در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

نهایات 31

متن درس

نهایات: بازسازی معرفت دینی در پرتو عقل جمعی

نهایات: بازسازی معرفت دینی در پرتو عقل جمعی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه سی و یکم)

دیباچه

این نوشتار به بازاندیشی و بازسازی معرفت دینی در بستر جامعه معاصر می‌پردازد و بر ضرورت بازنگری متون دینی با تکیه بر عقل جمعی، استدلال‌های علمی و فلسفی تأکید دارد. هدف، ارائه چارچوبی است که دیانت اسلامی را به‌گونه‌ای بازتعریف کند که با نیازهای فکری و اجتماعی زمانه همخوانی داشته باشد.

بخش نخست: بحران اعتماد و ازهم‌گسیختگی اجتماعی

کاهش احترام و اعتماد در جامعه معاصر

در جامعه کنونی، به دلیل تأثیرات تاریخی و فرهنگی، احترام و اعتماد متقابل میان گروه‌های اجتماعی، از جمله نخبگان دینی، سیاسی و عامه مردم، به شدت کاهش یافته است. این بحران، که ریشه در دگرگونی‌های اجتماعی و نفوذ فرهنگ‌های بیگانه دارد، به ازهم‌گسیختگی ساختارهای اجتماعی و دینی انجامیده است. فقدان اعتماد، چونان سایه‌ای سنگین، بر پیوندهای میان افراد و نهادها سایه افکنده و کارآمدی آن‌ها را مخدوش ساخته است. بازسازی این اعتماد، نیازمند گفت‌وگویی عقلانی و مبتنی بر صداقت است که بتواند شکاف‌های موجود را ترمیم کند.

نفوذ فرهنگ‌های بیگانه و نسبیت اخلاقی

نفوذ فرهنگ‌هایی که شعار «هدف وسیله را توجیه می‌کند» را ترویج می‌دهند، به‌ویژه از شرق، به اختلال در کارکرد نهادهای اجتماعی و دینی منجر شده است. این فرهنگ‌ها، با ترویج نسبیت اخلاقی، ارزش‌های سنتی را تضعیف کرده و به بی‌ثباتی در باورها و هنجارهای اجتماعی دامن زده‌اند. این تأثیرات، چونان ویروسی که به جان ساختارهای اجتماعی افتد، کارایی نهادهای دینی را کاهش داده و اعتماد عمومی را سست کرده است. بازنگری در این تأثیرات و بازسازی ارزش‌ها بر مبنای عقلانیت، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است.

بی‌اعتقادی در نهادهای دینی و آموزشی

در نهادهای دینی مانند مساجد و کلیساها، و نیز در مراکز آموزشی، بی‌اعتقادی عمیقی ریشه دوانده که افراد را از پذیرش باورهای دینی بازمی‌دارد. حضور در مراسم دینی، مانند ختم یا جلسات مذهبی، گاه بدون اعتقاد واقعی و صرفاً به دلیل عادت یا فشار اجتماعی انجام می‌شود. این شکاف میان ظاهر و باطن، چونان نقابی بر چهره حقیقت، نشان‌دهنده عدم تطابق آموزه‌های دینی با نیازهای فکری و عقلانی جامعه مدرن است. بازسازی این باورها نیازمند ارائه مفاهیم دینی در قالبی است که با عقل و علم همخوانی داشته باشد.

درنگ: بحران اعتماد و بی‌اعتقادی در نهادهای دینی و اجتماعی، نتیجه عدم تطابق آموزه‌های سنتی با نیازهای عقلانی و علمی جامعه معاصر است. بازسازی این اعتماد، مستلزم گفت‌وگویی عقلانی و مبتنی بر صداقت است.

بخش دوم: تجربه‌های عملی در بازسازی اعتماد

روایت روستایی پیش از انقلاب

در تجربه‌ای پیش از انقلاب، در روستایی که میزبان تعداد زیادی از عالمان دینی بود، مردم به دلیل سخت‌گیری‌های غیرمنطقی در معیارهای عدالت، از اقتدا به این عالمان در نماز خودداری می‌کردند. آن‌ها معتقد بودند که تنها یک عالم خاص در قم شایستگی عدالت دارد. این روایت، چونان آینه‌ای، بحران مشروعیت نهادهای دینی را در آن دوره بازتاب می‌دهد. سخت‌گیری‌های غیرمنطقی، به انزوای دین و دوری مردم از نهادهای دینی منجر شده بود.

