در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

نهایات 30

متن درس

نهایات: تأملی در ریشه‌های چالش‌های اجتماعی و دینی ایران معاصر

نهایات: تأملی در ریشه‌های چالش‌های اجتماعی و دینی ایران معاصر

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه سی‌ام)

دیباچه

این نوشتار به کاوش در مسائل عمیق و چندوجهی نهایات می‌پردازد، که ریشه در چالش‌های اجتماعی، فرهنگی و دینی جامعه ایران در سده اخیر دارد. با نگاهی تحلیلی و روشمند، این اثر درصدد است تا با بررسی عوامل تاریخی و اجتماعی، تصویری روشن از پیچیدگی‌های این مسائل ارائه دهد.

بخش نخست: ریشه‌های ناسازگاری‌های اجتماعی در سده اخیر

تحلیل عوامل مؤثر در بدفرجامی‌های اجتماعی

ریشه‌های بدفرجامی‌های جامعه ایران در سده اخیر به تأثیر گروه‌های گوناگون اجتماعی و سیاسی بازمی‌گردد که هر یک به‌نحوی در شکل‌گیری چالش‌های کنونی نقش داشته‌اند. این گروه‌ها شامل حاکمان، استعمارگران شرق و غرب، ملی‌گرایان، برخی از عرفا و عالمان دینی بوده‌اند. حاکمان، به‌عنوان تصمیم‌گیران اصلی، گاه با نگرش‌هایی متأثر از منافع شخصی یا فشارهای خارجی، مسیر پیشرفت کشور را منحرف ساختند. استعمارگران، با چشمداشت به ثروت‌های طبیعی و موقعیت راهبردی ایران، با دخالت در امور داخلی، به بهره‌کشی از منابع پرداختند. ملی‌گرایان، با تأکید بر هویت ملی، گاه در برابر ارزش‌های دینی قرار گرفتند و برخی از عرفا و عالمان دینی نیز، با تفاسیر خاص یا رویکردهای تند، به پیچیدگی‌های اجتماعی افزودند.

درنگ: بدفرجامی‌های اجتماعی ایران در سده اخیر، نتیجه تأثیرات ترکیبی حاکمان، استعمارگران، ملی‌گرایان و برخی گروه‌های دینی است که هر یک به‌نحوی در انحراف مسیر پیشرفت کشور نقش داشته‌اند.

نقش صفویان در نهادینه‌سازی هویت شیعی

پیش از دوره صفویه، تشیع به‌صورت پراکنده و محدود در ایران وجود داشت، اما با تأسیس دولت صفوی، این مذهب به‌عنوان دین رسمی کشور نهادینه شد. این اقدام، که به یکپارچگی دینی و انسجام ملی یاری رساند، نقطه عطفی در تاریخ ایران به‌شمار می‌رود. صفویان با ترویج تشیع، هویتی نوین را بنیان نهادند که تا امروز تأثیرات آن در فرهنگ و سیاست ایران مشهود است. بااین‌حال، برخی رویکردهای افراطی در این دوره، زمینه‌ساز چالش‌هایی نیز شد که به تضعیف این سلسله انجامید.

پیامدهای افراط در ترویج تشیع

ترویج تشیع در دوره صفویه، با وجود دستاوردهایش، به دلیل برخی رویکردهای افراطی، به تنش‌های اجتماعی و سیاسی منجر شد. تأکید بیش‌ازحد بر هویت شیعی، گاه به تقابل با دیگر گروه‌های دینی و اجتماعی انجامید و زمینه‌ساز تفرقه‌های داخلی گردید. این روند، به‌ویژه در مواجهه با استعمارگران و گروه‌های مخالف، به تضعیف ساختار سیاسی و اجتماعی صفویان کمک کرد. این تجربه تاریخی، بر اهمیت اعتدال در ترویج هویت دینی تأکید دارد.

درنگ: افراط در ترویج هویت شیعی در دوره صفویه، با وجود دستاوردهایش، به تفرقه‌های داخلی و تضعیف سلسله انجامید و بر لزوم اعتدال در امور دینی تأکید دارد.

نفوذ استعمار شرق و ظهور گروه‌های توده‌ای

در دهه‌های اخیر، استعمار شرق، به‌ویژه از طریق نفوذ شوروی، با حمایت از گروه‌های توده‌ای، به تحولات سیاسی و اجتماعی ایران تأثیر گذاشت. این گروه‌ها، با شعارهای انقلابی، به بسیج توده‌ها پرداختند و زمینه‌ساز انقلاب‌هایی شدند. بااین‌حال، این اقدامات، به دلیل ایجاد تفرقه و بی‌ثباتی، پیامدهای منفی‌ای به همراه داشت که به کاهش انسجام اجتماعی منجر شد.

