متن درس
نهایات: بازسازی عقلانی و علمی دیانت اسلامی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۲۹)
دیباچه
این نوشتار در پی بازسازی و تبیین نظاممند دیانت اسلامی است، با تکیه بر عقل جمعی، فلسفه و دانش علمی. هدف آن، ارائه دیدگاهی است که ریشه در متون دینی دارد، اما با استدلالهای منطقی و عقلانی چنان بازخوانی میشود که پاسخگوی پرسشهای عصر حاضر بوده و در برابر نقدهای علمی و فلسفی استوار بماند. این رویکرد، با حفظ اصالت باورهای دینی، بر ضرورت بازاندیشی در رفتارها و ساختارهای اجتماعی و دینی تأکید دارد تا نظامی پویا و منطبق با نیازهای زمانه ارائه دهد. این اثر، همانند پلی است که سنت و مدرنیت را به هم پیوند میدهد، تا دیانت نه تنها برای مؤمنان، بلکه برای اندیشمندان و منتقدان نیز قابل احترام باشد.
بخش یکم: نقد وضعیت کنونی جامعه و ضرورت بازسازی دیانت
تحلیل بحرانهای اجتماعی و فرهنگی
جامعه کنونی از فقدان احترام و اعتماد متقابل میان گروههای اجتماعی رنج میبرد. این بحران، ریشه در فروپاشی ارزشهای سنتی و نفوذ فرهنگهای مخرب دارد که نهادهای دینی، سیاسی و اجتماعی را از کارایی و اعتبار ساقط کرده است. همانند درختی که ریشههایش در خاک سست شده، جامعه از پیوندهای عمیق انسانی تهی گشته و این تهیشدگی، ضرورت بازسازی هویت جمعی مبتنی بر ارزشهای عقلانی و دینی را آشکار میسازد.
یکی از عوامل این بحران، نفوذ فرهنگی است که بر اصل «هدف، وسیله را توجیه میکند» استوار است. این دیدگاه، که از سرزمینهای شرقی به دیگر جوامع سرایت کرده، با پذیرش روشهای غیراخلاقی برای نیل به اهداف، بنیانهای اخلاقی و عقلانی دیانت را به چالش کشیده است. این فرهنگ، همانند سیلی ویرانگر، پیوندهای اجتماعی را تضعیف کرده و کارکرد گروههای مختلف را مختل ساخته است.
در این میان، بحران ایمان نیز به چشم میخورد. در جوامع گوناگون، از اروپا و آفریقا گرفته تا هندوستان، هنوز فرقههایی یافت میشوند که به نمادها یا نهادهایی خاص باور دارند. اما در جامعه ما، حتی مساجد، کلیساها و مدارس از بیاعتقادی رنج میبرند. این بیاعتقادی، همانند سایهای سنگین، بر پیوندهای اجتماعی و اعتماد عمومی سایه افکنده و ضرورت بازسازی باورهای دینی را بیش از پیش نمایان کرده است.
مشاهدات میدانی و تجربههای اجتماعی
پیش از انقلاب، در تجربهای در روستایی دورافتاده، مشاهده شد که مردم به دلیل بیاعتمادی به نهادهای دینی، از اقتدا به روحانیون در نماز خودداری میکردند، مگر به شخصیتی که عادل تلقی میشد. این شکاف، همانند زخمی عمیق بر پیکر جامعه، نشاندهنده فاصله میان مردم و نهادهای دینی بود. این تجربه، ضرورت بازسازی اعتماد عمومی از طریق رفتار عادلانه و عقلانی را برجسته میسازد.
در همان روستا، اقداماتی عملی برای اصلاح امور انجام گرفت. با کسب اجازه از اهالی، دیوارهای مخروبه بازسازی شد، طلاب آشپزی آموختند و کسبوکاری چون کبابی راهاندازی شد که به بهبود شرایط اقتصادی و اجتماعی منجر گردید. این اقدامات، همانند بذری در خاک حاصلخیز، نشاندهنده اهمیت عملگرایی و تعامل مستقیم با جامعه برای ایجاد تحولات مثبت است.
