در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 1263

متن درس

 

گفتگوهای صمیمی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه ۱۲۶۳

مقدمه

سال‌ها پیش، در جمع شاگردان و طالبان علم، از دغدغه‌هایم درباره مسائل اجتماعی و فقهی سخن گفتم. این گفتگوها، که گاه در قالب درس‌گفتارهایم به‌صورت گذرا مطرح شده‌اند، بازتاب تأملات من درباره عدالت، کرامت انسانی و چالش‌های نظام خانواده در جامعه اسلامی است. آنچه در این مجموعه، که «گفتگوهای صمیمی» نامیده‌ام، پیش روی شماست، تلاشی است برای بازخوانی این دغدغه‌ها با زبانی که هم صمیمی است و هم عمیق، تا شاید راهی به سوی اصلاح و تعالی جامعه بگشاید. من در این روایت‌ها، از منظر تجربه‌های زیسته‌ام و با تکیه بر دانش فقهی و معرفتی، به نقد مسائل اجتماعی پرداخته‌ام، با این امید که کلامم، همچون چراغی، راه را برای مخاطبان فرهیخته روشن کند.

بخش اول: مهریه، عدالت و چالش‌های فقهی

نقد مهریه‌های سنگین

روزی در درس‌گفتارم، با شاگردانم درباره مهریه‌های سنگین سخن گفتم. گفتم که مهریه‌هایی مانند پانصد یا هشتصد سکه، که گاه در عقدنامه‌ها نوشته می‌شود، از منظر شرعی مشکل دارند. مهریه، جزئی لاینفک از عقد است و باید در توان مالی زوج باشد. وقتی مهریه‌ای تعیین می‌شود که پرداختش برای مرد ممکن نیست، این نه‌تنها به لوث شدن حقوق زنان می‌انجامد، بلکه عدالت فقهی را نیز مخدوش می‌کند. من همیشه به شاگردانم تأکید کرده‌ام که مهریه باید واقعی باشد، نه تعهدی که به بطلان معامله بینجامد.

درنگ: مهریه باید با توان مالی زوج هم‌خوانی داشته باشد تا عدالت در عقد نکاح محقق شود.

این دیدگاه، ریشه در فقه اسلامی دارد که بر لزوم قدرت پرداخت تأکید می‌کند. مهریه‌ای که جز وعده‌ای توخالی نیست، چگونه می‌تواند پشتوانه‌ای برای حقوق زنان باشد؟ من به شاگردانم می‌گفتم: «تصور کنید در بازاری جنسی بخرید و بگویید بعداً پولش را می‌دهم، آیا مغازه‌دار قبول می‌کند؟» مهریه نیز چنین است؛ تعهدی است که باید توان اجرای آن وجود داشته باشد.

ظلم به زنان در اجرای مهریه

بارها دیده‌ام که زنان در جامعه ما برای گرفتن مهریه‌شان به دادگاه‌ها می‌روند، اما نظام قضایی پیچیده و ناکارآمد، آن‌ها را سال‌ها در انتظار نگه می‌دارد. در یکی از درس‌گفتارها گفتم: «این ظلم است که زنی برای حقش این‌قدر معطل شود.» این کاستی، نه‌تنها حقوق زنان را تضعیف می‌کند، بلکه اعتماد به نظام دینی را نیز خدشه‌دار می‌سازد. من همیشه خواستار اصلاح فرآیندهای قضایی بوده‌ام تا زنان بتوانند به‌سرعت به حقوقشان برسند.

درنگ: اصلاح نظام قضایی برای اجرای سریع و عادلانه مهریه، گامی در جهت تحقق عدالت جنسیتی است.

سوءاستفاده از حق طلاق

یکی از دردهایم این بوده که برخی مردان از حق طلاق سوءاستفاده می‌کنند و زنان را مجبور به بخشیدن مهریه می‌کنند. گفتم: «این چه عدالتی است که زنی برای آزادی‌اش مجبور به چشم‌پوشی از حقش شود؟» این رفتار، نه‌تنها مغایر با عدالت دینی است، بلکه اخلاق خانوادگی را نیز زیر سؤال می‌برد. من همیشه شاگردانم را به ترویج اخلاق در روابط خانوادگی دعوت کرده‌ام.

درنگ: سوءاستفاده از حق طلاق برای اجبار زنان به بخشیدن مهریه، نقض عدالت و اخلاق دینی است.

خاطره‌ای از بازار مکه

سفری به مکه داشتم. در بازار، فروشنده‌ای قرانی به من داد و گفت: «هدیه، هدیه!» من هم آن را در جیبم گذاشتم و راه افتادم. ناگهان دوید و یقه‌ام را گرفت که پولش را بدهم! گفتم: «تو گفتی هدیه!» خنده‌ام گرفت، اما درس بزرگی از این ماجرا گرفتم. در معاملات، چه مالی و چه خانوادگی، شفافیت شرط است. مهریه هم باید شفاف و قابل پرداخت باشد، نه وعده‌ای که به سوءتفاهم بینجامد.

