در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

نهایات 24

متن درس

نهایات: تأملات فقهی در هدایت جامعه اسلامی

نهایات: تأملات فقهی در هدایت جامعه اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه بیست و چهار)

دیباچه

این نوشتار به کاوش در جایگاه فقه و فقیه در مدیریت احکام و مسائل جامعه اسلامی می‌پردازد. با تأمل در نقش فقیه به‌مثابه محور هدایت و طبیب جامعه، تلاش شده است تا با نگاهی عمیق و روشمند، مفاهیم بنیادین فقه، از جمله موضوع‌شناسی، مصالح و مفاسد، و اقتضائات احکام شرعی، تبیین گردد.

بخش یکم: جایگاه فقیه در هدایت جامعه اسلامی

تعریف فقیه و رسالت او

فقیه، به‌سان طبیبی برای جامعه اسلامی، شخصیتی است که با جامعیت علمی و عملی، توانایی هدایت و مدیریت امور دینی و اجتماعی را داراست. او نه‌تنها عالمی دینی، بلکه محوری است که با شناخت عمیق از مسائل اجتماعی، اخلاقی و دینی، جامعه را به‌سوی صلاح و خیر رهنمون می‌سازد. این جامعیت، مستلزم رشد مداوم دانش و مهارت‌های فقیه است تا پاسخگوی پیچیدگی‌های نیازهای جامعه باشد.

درنگ: فقیه، به‌مثابه محور هدایت، باید با دانش و عمل جامع، جامعه را از آسیب‌ها مصون دارد و به‌سوی خیر رهنمون سازد.

جامعیت فقیه در برابر حکیم و عارف

فقیه، به دلیل مسئولیت گسترده در هدایت جامعه، باید از حکیم و عارف جامع‌تر باشد. او باید «جامع المعقول و المنقول» باشد، یعنی علوم عقلی و نقلی را در خدمت استنباط احکام به کار گیرد. این جامعیت، فقیه را در جایگاهی فراتر از دیگر عالمان قرار می‌دهد، زیرا او باید با آگاهی از علوم گوناگون، احکام را به‌گونه‌ای تبیین کند که پاسخگوی نیازهای معاصر باشد.

فقیه به‌مثابه وارث انبیا

فقیه، به‌سان وارث انبیا، باید دانشی در حد پیامبران داشته باشد تا بتواند رسالت هدایت جامعه را به انجام رساند. این جایگاه رفیع، او را مسئول هدایت در تمامی ابعاد اجتماعی، اخلاقی و دینی قرار می‌دهد. فقیه باید با تسلط بر علوم مختلف، از جمله فلسفه و منطق، احکام را با دقت و حکمت استنباط کند.

نقد سطحی‌نگری در علم دینی

برخی از مدعیان علم دینی، به دلیل فقدان جامعیت علمی و عملی، از هدایت صحیح جامعه بازمی‌مانند. این ضعف، نه‌تنها به اعتماد جامعه آسیب می‌زند، بلکه می‌تواند به انحراف در تقلید و عمل دینی منجر شود. علم دینی باید با دانش عمیق و اخلاص همراه باشد تا بتواند رسالت خود را به انجام رساند.

جمع‌بندی بخش یکم

فقیه، به‌مثابه محور هدایت جامعه اسلامی، باید با جامعیت علمی و عملی، توانایی استنباط احکام متناسب با نیازهای جامعه را داشته باشد. او باید با تسلط بر علوم گوناگون و حفظ اخلاص، اعتماد و اطاعت جامعه را جلب کند. نقد سطحی‌نگری در علم دینی، دعوتی است به احیای فقه پویا و جامع که پاسخگوی چالش‌های معاصر باشد.

بخش دوم: موضوع‌شناسی و مصالح و مفاسد در فقه

سطوح موضوع‌شناسی در فقه

موضوع‌شناسی در فقه به سه سطح مبتدی، متوسط و نهایی تقسیم می‌شود. این تقسیم‌بندی، عمق و گستردگی موردنیاز در شناخت موضوعات فقهی را نشان می‌دهد. فقیه باید از شناخت ابتدایی مسائل تا تحلیل عمیق و نهایی آن‌ها پیش رود تا احکامی متناسب با هر سطح استخراج کند. این فرآیند، نیازمند مطالعه مداوم و دقیق است.

