در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

گفتگوهای صمیمی 1276

متن درس

 

گفتگوهای صمیمی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره، جلسه 1276

مقدمه

در یکی از درس‌گفتارهایم، در جمع طلاب و دانش‌پژوهان، سخن از رسالت حوزه‌های علمیه در جهان امروز به میان آمد. این گفتارها که گاه به‌صورت گذرا در جلساتم بیان شده‌اند، اکنون فرصتی است تا با دقتی بیشتر و نگاهی عمیق‌تر، آن‌ها را بازگو کنم. آنچه در این مجموعه، با عنوان «گفتگوهای صمیمی»، پیش روی شماست، تأملی است بر جایگاه علم دینی، ضرورت تحول در حوزه‌ها، و مسئولیت عالمان در برابر چالش‌های زمانه. این روایت‌ها نه‌تنها بازتاب اندیشه‌هایم، بلکه بازتابی از دغدغه‌هایم برای پویایی علم و معنویت در جهانی است که با شتاب به سوی پیشرفت‌های علمی و فنی می‌رود.

بخش اول: ضرورت تحول در حوزه‌های علمیه

جهان علم و تکنولوژی و رسالت حوزه‌ها

روزهایی را که در جمع طلاب، از جهانی سخن گفتم که زمین و آسمانش را علم و تکنولوژی پر کرده است. ماهواره‌ها، اینترنت، آزمایشگاه‌ها و آموزشگاه‌ها در سراسر جهان، نشان از عصری دارند که در آن، قدرت علمی حرف اول را می‌زند. من به طلاب می‌گفتم که اگر حوزه‌های ما تنها به دعاگویی و روضه‌خوانی بسنده کنند، نمی‌توانند پاسخ‌گوی نیازهای این زمانه باشند. حوزه‌های علمیه باید به مراکز قدرتمند علمی تبدیل شوند، جایی که عالمان نه‌تنها در فقه و اصول، بلکه در علوم دیگر نیز حرفی برای گفتن داشته باشند.

درنگ: حوزه‌های علمیه باید از حالت سنتی و دعاگویی صرف خارج شوند و به مراکز تولید علم و تأثیرگذاری جهانی تبدیل گردند.

این سخن از آن‌روست که جهان امروز، جهانی است که در آن ابتکارات علمی، مقالات معتبر، و دستاوردهای نوین، معیار اعتبار هستند. با حسرتی در دل می‌گفتم: کیست که در سطح جهان، مقاله‌ای از حوزه‌های ما خوانده باشد؟ کیست که ابتکاری از این حوزه‌ها ستایش کند؟ این پرسش‌ها، نه از سر ناامیدی، بلکه از سر دغدغه‌ای عمیق برای احیای جایگاه علم دینی بود.

نقد رویکرد سنتی و دعاگویی صرف

در یکی از جلسات، با اشاره به سخن حافظ، که می‌گفت «وظیفه تو دعا کردن است و بس»، از محدود شدن عالمان به دعاگویی انتقاد کردم. این سخن حافظ، هرچند زیبا و پرمعنا، در زمانه ما کافی نیست. دعا، بخشی از معنویت است، اما عالم دینی باید فراتر از آن، در میدان علم و عمل حضور یابد. من به طلاب می‌گفتم که حتی اگر دعای یک فرد ساده‌دل مستجاب‌تر باشد، عالم باید با دانش و ابتکار خود، راهگشای جامعه باشد.

درنگ: دعاگویی، هرچند ارزشمند، نمی‌تواند به‌تنهایی پاسخ‌گوی نیازهای جهان مدرن باشد؛ عالمان باید در تولید علم پیشرو باشند.

