در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

نهایات 43

متن درس

نهایات: تبیین تکامل عالم خلقت در چارچوب معارف اسلامی

نهایات: تبیین تکامل عالم خلقت در چارچوب معارف اسلامی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۴۳)

دیباچه

سخن از نهایات، سفری است به ژرفای معرفت الهی که جایگاه انسان و سیر تکاملی عالم خلقت را در نسبت با غایت آفرینش می‌کاود. این موضوع، چونان چراغی در شبستان حکمت اسلامی، نه‌تنها به حقیقت وجودی انسان نور می‌افکند، بلکه نظم و ساختار حاکم بر کل عالم را به روشنی نمایان می‌سازد. در این نوشتار، با تکیه بر درس‌گفتارهای پیش‌گفته، مراحل تکامل عالم و نقش انسان در این سیر عظیم به‌گونه‌ای تحلیلی و نظام‌مند بازخوانی می‌شود. هدف، تبیین دقیق این مفاهیم در چارچوبی است که هم با معارف قرآنی هم‌خوانی داشته باشد و هم با یافته‌های علمی نوین سازگار باشد، تا چونان پلی میان حکمت الهی و دانش بشری، راهی به سوی فهم عمیق‌تر از هستی گشوده شود.

بخش نخست: مراحل تکامل عالم خلقت

سه دوره‌ی بنیادین تکامل انسانی

عالم خلقت، در سیر تکاملی خود، سه دوره‌ی اصلی را در بر می‌گیرد که هر یک چون منزلگاهی در مسیر بی‌پایان کمال است. دوره‌ی نخست، که به نسناس‌ها اختصاص دارد، به موجوداتی ابتدایی اشاره می‌کند که فاقد ظرفیت‌های کامل انسانی بودند. این موجودات، چونان بذرهایی در خاک وجود، هنوز به بار کامل خود نرسیده بودند. دوره‌ی دوم، که انسان کنونی (ناس) را در بر می‌گیرد، مرحله‌ای است که انسان با کسب خودآگاهی و اختیار، در مسیر تعالی معنوی و معرفتی گام برمی‌دارد. دوره‌ی سوم، که در آینده‌ای دور محقق خواهد شد، به انسان‌هایی اشاره دارد که از نظر معرفتی و اخلاقی به مراتب بالاتری از انسان کنونی دست خواهند یافت، چنان‌که انسان کنونی بر نسناس‌ها برتری دارد.

درنگ: تکامل عالم خلقت در سه دوره‌ی نسناس‌ها، انسان کنونی و انسان‌های آینده تجلی می‌یابد که هر یک نشان‌دهنده‌ی ارتقای وجودی و معنوی است.

این تقسیم‌بندی، با اصل تکامل در فلسفه‌ی اسلامی سازگار است و با آیات قرآنی که به تدریجی بودن خلقت اشاره دارند، هم‌خوانی دارد. برای نمونه، در قرآن کریم آمده است: وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ طِينٍ (سوره مؤمنون، آیه ۱۲)، که به منشأ خاکی انسان و فرآیند تدریجی خلقت او اشاره می‌کند.

مدت‌زمان طولانی فرآیند تکامل

دوره‌ی نسناس‌ها، که میلیاردها سال به درازا کشیده، نشان از گستردگی و ژرفای سیر تکاملی عالم دارد. دوره‌ی کنونی نیز، که انسان در آن به سر می‌برد، ممکن است میلیاردها سال دیگر ادامه یابد. دوره‌ی سوم، که در آینده‌ای بس دورتر پیش‌بینی شده، شاید صدها میلیارد سال به طول انجامد. این دیدگاه، با نگرش‌های شتاب‌زده که انتظار تحولات ناگهانی یا آخرالزمانی در آینده‌ای نزدیک دارند، در تقابل است. قرآن کریم نیز با اشاره به تفاوت مقیاس‌های زمانی الهی و انسانی، این حقیقت را تأیید می‌کند: إِنَّ يَوْمًا عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ (سوره حج، آیه ۴۷).

