متن درس
گفتگوهای صمیمی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، جلسه 1068
مقدمه
در درسگفتارهایم، گاه به فرازهایی از زندگی و تأملاتم اشاره کردهام که شاید گذرا به نظر آیند، اما هر یک دریچهای به سوی حقیقت و معرفتاند. این گفتگوها، که امروز در قالب این مجموعه به نام «گفتگوهای صمیمی» پیش روی شماست، تلاشی است برای بازآفرینی آن لحظات و تأملات با زبانی که هم صمیمی است و هم عمیق، تا شما را به دنیای اندیشهها و تجربههایم ببرد. در این بخش، از جلسهای سخن میگویم که به نقد فرهنگ تربیتی و جایگاه انسان در نظام اجتماعی و دینی پرداختهام. آنچه در ادامه میخوانید، نه تنها بازتاب درسگفتارهایم، بلکه بازسازی تجربههای زیستهام است که با نگاهی عرفانی، فقهی و معرفتی به رشته تحریر درآمده است.
بخش اول: نقد فرهنگ تربیتی و پرورش انسان بزرگ
کوچکسازی انسان در فرهنگ خانوادگی
برخی روزها در میان مردم، سخن از تربیت کودک به میان میآمد و معیار «بچه خوب» را در انفعال و سکوت او میجستند. میگفتند بچه خوب، کودکی است که مظلوم باشد، شیشه نشکند، دعوا نکند، داد نزند. اما من همیشه با خود میاندیشیدم که این تعریف، چگونه میتواند انسان را به سوی عظمت و کرامت هدایت کند؟ کودکی که در قفس انفعال گرفتار آید، چگونه میتواند خلیفهالله شود؟
این فرهنگ تربیتی، که در خانوادهها و حتی در برخی مدارس رواج داشت، به جای آنکه استعدادهای کودک را شکوفا کند، او را در تنگنای محدودیت محصور میساخت. در کودکی، برخی از هممدرسهایهایم را میدیدم که به دلیل ظاهرشان – کلاه و قبایی که به اجبار بر تن داشتند – مورد تمسخر قرار میگرفتند. این ظاهرگرایی، نه تنها به رشد شخصیتشان کمکی نمیکرد، بلکه آنها را از خود واقعیشان دور میساخت.
قرآن کریم میفرماید: «وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً» (بقره: 30) – «و هنگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت: من در زمین جانشینی قرار خواهم داد». این آیه، عظمت انسان را یادآور میشود. تربیت باید راهی برای شکوفایی این عظمت باشد، نه مانعی برای آن.
| درنگ: تربیت باید استعدادهای ذاتی کودک را شکوفا کند و او را به سوی عظمت و کرامت انسانی هدایت نماید، نه اینکه او را در قالبهای تنگ انفعال و محدودیت محصور سازد. |
ظاهرگرایی و کلیشههای تربیتی
در برخی محافل، معیار «بچه خوب» را در نوع پوشش و ظواهر جستجو میکردند. میگفتند بچه خوب باید کلاه سرش کند، قبا بپوشد و شلوار لی به تن نکند. این نگاه، که ریشه در فرهنگهای سنتی داشت، انسان را به جای پرورش جوهره وجودیاش، به ظواهر محدود میکرد. من همیشه با خود میگفتم که این معیارها، چگونه میتوانند انسان را به تقوای الهی نزدیک کنند؟
قرآن کریم میفرماید: «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ» (حجرات: 13) – «گرامیترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست». این آیه، معیار برتری را در تقوا میداند، نه در ظواهر. تربیت باید بر پرورش فضایل اخلاقی متمرکز باشد، نه بر قالبهای ظاهری.
| درنگ: معیارهای تربیتی باید از سطح ظواهر به عمق وجودی انسان ارتقا یابد تا تقوا و فضایل اخلاقی در او شکوفا شود. |
آزادی کودک در مسیر رشد
بارها در درسگفتارهایم تأکید کردهام که کودک باید آزاد باشد تا خود را بیابد. بگذارید شیشه بشکند، دعوا کند، شلوغ کند، تا بگوید: «من انسانم، من فردا دنیا را میگیرم!» سرکوب کنشهای طبیعی کودک، او را از خودآگاهی و ابراز وجود محروم میکند. در کودکی، خودم نیز گاه از این محدودیتها رنج میبردم، اما شوق به دانستن و بودن، مرا به سوی رشد هدایت کرد.
