متن درس
گفتگوهای صمیمی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره، جلسه ۱۲۳۳
مقدمه
من، محمدرضا نکونام، سالهای بسیاری از عمرم را در مسیر طلب علم و معرفت سپری کردهام. درسگفتارهایم، که گاه در جمع شاگردان و طلاب بهصورت گذرا بیان شدهاند، بازتاب تأملاتم در باب حیات، تقوا، علم دینی و نقش عالمان در هدایت جامعه است. این گفتگوهای صمیمی، که از دل تجربههای زیستهام برآمدهاند، تلاشی است برای پیوند معارف قرآنی با نیازهای روز جامعه. در این مجموعه، میکوشم با زبانی ساده اما عمیق، شما را به لحظههایی از زندگی و اندیشهام ببرم که در آنها، حقیقت و معرفت در برابرم جلوهگر شدهاند. هر بخش از این خاطرات، پنجرهای است به سوی فهمی نو از حیات طیبه، تقوا، و مسئولیت عالمان در جهانی پرچالش.
بخش اول: سلامت حیات، بنیان کمال
در یکی از درسگفتارهایم، سخن از سلامت حیات به میان آمد. حیات، چه در ساحت الهی و چه در ساحت انسانی، تنها با سلامت به کمال میرسد. خداوند متعال، «الحی» است؛ زندهای که حیاتش کامل و بینقص است. این سلامت در صفاتی چون «السلام» متجلی میشود و مبنای همه صفات الهی قرار میگیرد. اگر حیات الهی سالم نباشد، صفاتش نیز دچار نقص میشود. در قرآن کریم میخوانیم:
هُوَ الْحَيُّ الَّذِي لَا يَمُوتُ
(قرآن کریم، سوره فرقان، آیه ۵۸) اوست زندهای که نمیمیرد.
این آیه مرا به تأمل واداشت که حیات انسانی نیز باید سالم باشد تا به کمال برسد. سلامت حیات انسانی، در گرو تقواست؛ تقوایی که انسان را از آلودگیهای اخلاقی و معنوی حفظ میکند و او را به سوی تعالی سوق میدهد. در این راه، تقوا نهتنها سپری در برابر گناه است، بلکه پلی است به سوی حیات طیبهای که در دنیا و آخرت تجلی مییابد.
| درنگ: سلامت حیات، چه در ساحت الهی و چه انسانی، زیربنای کمال است. حیات سالم، با تقوا و پایبندی به اصول اخلاقی، انسان را به سوی تعالی معنوی و اجتماعی هدایت میکند. |
بخش دوم: تقوا، کلید بهشت دنیا و آخرت
در یکی از جلسات، سخن از بهشت و تقوا به میان آمد. برخی گمان میکنند بهشت تنها در آخرت است، اما من باور دارم که بهشت، با تقوا، در همین دنیا نیز قابل دسترسی است. قرآن کریم میفرماید:
لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ
(قرآن کریم، سوره آلعمران، آیه ۱۵) برای کسانی که تقوا پیشه کردهاند، نزد پروردگارشان باغهایی است که از زیر [درختان] آن نهرها جاری است.
این آیه به من آموخت که تقوا، مزرعهای است که بهشت را در دنیا و آخرت میکارد. دنیا مزرعه آخرت است؛ هر آنچه در این دنیا بکاریم، در آخرت درو میکنیم. بهشت، تجلی حیات طیبهای است که با عمل صالح و تقوا در همین دنیا آغاز میشود. در این باره، قرآن کریم میفرماید:
مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً
(قرآن کریم، سوره نحل، آیه ۹۷) هر کس از مرد یا زن کار شایسته کند و مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگی پاکیزهای حیات میبخشیم.