همچنین، پیشنهادی برای ازدواج طلاب با دختران محلی مطرح شد تا پیوندهای اجتماعی و دینی تقویت گردد. این اقدام، همانند پلی میان نهادهای دینی و جامعه محلی، به انسجام اجتماعی یاری رساند. حضور شخصیتهای دینی پیشین در این روستا، باورهای مردم را تقویت کرده بود، اما شرایط کنونی این باورها را تضعیف کرده است. این نکته، نقش الگوهای دینی را در حفظ ایمان جمعی نشان میدهد.
جمعبندی بخش یکم
این بخش، با نگاهی به وضعیت کنونی جامعه، بر ضرورت بازسازی دیانت اسلامی تأکید دارد. بحرانهای اجتماعی، از فقدان اعتماد گرفته تا نفوذ فرهنگهای مخرب و بیاعتقادی، جامعه را از پیوندهای عمیق انسانی محروم ساخته است. تجربههای میدانی نشان میدهند که عملگرایی، تعامل مستقیم با مردم و تقویت پیوندهای اجتماعی میتواند راهگشای بازسازی اعتماد و ایمان باشد. این بخش، زمینه را برای ارائه راهکارهای عقلانی و علمی در بازسازی دیانت فراهم میسازد.
بخش دوم: مهندسی دیانت اسلامی
سؤال محوری: چگونه دیانت را بازسازی کنیم؟
پرسش بنیادین این است که در شرایط کنونی، چگونه میتوان دیانت اسلامی را بازسازی کرد؟ پاسخ در مهندسی دیانت اسلامی نهفته است؛ رویکردی که با تأیید عقل جمعی، فلسفه و علم، نظامی استوار و قابل دفاع ارائه میدهد. این مهندسی، همانند معماری بنایی عظیم، دیانت را چنان بازسازی میکند که نه تنها مؤمنان را به خود جذب کند، بلکه حتی غیرمؤمنان نیز نتوانند آن را به سخره گیرند.
آزمایش متون دینی
متون اسلامی، از جمله قرآن کریم و روایات، باید در بوته آزمایش عقل جمعی و قواعد علمی قرار گیرند تا صحت و اعتبار آنها سنجیده شود. این رویکرد، همانند غربالگری گوهر از سنگ، تنها محتوای منطبق با عقل و علم را میپذیرد. در این فرآیند، اولویت با محتوای متن است، نه سندیت آن. اگر متنی با دلایل منطقی و علمی سازگار باشد، حتی بدون سند پذیرفتنی است؛ اما متنی که با این معیارها ناسازگار باشد، هرچند سند معتبری داشته باشد، رد میشود.
به عنوان مثال، روایتی که ادعا میکند گریهای اندک به اندازه بال پشه گناهان بسیار را میبخشد، از منظر عقلانی و علمی پذیرفتنی نیست و باید کنار گذاشته شود. این نقد، همانند نوری که تاریکی را میزداید، بر ضرورت ارزیابی روایات با معیارهای عقلانی تأکید دارد.
همچنین، شفاعت و بخشش در دیانت اسلامی جایگاهی دارند، اما باید قاعدهمند باشند، نه بیحد و مرز. همانند نظامی دقیق که هر جزء در جای خود نیکوست، شفاعت نیز باید بر پایه قواعد عقلانی و شرعی استوار باشد.
پذیرش حقیقت از هر منبع
عقل سلیم باید حقیقت را، حتی اگر بر دیواری نوشته شده باشد، بپذیرد، مشروط بر اینکه با معیارهای منطقی و علمی سازگار باشد. این اصل، همانند جویباری که از هر سرچشمه پاک مینوشد، بر انعطافپذیری فکری و پذیرش حقیقت فارغ از منبع آن تأکید دارد. با این حال، باید هوشیار بود که نشانهها و اطلاعات گمراهکننده، همانند تابلوهای جابهجا شده در جادهها، ما را به مسیر خطا نکشانند.