تنوع گروه‌های انقلابی و پیچیدگی‌های آن

انقلاب ایران از مشارکت گروه‌های گوناگونی چون توده‌ای‌ها، عرفا، عالمان دینی و وابستگان به سلطنت شکل گرفت. این تنوع، نشان‌دهنده پیچیدگی‌های اجتماعی و سیاسی آن دوره است. هر گروه با انگیزه‌ها و اهداف خاص خود وارد صحنه شد، اما این تفاوت‌ها گاه به تضاد منافع و درگیری‌های داخلی منجر گردید. هماهنگی و انسجام در حرکت‌های اجتماعی، ضرورتی است که این تجربه تاریخی بر آن تأکید دارد.

نفوذ توده‌ای‌ها در گروه‌های انقلابی

گروه‌های توده‌ای، به‌عنوان نیرویی تأثیرگذار، در بسیاری از گروه‌های انقلابی، از جمله مجاهدین انقلاب ۵۷، نفوذ کردند و جهت‌گیری‌های آنها را تحت تأثیر قرار دادند. این نفوذ، گاه به انحراف گروه‌ها از اهداف اولیه‌شان منجر شد و به پیچیدگی‌های سیاسی افزود.

مکتب «هدف وسیله را توجیه می‌کند»

اصل «هدف وسیله را توجیه می‌کند» به‌عنوان مبنای فکری برخی گروه‌های انقلابی مطرح شد که هر اقدامی را برای رسیدن به هدف مشروع می‌دانست. این دیدگاه، که ریشه در تفکرات عمل‌گرایانه دارد، با ارزش‌های دینی و اخلاقی در تضاد بود و به توجیه اقدامات غیراخلاقی منجر شد.

۞ فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ ۞ وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ
هر کس هم‌وزن ذره‌ای نیکی کند، آن را می‌بیند و هر کس هم‌وزن ذره‌ای بدی کند، آن را می‌بیند (زلزله: 7-8).

این آیه از قرآن کریم بر مسئولیت فردی در قبال اعمال تأکید دارد و با اصل «هدف وسیله را توجیه می‌کند» در تضاد است.

درنگ: مکتب «هدف وسیله را توجیه می‌کند» با توجیه اقدامات غیراخلاقی، به تضعیف پایه‌های اخلاقی جامعه منجر شد و با اصول قرآنی در تضاد است.

مفهوم «تترّس» و سوءاستفاده از آن

در فقه، مفهوم «تترّس» به استفاده از افراد بی‌گناه به‌عنوان سپر انسانی در شرایط جنگی اشاره دارد که در موارد خاص مجاز شمرده شده است. بااین‌حال، این مفهوم در جامعه مورد سوءاستفاده قرار گرفت و به توجیه اقداماتی مانند برداشتن حجاب یا دیگر رفتارهای غیراخلاقی منجر شد. این سوءاستفاده‌ها، به کاهش اعتماد عمومی و تضعیف ارزش‌های دینی انجامید.

پیامدهای سوءاستفاده از مفاهیم دینی

اقداماتی که به بهانه «تترّس» انجام شد، مانند برداشتن حجاب یا شلوار، به بی‌آبرویی و خستگی گروه‌هایی از جامعه منجر گردید. این رفتارها، به جای تقویت انسجام اجتماعی، به تفرقه و بی‌اعتمادی دامن زدند.

جنایات توجیه‌شده با مکتب غیراخلاقی

مکتب «هدف وسیله را توجیه می‌کند» به توجیه انواع جنایات، از سرقت تا قتل، منجر شد و به‌عنوان اصلی فراگیر در رفتارهای اجتماعی نفوذ کرد. این دیدگاه، با ترویج بی‌اخلاقی، پایه‌های اعتماد اجتماعی را سست کرد.

نمونه‌های عملی انحطاط اخلاقی

یکی از نمونه‌های انحطاط اخلاقی، ربودن دختر یک فرد برای بدنام کردن او بود که به‌عنوان اقدامی غیرانسانی محکوم شد. این رفتار، نشان‌دهنده عمق انحطاط اخلاقی در برخی گروه‌ها بود و بر ضرورت پایبندی به اصول اخلاقی تأکید دارد.

بخش دوم: انزوای اخلاقی و پیامدهای اجتماعی

انزوای گروه‌های پایبند به اخلاق

رد مکتب غیراخلاقی «هدف وسیله را توجیه می‌کند» به انزوای گروه‌هایی منجر شد که به ارزش‌های اخلاقی پایبند بودند. این گروه‌ها، به دلیل عدم همراهی با جریان‌های غالب، به حاشیه رانده شدند و این انزوا، نشان‌دهنده تضاد میان ارزش‌های اخلاقی و رویکردهای عمل‌گرایانه بود.

