در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 1235

متن درس

 

گفتگوهای صمیمی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس سره، جلسه ۱۲۳۵

مقدمه

سال‌ها پیش، در میان شور و هیجان جبهه‌ها و درس‌گفتارهای حوزه، زندگی‌ام با تأملاتی عمیق در باب دین، اخلاص، و مسئولیت عالمان دینی گره خورده بود. این خاطرات، که گاه در خلال درس‌گفتارهایم به‌صورت گذرا بیان شده‌اند، شرحی هستند از آنچه در قلب و ذهنم گذشته است؛ از تجربه‌های جبهه تا نقدهایی که بر ساختارهای دینی و اجتماعی داشته‌ام. در این مجموعه، که آن را «گفتگوهای صمیمی» نامیده‌ام، تلاش کرده‌ام تا با زبانی ساده اما عمیق، شما را به دنیای این تأملات ببرم. آنچه در پی می‌آید، نه‌تنها روایت زندگی من، بلکه دعوتی است به بازاندیشی در ارزش‌های معنوی و مسئولیت‌های اجتماعی که همگی ما در برابر آن قرار داریم.

بخش اول: اخلاص ایثارگران و نقش آن‌ها در دفاع از ارزش‌های دینی

به یاد دارم روزهایی را در جبهه‌های جنگ تحمیلی، جایی که ایثارگران، شهدا و جانبازان با قلبی سرشار از ایمان، بی‌هیچ چشمداشتی، در راه دفاع از دین گام برمی‌داشتند. اینان، بی‌آنکه به دنبال سندسازی یا تبلیغات باشند، با اخلاصی بی‌نظیر، خود را در طبق اخلاص نهاده و راه دین را پیمودند. هیچ‌گاه فراموش نمی‌کنم که چگونه این گروه اندک، با ایمانی راسخ، پیروزی‌های بزرگی را رقم زدند.

این اخلاص، مرا به یاد آیه‌ای از قرآن کریم می‌اندازد:
«فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ أُولَاهُمَا بَعَثْنَا عَلَيْكُمْ عِبَادًا لَنَا أُولِي بَأْسٍ شَدِيدٍ» (اسراء: ۵). این آیه به ما می‌آموزد که بندگان مخلص و نیرومند خداوند، در لحظات سرنوشت‌ساز، به یاری حق برمی‌خیزند. ایثارگران ما، مصداق این بندگان بودند که با ایمان درونی، بدون نیاز به جار و جنجال، در برابر دشمنان ایستادگی کردند.

درنگ: اخلاص ایثارگران، الگویی بی‌بدیل برای نسل‌های آینده است که نشان می‌دهد پیروزی‌های معنوی و مادی، بیش از هر چیز به ایمان و اخلاص وابسته است، نه به تبلیغات یا اسنادسازی.

بخش دوم: نقش گروه اندک در پیروزی‌های بزرگ

در درس‌گفتارهایم، بارها به این حقیقت اشاره کرده‌ام که پیروزی‌های بزرگ، نه به تعداد نفرات، بلکه به کیفیت ایمان و اخلاص وابسته است. قرآن کریم در این باره می‌فرماید:
«كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ» (بقره: ۲۴۹). چه بسا گروه اندکی که به اذن خدا بر گروهی بسیار غالب آمدند. این آیه، به‌خوبی نشان‌دهنده نقش ایثارگران در جنگ تحمیلی است که با وجود تعداد اندک، به دلیل اخلاص و ایمان، پیروزی‌های عظیمی را به ارمغان آوردند.

در جبهه‌ها، این گروه‌های کوچک اما مخلص بودند که با توکل بر خدا، تاریخ را رقم زدند. این حقیقت، نقدی است بر تصوراتی که موفقیت را صرفاً به عوامل مادی یا تعداد نفرات وابسته می‌دانند.

درنگ: پیروزی‌های بزرگ، نتیجه ایمان و اخلاص گروه‌های کوچک اما متعهد است، نه تعداد نفرات یا امکانات مادی.