درنگ: فرآیند تکامل عالم، فرآیندی طولانی و تدریجی است که با صبر و حکمت الهی هم‌راستاست و با نگرش‌های شتاب‌زده در تضاد است.

نقد دیدگاه‌های ساده‌انگارانه درباره‌ی خلقت

تصور اینکه عالم در آغاز پر از حیوانات بوده و ناگهان انسان کامل پدید آمده، چونان گمان کودکی است که حقیقت را به ساده‌ترین شکل می‌بیند. این دیدگاه، که از ساده‌انگاری سرچشمه می‌گیرد، با شواهد علمی و معارف قرآنی سازگار نیست. قرآن کریم، در آیاتی چون وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ طِينٍ (سوره مؤمنون، آیه ۱۲)، به فرآیند تدریجی خلقت اشاره دارد که با نظریه‌های علمی تکامل زیستی هم‌خوانی دارد.

ویژگی‌های موجودات دوره‌ی نخست

موجودات دوره‌ی نخست، که نسناس‌ها نامیده شده‌اند، در حد حیوانات بودند و فاقد ظرفیت‌های کامل انسانی، چون خودآگاهی و اختیار، به شمار می‌رفتند. این موجودات، در سیر تکامل، به اشکال پیشرفته‌تری تبدیل شدند و راه را برای ظهور انسان کنونی هموار ساختند. این دیدگاه، با روایات اسلامی که به موجودات پیش از آدم اشاره دارند، سازگار است و بر تدریجی بودن خلقت تأکید می‌ورزد.

بخش دوم: تکامل به‌مثابه اصل حاکم بر عالم

تأیید تکامل در منابع علمی و دینی

منابع علمی معاصر، مانند مستندهای «راز بقا» با بیش از دو هزار دیسک محتوایی، بر فرآیند تکامل تأکید دارند و آن را به‌گونه‌ای دقیق و نظام‌مند تبیین کرده‌اند. این یافته‌ها، با معارف قرآنی هم‌سو هستند. قرآن کریم در آیه‌ای می‌فرماید: هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ (سوره غافر، آیه ۶۷)، که به تدریجی بودن خلقت انسان اشاره دارد. این هم‌خوانی، نشان‌دهنده‌ی هماهنگی میان علم و دین در فهم نظم عالم است.

درنگ: تکامل، به‌عنوان اصلی بنیادین، در منابع علمی و آیات قرآنی تأیید شده و نشان‌دهنده‌ی نظم و هدفمندی عالم است.

تکامل به‌عنوان قانون عام عالم

تکامل، چونان جریانی خروشان، در تمامی مراتب عالم، از جمادات تا انسان، جاری است و هیچ استثنایی در آن راه ندارد. این اصل، با مفهوم تسبیح در قرآن کریم که می‌فرماید: تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ (سوره اسراء، آیه ۴۴)، هم‌خوانی دارد و بر نظم و هدفمندی عالم دلالت می‌کند.

نقد انکار تکامل

برخی از عالمان دینی، به دلیل تعارض ظاهری تکامل با باورهای سنتی، آن را انکار کرده‌اند، حال آنکه تکامل با معارف اسلامی سازگار است. قرآن کریم، در آیه‌ای می‌فرماید: خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ (سوره زمر، آیه ۵)، که بر نظم و هدفمندی خلقت تأکید دارد. انکار تکامل، اغلب از برداشت‌های سطحی از متون دینی سرچشمه می‌گیرد.

خلقت حضرت آدم و تمایز آن

خلقت حضرت آدم، چونان نقطه‌ی اوج در سیر تکامل، با فرآیندهای زیستی معمول، مانند تشکیل نطفه در شش ماه، متفاوت است. قرآن کریم می‌فرماید: فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي (سوره ص، آیه ۷۲)، که به دمیدن روح الهی در آدم اشاره دارد. این ویژگی، او را از نسناس‌ها متمایز ساخت و به موجودی عاقل و مختار تبدیل کرد.