مصالح و مفاسد در احکام الهی

فقیه موظف است مصالح و مفاسد احکام الهی را با دقت بررسی کند، زیرا هیچ حکم شرعی خالی از مصلحت یا مفسده نیست. این اصل، ریشه در فلسفه احکام دارد که هر خیر و شری در نظام خلقت، دارای ابعاد مثبت و منفی است. فقیه باید با تحلیل دقیق، این ابعاد را شناسایی کند تا حکمی متناسب با شرایط جامعه ارائه دهد.

درنگ: هر حکم شرعی، دارای مصلحت یا مفسده‌ای است که فقیه باید با تحلیل دقیق، آن را شناسایی و در استنباط احکام لحاظ کند.

تمثیل خیر و شر در موجودات

برای تبیین اصل خیر و شر، تمثیلی ارائه شده است: حتی سگ، که به‌ظاهر موجودی منفی تلقی می‌شود، دارای ویژگی‌های مثبتی مانند دندان‌های زیبا یا وفاداری است. این تمثیل، برگرفته از حکمت الهی است که هیچ موجودی مطلقاً خیر یا شر نیست. فقیه باید این نگاه جامع را در تحلیل احکام به کار گیرد تا از یک‌سویه‌نگری پرهیز کند.

خواص مثبت در نجاسات

حتی نجاسات، مانند برخی کپک‌ها، در مصارف پزشکی یا غذایی در جوامع پیشرفته کاربرد دارند. این نکته، بر حکمت الهی در خلقت تأکید دارد که حتی آنچه ظاهراً ناپاک است، می‌تواند منشأ خیر باشد. فقیه باید این نگاه حکیمانه را در فتاوای خود لحاظ کند.

تفاوت کپک‌های خوراکی و غیرخوراکی

برخی کپک‌ها قابل‌مصرف و برخی غیرقابل‌مصرف هستند، که نشان‌دهنده تفاوت در خواص اشیاء است. این تمایز، لزوم دقت در موضوع‌شناسی را نشان می‌دهد. فقیه باید با شناخت دقیق خواص اشیاء، احکام متناسب با آن‌ها را صادر کند.

اشاره به فرهنگ‌های معاصر

در برخی فرهنگ‌های غربی، حیواناتی مانند سگ جایگاه ویژه‌ای یافته‌اند و حتی روابط غیرمعمول مانند ازدواج با حیوانات مطرح شده است. این اشاره، به‌عنوان نقدی فرهنگی، بر تفاوت دیدگاه‌های جوامع بشری و نیاز به فهم دقیق این تفاوت‌ها توسط فقیه تأکید دارد. فقیه باید با آگاهی از تحولات فرهنگی، احکام را به‌گونه‌ای تبیین کند که پاسخگوی چالش‌های معاصر باشد.

جمع‌بندی بخش دوم

موضوع‌شناسی و بررسی مصالح و مفاسد، دو رکن اساسی در استنباط احکام فقهی هستند. فقیه باید با شناخت عمیق موضوعات در سطوح مختلف و تحلیل دقیق خیر و شر در احکام، فتاوایی متناسب با نیازهای جامعه صادر کند. این فرآیند، نیازمند نگاهی جامع و حکیمانه است که از یک‌سویه‌نگری پرهیز کند.

بخش سوم: اقتضائات احکام شرعی

شدت واجب و حرام در احکام

فقیه باید شدت واجب یا حرام بودن یک حکم را با دقت تحلیل کند تا مصالح و مفاسد آن مشخص شود. این تحلیل کمی و کیفی، نیازمند بهره‌گیری از ابزارهای منطقی و فلسفی است تا تأثیر هر حکم بر جامعه ارزیابی گردد.

نماز و اهمیت بی‌چون‌وچرای آن

نماز، حتی در شرایط سخت مانند افتادن در دریا، واجب است و عفو ندارد. اگر نمازی قضا شود، باید به ترتیب خوانده شود: «اقْضِ مَا فَاتَ لِمَا فَاتَ» (آنچه فوت شده را به همان ترتیب قضا کن). این اصل، بر رعایت نظم در احکام و اهمیت بی‌چون‌وچرای نماز تأکید دارد.