پیش از انقلاب، برخی با جابهجایی تابلوهای راهنمایی، مسافران را گمراه میکردند. این رفتار، که به مثابه بازی با اعتماد عمومی بود، نشاندهنده تأثیر رفتارهای غیرمسئولانه بر جامعه است. همچنین، در موردی دیگر، گروهی با دعوت غیرصادقانه مردم به مهمانی، آنها را فریب داده و به تمسخر گرفتند. این نمونهها، همانند آینهای، ضرورت حفظ صداقت و امانت در تعاملات اجتماعی را نشان میدهند.
جمعبندی بخش دوم
مهندسی دیانت اسلامی، رویکردی است که با تکیه بر عقل جمعی، فلسفه و علم، دیانت را به نظامی پویا و قابل دفاع تبدیل میکند. آزمایش متون دینی با معیارهای عقلانی و علمی، پذیرش حقیقت از هر منبع و پرهیز از گمراهیهای ناشی از اطلاعات نادرست، از اصول بنیادین این مهندسی است. این بخش، چارچوبی برای بازسازی دیانت ارائه میدهد که نه تنها با نیازهای زمانه سازگار است، بلکه در برابر نقدهای مدرن نیز استوار میماند.
بخش سوم: نقد رفتارها و عملکردهای دینی
نقد هزینههای غیرضروری در مراسم دینی
هزینههای هنگفت برای مراسم و هیئتهای مذهبی، با روح دیانت اسلامی سازگار نیست. این اسراف، همانند آبی که بیهوده بر زمین میریزد، از اصالت دینی دور است و باید به سادگی و خلوص بازگردد. دیانت، همانند گوهری ناب، در سادگی و معنویت خود میدرخشد، نه در تجمل و هزینههای غیرضروری.
نقد رفتارهای غیرمنطقی در تبلیغ دین
برخی مداحان و خطیبان، با رفتارهای غیراخلاقی و توهینآمیز، به جای تقویت ایمان، به تفرقه و تضعیف نهادهای دینی دامن میزنند. برای مثال، مراسم نهم ربیع با رفتارهای غیراخلاقی و توهینآمیز، از دیانت حقیقی فاصله گرفته و به معرکهای برای تفرقه تبدیل شده است. این رفتارها، همانند خاری در پای دیانت، به وحدت و انسجام جامعه آسیب میرسانند.
همچنین، برخی استدلالهای غیرعلمی در تبلیغ دین، مانند ادعای تأثیر اشعه چشم بر پیری یا اسکن بدن از طریق قوزک پا، از منظر عقلانی و علمی پذیرفتنی نیستند. این ادعاها، همانند داستانهایی خیالی، از اعتبار دیانت میکاهند و باید با استدلالهای منطقی جایگزین شوند.
الگوی عالمان صادق
در برابر این انحرافات، عالمانی وارسته با تواضع و اخلاص، الگویی برای تبلیغ دین ارائه دادهاند. یکی از این عالمان، با استناد به آیه خُلِقَ الإِنسَانُ ضَعِيفًا (سوره نساء، آیه ۲۸)، که انسان را موجودی ضعیف میداند، به ضعف ذاتی بشر اشاره کرد و با رفتار صادقانه، تأثیر عمیقی بر مخاطبان گذاشت. این آیه، همانند آینهای، حقیقت انسانی را بازتاب میدهد و عالم وارسته با تواضع خود، این حقیقت را به نمایش گذاشت.
در مقابل، برخی خطیبان گذشته، با وجود شهرت، از روشهای غیرصادقانه برای جلب توجه استفاده میکردند. این رفتارها، همانند نقابی بر چهره حقیقت، از اخلاص دینی دور بود و به اعتبار دیانت آسیب رساند.
جمعبندی بخش سوم
این بخش، با نقد رفتارهای غیرمنطقی و هزینههای غیرضروری در مراسم دینی، بر ضرورت بازگشت به اصالت و سادگی دیانت تأکید دارد. رفتارهای توهینآمیز و استدلالهای غیرعلمی، دیانت را از حقیقت خود دور کرده و به تفرقه دامن زدهاند. در مقابل، عالمان صادق با تواضع و استناد به متون معتبر، الگویی برای تبلیغ دین ارائه میدهند که با عقل و علم سازگار است.
