در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

نهایات 34

متن درس

نهایات: تأملاتی در علوم دینی

نهایات: تأملاتی در علوم دینی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۳۴)

دیباچه

این نوشتار به بازنویسی و تبیین محتوای جلسه سی و چهارم از درس‌گفتارهای مرتبط با نهایات اختصاص دارد که به بررسی جایگاه علوم دینی در سنت‌های شیعی و سنی می‌پردازد. هدف، ارائه تحلیلی نظام‌مند از تعاملات و تفاوت‌های میان علوم عقلی و نقلی، از جمله منطق، فلسفه، عرفان، کلام و فقه است. نوشتار حاضر، با نگاهی به تاریخ و سیر تحول علوم دینی، تلاش دارد تا چشم‌اندازی جامع از این حوزه ارائه دهد.

بخش نخست: تکوین و تحول علوم دینی در سنت شیعی

توسعه علوم حقیقی در حوزه‌های علمیه شیعی

در سنت شیعی، پس از فقه که محور علوم نقلی بود، علوم منطق، فلسفه و عرفان به‌عنوان علوم حقیقی رشد یافتند. این علوم، با تکیه بر استدلال و تعقل، جایگاه ویژه‌ای در کنار فقه یافتند و نظام جامعی از معرفت دینی را شکل دادند. منطق، به‌سان ابزاری برای استدلال، فلسفه، چونان علمی برای کاوش در هستی، و عرفان، به‌مثابه مسیری شهودی برای معرفت، در کنار فقه، بنیانی استوار برای معرفت دینی فراهم آوردند.

درنگ: سنت شیعی با پرورش علوم عقلی در کنار علوم نقلی، نظام جامعی از معرفت دینی را بنیان نهاد که منطق، فلسفه و عرفان در آن نقش محوری داشتند.

افول علوم ادبی و تأثیر عوامل غیرعلمی

علوم ادبی در آغاز به کلام، اصول و فقه منتهی شدند، اما با تأثیرپذیری از عواملی نظیر سرگرمی‌های ناسازگار با ماهیت علوم دینی، مانند فیلم و بازی، به افول گراییدند. این انحطاط، نشان‌دهنده تأثیر عوامل فرهنگی و اجتماعی بر تضعیف جایگاه علوم دینی است. ورود عناصر غیرعلمی، به‌سان آفتی که به ریشه درخت دانش نفوذ کند، به کاهش اصالت علمی در حوزه‌ها انجامید.

درنگ: تأثیر عوامل غیرعلمی بر علوم ادبی، لزوم حفظ اصالت علمی در حوزه‌های دینی را برجسته می‌سازد.

گرایش نخبگان به علوم عقلی

در سنت شیعی، گروهی از افراد مستعد به منطق، فلسفه و عرفان گرایش یافتند. این گرایش، در مقایسه با سنت سنی که از کلام به عرفان سیر می‌کرد، از منطق به فلسفه و سپس عرفان بود. این تفاوت، نشان‌دهنده رویکرد استدلالی‌تر شیعه در برابر رویکرد نقلی‌تر سنت سنی است.

درنگ: تمایز روش‌شناختی میان شیعه و سنی، در گرایش شیعه به منطق و فلسفه و در سنت سنی به کلام و فقه، ریشه دارد.

جمع‌بندی بخش نخست

سنت شیعی با تأکید بر علوم عقلی، مسیری متمایز از سنت سنی پیمود. منطق، فلسفه و عرفان در شیعه، به‌سان ستون‌هایی استوار، معرفت دینی را تقویت کردند، در حالی که عوامل غیرعلمی، چونان سایه‌ای سنگین، بر علوم ادبی تأثیر گذاشتند و به افول آن‌ها انجامیدند. این بخش، بر اهمیت حفظ اصالت علمی و تقویت علوم عقلی تأکید دارد.

بخش دوم: عرفان و تأثیرات آن بر علوم دینی

گرایش علوم به عرفان و ظهور کرامت، نبوغ و غرائب

هنگامی که علوم ادبی، منطق، اصول و کلام به عرفان سوق یافتند، سه گروه از افراد پدید آمدند: اهل کرامت، اهل نبوغ و اهل غرائب. این سه دسته، به‌سان ستارگانی در آسمان معرفت، با بهره‌گیری از علوم عقلی، به مراتب والای معنوی دست یافتند. عرفان، به‌مثابه دریایی عمیق، زمینه‌ساز بروز استعدادهای خاص و کرامات معنوی بود.

