متن درس
نهایات: بازمهندسی نظام فقهی در راستای تحقق آرمانهای الهی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۳۲)
دیباچه
این نوشتار به بررسی و تحلیل محتوای درسگفتار سیودوم اختصاص دارد که به مسائل بنیادین فقه، جامعه، و ضرورت بازسازی نظامهای دینی برای تحقق آرمانهای الهی و انسانی میپردازد. محور اصلی بحث، نقد وضعیت کنونی تعامل علم دینی با جامعه و ارائه راهبردهایی برای بازآرایی نظام فقهی بر پایه اصول عقلانی، علمی، و اجتماعی است. محتوای این اثر به گونهای سامان یافته که با تکیه بر استدلالهای منطقی و شواهد قرآنی و روایی، راهکارهایی برای برونرفت از بحرانهای موجود پیشنهاد دهد. همانند مهندسی بنایی عظیم، این نوشتار در پی طراحی نقشهای است که فقه را از حالت ایستا به نظامی پویا و اثرگذار تبدیل کند، تا همچون جویباری زلال، جامعه را به سوی آرمانهای متعالی هدایت نماید.
بخش یکم: چالشهای علم دینی و جامعه در فقدان ساختار منسجم
نقصان ساختار و پیامدهای آن
علم دینی، به مثابه نظامی معرفتی و عملی برای هدایت جامعه، زمانی که از ساختاری منسجم و کارآمد محروم باشد، نه تنها به تحقق آرمانهای الهی و انسانی نائل نمیشود، بلکه ممکن است به انحطاط جامعه منجر گردد. فقدان ساختاری که علم دینی را با نیازهای واقعی جامعه همراستا کند، زمینهساز انحراف از اهداف متعالی و گرایش به توجیهگریهای غیراخلاقی شده است. این وضعیت، علم دینی را از جایگاه هدایتگری به ابزاری برای مشروعیتبخشی به رفتارهای ناسازگار با ارزشهای دینی فروکاسته است.
این چالش، همانند بنایی است که بدون پیریزی استوار، در برابر طوفانهای اجتماعی فرو میریزد. بازسازی علم دینی نیازمند بازتعریف رابطه آن با جامعه است، به گونهای که پاسخگوی نیازهای روزافزون و پیچیده جوامع امروزی باشد. این فرآیند، همانند طراحی پلی است که باید هم زیبایی معماری را حفظ کند و هم توانایی تحمل بارهای سنگین اجتماعی را داشته باشد.
رواج اصل غیراخلاقی هدف و وسیله
در نبود ساختار منسجم، اصل غیراخلاقی «هدف وسیله را توجیه میکند» به قانون غالب در جامعه تبدیل شده است. حتی افرادی که به ظاهر این اصل را نفی میکنند، در عمل به آن پایبندند. این وضعیت، نشانهای از انحطاط اخلاقی و عملی در سطح اجتماعی است که با روح دین، که بر پایبندی به اصول اخلاقی و الهی استوار است، در تضاد قرار دارد.
این اصل، مانند خورهای است که به تدریج بنیانهای اخلاقی جامعه را میفرساید. برای بازسازی نظام فقهی، لازم است این رویکرد غیراخلاقی ریشهکن شود و فقه به مثابه چراغی روشنگر، راه را برای تصمیمگیریهای مبتنی بر ارزشهای دینی هموار سازد.
بخش دوم: بحران هویت دینی و ضرورت مهندسی اسلام
کمرنگ شدن قداست دین در جامعه
در جامعه کنونی، مفهوم قداست دین و سیاست مبتنی بر دین به شدت کمرنگ شده است. دین دیگر محور هویت جمعی نیست و تنها در مناسک خاصی، مانند مراسم عقد یا ذکر، به صورت محدود مورد توجه قرار میگیرد. این انفصال، نتیجه جدایی علم دینی از نیازهای روزمره مردم و تبدیل آن به امری تشریفاتی است.
این وضعیت، مانند درختی است که ریشههایش از خاک حیاتبخش جامعه جدا شده و شاخههایش رو به خشکی میروند. برای احیای جایگاه دین، علم دینی باید به گونهای بازطراحی شود که همچون جویباری زلال، نیازهای معنوی و مادی جامعه را سیراب کند.
