متن درس
گفتگوهای صمیمی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه 1305)
مقدمه
آنچه در این مجموعه پیش روی شماست، روایتهایی است از خاطراتی که در خلال درسگفتارهایم گذرا به آنها اشاره کردهام. این خاطرات، بازتابی از تجربههای زیستهام در مسیر علمآموزی، تأملات عرفانی، و مشاهدههای اجتماعی است که با دغدغهای عمیق برای ترویج علم دینی و اخلاق اسلامی بیان شدهاند. هر روایت، پنجرهای است به سوی لحظههایی که مرا به تأمل واداشته و درسهایی از خودشناسی، عدالت، و تقوا به من آموخته است. در این گفتگوهای صمیمی، تلاش کردهام با زبانی ساده اما عمیق، شما را به دنیای این تجربهها ببرم تا همراه با من در این مسیر معرفتی گام بردارید.
بخش اول: اهتمام به علم دینی و خودشناسی
تعهد به متون اصیل و مسئولیت عالم
، سالها پیش از یکی از عالمان بزرگ دینی شنیدم که در اواخر عمر، جز چند کتاب محدود، از جمله قرآن کریم، مفاتیحالجنان، و نهجالبلاغه، چیزی در اختیار نداشت. گویا یا به سبب تنگدستی کتابهایش را فروخته بود یا دیگر به آنها دلبستگی نداشت. این سخن برایم تأملبرانگیز بود. او در عالم رؤیا، خود را دید که نهجالبلاغه به دست، شتابان به سوی بهشت میدود تا در درس این کتاب شریف نزد حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام حاضر شود. این عالم، که در آن زمان شرحی بر نهجالبلاغه مینوشت، نگران بود که روز قیامت، حضرت از او بازخواست کند: «چرا آنچه را نمیدانستی، نگاشتی؟» این ترس مقدس، نشان از عمق تعهد او به صداقت علمی داشت. تنها یک هفته پس از این گفتوگو، آن عالم به سوی عالم باقی شتافت، گویی خود را برای آن دیدار بزرگ آماده کرده بود.
این ماجرا مرا به فکر فرو برد که ما نیز باید در مسیر علم دینی، خود را از کثرات بینیاز کنیم و به اصل معرفت بازگردیم. نباید در احوال دیگران تجسس کنیم یا خود را به امور بیاهمیت مشغول سازیم. خودشناسی، گام نخست در این راه است. تا خود را نشناسیم، چگونه میتوانیم به علم الهی نزدیک شویم؟ قرآن کریم میفرماید: وَفِي أَنْفُسِكُمْ أَفَلَا تُبْصِرُونَ (و در وجود خودتان [آیات الهی است]، آیا نمیبینید؟). این آیه ما را به تأمل در خویشتن دعوت میکند، که مبنای هر علم و معرفتی است.
درنگ: اهتمام به متون اصیل دینی مانند نهجالبلاغه و حفظ اخلاص در تولید آثار علمی، از مسئولیتهای اصلی عالمان دینی است. خودشناسی، پایهایترین گام در مسیر علم و تقواست.
نقد وابستگی به ابزارهای مادی
آن عالم بزرگ، با فروختن کتابهایش، گویی به ما آموخت که علم، در قلب و ذهن است، نه در کثرت کاغذ و قلم. در کودکی، در خیابانهای تهران، شاهد دعوای چند نفر بودم که یکی به دیگری میگفت: «به فلانی میگویم که تو را ادب کند!» و دیگری پاسخ داد: «تو خودت کیستی که چنین تهدید میکنی؟» این ماجرا مرا به فکر فرو برد که ما نباید اسیر ابزارها یا افراد شویم. کسی که تمام عمرش را صرف جمعآوری کتاب یا نگارش بیوقفه میکند، گویی از حقیقت علم دور افتاده است. علم دینی، تعادلی است میان مطالعه و عمل، نه غرق شدن در کثرات بیحاصل.
بزرگان دین را که مینگریم، میبینیم که در مدتی کوتاه، مثلاً ده سال، به عمق دانش میرسیدند، اما برخی سالها و سالها درس میخوانند و همچنان درجا میزنند. این، نشانهای از خودفریبی است. باید با تحقیق و مطالعه هدفمند، ذهن را خلاق کرد. هرگاه در مطالعه به مشکلی برمیخوریم، آن را یادداشت کنیم، صفحه را ورق بزنیم و به پیش برویم تا ذهنمان پویا شود. از امام صادق علیهالسلام روایت شده است: «العلم نور یقذفه الله فی قلب من یشاء» (علم، نوری است که خداوند در قلب هر که بخواهد میافکند). این نور، با تلاش هدفمند و اخلاص به دست میآید.
درنگ: وابستگی بیش از حد به ابزارهای مادی مانند کتاب و قلم، مانع از رسیدن به حقیقت علم است. مطالعه هدفمند و خلاق، همراه با خودسازی، مسیر واقعی علم دینی است.