این نگاه مرا به نقد دیدگاههایی واداشت که آخرت را جبران محرومیتهای دنیوی میدانند. تقوا، انسان را در همین دنیا به حیات طیبه میرساند و این حیات، پلی است به سوی بهشت جاودان.
| درنگ: تقوا، کلید تحقق بهشت در دنیا و آخرت است. حیات طیبه، که با عمل صالح و تقوا در دنیا شکل میگیرد، بازتابی از بهشت جاودان است. |
بخش سوم: نقد فرهنگ استعماری و پیوستگی دنیا و آخرت
روزی در جمع شاگردانم از پیوستگی دنیا و آخرت سخن گفتم. برخی فرهنگهای استعماری به ما آموختهاند که فقر و محرومیت در دنیا با پاداش آخرتی جبران میشود. اما قرآن کریم این نگاه را رد میکند:
مَنْ كَانَ فِي هَذِهِ أَعْمَى فَهُوَ فِي الْآخِرَةِ أَعْمَى وَأَضَلُّ سَبِيلًا
(قرآن کریم، سوره اسراء، آیه ۷۲) هر کس در این [جهان] کور باشد، در آخرت نیز کور و گمراهتر است.
این آیه به من آموخت که آخرت، آیینه دنیاست. اگر در این جهان در جهل، فقر یا ترس زندگی کنیم، در آخرت نیز همان وضعیت را خواهیم داشت. این دیدگاه مرا به نقد فرهنگهایی کشاند که با سوءاستفاده از مفاهیم دینی، جوامع را به انفعال دعوت میکنند. انسان متقی، در دنیا نیز از حیات طیبه برخوردار است و این حیات، بازتابی از تقوای اوست.
| درنگ: دنیا و آخرت پیوستهاند؛ وضعیت انسان در آخرت، بازتاب اعمال و ویژگیهای او در دنیاست. تقوا، زمینهساز حیات طیبه در هر دو جهان است. |
بخش چهارم: حیات طیبه در زندان
در یکی از درسگفتارها، از زندگی امام موسی کاظم (ع) سخن گفتم. ایشان در زندانهای هارون، نمونهای از حیات طیبه را به نمایش گذاشتند. زندان، بیماری یا فقر، هیچیک نمیتوانند مانع حیات طیبه شوند، اگر تقوا در قلب انسان ریشه داشته باشد. قرآن کریم میفرماید:
وَاتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ
(قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۲۸۲) و از خدا پروا کنید و خدا به شما میآموزد.
تقوا، انسان را از تأثیرات منفی عوارض دنیوی مصون میدارد. من به شاگردانم گفتم که زندان برای مردان بزرگ، گلستان است. امام موسی کاظم (ع) در زندان نهتنها تسلیم نشدند، بلکه با تقوا، آن محیط را به گلستانی از معرفت تبدیل کردند. این درس مرا به این باور رساند که تقوا، هر مانعی را در هم میشکند.
| درنگ: تقوا، حتی در شرایط دشوار مانند زندان، انسان را به حیات طیبه میرساند و محدودیتهای مادی را در هم میشکند. |
بخش پنجم: بازسازی نظام آموزشی حوزه
سالها پیش، در جمع طلاب، از کاستیهای نظام آموزشی حوزه سخن گفتم. تأکید کردم علم دینی باید پویا باشد و به نیازهای روز پاسخ دهد. قرآن کریم میفرماید:
وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ
(قرآن کریم، سوره نحل، آیه ۴۴) و ما این ذکر [قرآن] را بر تو نازل کردیم تا برای مردم آنچه را که به سویشان فرو فرستاده شده است بیان کنی و باشد که بیندیشند.
این آیه مرا به این اندیشه واداشت که نظام آموزشی حوزه باید طلاب را به تفکر خلاق و نقادانه مجهز کند. من پیشنهاد کردم که آموزشهای سنتی با روشهای نوین، مانند منطق ریاضی و مهارتهای تحلیلی، تلفیق شوند. علم دینی باید پاسخگوی پرسشهای مدرن باشد، نه اینکه در گذشته متوقف بماند.
| درنگ: نظام آموزشی حوزه باید با تلفیق روشهای سنتی و نوین، طلاب را به تفکر خلاق و نقادانه مجهز کند تا پاسخگوی نیازهای معاصر باشد. |
بخش ششم: استقلال مالی و فکری عالمان
روزی از وابستگی برخی عالمان به منابع مالی دیگران انتقاد کردم. عالم دینی باید مستقل باشد، هم در فکر و هم در مال. قرآن کریم میفرماید:
وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ
(قرآن کریم، سوره هود، آیه ۱۱۳) و به سوی کسانی که ستم کردند متمایل نشوید که آتش [دوزخ] به شما خواهد رسید.