مهندسی اسلام: بازتعریف نظاممند فقه
برای برونرفت از بحران کنونی، لازم است مفهوم «اسلام ناب» تبیین شود. هر آنچه با این تعریف سازگار نباشد، از دایره دین خارج است. این مهندسی باید با تکیه بر دلایل علمی، فلسفی، و عقل جمعی انجام گیرد.
إِنَّ ٱلدِّينَ عِندَ ٱللَّهِ ٱلْإِسْلَٰمُ
(آل عمران: ۱۹)؛ دین نزد خدا، اسلام است. این آیه شریفه بر اصالت و خلوص دین تأکید دارد و مهندسی اسلام باید این خلوص را در عمل حفظ کند.
این فرآیند، مانند ترسیم نقشهای برای بنای عظیم تمدن اسلامی است که نیازمند ابزارهای دقیق علمی و فلسفی است. مهندسی اسلام، فراتر از نظریهپردازی، باید به مرحله اجرا و تأثیرگذاری عملی برسد.
معیار اعتبار متون دینی
در ارزیابی متون دینی، اصل بر مطابقت آنها با عقل سلیم، دانش معتبر، و عقل جمعی است. متنی که با این معیارها سازگار نباشد، حتی اگر از نظر سندی معتبر باشد، برای هدایت جامعه کارآمد نیست. این اصل با حدیث «هر آنچه با عقل سازگار نباشد، باطل است» همخوانی دارد.
این معیار، مانند ترازویی است که صحت و سقم متون دینی را میسنجد. علم دینی باید از این ترازو عبور کند تا از تحجر و انحراف مصون بماند.
بخش سوم: اصول و مراحل مهندسی علم دینی
مهندسی علم دینی به مثابه طراحی علمی
مهندسی علم دینی، مانند طراحی بنایی پیچیده است که با ابزارهای ساده اما دقیق، مانند قلم و کاغذ، آغاز میشود، اما نیازمند آزمایش، ارزیابی، و تطبیق با واقعیت است. این فرآیند فراتر از ترسیم طرحهای ذهنی است و باید به مرحله اجرا و عملیاتی شدن برسد.
این تشبیه، مانند نقشهکشی برای بنای تمدنی است که باید هم استحکام ساختاری داشته باشد و هم پاسخگوی نیازهای ساکنان آن باشد. علم دینی باید با دقت و روشمندی طراحی شود تا کارآمدی آن تضمین گردد.
کارآمدی و آزمایش در مهندسی دینی
مهندسی دینی باید کارآمد و قابل آزمایش باشد. طرحهای دینی باید در بستر فرهنگ و علم آزمایش شوند تا سلامت و کارآیی آنها تأیید شود. این فرآیند نیازمند مصالح، امکانات، و زمینههای اجرایی است.
این آزمایش، مانند آزمودن استحکام پلی پیش از بهرهبرداری است. علم دینی باید در بوته نقد و تجربه قرار گیرد تا از کارآیی آن اطمینان حاصل شود.
ابعاد اجرایی مهندسی دینی
اجرای مهندسی دینی نیازمند فراهمسازی زمینههای تربیتی، بهداشتی، علمی، و استخراجی است. این فرآیند شامل بازسازی، بازتاب، تبلیغات، و آموزش است تا جامعه برای پذیرش و اجرای این نظام آماده شود.
وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا ٱسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ
(انفال: ۶۰)؛ و هر چه در توان دارید از نیرو آماده کنید. این آیه بر لزوم آمادگی همهجانبه برای تحقق اهداف دینی تأکید دارد.
این فرآیند، مانند کاشت بذری است که نیازمند خاک حاصلخیز، آبیاری مداوم، و مراقبت دقیق است تا به بار نشیند.
بخش چهارم: نقش علم دینی در مدیریت اجتماعی
فقه به مثابه ابزار مدیریت جامعه
علم دینی باید مدیریت جامعه را بر عهده گیرد و معقول را از غیرمعقول تفکیک کند. عالمان دینی باید به مثابه مهندسان، جامعهشناسان، و روانشناسان عمل کنند و امکانات دینی را برای رفع کاستیهای جامعه به کار گیرند.