قرآن کریم: وَأَقِمِ الصَّلَاةَ إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَىٰ عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ ۗ (نماز را برپا دار که همانا نماز [انسان را] از فحشا و منکر بازمی‌دارد.)

استثنای دیوانگی در تکلیف

در حالت دیوانگی، تکلیف از انسان برداشته می‌شود، اما تا حد ممکن باید نماز خوانده شود. این استثنا، حکمت الهی در تخفیف احکام را نشان می‌دهد. فقیه باید این انعطاف را در شرایط خاص در نظر بگیرد.

تفاوت اقتضای نماز و روزه

روزه در شرایطی که به صحت فرد آسیب بزند، تعطیل می‌شود، اما نماز واجب است. این تفاوت، نشان‌دهنده اقتضائات مختلف احکام است. فقیه باید این اقتضائات را در تحلیل احکام لحاظ کند.

قرآن کریم: لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا ۚ (خداوند هیچ‌کس را جز به‌اندازه توانش تکلیف نمی‌کند.)

طهارت و اقتضای احکام

بدون طهارت، خواندن نماز معصیت است: «لَا صَلَاةَ إِلَّا بِطَهُورٍ» (نمازی نیست مگر با طهارت). این اصل، بر اهمیت طهارت در عبادات تأکید دارد. فقیه باید این شرط را در تحلیل احکام عبادی لحاظ کند.

نماز و روزه در حالت عادت ماهانه

زن در حالت عادت ماهانه باید ذکر بگوید، اما تکبیر و قرائت قرآن محدود است. این حکم، انعطاف شریعت در شرایط خاص را نشان می‌دهد. فقیه باید این تفاوت‌ها را در فتاوا مدنظر قرار دهد.

سیگار کشیدن در روزه

برخی فتاوا اجازه سیگار کشیدن در روزه را در صورت عدم توانایی ترک می‌دهند. این فتوا نمونه‌ای از انعطاف در احکام است که فقیه باید با توجه به شرایط فرد صادر کند.

جمع‌بندی بخش سوم

اقتضائات احکام شرعی، نیازمند تحلیل دقیق فقیه در شرایط مختلف است. نماز به‌عنوان رکنی بی‌چون‌وچرا، حتی در شرایط سخت واجب است، درحالی‌که روزه و دیگر احکام، انعطاف‌پذیری بیشتری دارند. فقیه باید با توجه به این اقتضائات، احکامی متناسب با شرایط فردی و اجتماعی صادر کند.

بخش چهارم: نقد و بازنگری در علم دینی

نقد مادی‌گرایی در امور دینی

در گذشته، برخی عالمان دینی خدماتی مانند آوردن قلیان یا فرستادن صلوات را به‌صورت تشریفاتی دریافت می‌کردند. در مثالی، شخصی بر اساس میزان پول دریافتی، صلوات را تنظیم می‌کرد. این تمثیل، نقدی بر مادی‌گرایی در امور دینی است و فقیه را به حفظ اخلاص در فتاوا و رفتار دعوت می‌کند.

نقد مسائل پزشکی در فقه

برخی مسائل پزشکی، مانند استفاده از خون در بیمارستان‌ها، از منظر فقهی چالش‌برانگیز هستند. این نکته، بر لزوم بازنگری احکام فقهی در حوزه پزشکی با توجه به پیشرفت‌های علمی تأکید دارد.

نقد ذبح حیوانات در مکه

ذبح گسترده حیوانات در مکه، در حالی که گرسنگان جهان وجود دارند، مورد انتقاد است. این نقد، بر ضرورت بازنگری در اجرای برخی احکام با توجه به شرایط اجتماعی و انسانی تأکید دارد.

نقد رمی جمرات

رمی جمرات در شرایط ازدحام، خطرناک است و نیاز به بازنگری دارد. این پیشنهاد، بر لزوم تطبیق احکام با شرایط معاصر تأکید دارد تا از آسیب‌ها جلوگیری شود.

فتوای صادقانه عالمان دینی

برخی عالمان دینی با صداقت فتوا می‌دادند و از سیاسی‌کاری پرهیز می‌کردند. این ویژگی، اهمیت اخلاص در فتوا را نشان می‌دهد که باید در علم دینی حفظ شود.