اقدامات اصلاحی در روستا

با کسب اجازه از مردم روستا، اقداماتی عملی مانند تعمیر دیوارها، آموزش پخت غذا به طلاب، و تشویق به مصرف منابع مالی برای بهبود زندگی انجام شد. این اقدامات، چونان نسیمی که خاک خفته را به حرکت درآورد، به آبادانی منطقه و جلب اعتماد مردم منجر گردید. این تجربه نشان می‌دهد که عمل‌گرایی و تعامل مستقیم با مردم، بیش از گفتار، در بازسازی اعتماد به نهادهای دینی مؤثر است. اصلاحات عملی، چونان پلی است که شکاف میان مردم و دین را پر می‌کند.

تقویت پیوندهای اجتماعی از طریق ازدواج

با شناسایی طلاب مناسب و تشویق به ازدواج با دختران روستا، پیوندهای اجتماعی تقویت شد و به بهبود وضعیت فرهنگی و دینی منطقه کمک کرد. این اقدام، چونان ریشه‌ای که در خاک اجتماع فرو می‌رود، نشان‌دهنده نقش نهادهای خانوادگی در تحکیم روابط اجتماعی و دینی است. ازدواج، به‌عنوان پیوندی مقدس، می‌تواند هویت جمعی را بازسازی کند و اعتماد را به نهادهای دینی بازگرداند.

تأثیر ماندگار عالمان پیشین

حضور عالمی برجسته در گذشته، که با تواضع و صداقت بر مردم تأثیر گذاشته بود، همچنان در خاطر اهالی روستا زنده بود. اقدامات جدید، به‌عنوان ادامه همان مسیر، تلقی می‌شد و این تداوم، چونان جریانی زلال، اعتماد مردم را به نهاد دین تقویت کرد. این روایت نشان می‌دهد که الگوسازی عالمان دینی، با رفتار و کردار نیکو، می‌تواند تأثیرات ماندگاری بر جامعه داشته باشد.

درنگ: عمل‌گرایی، تعامل مستقیم با مردم، و الگوسازی عالمان دینی با رفتار نیکو، در بازسازی اعتماد به نهادهای دینی نقشی اساسی دارد.

بخش سوم: مهندسی دیانت اسلامی

ضرورت بازسازی معرفت دینی

پرسش محوری این است: در شرایطی که اعتماد به نهادهای دینی کاهش یافته، چه باید کرد؟ پاسخ پیشنهادی، مهندسی دیانت اسلامی بر پایه عقل جمعی، استدلال‌های منطقی، فلسفی و علمی است. این مهندسی، چونان نقشه‌ای برای بنای معرفتی نو، دین را به‌گونه‌ای بازتعریف می‌کند که حتی غیرمؤمنان نتوانند به آن خرده بگیرند و دست‌کم در برابر آن سکوت کنند. این رویکرد، دین را به نیرویی پویا و کارآمد در جهان معاصر بدل می‌سازد.

آزمایش متون دینی با عقل جمعی

قرآن کریم، روایات و دیگر متون دینی باید در بوته آزمایش عقل جمعی و قواعد علمی قرار گیرند تا صحت و سقم آن‌ها مشخص شود. اولویت، با محتوای متن است، نه سند تاریخی آن. این رویکرد، چونان صیقلی که گوهر حقیقت را نمایان کند، متون دینی را از تعصبات تاریخی رها ساخته و بر اساس معیارهای عقلانی و علمی ارزیابی می‌کند. اگر متنی با عقل و علم سازگار باشد، حتی اگر سند معتبری نداشته باشد، شایسته پذیرش است.