درنگ: خلقت حضرت آدم، با دمیدن روح الهی، نقطه‌ی عطفی در تکامل انسانی است که او را به موجودی مختار و عاقل بدل کرد.

اشاره به نسناس‌ها در روایات

روایات اسلامی به موجودات پیش از انسان، موسوم به نسناس‌ها، اشاره دارند که به‌عنوان موجوداتی ابتدایی و فاقد عقلانیت کامل توصیف شده‌اند. این اشاره، با سیر تدریجی خلقت در قرآن کریم هم‌خوانی دارد و بر فرآیند تکاملی عالم تأکید می‌ورزد.

بخش سوم: وضعیت انسان در دوره‌ی متوسط

اکثریت منفی و اقلیت مثبت

در دوره‌ی متوسط، اکثر انسان‌ها رفتارهای منفی دارند و تنها اقلیتی شاکر و نیکوکارند. قرآن کریم می‌فرماید: قَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ (سوره سبأ، آیه ۱۳). این آیه، بر محدودیت انسان‌های نیکوکار و شاکر تأکید دارد و با مفهوم اختیار در فلسفه‌ی اسلامی هم‌خوانی دارد که انسان را موجودی با قابلیت انتخاب میان خیر و شر معرفی می‌کند.

رفتار نسناس‌ها و انسان‌های کنونی

نسناس‌ها، به‌عنوان موجودات ابتدایی، در برابر نعمت‌ها مطیع بودند، اما انسان‌های دوره‌ی متوسط، به دلیل اختیار، واکنش‌های متفاوتی نشان می‌دهند. این تفاوت، نشان‌دهنده‌ی ارتقای وجودی انسان در این دوره است که او را در معرض انتخاب‌های اخلاقی قرار می‌دهد.

قانون استثنای خیر در دوره‌ی متوسط

در دوره‌ی متوسط، خیر و نیکی استثناست. قرآن کریم می‌فرماید: وَالْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ * إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ (سوره عصر، آیات ۱-۳). این آیات، به وضعیت عمومی انسان‌ها اشاره دارند که اکثریت در خسران‌اند، مگر کسانی که ایمان و عمل صالح دارند. همچنین، پویایی جوامع انسانی در ورود و خروج گروهی به دین، نشان‌دهنده‌ی تغییرپذیری و اختیار آنهاست.

دوره‌ی سوم و برتری انسان‌های آینده

انسان‌های دوره‌ی سوم، از نظر معرفتی و اخلاقی برتر از انسان‌های کنونی خواهند بود، چنان‌که انسان‌های کنونی بر نسناس‌ها برتری دارند. این دیدگاه، به آینده‌ای امیدبخش اشاره دارد که انسان‌ها به مراتب بالاتری از کمال دست خواهند یافت.

درنگ: انسان‌های دوره‌ی سوم، با مراتب بالاتر معرفتی و اخلاقی، نشان‌دهنده‌ی ادامه‌ی سیر تکاملی عالم به سوی کمال هستند.

بخش چهارم: نقد دیدگاه‌های غیرعقلانی

نقد داستان‌های غیرمعقول

برخی روایات، مانند داستان‌هایی که به خواب طولانی پیامبر (ص) یا بازگشت خورشید (رد شمس) اشاره دارند، به دلیل ناسازگاری با عقل و منطق، قابل پذیرش نیستند. برای نمونه، ادعای خوابیدن پیامبر به‌گونه‌ای که نماز قضا شود یا بازگشت خورشید برای جبران نماز، با حکمت الهی و قوانین طبیعی سازگار نیست. در معارف اسلامی، عقل به‌عنوان معیاری برای ارزیابی روایات مورد تأکید است.