نقد خرافات در علم دینی

برخی احکام به خرافات نسبت داده می‌شوند، درحالی‌که پیامبر اکرم (ص) عاقل و حکیم بوده است. این نقد، بر لزوم تبیین عقلانی احکام و پرهیز از خرافات تأکید دارد.

جمع‌بندی بخش چهارم

نقدهای مطرح‌شده در این بخش، دعوتی است به احیای علم دینی پویا و جامع. بازنگری در احکام با توجه به شرایط اجتماعی، پزشکی و انسانی، همراه با حفظ اخلاص و پرهیز از خرافات، می‌تواند علم دینی را به جایگاه واقعی خود بازگرداند.

بخش پنجم: فقه به‌مثابه علم جامع

نیاز فقه به علوم مختلف

فقه برای استنباط ملاکات به فلسفه، برای اعمال اصول به منطق، و برای موضوع‌شناسی به علوم متنوع نیاز دارد. این جامعیت، فقه را در جایگاهی محوری قرار می‌دهد که نیازمند دانش گسترده است.

تعریف فقه از دیدگاه صاحب معالم

صاحب معالم، فقه را به «فهم» تعریف کرده است. این تعریف، فقه را به‌عنوان علمی عمیق و مبتنی بر درک دقیق معرفی می‌کند که نیازمند تحلیل و استنباط است.

برتری فقیه بر حکیم و عارف

فقیه به دلیل جامعیت، از حکیم و عارف بالاتر است. حکیم و عارف باید از فقیه تقلید کنند، اما فقیه نیازی به تقلید از آن‌ها ندارد. این برتری، ناشی از مسئولیت گسترده فقیه در هدایت جامعه است.

فقیهان بزرگ تاریخی

پیامبر اکرم (ص)، امیرالمؤمنین (ع)، شیخ انصاری و صاحب جواهر نمونه‌های واقعی فقاهت هستند. این اسامی، معیارهایی برای سنجش شایستگی فقیهان معاصر ارائه می‌دهند.

دقت در نگارش جواهر

کتاب جواهر با دقت و تلاش فراوان نگاشته شده است. این نکته، بر اهمیت تحقیق و دقت در آثار فقهی تأکید دارد.

چالش‌های علم دینی در عصر حاضر

در عصر حاضر، حتی افراد نابالغ خود را از فقیه اعلم می‌دانند. این چالش، بر ضرورت به‌روزرسانی دانش فقهی و پاسخگویی به شبهات معاصر تأکید دارد.

درنگ: فقه، به‌مثابه علمی جامع، نیازمند تسلط بر علوم مختلف و پاسخگویی به چالش‌های معاصر است تا بتواند جایگاه محوری خود را در هدایت جامعه حفظ کند.

جمع‌بندی بخش پنجم

فقه، به‌عنوان علمی جامع، از فلسفه، منطق و علوم دیگر بهره می‌گیرد تا احکامی متناسب با نیازهای جامعه صادر کند. فقیهان بزرگ تاریخی، الگویی برای فقاهت پویا هستند، و علم دینی باید با دقت و به‌روزرسانی، پاسخگوی چالش‌های عصر حاضر باشد.

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

این نوشتار با تأمل در جایگاه فقیه به‌عنوان محور هدایت جامعه اسلامی، بر ضرورت جامعیت علمی و عملی او تأکید کرد. فقیه باید با تسلط بر علوم مختلف، از جمله فلسفه، منطق و موضوع‌شناسی، احکام را به‌گونه‌ای استنباط کند که پاسخگوی نیازهای معاصر باشد. نقدهای مطرح‌شده بر ضعف‌های موجود در علم دینی، دعوتی است به احیای فقه پویا و جامع. این پویایی، مستلزم بازنگری در روش‌های استنباط، توجه به مصالح و مفاسد، و تطبیق احکام با شرایط اجتماعی و انسانی است. فقیه، به‌مثابه وارث انبیا، باید با دانش و اخلاص، اعتماد و اطاعت جامعه را جلب کند تا رسالت هدایت را به انجام رساند.

با نظارت صادق خادمی