قرآن کریم میفرماید: «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا ۚ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا» (روم: 30) – «پس روی خود را بهسوی دین یکتاپرستانه کن، فطرتی که خدا مردم را بر آن سرشته است». این آیه، بر توانمندی ذاتی انسان برای رشد تأکید دارد. تربیت باید فضایی برای بروز این فطرت فراهم کند.
| درنگ: تربیت باید فضایی آزاد برای بروز فطرت و خلاقیت کودک فراهم آورد تا او به سوی کمال هدایت شود. |
سرکوب اظهارنظر در خانواده
در بسیاری از خانوادهها، کودکان را از اظهارنظر بازمیداشتند. به آنها اجازه نمیدادند با پدر و مادر بحث کنند یا نظرشان را بیان کنند. این فرهنگ، تفکر انتقادی و استقلال فکری را در کودکان سرکوب میکرد. من همیشه معتقد بودم که خانواده باید فضایی برای گفتوگو و مباحثه باشد، جایی که کودک بیاموزد چگونه فکر کند و نظرش را بیان کند.
قرآن کریم میفرماید: «أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ» (نساء: 82) – «آیا در قرآن تدبر نمیکنند؟» این دعوت به تفکر، نشاندهنده اهمیت پرورش ذهن انتقادی است.
| درنگ: خانواده باید فضایی برای گفتوگو و اظهارنظر آزاد فراهم کند تا تفکر انتقادی در کودکان پرورش یابد. |
عظمت انسان در نگاه قرآنی
در درسگفتارهایم، بارها از عظمت انسان در قرآن سخن گفتهام. قرآن، انسان را بزرگ معرفی میکند، آنقدر بزرگ که میتواند یقه خدا را بگیرد! این عظمت، در تضاد با فرهنگهایی است که انسان را کوچک و محدود میسازند. من همیشه به شاگردانم میگفتم که انسان، چه خوب باشد و چه بد، باید بزرگ باشد. بزرگی، جوهره وجودی اوست.
قرآن کریم میفرماید: «وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ» (اسراء: 70) – «و بهراستی فرزندان آدم را گرامی داشتیم». این کرامت، لزوم تربیتی را نشان میدهد که انسان را به سوی عظمت هدایت کند.
| درنگ: تربیت باید بر اساس عظمت و کرامت ذاتی انسان طراحی شود تا او به سوی کمال هدایت گردد. |
بخش دوم: نقد محدودیتهای اجتماعی و جایگاه زنان
محدودیتهای غیرمنطقی برای زنان
در گذشته، زنان در بسیاری از خانوادهها از آزادی محروم بودند. اگر زنی میخواست از خانه بیرون رود، باید همراهی میداشت، گویی بدون حمایت نمیتوانست گام بردارد. این محدودیتها، نه تنها کرامت زنان را خدشهدار میکرد، بلکه مانع از ایفای نقشهای اجتماعی و مسئولیتپذیرانه آنها میشد. از نمونههایی مانند حضرت زینب (س) سخن میگفتم، که چگونه قافله کربلا را هدایت کرد و نشان داد که زنان میتوانند در دشوارترین شرایط، نقشی عظیم ایفا کنند.
| درنگ: فرهنگ تربیتی باید به زنان اجازه دهد آزادانه و مسئولانه در جامعه نقشآفرینی کنند. |
نقد قانون اجرتالمثل
در درسگفتارهایم، از قانون اجرتالمثل انتقاد میکردم. این قانون، که به زنان برای کارهای خانگیشان مزد میداد، در واقع جایگاه والای زن را به کارگر خانگی تنزل میداد. زن، بانوی خانه است، شریک زندگی است، نه کارگر. زندگی مشترک، همکاری برای ساختن یک زندگی است، نه معاملهای برای مزد.
قرآن کریم میفرماید: «وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا» (روم: 21) – «و از نشانههای او این است که برای شما از جنس خودتان همسرانی آفرید تا به آنان آرامش یابید». این آیه، بر شراکت زن و مرد در زندگی تأکید دارد.
| درنگ: قوانین باید جایگاه زن را بهعنوان شریک زندگی حفظ کنند، نه او را به کارگر خانگی تنزل دهند. |
بخش سوم: تحول در نظام تربیتی و آموزشی
بازنگری در نظام آموزشی
بارها تأکید کردهام که تحول در تربیت باید از بدو تولد آغاز شود. از نطفه، از خانه، از مدرسه. ما باید انسانهایی بزرگ پرورش دهیم، نه انسانهایی که در قالبهای کوچک محصور شوند. این تحول، نیازمند بازنگری در نظام آموزشی است، چه در مدارس و چه در حوزههای علمیه. باید برنامههایی جامع برای تغذیه، تربیت و رشد طراحی شود تا انسان به سوی کمال هدایت گردد.