نقد مفاهیم غیبت و رجعت

مفاهیمی مانند غیبت و رجعت، که به بازگشت به گذشته اشاره دارند، با قانون پیش‌رونده‌ی تکامل سازگار نیستند. تکامل، چونان رودی یک‌سویه، تنها به سوی آینده جریان دارد و بازگشت به گذشته در آن جای ندارد. این نقد، بر لزوم بررسی عقلانی و علمی این مفاهیم تأکید دارد.

درنگ: مفاهیم غیبت و رجعت، به دلیل ناسازگاری با سیر پیش‌رونده‌ی تکامل، نیازمند بررسی عقلانی و علمی هستند.

نقد کرامات غیرقابل اثبات

نقل کرامات بدون پشتوانه‌ی علمی و منطقی، چونان حبابی است که در برابر عقل فرو می‌پاشد. در قرآن کریم، به پرهیز از خرافات و پیروی از عقل و علم سفارش شده است. پذیرش بی‌چون‌وچرای چنین ادعاهایی، با روح معارف اسلامی سازگار نیست.

بخش پنجم: چالش‌های بشری و راه برون‌رفت

خشونت و ظلم: نکبت بشر

خشونت و جنگ، که از ظلم ظالمان و نادانی انسان‌ها سرچشمه می‌گیرد، بزرگ‌ترین نکبت بشر است. قرآن کریم می‌فرماید: وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ (سوره بقره، آیه ۱۱۴)، که ظلم را بدترین گناه معرفی می‌کند. نادانی انسان‌ها، بستری برای قدرت‌یابی ظالمان فراهم آورده است.

درنگ: ظلم و نادانی، دو عامل اصلی نکبت بشر هستند که خشونت و جنگ را به دنبال داشته‌اند.

نقش نادانی در قدرت‌یابی ظالمان

ظالمان، با بهره‌گیری از نادانی مردم، به قدرت رسیده‌اند. این نادانی، چونان خاکستری بر آتش عقل، مانع از درخشش حقیقت شده است. قرآن کریم، نادانی را یکی از عوامل گمراهی معرفی می‌کند (سوره انعام، آیه ۱۴۴).

نقش عقلانیت در بهبود وضعیت بشر

در دوره‌ی متوسط، با افزایش عقلانیت و آگاهی، انسان‌ها به سوی بهبود شرایط پیش می‌روند. این دیدگاه، به امیدبخشی معارف اسلامی اشاره دارد که با رشد عقل و دانش، بشر می‌تواند به سوی عدالت و کمال حرکت کند. قرآن کریم می‌فرماید: هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ (سوره زمر، آیه ۹).

پیشرفت عقلانی در جوامع کنونی

در جوامع کنونی، به‌ویژه در ایران، مردم با افزایش آگاهی و عقلانیت، به سوی شرایط بهتری گام برمی‌دارند. این پویایی، نشان‌دهنده‌ی ظرفیت انسان برای تحول و تعالی است و با تأکید قرآن کریم بر علم و عقل هم‌خوانی دارد.

جمع‌بندی

بحث نهایات، چونان آیینه‌ای، جایگاه انسان و سیر تکاملی عالم را در برابر دیدگان قرار می‌دهد. این سیر، که در سه دوره‌ی نسناس‌ها، انسان کنونی و انسان‌های آینده تجلی می‌یابد، با قوانین الهی و طبیعی هم‌خوانی دارد و با آیات قرآنی تأیید می‌شود. نقد دیدگاه‌های غیرعقلانی، مانند داستان‌های غیرمنطقی و مفاهیمی چون غیبت و رجعت، بر لزوم عقلانیت در فهم دین تأکید دارد. همچنین، نقش نادانی در قدرت‌یابی ظالمان و اهمیت عقلانیت در بهبود وضعیت بشر، از محورهای کلیدی این بحث است. این نوشتار، با تکیه بر معارف اسلامی و هماهنگی با دانش نوین، راهنمایی برای حرکت به سوی آینده‌ای روشن و متعالی ارائه می‌دهد.

با نظارت صادق خادمی