بخش چهارم: راهکارهای عملی در مهندسی دیانت
دیالوگ به جای جدل
در مهندسی دیانت، باید با مردم دیالوگ کرد و از دعوا و جدل پرهیز نمود. این رویکرد، همانند گفتوگویی دوستانه در سایه درختی تنومند، به انسجام و تفاهم میانجامد. گفتوگوی عقلانی، راهی است برای جلب اعتماد و ارائه دیانت به گونهای که با نیازهای زمانه سازگار باشد.
تمرکز بر زمان حال
وظیفه ما، عمل در زمان حال است. همانند کشاورزی که در فصل کشت به کار خود مشغول است، ما نیز باید به مسئولیتهای کنونی خود بپردازیم و آینده را به آیندگان واگذار کنیم. این دیدگاه، بر پویایی و مسئولیتپذیری در عصر حاضر تأکید دارد.
نقش علم و فلسفه در دیانت
دیانت اسلامی باید با بهرهگیری از علم، فلسفه و متون دینی، به گونهای ارائه شود که با عقل و درایت همراه باشد. محتوای غیرمنطقی، همانند شاخههای خشکیده، باید کنار گذاشته شود تا دیانت به گوهری ناب تبدیل گردد. این تلفیق، همانند آمیزهای از نور و رنگ، دیانت را به نظامی درخشان و جذاب بدل میسازد.
تجربههای آموزشی و اجتماعی
در تجربهای در زندان، با آموزش و ترسیم تصاویر، دانش به دیگران منتقل شد. این تجربه، همانند بذری که در خاک سخت جوانه میزند، اهمیت آموزش در شرایط دشوار را نشان میدهد. همچنین، جلساتی با حضور نخبگان سیاسی و دانشگاهیان برگزار میشد که تأثیر گفتمان عقلانی بر این گروهها را نمایان ساخت. این جلسات، همانند محفلی برای تبادل اندیشه، نشاندهنده قدرت گفتوگوی عقلانی در جذب نخبگان بود.
سادهزیستی عالمان نیز الگویی برای جامعه بود. عالمی با زندگی ساده و بهدور از تجمل، همانند چراغی در تاریکی، راه را برای دیگران روشن کرد. این سادهزیستی، به دیانت اصالت و اعتبار بخشید.
مهندسی شراب طهور: نوآوری در خدمت جامعه
ایده تولید شراب طهور، بهصورت تمثیلی، بهعنوان محصولی برای رفع فقر مطرح شد. این ایده، همانند چشمهای که تشنهکامان را سیراب میکند، بر ضرورت نوآوری در خدمت به جامعه و رفع نیازهای فقرا تأکید دارد. این محصول، نه برای سود شخصی، بلکه برای خیر عمومی طراحی شده است.
جمعبندی بخش چهارم
این بخش، راهکارهای عملی برای مهندسی دیانت اسلامی را ارائه میدهد. دیالوگ به جای جدل، تمرکز بر زمان حال، بهرهگیری از علم و فلسفه، آموزش در شرایط دشوار و نوآوری در خدمت جامعه، از اصول بنیادین این مهندسی است. این راهکارها، دیانت را به نظامی پویا و پاسخگو به نیازهای روز تبدیل میکنند.
نتیجهگیری و جمعبندی
این نوشتار، با تکیه بر مهندسی دیانت اسلامی، به بازسازی نظاممند باورها و عملکردهای دینی دعوت میکند. با نقد رفتارهای غیرمنطقی، هزینههای غیرضروری و سوءاستفاده از دین، بر ضرورت بازگشت به اصالت دینی تأکید دارد. اولویت دادن به محتوای متون دینی بر سندیت آنها، پذیرش حقیقت از هر منبع و بهرهگیری از علم و فلسفه، راهکارهایی نوین برای بازخوانی دیانت ارائه میدهند. این رویکرد، همانند چراغی در مسیر، دیانت را به نظامی پویا، عقلانی و قابل دفاع در برابر چالشهای مدرن تبدیل میکند. دیالوگ به جای جدل، سادهزیستی و نوآوری در خدمت جامعه، از ویژگیهای کلیدی این مهندسی است که میتواند دیانت اسلامی را به گوهری درخشان در عصر حاضر بدل سازد.