پذیرش حقیقت فارغ از منبع

اگر پندی درست باشد، حتی اگر بر دیوار مستراح نوشته شده باشد، باید پذیرفته شود. این تمثیل، چونان مشعلی که تاریکی تعصب را روشن کند، بر اهمیت حقیقت‌جویی تأکید دارد. پذیرش حقیقت، فارغ از منبع، نشان‌دهنده انعطاف فکری و گشودگی به معرفت است. در مثالی پیش از انقلاب، جابه‌جایی تابلوهای راهنمایی یا تغییر نشانه‌ها، به گمراهی مردم منجر می‌شد. این روایت، استعاره‌ای است از گمراهی در ارزش‌ها و باورها که نتیجه اقدامات غیرمسئولانه است.

نقد سوءاستفاده از مراسم اجتماعی

در موردی، گروهی با دعوت مردم به خانه‌ای تحت عنوان مراسم، پس از پر شدن خانه، اعلام کردند که شامی در کار نیست و هدفشان آزار افراد ثروتمند بوده است. این اقدام، چونان خنجری بر پیکر اعتماد عمومی، به کاهش سرمایه اجتماعی منجر شد. چنین رفتارهایی، که از اعتماد مردم سوءاستفاده می‌کند، به تفرقه و بی‌اعتمادی دامن می‌زند و ضرورت پرهیز از اقدامات غیرمسئولانه را گوشزد می‌کند.

درنگ: مهندسی دیانت اسلامی، با تکیه بر عقل جمعی و استدلال‌های علمی، متون دینی را بازسازی می‌کند تا با نیازهای فکری و اجتماعی جامعه مدرن همخوانی داشته باشد.

بخش چهارم: نقد فرهنگ‌های غیرمنطقی و بازسازی معرفت

نقد روایات غیرمنطقی

روایاتی که ادعاهای غیرمنطقی مطرح می‌کنند، مانند بخشش گناهان با گریه‌ای به اندازه بال پشه، از منظر عقلانی قابل پذیرش نیستند. شفاعت، به‌عنوان مفهومی دینی، وجود دارد، اما باید در چارچوبی قاعده‌مند و منطقی تفسیر شود. این نقد، چونان تیغی که زنگار خرافات را بزداید، بر ضرورت بررسی انتقادی روایات تأکید دارد. هر ادعایی، حتی در حوزه دین، باید با معیارهای عقل و علم سنجیده شود.

نقد فرهنگ مداحی و هیئات غیرمنطقی

گسترش بیش از حد مداحی و هیئات، که گاه با محتوای غیرمنطقی و توهین‌آمیز همراه است، به اعتبار علم دینی آسیب می‌زند. این اقدامات، که با اصول عقلانی و علمی سازگار نیستند، به جای تعالی دینی، به تفرقه و انحراف منجر می‌شوند. مداحی، چونان ابزاری که باید در خدمت حقیقت باشد، نباید به ورطه خرافات و توهین فرو غلتد. بازنگری در این فرهنگ، ضرورتی برای حفظ اصالت دین است.

استقلال فکری در تصمیم‌گیری دینی

زندگی دینی باید بر اساس عقل، درایت و سلامت فکر مدیریت شود. از علم، فلسفه و متون دینی باید به‌گونه‌ای استفاده کرد که با عقل جمعی سازگار باشد. این استقلال فکری، چونان ستونی استوار، معرفت دینی را از وابستگی به اسناد تاریخی یا گروه‌های خاص رها می‌سازد. اگر متنی درست باشد، حتی اگر منسوب به فردی غیرمعتبر باشد، شایسته پذیرش است.

رشد مداوم عقل جمعی

عقل جمعی، چونان جریانی که پیوسته در حال رشد است، مانعی برای بازنگری متون دینی نیست. متون دینی باید بر اساس عقل جمعی امروز بازبینی شوند، و آیندگان خود بر اساس نیازهای زمان خویش تصمیم خواهند گرفت. این پویایی، چونان رودی که مسیر خود را می‌یابد، امکان تطبیق دین با شرایط زمان را فراهم می‌کند.

درنگ: نقد روایات غیرمنطقی و بازنگری فرهنگ‌های دینی بر اساس عقل و علم، ضرورتی برای حفظ اصالت و کارآمدی دین در جهان معاصر است.