درنگ: شفافیت در تعهدات مالی، به‌ویژه مهریه، از بطلان عقد و سوءتفاهم جلوگیری می‌کند.

بخش دوم: کرامت زنان و کودکان

نقد کنترل غیرمنطقی زنان

بارها در درس‌گفتارهایم از کنترل غیرمنطقی زنان توسط مردان انتقاد کرده‌ام. تمثیلی آوردم از گذشته‌ها، که برخی مردان حتی در جزئی‌ترین امور، زنان را محدود می‌کردند. این رفتار، ریشه در سوءتفاهم‌های فرهنگی دارد، نه در دین. من به شاگردانم می‌گفتم: «زن انسان است، دارای کرامت و اراده. چرا باید او را تحت فشار قرار داد؟» این نقد، دعوتی است به احترام به کرامت زنان و رفع سوءتفاهم‌های فرهنگی.

درنگ: کنترل غیرمنطقی زنان، ریشه در فرهنگ نادرست دارد و باید با احترام به کرامت آن‌ها اصلاح شود.

تحلیل روان‌شناختی تفاوت‌های جنسیتی

من همیشه معتقد بوده‌ام که شناخت تفاوت‌های روان‌شناختی زنان و مردان، کلید بهبود روابط خانوادگی است. گفتم: «مردان گاه مانند کودکان عمل می‌کنند، در حالی که زنان مدیرتر و پنهان‌کارترند.» این پنهان‌کاری، اغلب نتیجه فشارهای مردان است. اگر به زنان آزادی و احترام بدهیم، خانواده‌ای سالم‌تر خواهیم داشت. این دیدگاه، دعوتی است به تأمل در روان‌شناسی اسلامی برای تقویت پیوندهای خانوادگی.

درنگ: شناخت تفاوت‌های روان‌شناختی زنان و مردان، به بهبود روابط خانوادگی و اجتماعی کمک می‌کند.

آزادی و کرامت زنان و کودکان

بارها به شاگردانم گفتم: «به زنان و کودکان سخت نگیرید. آن‌ها را آزاد بگذارید تا رشد کنند.» من خودم هشت فرزند داشتم و همیشه به آن‌ها آزادی مسئولانه دادم. خانه ما پر از ابزارهای مدرن بود، اما فرزندانم با آزادی و عقلانیت رشد کردند. این تجربه به من آموخت که استبداد، پنهان‌کاری می‌آورد، و آزادی مسئولانه، کرامت و رشد.

درنگ: آزادی مسئولانه برای زنان و کودکان، کلید رشد و کرامت آن‌هاست.

بخش سوم: نگاه قرآنی به عدالت و حق‌سالاری

متاع دنیا و پاداش اخروی

در درس‌گفتارهایم، اغلب به آیات قرآن استناد می‌کردم. به این آیه اشاره کردم: ذَٰلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا (قرآن کریم، سوره آل‌عمران، آیه ۱۴)؛ این بهره زندگی دنیاست. این آیه به ما می‌آموزد که لذت‌های مادی، موقتی‌اند و نباید ما را از حق‌سالاری بازدارند. همچنین به آیه وَعِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ (قرآن کریم، سوره آل‌عمران، آیه ۱۴) اشاره کردم که نزد خدا فرجام نیکوست. این آیات، مبنای الهی نقد من بر مردسالاری و دعوتم به حق‌سالاری بودند.

درنگ: آیات قرآنی بر موقتی بودن لذت‌های دنیوی و برتری حق‌سالاری بر مردسالاری تأکید دارند.

سه مرحله زندگی در نگاه قرآنی

من همیشه زندگی را در سه مرحله تبیین کرده‌ام: مردسالاری، که بد است؛ حق‌سالاری، که خوب است؛ و قیامت، که مرحله نهایی است. به شاگردانم گفتم: «جامعه باید از مردسالاری به حق‌سالاری حرکت کند.» این تبیین، ریشه در نگاه قرآنی دارد و راهی است به سوی سعادت اجتماعی و معنوی.

درنگ: حرکت از مردسالاری به حق‌سالاری، مسیر قرآنی برای سعادت اجتماعی است.

جمع‌بندی

این گفتگوهای صمیمی، که از درس‌گفتارهایم برآمده‌اند، دعوتی است به تأمل در چالش‌های اجتماعی و فقهی جامعه اسلامی. من، با تکیه بر دانش فقهی و تجربه‌های زیسته‌ام، کوشیده‌ام راهی به سوی عدالت، کرامت و حق‌سالاری نشان دهم. نقد مهریه‌های سنگین، تأکید بر شفافیت در تعهدات مالی، و دعوت به آزادی مسئولانه برای زنان و کودکان، همگی بخشی از این نقشه راه‌اند. آیات قرآنی، چون چراغی، این مسیر را روشن می‌کنند و ما را به سوی جامعه‌ای عادلانه و معنوی رهنمون می‌سازند. امید دارم که این کلمات، در دل‌های شما طنین‌انداز شود و به اصلاح و تعالی بینجامد.

با نظارت صادق خادمی