بخش دوم: نقد رفتارهای اجتماعی و عدالت اقتصادی
عدالت در تجارت و حمایت از ظرفیتهای داخلی
پس از پیروزی انقلاب، سفری به جزیره کیش داشتم. در انبارهای آنجا، همه چیز خارجی بود؛ از نردبانهای فرانسوی گرفته تا کاهوی وارداتی برای اسبها. حتی یک سوزن ایرانی یافت نمیشد. این صحنه مرا به تأمل واداشت. مگر نه اینکه کاهوی شاهعبدالعظیم، که میگویند عسل در آن ریختهاند، از بهترینهاست؟ چرا باید از فرسنگها دورتر، کاهو برای اسبها وارد کنند؟ این بیانصافی، ظلمی آشکار بود. عدالت اقتصادی، یکی از ارکان علم دینی است. باید از ظرفیتهای داخلی حمایت کنیم و از اسراف و تجملگرایی بپرهیزیم.
این ماجرا مرا به یاد آیهای از قرآن کریم انداخت: وَلَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ (نه ستم کنید و نه ستم ببینید). این آیه، ما را به رعایت انصاف در همه امور، از جمله تجارت، دعوت میکند. باید با صفا و مودت، انتقادات را شنید و از دعوا و غرضورزی پرهیز کرد تا جامعهای عادلانه و اخلاقمدار داشته باشیم.
درنگ: بیانصافی در تجارت و نادیده گرفتن ظرفیتهای داخلی، ظلمی است که با اصول علم دینی ناسازگار است. عدالت اقتصادی و حمایت از تولیدات داخلی، از ارکان تمدن اسلامی است.
حمایت از ضعفا و پرهیز از آزار
در نوجوانی، روزی از مدرسه بازمیگشتم که دیدم چند کودک، کلاه مردی روستایی را از سرش برداشتهاند و دست به دست میکنند. آن مرد بیچاره میدوید تا کلاهش را بازستاند، اما کودکان او را مسخره میکردند. این صحنه دلم را به درد آورد. چگونه میتوان ضعفی را که خودمان نیز در برابر علم الهی داریم، بهانهای برای آزار دیگران قرار دهیم؟ ما همه در برابر خداوند، دسترشتهایم، و شگفت است که با این حال، برخی به گناه و ظلم روی میآورند.
این ماجرا مرا به تأمل در عظمت علم الهی واداشت. برخی فلاسفه درباره کلی یا جزئی بودن علم خداوند بحث میکنند، اما حقیقت این است که خداوند به تمام ذرات عالم آگاه است. از پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله روایت شده است: «إن الله یعلم ما فی قلوبکم» (خداوند آنچه در دلهای شماست میداند). با این علم بیکران، چگونه میتوان به معصیت روی آورد؟ این، خلاف اصل تقواست.
درنگ: آزار ضعفا و گناه در برابر علم بیکران الهی، خلاف اصل تقواست. حمایت از ضعفا و تقویت اخلاق اسلامی، از وظایف عالمان دینی است.
بخش سوم: عظمت علم الهی و نقد مباحث غیرضروری
عظمت علم الهی و مسئولیت انسان
شگفت است که با وجود علم بیکران خداوند به همه ذرات عالم، انسان باز هم به گناه روی میآورد. این تناقض، مرا به تأمل وامیدارد. برخی فلاسفه درباره کلی یا جزئی بودن علم خداوند بحث میکنند، اما این مباحث چه سودی دارد وقتی حقیقت، عظمت بیحد علم الهی است؟ ما در برابر این علم، مانند آن مرد روستایی هستیم که کلاهش را دست به دست میکنند. باید از این مباحث غیرضروری گذشت و به حقیقت عرفان و تقوا رسید.
قرآن کریم میفرماید: يَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَيَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ (آنچه در آسمانها و زمین است میداند و آنچه پنهان میکنید و آنچه آشکار میسازید میداند). این آیه، عظمت علم الهی را به ما یادآور میشود و ما را به تقوا و پرهیز از گناه دعوت میکند.
درنگ: علم بیکران خداوند، انسان را به تقوا و پرهیز از گناه دعوت میکند. مباحث فلسفی غیرضروری نباید ما را از حقیقت عرفان و تقوا دور کند.
جمعبندی
این گفتگوهای صمیمی، تلاشی است برای به اشتراک گذاشتن تجربههایی که مرا در مسیر علم دینی و خودسازی همراهی کردهاند. از تأمل در تعهد عالمان به متون اصیل تا نقد رفتارهای اجتماعی و عظمت علم الهی، همه این روایتها دعوتی است به بازنگری در خود و جامعه. علم دینی، تنها در مطالعه خلاصه نمیشود؛ بلکه در خودشناسی، عدالت، و تقوا به کمال میرسد. امیدوارم این خاطرات، شما را نیز به تأمل در این مسیر دعوت کند و نوری باشد برای یافتن حقیقت در زندگی.
با نظارت صادق خادمی