حافظ، عالمی فراتر از شاعر

در یکی از جلسات، از حافظ سخن گفتم، نه به‌عنوان شاعری صرف، بلکه به‌عنوان ادیبی برجسته و عالمی یکتا. حافظ را نمی‌توان با سعدی یا فردوسی مقایسه کرد؛ او شخصیتی بی‌مانند بود که در علم و ادب، سرآمد زمان خود بود. من در تجربه‌ای شخصی، دیوان حافظ را استقبال کردم و سه جلد شعر سرودم که یکی از آن‌ها آماده چاپ بود، اما به دلایلی منتشر نشد. به حافظ گفتم: «لفظ تو بی‌نظیر است، اما من در معنا از تو پیشی گرفته‌ام.» این سخن، نه از سر خودستایی، بلکه از سر اعتقاد به ضرورت خلق معانی نو در علم و ادب بود.

درنگ: عالمان باید مانند حافظ، چندبعدی و خلاق باشند و در خلق معانی نو پیشگام شوند.

بخش دوم: بازاندیشی در علم دینی

فراتر از احکام فقهی

در درس‌گفتارهایم، بارها از محدود شدن دین به احکام فقهی انتقاد کردم. دین، تنها فقه نیست؛ حکمت، عرفان، احیا، و کرامت نیز بخشی از آن است. من به طلاب می‌گفتم که اگر دین را تنها به احکام فقهی تقلیل دهیم، از دیگر ابعاد آن غافل مانده‌ایم. علوم معنوی، مانند عرفان و حکمت، باید در حوزه‌ها جایگاه خود را بیابند.

درنگ: دین، فراتر از فقه، شامل ابعاد معنوی و علمی است که باید در حوزه‌ها مورد توجه قرار گیرد.

نوآوری در فقه و بانک اطلاعاتی احکام

روزی به طلاب پیشنهاد کردم که احکام و فتاوای خود را در یک بانک اطلاعاتی ثبت کنند تا اصالت و نوآوری آن‌ها مشخص شود. عالمان نباید تنها به تقلید از پیشینیان بسنده کنند؛ باید احکام اصیل خود را با استدلال ارائه دهند. این پیشنهاد، از دغدغه‌ام برای شفافیت و پویایی در فقه سرچشمه می‌گرفت.

درنگ: عالمان باید با نوآوری در فقه و ثبت احکام در بانک اطلاعاتی، به شفافیت و اصالت علمی کمک کنند.

نقد فلسفه و عرفان غیرعملی

از فلسفه و عرفانی که تنها به حرف و الفاظ محدود می‌شود، انتقاد کردم. عرفان و فلسفه باید عملی و اثرگذار باشند، نه صرفاً بحث‌های نظری. من به طلاب می‌گفتم که معرفت باید به حل مسائل واقعی زندگی کمک کند، وگرنه ارزش خود را از دست می‌دهد.

درنگ: فلسفه و عرفان باید کاربردی و در خدمت حل مسائل واقعی باشند.

ادیب نیشابوری، الگویی بی‌مانند

از مرحوم ادیب نیشابوری، آن عالم بزرگ، با عنوان «ادیب الادبا» یاد کردم. او شخصیتی بود که در علم و معنویت، بی‌مانند بود و حتی خود را با امام رضا علیه‌السلام مقایسه می‌کرد، اما این مقایسه از سر عشق و صفا بود. من به طلاب می‌گفتم که باید مانند ادیب نیشابوری، خودباوری علمی داشته باشیم و توانایی‌هایمان را به جهان نشان دهیم.

درنگ: عالمان باید با خودباوری علمی، مانند ادیب نیشابوری، توانایی‌های خود را به نمایش بگذارند.

بخش سوم: حضور در جهان مدرن

تکنولوژی و گفت‌وگوی جهانی

طلاب را به استفاده از تکنولوژی، به‌ویژه کامپیوتر و اینترنت، تشویق می‌کردم. من می‌گفتم که حرام است طلبه‌ای به ابزارهای مدرن بی‌توجه باشد. باید فرش زیر پای خود را بفروشیم و کامپیوتری تهیه کنیم تا با جهان سخن بگوییم. در جهانی که میلیاردها نفر در فضای مجازی حضور دارند، عالم دینی باید صدای خود را به گوش آن‌ها برساند.

درنگ: عالمان باید با بهره‌گیری از تکنولوژی، در گفت‌وگوی جهانی شرکت کنند و صدای علم دینی را به گوش جهان برسانند.