این نقش، مانند هدایت کشتیای است که در میان امواج خروشان، نیازمند ناخدایی آگاه و مجهز به ابزارهای دقیق ناوبری است.
مصرف صحیح خمس و زکات
خمس و زکات باید به فقرا اختصاص یابد و مصرف آن برای تأمین نیازهای مادی عالمان دینی که از سلامت جسمانی برخوردارند، نادرست است. این رویه با صدر اسلام سازگار نیست و از ابداعاتی است که به انحراف از روح دین منجر شده است.
إِنَّمَا ٱلصَّدَقَٰتُ لِلْفُقَرَآءِ وَٱلْمَسَٰكِينِ
(توبه: ۶۰)؛ صدقات تنها برای نیازمندان و فقراست. این آیه صراحتاً مصرف صدقات را برای نیازمندان تعیین کرده و هرگونه انحراف از این مسیر را نفی میکند.
این اصل، مانند جویباری است که باید به سوی نیازمندان جاری شود، نه اینکه در مسیرهای نادرست منحرف گردد.
مخالفت با تنپروری و خودمحوری
هدف رسالت نبوی، ترویج تنپروری و خودمحوری نبود. علم دینی باید از نظامهایی که به انقراض ارزشهای دینی منجر شدهاند، فاصله بگیرد و به نظامی پویا و خیرخواهانه برای جامعه تبدیل شود. حدیث «مردم عیال خدا هستند» بر خیرخواهی و مسئولیت اجتماعی دلالت دارد.
این رویکرد، مانند بازگرداندن جویباری است که از مسیر اصلی خود منحرف شده و باید به سوی سرزمینهای تشنه هدایت شود.
بخش پنجم: ارزش عملی و مراحل اجرای مهندسی دینی
ارزش عملی و افزوده در مهندسی دینی
مهندسی علم دینی باید ارزش عملی و افزوده ایجاد کند و کار عالمان دینی باید قابل سنجش و عرضه به جامعه باشد. این فرآیند، مانند بنایی است که نه تنها باید زیبا باشد، بلکه باید در برابر آزمونهای زمان استوار بماند.
مراحل تست و اجرای مهندسی دینی
مهندسی علم دینی شامل دو مرحله است: تست (ارزیابی علمی و عملی طرحها) و اجرا (پیادهسازی با استفاده از امکانات و تبلیغات). این فرآیند نیازمند مشارکت جمعی و آگاهیسازی عمومی است.
این مراحل، مانند ساخت بنایی است که ابتدا نقشههای آن آزموده میشود و سپس با همکاری معماران و کارگران به مرحله اجرا میرسد.
نقش طلاب در اجرای مهندسی دینی
مهندسی علم دینی باید به صورت جامع طراحی شود و تمام زمینههای اجتماعی در آن دیده شود. اجرای این مهندسی نیازمند طلابی است که با احکام و الزامات آن آشنا باشند و به مثابه مجریان آگاه، این نظام را در جامعه پیاده کنند.
طلاب، مانند کارگزارانی هستند که با دانش و مهارت، نقشههای مهندسی دینی را به واقعیت تبدیل میکنند.
جمعبندی
این نوشتار بر ضرورت بازمهندسی علم دینی به مثابه نظامی کارآمد، علمی، و پاسخگو به نیازهای جامعه تأکید دارد. چالشهای کنونی، از جمله فقدان ساختار منسجم، رواج اصول غیراخلاقی، و کمرنگ شدن قداست دین، نشاندهنده نیاز مبرم به بازسازی نظام فقهی است. این بازسازی، مانند احیای باغی خشکیده، نیازمند طراحی علمی، آزمایش مستمر، و اجرای نظاممند با مشارکت جمعی است. علم دینی باید به ابزاری برای مدیریت جامعه و رفع کاستیها تبدیل شود، در حالی که با تکیه بر عقلانیت، دانش، و خیرخواهی، به تحقق آرمانهای الهی و انسانی کمک کند. این فرآیند، با آموزش طلاب و آگاهیسازی عمومی، میتواند جامعه را به سوی هویت دینی اصیل هدایت کند.