نقش استعمار شرق در آشوب اجتماعی

استعمار شرق با ایجاد تفرقه و حمایت از گروه‌های تندرو، به آشوب اجتماعی و تخریب ارزش‌های دینی کمک کرد. این دخالت‌ها، با هدف تضعیف ساختارهای اجتماعی و سیاسی ایران، به بی‌ثباتی و تفرقه منجر شد.

پیامدهای انقلاب و برخورد با مخالفان

انقلاب، با وجود دستاوردهایش، به برخوردهای شدیدی با گروه‌هایی منجر شد که با توجیه وسیله به‌وسیله هدف، اقدامات غیراخلاقی انجام می‌دادند. این برخوردها، به کاهش سلامت اخلاقی جامعه منجر شد و بر اهمیت رعایت اصول اخلاقی حتی در شرایط بحرانی تأکید دارد.

تحول دین به معجونی از تناقضات

در اثر تحولات اجتماعی، دین به ترکیبی از عرفان، فقه، انقلاب و جنایت تبدیل شد که به تضعیف سلامت و سعادت جامعه انجامید. این معجون، که از نفوذ گروه‌های مختلف شکل گرفت، به تخریب پایه‌های اخلاقی و دینی جامعه منجر شد.

درنگ: تحول دین به ترکیبی از عرفان، فقه، انقلاب و جنایت، به کاهش اعتبار ارزش‌های دینی و انحطاط اخلاقی جامعه منجر شد.

تغییر رفتارهای اجتماعی

رفتارهای اجتماعی که در گذشته بر پایه احترام و اخلاق استوار بود، در اثر نفوذ مکتب غیراخلاقی به خشونت و بی‌اعتمادی تبدیل شد. برای مثال، رفتارهایی مانند سرقت با خشونت یا بی‌احترامی به سالمندان، که در گذشته کمتر دیده می‌شد، در جامعه رواج یافت.

نفوذ توده‌ای‌ها در جایگاه‌های کلیدی

برخی از توده‌ای‌ها با تغییر ظاهر و رویکرد، به جایگاه‌های کلیدی مانند عالمان دینی، نظامیان و وزرا راه یافتند و به بی‌اعتمادی در جامعه دامن زدند. این نفوذ، ضرورت شفافیت در انتخاب افراد برای جایگاه‌های حساس را نشان می‌دهد.

بی‌اعتمادی به‌عنوان نتیجه تحولات

بی‌اعتمادی، که ریشه در اقدامات غیراخلاقی و نفوذ گروه‌های تندرو داشت، به یکی از ویژگی‌های اصلی جامعه تبدیل شد. این بی‌اعتمادی، به کاهش انسجام اجتماعی و افزایش تنش‌ها منجر گردید.

تناقض در رفتارهای دینی

برخی افراد با انجام اعمال دینی، مانند خواندن نماز شب، به جنایات دست زدند که نشان‌دهنده تناقض در رفتارهای دینی است. این تناقض، به کاهش اعتبار دین در جامعه انجامید.

تضعیف فرهنگ احترام به سالمندان

فرهنگ احترام به سالمندان، که در گذشته رواج داشت، در اثر تحولات اجتماعی تضعیف شد. این تغییر، به کاهش انسجام اجتماعی و افزایش بی‌احترامی در جامعه منجر گردید.

انحطاط اخلاقی و گرو گذاشتن ناموس

انحطاط اخلاقی به حدی رسید که برخی افراد حتی ناموس خود را بدون احساس شرم به گرو گذاشتند. این رفتار، نشان‌دهنده عمق انحطاط اخلاقی در جامعه است و بر ضرورت بازسازی ارزش‌های اخلاقی تأکید دارد.

نقش استعمار شرق در تخریب دین

استعمار شرق با تخریب ارزش‌های دینی، به ایجاد بی‌دینی و بی‌اعتمادی در جامعه کمک کرد. این دخالت‌ها، با هدف تضعیف هویت دینی، به کاهش اعتماد به ارزش‌های دینی منجر شد.

بی‌آبرویی دین در اثر اقدامات توده‌ای‌ها

اقدامات توده‌ای‌ها به بی‌آبرویی دین منجر شد و اعتماد عمومی به ارزش‌های دینی را کاهش داد. این اقدامات، با سوءاستفاده از مفاهیم دینی، به کاهش اعتبار دین در جامعه انجامید.