قرآن کریم میفرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا» (شمس: 9) – «بهراستی کسی که نفس خود را پاکیزه کرد، رستگار شد». این آیه، بر اهمیت تربیت و تهذیب نفس تأکید دارد.
| درنگ: نظام تربیتی باید از مراحل ابتدایی زندگی طراحی شود تا انسانهایی خلاق و بزرگ پرورش یابند. |
تأثیر واژگان بر روان انسان
در درسگفتارهایم، از تأثیر واژگان بر روان انسان سخن گفتهام. هر لفظی که به کار میبرید، در روح شما ثبت میشود و شما را شکل میدهد. از مولوی نقل میکردم: «گر پیشه گل کنی، گل باشی». اگر سبحانالله بگویید، سبحانالله میشوید. این انتخاب واژگان، انسان را به سوی کمال یا تحقیر هدایت میکند.
قرآن کریم میفرماید: «أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ» (ابراهیم: 24) – «آیا ندیدی که خدا چگونه کلمه پاکیزه را به درختی پاکیزه تشبیه کرده است؟».
| درنگ: انتخاب واژگان باید با دقت و آگاهی انجام شود تا روان انسان به سوی کمال هدایت گردد. |
نقد تعاریف تحقیرآمیز در آموزش
در درسگفتارهایم، از تعاریف تحقیرآمیز در آموزش علوم دینی انتقاد کردهام. مثلاً میگفتند «مصدر یعنی طویله». این تعریف، ذهن انسان را محدود و حقیر میسازد. مصدر، از ریشه صدر، به معنای سرچشمه وجود است، نه طویله! این تعاریف، ریشه در تلاش برای کوچکسازی انسان دارند. آموزش باید عظمت انسان را تقویت کند، نه او را تحقیر نماید.
قرآن کریم میفرماید: «يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ» (مجادله: 11) – «خدا کسانی از شما را که ایمان آوردهاند و کسانی را که دانش داده شدهاند، به درجاتی بالا میبرد».
| درنگ: آموزش علوم دینی باید عظمت انسان را تقویت کند و از تعاریف تحقیرآمیز پرهیز نماید. |
تأثیر تغذیه بر روح و جسم
در درسگفتارهایم، از اهمیت تغذیه برای رشد روحی و جسمی سخن گفتهام. غذاها، نه تنها جسم، بلکه روح انسان را تحت تأثیر قرار میدهند. میگفتم هر انسانی باید غذایش را با دقت انتخاب کند، گویی آزمایشی برای روح و جسمش انجام میدهد.
قرآن کریم میفرماید: «وَكُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا» (اعراف: 31) – «بخورید و بیاشامید، ولی اسراف نکنید». این آیه، بر اعتدال در تغذیه تأکید دارد.
| درنگ: تغذیه باید با هدف تقویت جسم و روح تنظیم شود تا انسان به سوی کمال هدایت گردد. |
تحول در حوزههای علمیه
بارها از لزوم تحول در نظام آموزشی حوزههای علمیه سخن گفتهام. باید برنامهای جامع برای تغذیه، تربیت و رشد طلاب طراحی شود. حوزهها باید انسانهایی بزرگ و تأثیرگذار پرورش دهند، نه افرادی که در قالبهای محدود گرفتار شوند. این تحول، نیازمند نگاهی نو به علم دینی است.
| درنگ: حوزههای علمیه باید برنامههای جامعی برای رشد همهجانبه طلاب طراحی کنند. |
جمعبندی
در این درسگفتار، از عمق وجودم سخن گفتم، از دغدغههایم برای انسان و جایگاهش در جهان. انسان، موجودی است بزرگ، خلیفهالله، که باید در مسیری تربیت شود که به عظمتش ایمان آورد. این گفتگوها، دعوتی است به بازنگری در فرهنگ تربیتی، آموزشی و اجتماعی، تا انسانهایی خلاق، آزاد و دارای کرامت پرورش یابند. از نقد فرهنگ محدودکننده گرفته تا تأکید بر آزادی کودک، از بازنگری در جایگاه زنان تا توجه به تأثیر واژگان و تغذیه بر روان، همه و همه در پی یک هدفاند: هدایت انسان به سوی کمال و عظمت. باشد که این تأملات، نوری بر مسیر شما بتاباند.
| با نظارت صادق خادمی |