من به شاگردانم گفتم که عالم باید توانایی تولید ثروت حلال داشته باشد تا بتواند بدون فشارهای خارجی، به هدایت جامعه بپردازد. وابستگی مالی، استقلال فکری را سست میکند. عالم باید حرفهای داشته باشد که هم به خودش و هم به جامعه خدمت کند.
| درنگ: استقلال مالی و فکری عالمان، لازمه حفظ اصالت در تفکر دینی و خدمت به جامعه است. |
بخش هفتم: شایستهسالاری در برابر اشرافیگری
روزی داستان طالوت را برای شاگردانم روایت کردم. قرآن کریم میفرماید:
قَالُوا أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِنَ الْمَالِ
(قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۲۴۷) گفتند: چگونه او بر ما فرمانروایی کند، حال آنکه ما به فرمانروایی سزاوارتریم و او را از مال فراوانی بهره ندادهاند؟
معترضان به طالوت، ملاک برتری را در نسب و ثروت میدیدند، اما پیامبر پاسخ داد:
قَالَ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللَّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ
(قرآن کریم، سوره بقره، آیه ۲۴۷) گفت: خداوند او را بر شما برگزیده و او را در دانش و [قوت] جسم، افزونی بخشیده است و خدا پادشاهی خود را به هر که بخواهد عطا میکند و خدا گشایشگر داناست.
این داستان مرا به این باور رساند که شایستگی واقعی در علم و تقواست، نه در نسب یا ثروت. اشرافیگری، آفتی است که جامعه را از پویایی بازمیدارد.
| درنگ: شایستهسالاری، مبتنی بر علم و تقوا، بر اشرافیگری مبتنی بر نسب و ثروت برتری دارد. |
بخش هشتم: گفتوگوی منطقی، راه تعالی علم
روزی از یکی از اساتیدم سخن گفتم که بهجای گفتوگوی منطقی، با عصبانیت به نقد پاسخ میداد. در داستان طالوت، پیامبر با منطق و استدلال پاسخ داد و این مرا به تأمل واداشت که علم دینی باید بر گفتوگوی عقلانی استوار باشد. قرآن کریم میفرماید:
وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا
(قرآن کریم، سوره اسراء، آیه ۸۱) و بگو حق آمد و باطل نابود شد، زیرا باطل نابودشدنی است.
این آیه مرا به این باور رساند که حق، تنها با استدلال و گفتوگوی منطقی پایدار میماند. حوزههای علمیه باید از جدالهای غیرسازنده به سوی گفتوگوی عقلانی حرکت کنند.
| درنگ: گفتوگوی منطقی و پرهیز از خشونت فکری، راه تعالی علم دینی و تقویت همبستگی عالمان است. |
بخش نهم: بازسازی روشهای ارزیابی روایات
روزی از اشتباه یکی از اساتیدم در تشخیص روایت سخن گفتم. او گمان میکرد عبارتی از فارابی، روایت معصوم است. این تجربه مرا به این اندیشه واداشت که ارزیابی روایات باید علمی و دقیق باشد. قرآن کریم میفرماید:
وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا
(قرآن کریم، سوره اسراء، آیه ۸۱) و بگو حق آمد و باطل نابود شد، زیرا باطل نابودشدنی است.