نقش حاکمان و استعمار غرب

حاکمان و استعمارگران غرب نیز با تأثیرگذاری بر تصمیم‌گیری‌های سیاسی، به مشکلات جامعه دامن زدند. این تأثیرات، که اغلب با هدف بهره‌کشی از منابع ایران انجام شد، به تضعیف ساختارهای اجتماعی و سیاسی کشور منجر گردید.

فقدان ایمان و مؤمن

مفهوم ایمان و مؤمن در اثر این تحولات، معنای اصیل خود را از دست داد. این فقدان، که به دلیل نفوذ مکتب غیراخلاقی رخ داد، به کاهش ارزش‌های دینی و اخلاقی در جامعه منجر شد.

مقایسه تطبیقی با دیگر کشورها

بررسی تطبیقی نشان می‌دهد که کشورهای دیگر نیز با چالش‌های مشابهی مواجه بوده‌اند که به فروپاشی اجتماعی منجر شده است. برای مثال، ظهور شخصیت‌هایی که با توجیه اهداف خود به جنایات گسترده دست زدند، نمونه‌ای از این چالش‌هاست. این مقایسه، بر ضرورت یادگیری از تجارب دیگر کشورها تأکید دارد.

سوءاستفاده از مفهوم «تترّس» در فقه

مفهوم «تترّس» در فقه، که به استفاده از سپر انسانی اشاره دارد، به‌عنوان مبنایی برای توجیه اقدامات غیراخلاقی مورد سوءاستفاده قرار گرفت. این سوءاستفاده، به کاهش اعتبار مفاهیم فقهی منجر شد.

توجیه دروغ برای حفظ نظام

برخی افراد، با استناد به حفظ نظام، دروغ را مجاز دانستند که به تضعیف ارزش‌های اخلاقی منجر شد. این توجیه، به کاهش اعتماد عمومی و تضعیف پایه‌های اخلاقی جامعه انجامید.

انحطاط اخلاقی و چالش اصلاح

انحطاط اخلاقی به حدی رسید که اصلاح آن دشوار به نظر می‌رسد. این انحطاط، که به دلیل نفوذ مکتب غیراخلاقی و سوءاستفاده از مفاهیم دینی رخ داد، به کاهش انسجام اجتماعی منجر شد.

توصیه به حفظ خویشتن

توصیه شده است که هر فرد با حفظ خود در برابر آلودگی‌های اخلاقی، از تأثیرات منفی این تحولات مصون بماند. این توصیه، بر اهمیت مسئولیت فردی در حفظ ارزش‌های اخلاقی و دینی تأکید دارد.

درنگ: حفظ خویشتن در برابر آلودگی‌های اخلاقی، مسئولیت فردی هر انسان در برابر چالش‌های اجتماعی و دینی است.

جمع‌بندی: دین اصیل در برابر معجون بی‌دینی

دین اصیل، که بر پایه ارزش‌های اخلاقی و انسانی استوار است، در برابر معجونی از بی‌دینی قرار گرفته که از گروه‌های گوناگون شکل گرفته است. این معجون، که ترکیبی از عرفان، فقه، انقلاب و جنایت است، به کاهش اعتبار دین و ارزش‌های آن منجر شده است. بازگشت به دین اصیل، که بر پایه اخلاق و عدالت استوار است، تنها راه برون‌رفت از این چالش‌هاست.

۞ اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ
ما را به راه راست هدایت فرما (فاتحه: 6).

این آیه از قرآن کریم، بر اهمیت پایبندی به راه راست و ارزش‌های اصیل دینی تأکید دارد.

نتیجه‌گیری

این نوشتار، با کاوش در ریشه‌های چالش‌های اجتماعی و دینی ایران در سده اخیر، نشان داد که تأثیر گروه‌های گوناگون، از جمله حاکمان، استعمارگران، ملی‌گرایان و برخی گروه‌های دینی، به پیچیدگی‌های کنونی منجر شده است. مکتب «هدف وسیله را توجیه می‌کند» به‌عنوان یکی از عوامل اصلی انحطاط اخلاقی و اجتماعی معرفی شد که به کاهش اعتماد عمومی و افزایش جنایات انجامید. سوءاستفاده از مفاهیم فقهی مانند «تترّس» و نفوذ گروه‌های توده‌ای در ساختارهای اجتماعی و سیاسی، به این پیچیدگی‌ها افزود. بااین‌حال، تأکید بر بازگشت به ارزش‌های اصیل دینی و اخلاقی، به‌عنوان راهکاری برای بازسازی اعتماد و انسجام اجتماعی مطرح شد. این تحلیل، بر ضرورت هوشیاری در برابر دخالت‌های خارجی، بازنگری در تفاسیر دینی و حفظ مسئولیت فردی تأکید دارد.

با نظارت صادق خادمی