بخش سوم: نقد فرهنگ اشرافی‌گری در جبهه

روزی در جبهه فاو، در خیمه‌ای بزرگ که فرماندهان و دیگران حضور داشتند، ناگهان حمله‌ای شد و گوشه خیمه آتش گرفت. همه، از کوچک تا بزرگ، پراکنده شدند و سفره‌ای که کمپوت و غذا بر آن بود، ولو شد. اما من، آرام بر جای خود نشستم و به خوردن ادامه دادم. نه از سر بی‌تفاوتی، بلکه از ایمانی که به من آرامش می‌داد. به خود گفتم: «خدایا، این غذای مردم است، حیف است که هدر رود. من می‌مانم و تقاصش را می‌دهم.» این لحظه، برایم نشانه‌ای بود از تفاوت میان اخلاص و رفتارهایی که گاه در جبهه‌ها دیده می‌شد؛ رفتارهایی که برخی به دنبال منافع مادی بودند و از اخلاص فاصله گرفته بودند.

این تجربه، مرا به یاد آیه‌ای از قرآن کریم می‌اندازد:
«وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ» (هود: ۱۱۳). به سوی ستمگران متمایل نشوید که آتش دوزخ شما را خواهد گرفت. این آیه، هشداری است به پرهیز از دنباله‌روی از منافع مادی و حفظ اخلاص در همه حال.

درنگ: نقد رفتارهای غیرمخلصانه در جبهه‌ها، هشداری است به حفظ اصالت حرکت‌های دینی و پرهیز از اشرافی‌گری و منافع‌طلبی.

بخش چهارم: استقامت در برابر سختی‌ها

همان لحظه در جبهه فاو، هنگامی که آتش خیمه را فرا گرفته بود و همه پراکنده شدند، من با آرامشی که از ایمانم سرچشمه می‌گرفت، بر جای خود ماندم. این استقامت، نه از سر لجاجت، بلکه از اعتقادی عمیق بود که خداوند با صابران است. قرآن کریم می‌فرماید:
«وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ» (بقره: ۲۴۹). خدا با شکیبایان است. این آیه، مرا در آن لحظه هدایت کرد و به من آموخت که عالم دینی باید در شرایط دشوار، با حفظ آرامش و اخلاص، به هدایت جامعه بپردازد.

درنگ: استقامت در برابر سختی‌ها، نشانه ایمان عمیق است و عالمان دینی را به الگویی برای جامعه تبدیل می‌کند.

بخش پنجم: انحرافات اواخر جنگ تحمیلی

در اواخر جنگ تحمیلی، سستی و انحرافاتی در میان برخی افراد پدید آمد. اخلاصی که در ابتدای جنگ، جبهه‌ها را پر کرده بود، در برخی کمرنگ شد. شب‌ها می‌دیدم که برخی، به جای بیداری و عبادت، خوابیده‌اند و حتی نماز صبحشان قضا می‌شد. این سستی‌ها، به زیان جامعه تمام شد و نشان داد که کاهش اخلاص، می‌تواند مسیر حرکت‌های بزرگ را منحرف کند.

قرآن کریم در این باره می‌فرماید:
«وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا» (عنکبوت: ۶۹). کسانی که در راه ما کوشیده‌اند، به یقین آن‌ها را به راه‌های خود هدایت می‌کنیم. این آیه، بر هدایت الهی برای مجاهدان مخلص تأکید دارد و هشداری است به حفظ اخلاص در همه حال.

درنگ: کاهش اخلاص در اواخر جنگ تحمیلی، هشداری است به جامعه دینی برای حفظ ایمان و جلوگیری از انحرافات.