درنگ: عرفان به‌عنوان علمی شهودی، زمینه‌ساز بروز کرامات، نبوغ و غرائب در میان دانش‌پژوهان علوم دینی شد.

محدودیت‌های متکلمان و فقها در ورود به عرفان

متکلمان و برخی از علمای دینی، به دلیل دیدگاه‌های محافظه‌کارانه که علوم عرفانی را با شریعت ناسازگار می‌دانستند، از این حوزه منقطع شدند. این انقطاع، چونان دیواری بلند، مانع از تعامل میان علوم نقلی و عقلی شد و به کاهش هم‌افزایی در حوزه‌های علمی انجامید.

ورود محدود دانش‌آموختگان به عرفان

برخی از دانش‌آموختگان منطق، فقه و اصول، به‌صورت محدود به حوزه‌های غرائب، نبوغ یا کرامت وارد شدند. این ورود، به‌سان جرقه‌ای در تاریکی، نشان‌دهنده استعدادهای فردی بود که توانستند از موانع فکری و فرهنگی عبور کنند.

جمع‌بندی بخش دوم

عرفان، به‌سان چشمه‌ای زلال، ظرفیت‌های نهفته در علوم دینی را شکوفا کرد و به ظهور شخصیت‌های برجسته‌ای در حوزه کرامت، نبوغ و غرائب انجامید. با این حال، محدودیت‌های فکری و محافظه‌کاری برخی از علما، مانع از گسترش این علوم شد. این بخش، بر لزوم گشودگی فکری برای بهره‌گیری از ظرفیت‌های عرفان تأکید دارد.

بخش سوم: چالش‌ها و موانع توسعه علوم عقلی

گرایش برخی علما به فعالیت‌های غیرعلمی

برخی از علمای دینی به فعالیت‌هایی نظیر روضه‌خوانی و تقسیم اموال گرایش یافتند که به تضعیف جایگاه علمی حوزه‌ها انجامید. این گرایش، به‌سان باد خزانی، برگ‌های دانش را از شاخسار حوزه‌ها فرو ریخت.

درنگ: گرایش برخی علما به فعالیت‌های غیرعلمی، به تضعیف بنیان‌های معرفتی حوزه‌های علمیه منجر شد.

تکفیر و محدودیت علوم عقلی

دانش‌پژوهانی که به منطق، فلسفه و عرفان گرایش داشتند، گاه از سوی برخی علما تکفیر شدند. این تکفیر، چونان زنجیری بر پای علم، مانع از پیشرفت و توسعه علوم عقلی شد. برخی از علما، با حرام دانستن فلسفه، شهریه طلاب علاقه‌مند به این علوم را قطع کردند، که این امر، محدودیت‌های مالی و فکری را بر آن‌ها تحمیل کرد.

درنگ: تکفیر و محدودیت‌های مالی، موانع جدی در مسیر توسعه علوم عقلی ایجاد کردند.

استقلال طلاب در برابر فشارها

برخی طلاب، با استقلال فکری و مالی، از پذیرش شهریه خودداری کرده و به مطالعه فلسفه ادامه دادند. این استقلال، به‌سان مشعلی فروزان، مسیر علم‌جویی را در برابر فشارها روشن نگه داشت.

انتقاد از برخی متون سنتی

برخی طلاب، متونی نظیر مکاسب را به دلیل فقدان عمق کافی کنار گذاشتند و به فلسفه روی آوردند. این انتخاب، نشان‌دهنده اولویت‌بندی علوم عقلی بر برخی متون سنتی بود که از نظر ایشان، فاقد محتوای لازم بودند.

نمونه خواجه نصیرالدین طوسی

خواجه نصیرالدین طوسی، با تألیف سیصد کتاب ریاضی، نمونه‌ای برجسته از نبوغ علمی بود. با این حال، تکفیر و تخریب، مانع از پیشرفت برخی دیگر شد. این نمونه، چونان ستاره‌ای درخشان، پتانسیل علوم عقلی را نشان می‌دهد.

درنگ: نبوغ علمی خواجه نصیرالدین طوسی، نشان‌دهنده ظرفیت بالای علوم عقلی در تولید دانش است.

تأثیر تکفیر بر کتمان علم

تکفیر و تخریب، باعث کتمان و پنهان‌کاری علوم عقلی شد و مانع از نگارش و ترقی علمی گردید. این کتمان، به‌سان پوشاندن نوری درخشان، از انتشار دانش جلوگیری کرد.