بخش پنجم: تجربه‌های آموزشی و گفت‌وگوی عقلانی

آموزش خلاقانه در زندان

در تجربه‌ای در زندان، آموزش به فردی با روش‌های غیرمتعارف، به یادگیری عمیق و مؤثر منجر شد. این روایت، چونان گواهی بر قدرت آموزش خلاق، نشان می‌دهد که روش‌های انعطاف‌پذیر می‌توانند حتی در شرایط دشوار، معارف دینی را به‌گونه‌ای مؤثر منتقل کنند. آموزش، چونان کلیدی است که قفل‌های نادانی را می‌گشاید.

گفت‌وگوهای عقلانی با نخبگان

جلسات پیش از انقلاب با حضور رجال سیاسی، نشان‌دهنده تأثیر گفت‌وگوهای عقلانی بر جذب مخاطبان تحصیل‌کرده بود. این جلسات، چونان محفلی که خرد و ایمان در آن به هم می‌آمیزند، نشان داد که گفت‌وگوی مبتنی بر منطق و استدلال، می‌تواند نخبگان را به سوی معرفت دینی جذب کند.

نقد سوءاستفاده از دین برای اهداف سیاسی

سوءاستفاده از علم دینی برای اهداف سیاسی یا تخریب دیگران، به کاهش اعتبار دین منجر شده است. این اقدامات، چونان سمی که به ریشه‌های ایمان آسیب زند، ضرورت حفظ استقلال دین از اغراض سیاسی را گوشزد می‌کند. دین باید چونان مشعلی باشد که راه حقیقت را روشن کند، نه ابزاری برای مقاصد زودگذر.

بخش ششم: مهندسی اسلام و آینده دین

مهندسی اسلام به‌مثابه مسیری مستقل

مهندسی اسلام، مسیری است تنها که بدون وابستگی به گروه‌ها و با تکیه بر عقل و علم پیش می‌رود. مهندس دین، چونان نقشه‌کشی که بنایی عظیم را طراحی کند، نقشه‌ای عقلانی برای دین ترسیم می‌کند و اجرای آن را به دیگران واگذار می‌کند. این استقلال، چونان صخره‌ای استوار، مهندسی دین را از تأثیرات گروهی و سیاسی مصون می‌دارد.

شراب طهور: تمثیلی از خلاقیت دینی

ایده شراب طهور، به‌عنوان محصولی معنوی و انرژی‌زا برای فقرا، تمثیلی است از خلاقیت در ارائه راه‌حل‌های دینی برای مسائل اجتماعی. این مفهوم، چونان چشمه‌ای که تشنگی نیازمندان را فرو نشاند، نشان‌دهنده امکان بهره‌گیری از مفاهیم دینی برای حل مشکلات اجتماعی به‌گونه‌ای عقلانی و خلاقانه است.

نقد نصیحت‌محوری در تبلیغ دین

تبلیغ دین نباید به نصیحت‌گویی محدود شود، بلکه باید بر مهندسی و ارائه استدلال‌های عقلانی متمرکز باشد. این رویکرد، چونان بذری که در خاک عقلانیت کاشته شود، دین را به نیرویی پویا و کارآمد در جهان معاصر بدل می‌سازد. تبلیغ مبتنی بر منطق، راهگشای گفت‌وگویی جهانی است.

درنگ: مهندسی اسلام، با تکیه بر عقلانیت و خلاقیت، دین را به‌عنوان نیرویی پویا و کارآمد در جهان معاصر معرفی می‌کند.

جمع‌بندی

این نوشتار، با بازسازی معرفت دینی در چارچوبی عقلانی و علمی، چارچوبی نوین برای مهندسی دیانت اسلامی ارائه داد. با نقد فرهنگ‌های غیرمنطقی، سوءاستفاده از دین، و روایات غیرعقلانی، بر اهمیت عقل جمعی، استدلال‌های علمی و فلسفی، و بازنگری متون دینی تأکید شد. این رویکرد، ضمن حفظ اصالت متون دینی، به دنبال تطبیق آن‌ها با نیازهای فکری و اجتماعی جامعه مدرن است. مهندسی اسلام، چونان مشعلی که در تاریکی زمانه راه را روشن کند، نه‌تنها اعتماد به دین را بازسازی می‌کند، بلکه آن را به‌عنوان نیرویی پویا و کارآمد در گفت‌وگوی جهانی معرفی می‌نماید.

با نظارت صادق خادمی