نقد ترس از مواجهه با جهان

از ترس برخی از مواجهه با جهان انتقاد کردم. این ترس، نشانه ضعف علمی است. من می‌گفتم که به‌جای پارازیت و سانسور، باید با شجاعت و استدلال به چالش‌های جهانی پاسخ دهیم. حوزه‌ها باید سایتی علمی راه‌اندازی کنند تا با جهان گفت‌وگو کنند و پاسخ‌گوی انتقادات باشند.

درنگ: حوزه‌ها باید با شجاعت علمی، به‌جای سانسور، با استدلال به چالش‌های جهانی پاسخ دهند.

نقد اختلاف‌افکنی در فضای مجازی

از سایت‌هایی که به نام شیعه یا سنی، اختلاف‌افکنی می‌کنند، انتقاد کردم. این اقدامات، کار استعمار است و عالمان باید با وحدت و گفت‌وگوی علمی، از این اختلافات جلوگیری کنند.

درنگ: عالمان باید با وحدت و گفت‌وگوی علمی، از اختلاف‌افکنی در فضای مجازی جلوگیری کنند.

مواجهه با انحرافات جهانی

از خشونت و مسائل غیراخلاقی در جهان انتقاد کردم و گفتم که حوزه‌ها مسئول پاسخ‌گویی به این انحرافات هستند. باید با علم و اخلاق، فرهنگ اصیل را ترویج کنیم و در برابر انحرافات جهانی بایستیم.

درنگ: حوزه‌ها باید با علم و اخلاق، به انحرافات جهانی پاسخ دهند و فرهنگ اصیل را ترویج کنند.

بخش چهارم: معنویت و سازمان‌دهی حوزه‌ها

شب، زمان سیر و حرکت

در یکی از جلسات، به آیه شریفه قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا (قرآن کریم، سوره مزمل، آیه ۲) اشاره کردم که می‌فرماید: «شب را، جز اندکی، به پا خیز.» این آیه، به زیبایی از اهمیت شب برای سیر معنوی و علمی سخن می‌گوید. من به طلاب می‌گفتم که شب، زمان کار و حرکت است. کسی که می‌خواهد قله‌های علم و معنویت را فتح کند، باید شب‌ها بیدار باشد و در این سیر، حس معرفت را در خود بیدار کند.

حس معرفت و علم

مثالی از یک سیم‌کش زدم که با دیدن سیم‌ها، اشکالات را حس می‌کند، در حالی که دیگران تنها تماشا می‌کنند. عالم دینی نیز باید حس معرفت را در خود پرورش دهد. علم، بدون این حس، کافی نیست. این حس، زمانی در وجود انسان بیدار می‌شود که سر به آسمان کشد و به زمین معرفت یابد.

درنگ: عالمان باید حس معرفت را در خود پرورش دهند تا علمشان اثرگذار شود.

انقلاب و توانایی اداره جهان

به طلاب می‌گفتم انقلاب ۵۷، اگر از ترس و ضعف دوری کند، توانایی اداره جهان را دارد. این توانایی، در گرو شجاعت علمی و معنوی عالمان است. حوزه‌ها باید با سازمان‌دهی، کلاس، و استادان برجسته، به مراکز علمی و معنوی قدرتمندی تبدیل شوند.

درنگ: انقلاب ۵۷ با شجاعت علمی و معنوی عالمان، توانایی اداره جهان را دارد.

جمع‌بندی

این گفتگوهای صمیمی، بازتاب دغدغه‌هایم برای پویایی علم دینی و جایگاه حوزه‌های علمیه در جهان امروز است. بارها به طلاب گفتم که ما وارثان انبیا هستیم، اما باید شباهتی به آن‌ها داشته باشیم. حوزه‌ها باید با علم، معنویت، و شجاعت، در برابر چالش‌های جهانی بایستند و با گفت‌وگوی علمی، راه را برای آینده‌ای روشن هموار کنند. این روایت‌ها، دعوتی است به تأمل در رسالت عالمان و مسئولیت ما در برابر جهان.

با نظارت صادق خادمی