جمع‌بندی بخش سوم

موانع فکری و مالی، از جمله تکفیر و محدودیت‌های مالی، سدهایی در برابر توسعه علوم عقلی ایجاد کردند. با این حال، استقلال برخی طلاب و نمونه‌هایی چون خواجه نصیرالدین طوسی، نشان‌دهنده ظرفیت‌های نهفته در این علوم است. این بخش، بر لزوم رفع موانع و حمایت از علم‌جویی تأکید دارد.

بخش چهارم: مقایسه سنت شیعی و سنی در توسعه علوم

نقش قدرت سیاسی در سنت سنی

سنت سنی، با تکیه بر حمایت حکومتی، کلام و فقه را توسعه داد و به عرفان و فلسفه رسید. در مقابل، سنت شیعی، به دلیل فقدان این حمایت، به خمودگی گرایید. این تفاوت، چونان دو مسیر جداگانه در یک جنگل، سیر متفاوتی را در توسعه علوم دینی رقم زد.

درنگ: حمایت حکومتی در سنت سنی، زمینه‌ساز پیشرفت علوم دینی بود، در حالی که فقدان آن در شیعه به خمودگی انجامید.

گرایش خواص شیعه به عرفان سنی

برخی خواص شیعه به آثار عرفانی سنی، مانند فصوص‌الحکم، گرایش یافتند و عرفان شیعی کمتر توسعه یافت. این گرایش، به‌سان جویباری که به رودی دیگر می‌پیوندد، نشان‌دهنده ضعف در تولید محتوای عرفانی بومی در سنت شیعی است.

تأثیر محی‌الدین ابن عربی

محی‌الدین ابن عربی، با پشتوانه دولت و دانش کلام و فقه، آثاری چون فصوص‌الحکم و مصباح‌الانس خلق کرد که تأثیر گسترده‌ای بر عرفان اسلامی گذاشت. او، به‌سان اقیانوسی پهناور، معرفت عرفانی را در جهان اسلام گستراند.

درنگ: حمایت‌های نهادی و علمی، نقش کلیدی در خلق آثار برجسته عرفانی توسط محی‌الدین ابن عربی داشت.

جمع‌بندی بخش چهارم

تفاوت در حمایت‌های نهادی و رویکردهای علمی، مسیرهای متفاوتی را در سنت‌های شیعی و سنی ایجاد کرد. سنت سنی با بهره‌گیری از قدرت سیاسی، به توسعه علوم دینی دست یافت، در حالی که شیعه با چالش‌های متعدد روبرو شد. گرایش برخی خواص شیعه به عرفان سنی، لزوم تقویت عرفان بومی را برجسته می‌سازد.

بخش پنجم: احیای عرفان شیعی و نقد عرفان سنی

نقد عرفان محی‌الدین ابن عربی

عرفان محی‌الدین، هرچند عظیم و تأثیرگذار، از عرفان معصومین علیهم‌السلام فاصله دارد و اشکالات متعددی در آن یافت می‌شود. این عرفان، به‌سان اقیانوسی است که با وجود عظمت، گاه ماهیان مرده در آن دیده می‌شود. نقد این اشکالات، مانع از تکریم جایگاه علمی او نیست.

به عنوان نمونه، در قرآن کریم آمده است: وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ (و هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم تا برایشان تبیین کند). این آیه بر اهمیت تبیین معارف به زبان و فرهنگ قوم تأکید دارد، که در عرفان شیعی، مبتنی بر معارف اهل بیت علیهم‌السلام است.

درنگ: عرفان محی‌الدین، با وجود عظمت، از عرفان معصومین علیهم‌السلام فاصله دارد و نیازمند نقد و اصلاح است.

تلاش برای احیای عرفان شیعی

در حوزه‌های علمیه شیعی، تلاش‌هایی برای تبیین عرفان معصومین علیهم‌السلام صورت گرفته است. از جمله، نقد هشتصد مورد از مصباح‌الانس و ارائه هزار و پانصد بحث عرفانی، نشان‌دهنده حرکت به سوی احیای عرفان اصیل شیعی است. این تلاش‌ها، به‌سان کاشتن بذری در خاک حاصلخیز، نویدبخش شکوفایی عرفان شیعی است.

درنگ: تلاش برای احیای عرفان معصومین علیهم‌السلام، گامی نوآورانه در جهت توسعه عرفان اصیل شیعی است.