این آیه مرا به ضرورت بازسازی روشهای سنتی در حوزهها هدایت کرد. علم دینی باید با معیارهای دقیق، حق را از باطل جدا کند، نه با واکنشهای احساسی.
| درنگ: ارزیابی روایات نیازمند روشهای علمی و دقیق است تا علم دینی از واکنشهای احساسی مصون بماند. |
بخش دهم: پیشرفت تربیتی و کاهش خشونت
در یکی از جلسات، از آیندهای سخن گفتم که در آن، جوامع با آموزش و آگاهی، از خشونت فاصله میگیرند. قرآن کریم میفرماید:
وَاللَّهُ يُرِيدُ أَنْ يَتُوبَ عَلَيْكُمْ وَيُرِيدُ الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الشَّهَوَاتِ أَنْ تَمِيلُوا مَيْلًا عَظِيمًا
(قرآن کریم، سوره نساء، آیه ۲۷) و خدا میخواهد که بر شما توبه کند و کسانی که از شهوات پیروی میکنند، میخواهند که شما بهکلی منحرف شوید.
این آیه مرا به این باور رساند که با افزایش آگاهی، جوامع به سوی صلح و گفتوگو حرکت میکنند. آموزش، کلید کاهش خشونت و تقویت فرهنگ صلح است.
| درنگ: پیشرفت تربیتی و آگاهی، جوامع را از خشونت به سوی صلح و گفتوگو هدایت میکند. |
بخش یازدهم: طلاب و مسئولیت اجتماعی
روزی در جمع طلاب، از مسئولیت اجتماعی آنها سخن گفتم. طلبه نباید فقیر باشد، نه از آن رو که ثروت هدف است، بلکه به این دلیل که باید توانایی خدمت به جامعه را داشته باشد. عالم دینی باید حرفهای داشته باشد که از آن ثروت حلال تولید کند. به شاگردانم گفتم که طلبه باید شجاعت، شخصیت و مهارت داشته باشد. نباید دستش به سوی دیگران دراز باشد، بلکه باید خود تولیدکننده باشد و به دیگران کمک کند.
من از طلاب خواستم که ضعف و ناتوانی را کنار بگذارند. جامعه به عالمانی نیاز دارد که نهتنها در علم، بلکه در عمل نیز پیشرو باشند. گفتم: «طلبهای که نانش را نمیتواند دربیاورد، چگونه میخواهد جامعه را هدایت کند؟» این سخن، دعوتی بود به پویایی و خودباوری در میان طلاب.
| درنگ: طلبه باید با شجاعت و مهارت، توانایی تولید ثروت حلال و خدمت به جامعه را داشته باشد تا در هدایت مردم مؤثر باشد. |
بخش دوازدهم: آموزش مدرن و تقویت ذهن
روزی از ضعف آموزش ریاضی در حوزهها سخن گفتم. ذهن طلبه باید با آموزشهای مدرن، مانند جدول ضرب چندرقمی، تقویت شود. این آموزشها ذهن را باز میکنند و توانایی تحلیل را بالا میبرند. من به شاگردانم گفتم که عالم دینی باید مانند یک کامپیوتر، ذهنش پر از فرمولهای دقیق باشد. اگر ذهن طلبه کند و سست باشد، چگونه میتواند به پرسشهای پیچیده روز پاسخ دهد؟
من باور دارم که علم دینی باید با علوم مدرن تلفیق شود تا طلاب بتوانند در دنیای امروز تأثیرگذار باشند. این آموزشها، دعوا و جدال را کم میکند و ذهن را به سوی خلاقیت و حل مسئله هدایت میکند.
| درنگ: آموزشهای مدرن، مانند جدول ضرب چندرقمی، ذهن طلاب را تقویت کرده و آنها را برای پاسخگویی به نیازهای روز آماده میکند. |
جمعبندی
این گفتگوهای صمیمی، که از دل درسگفتارهایم برآمدهاند، تلاشی است برای پیوند معارف دینی با نیازهای روز. من، محمدرضا نکونام، در این مسیر کوشیدهام تا با تأمل در آیات قرآن و زندگی اهل بیت (ع)، راهی به سوی حیات طیبه نشان دهم. از سلامت حیات و نقش تقوا در تحقق بهشت گرفته تا نقد اشرافیگری و تأکید بر شایستهسالاری، همه این تأملات دعوتی است به بازسازی علم دینی و تقویت توانمندیهای عالمان. امیدوارم این خاطرات، شما را به تأمل در مسئولیتهایمان در برابر خدا، جامعه و خودمان وادارد.
| با نظارت صادق خادمی |