بخش ششم: ضرورت حمایت از عالمان وارسته

عالم وارسته‌ای را به یاد دارم که با تمام وجود در راه دین و هدایت جامعه گام برمی‌داشت. اما گاه، انحرافات اجتماعی و بی‌مهری‌ها، چنین افرادی را در تنگنا قرار می‌داد. من همواره بر این باور بوده‌ام که جامعه باید از عالمان مخلص حمایت کند تا از آسیب‌های اجتماعی در امان بمانند. قرآن کریم می‌فرماید:
«وَاتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ» (بقره: ۲۸۲). از خدا پروا کنید و خدا به شما می‌آموزد. این آیه، بر نقش تقوا در کسب معرفت و حفظ اصالت تأکید دارد.

درنگ: حمایت از عالمان وارسته، ضامن حفظ ارزش‌های دینی و هدایت جامعه است.

بخش هفتم: نقد فرهنگ وابستگی در علم دینی

زمانی در حوزه‌های علمیه، برخی طلاب به دریافت مهر نان وابسته بودند. این وابستگی، نه‌تنها استقلال فکری آن‌ها را سلب می‌کرد، بلکه مانع پویایی علم دینی می‌شد. من بارها گفته‌ام که عالم دینی باید از استقلال مالی و فکری برخوردار باشد تا بتواند با عزت نفس، به هدایت جامعه بپردازد. قرآن کریم می‌فرماید:
«أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ» (بقره: ۲۵۰). پروردگارا، بر ما شکیبایی فرو ریز و گام‌هایمان را استوار دار و ما را بر قوم کافران یاری ده. این آیه، بر ضرورت صبر و استقامت در برابر مشکلات مادی و معنوی تأکید دارد.

من همواره بر این باور بوده‌ام که نان گدایی، انسان را از کمال و ایمان دور می‌کند. طلبه‌ای که به مهر نان وابسته شود، نمی‌تواند علم و هدایت را به جامعه عرضه کند. این نقد، دعوتی است به بازسازی نظام آموزشی و مالی حوزه‌ها، تا طلاب به استقلال و عزت نفس دست یابند.

درنگ: استقلال مالی و فکری عالمان دینی، لازمه پویایی علم دینی و هدایت جامعه است.

بخش هشتم: تصدی در برابر مالکیت در فقه

بحث‌های فقهی‌ام درباره تصدی و مالکیت. برخی گمان می‌کنند که فقها مالک اموال عمومی مانند خمس و زکات هستند، اما من همواره تأکید کرده‌ام که فقها تنها متصدی این اموال‌اند و باید طبق احکام شرعی آن‌ها را مدیریت کنند. قرآن کریم می‌فرماید:
«لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ» (بقره: ۲۸۴). آنچه در آسمان‌ها و زمین است، از آن خداست. این آیه، بر مالکیت الهی و نقش انسان‌ها به‌عنوان متصدی تأکید دارد.

این دیدگاه، مسئولیت‌پذیری و امانت‌داری را در برابر اموال عمومی برجسته می‌کند. فقها، نه مالک، بلکه امانت‌دار این اموال‌اند و باید آن‌ها را در مسیر خیر و صلاح جامعه به کار گیرند.

درنگ: فقها متصدی اموال عمومی‌اند، نه مالک آن‌ها، و این امانت‌داری، مسئولیت بزرگی در فقه اسلامی است.

جمع‌بندی

این گفتگوهای صمیمی، که از درس‌گفتارهایم برگرفته شده‌اند، تلاشی هستند برای به اشتراک گذاشتن تأملاتم در باب اخلاص، تقوا، و مسئولیت عالمان دینی. از جبهه‌های جنگ تحمیلی تا حوزه‌های علمیه، همواره کوشیده‌ام تا با نگاهی نقادانه اما متعهد، راه‌هایی برای اصلاح و تقویت علم دینی بیابم. این خاطرات، نه‌تنها شرح زندگی من، بلکه دعوتی هستند به بازاندیشی در ارزش‌های معنوی و مسئولیت‌های اجتماعی. امیدوارم این روایت‌ها، شما را به تأمل در نقش اخلاص و ایمان در ساختن جامعه‌ای عادلانه و معنوی وادارد.

با نظارت صادق خادمی