ارائه عرفان شیعی در قالب نثر و نظم

تلاش‌هایی برای ارائه عرفان معصومین علیهم‌السلام در قالب نثر و نظم، به زبان‌های فارسی و عربی صورت گرفته است. این رویکرد، به‌سان بافندگی فرشی نفیس، عرفان شیعی را در قالبی زیبا و ماندگار ارائه می‌دهد.

چالش‌های احیای عرفان شیعی

عرفان شیعی، به دلیل گستردگی و سنگینی، مانند قالی نفیس مشهد است که بالا کشیدن آن دشوار است. این پیچیدگی، نیازمند همت و تلاش مستمر است تا به بار نشیند.

درنگ: احیای عرفان شیعی، به دلیل گستردگی و پیچیدگی، نیازمند همت و تلاش مستمر است.

نقد فصوص‌الحکم و تأثیر حافظ

فصوص‌الحکم، با وجود عظمت، پر از اشکال است، اما از بزرگی محی‌الدین نمی‌کاهد. حافظ نیز، که از او تأثیر پذیرفته، اشکالات مشابهی دارد. این نقد، به‌سان صیقل دادن گوهر، ارزش علمی آثار را حفظ می‌کند.

جمع‌بندی بخش پنجم

تلاش برای احیای عرفان شیعی، گامی نوآورانه در جهت توسعه معرفت مبتنی بر اهل بیت علیهم‌السلام است. نقد آثار عرفانی سنی، مانند فصوص‌الحکم، و ارائه عرفان شیعی در قالب‌های متنوع، نشان‌دهنده پویایی این حرکت است. این بخش، بر لزوم ادامه این مسیر با همت جمعی تأکید دارد.

بخش ششم: لزوم دقت و تلاش در حفظ علوم دینی

نقد دیدگاه‌های تحقیرآمیز نسبت به فلسفه

برخی دیدگاه‌های علم دینی که فیلسوفان را تحقیر می‌کردند، به شدت مورد نقد قرار گرفته‌اند. این رویکرد، چونان زهری در پیکره معرفت دینی، به تضعیف علوم عقلی منجر شد. در قرآن کریم آمده است: قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ (بگو آیا کسانی که می‌دانند با کسانی که نمی‌دانند برابرند؟). این آیه، بر ارزش علم و دانش تأکید دارد.

درنگ: تحقیر فیلسوفان، به تضعیف معرفت دینی منجر می‌شود و با ارزش‌های قرآنی ناسازگار است.

لزوم تلاش مستمر

آنچه از علوم دینی باقی می‌ماند، به دقت و تلاش مستمر بستگی دارد. این تلاش، به‌سان آبیاری درختی تنومند، نیازمند تداوم و تعهد است.

اتصال مبادی علوم دینی

در ماه‌های اخیر، تلاش‌هایی برای اتصال مبادی علوم دینی صورت گرفته تا الگویی جامع از علوم ایجاد شود. این رویکرد، به‌سان بافتن تار و پود یک قالی، به یکپارچگی علوم دینی می‌انجامد.

درنگ: اتصال مبادی علوم دینی، گامی در جهت ایجاد الگویی جامع و یکپارچه از معرفت دینی است.

جمع‌بندی بخش ششم

حفظ و توسعه علوم دینی، نیازمند دقت، تلاش و گشودگی فکری است. نقد دیدگاه‌های تحقیرآمیز و اتصال مبادی علوم، به‌سان پلی است که علوم دینی را به آینده‌ای روشن متصل می‌کند.

نتیجه‌گیری نهایی

این نوشتار، با بازنویسی و تحلیل محتوای جلسه سی و چهارم از درس‌گفتارهای نهایات، به بررسی سیر تحول علوم دینی در سنت‌های شیعی و سنی پرداخت. سنت شیعی، با تأکید بر منطق، فلسفه و عرفان، مسیری استدلالی‌تر را پیمود، در حالی که سنت سنی، با تکیه بر کلام و فقه، رویکردی نقلی‌تر داشت. موانعی چون تکفیر و محدودیت‌های مالی، سدهایی در برابر توسعه علوم عقلی ایجاد کردند، اما تلاش‌هایی برای احیای عرفان شیعی، نویدبخش آینده‌ای روشن است. این مسیر، چونان راهی پرپیچ‌وخم، نیازمند همت جمعی، حمایت نهادی و تعهد به معارف اهل بیت علیهم-alسلام است تا به شکوفایی علوم دینی در قالبی اصیل و پویا منجر شود.

با نظارت صادق خادمی