعه است. در مقابل، خانواده‌هایی هم دیده‌ام که فرزندان، با احترام به مادر، تمام اموال پدر را به او سپردند و گفتند: «تو جای پدر ما هستی، زندگی را اداره کن.» این رفتار، نمونه‌ای از جوانمردی و احترام به مادر است که باید در جامعه ترویج شود.

قرآن کریم می‌فرماید:

إِنَّ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ إِخْوَةٌ

(قرآن کریم، حجرات: ۱۰، «مؤمنان و مؤمنات برادرند»)

این آیه، بر برابری و برادری میان زن و مرد تأکید دارد. نزاع بر سر ارث، این برادری را خدشه‌دار می‌کند. جوانمردی اقتضا می‌کند که فرزندان، حقوق مادر را محترم بشمارند.

درنگ: نزاع بر سر ارث، نشانه ضعف اخلاقی است؛ جوانمردی در احترام به حقوق مادر و حفظ وحدت خانوادگی تجلی می‌یابد.

بخش پنجم: نقد روایات غیرمعتبر و دفاع از کرامت زنان

بازنگری در روایات

یکی از دغدغه‌های همیشگی‌ام، پالایش علم دینی از روایات غیرمعتبر بوده است. برخی روایات، با تحریف جایگاه زنان، آن‌ها را تحقیر کرده‌اند. کتاب‌هایی را که خواندم و دیدم چگونه برخی عالمان، به دلیل تجربه‌های شخصی یا تعصبات فرهنگی، روایاتی جعلی یا ضعیف را ترویج کرده‌اند. این روایات، گاه زنان را کلفت مردان خوانده یا خلقتشان را عذاب الهی دانسته‌اند. چنین سخنانی، نه‌تنها با روح اسلام سازگار نیست، بلکه ریشه فمینیسم غربی را در واکنش به این تحریفات می‌توان جست.

من سال‌ها کوشیدم تا با نگارش ده‌ها کتاب، این برداشت‌های نادرست را اصلاح کنم. اسلام، دینی است که به زن و مرد به یکسان می‌نگرد. قرآن کریم می‌فرماید:

إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ

(قرآن کریم، احزاب: ۳۵، «مردان و زنان مسلمان و مؤمن»)

این آیه، بر برابری زن و مرد در ارزش‌های انسانی تأکید دارد. من با بررسی واژگان قرآن، نشان دادم که این کتاب، نه مردسالار است و نه زن‌سالار، بلکه حق‌سالار است.

فمینیسم اسلامی در برابر فمینیسم غربی

فمینیسم غربی، گاه به افراط می‌رود و از اصول انسانی فاصله می‌گیرد. اما فمینیسم اسلامی، که ریشه در احترام به کرامت زنان دارد، الگویی متعادل ارائه می‌دهد. رفتار پیامبر اکرم و امیرالمؤمنین علیه‌السلام، نمونه‌ای از این احترام است. خواندم چگونه امیرالمؤمنین در خانه، با تواضع و سادگی رفتار می‌کردند و گویی کودکی بودند که با محبت و فروتنی با خانواده سخن می‌گفتند. این سیره، درس بزرگی برای ماست که در خانه، نه با اقتدار ظاهری، بلکه با محبت و جوانمردی حضور داشته باشیم.

درنگ: اسلام با تأکید بر برابری زن و مرد، فمینیسم متعادلی را ارائه می‌دهد که ریشه در کرامت انسانی دارد.

بخش ششم: نقد تأثیر سیاست بر علم دینی

یکی از تأملاتم در طول سال‌ها، تأثیر سیاست بر علم دینی بوده است. در برخی دوره‌های تاریخی، عالمان دینی تحت نفوذ حاکمان قرار می‌گرفتند و این وابستگی، به ترویج روایات غیرمعتبر و تحریف علم دینی منجر می‌شد. این وابستگی، استقلال علم دینی را خدشه‌دار می‌کرد. من همیشه بر این باور بوده‌ام که علم دینی باید از قدرت سیاسی مستقل باشد تا بتواند حقیقت را بی‌غرض بیان کند.

قرآن کریم می‌فرماید:

كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ

(قرآن کریم، بقره: ۲۴۲، «این‌گونه خداوند آیات خود را برای شما بیان می‌کند تا شاید تعقل کنید»)

این آیه، مرا به تأمل در اهمیت تعقل و استقلال در فهم احکام الهی واداشته است. علم دینی باید با عقل و اجتهاد همراه باشد تا از تحریفات مصون بماند.

درنگ: استقلال علم دینی از قدرت سیاسی، ضامن حفظ حقیقت و پالایش روایات غیرمعتبر است.

جمع‌بندی

این گفتگوهای صمیمی، بازتابی از سال‌ها تأمل در مسائل اخلاقی، فقهی و اجتماعی است. من کوشیدم تا با نقد رویه‌های نادرست، دفاع از کرامت زنان، و تأکید بر جوانمردی، راهی به سوی اصلاح جامعه دینی بگشایم. این روایت‌ها، نه‌تنها شرح زندگی‌ام، بلکه دعوتی است به تأمل در ارزش‌های انسانی و اسلامی. امیدوارم این مجموعه، خواننده را به سوی حقیقت و کرامت هدایت کند.

با نظارت صادق خادمی