در حال بارگذاری ...
صادق خادمی
صادق خادمی

جستجوی زنده در تمام درس‌ها

یافتن درس بر اساس شماره (در این دسته)

نهایات 59

متن درس

نهایات: بازسازی نظام علمی دینی در پرتو مدیریت اجتماعی

نهایات: بازسازی نظام علمی دینی در پرتو مدیریت اجتماعی

برگرفته از درس‌گفتارهای آیت‌الله محمدرضا نکونام قدس‌سره (جلسه ۵۹)

دیباچه

این نوشتار به بررسی و بازاندیشی در ساختارهای سنتی علوم دینی و ضرورت بازسازی آن‌ها در بستر مدیریت اجتماعی می‌پردازد. با نگاهی نقادانه به پیوندهای تاریخی میان نهادهای قدرت و دین، این متن بر استقلال جامعه از نظام‌های سلطنتی و ولایتی تأکید دارد و راهکارهایی برای بازتعریف علوم دینی در راستای خدمت به پیشرفت اجتماعی ارائه می‌دهد. محور اصلی این اثر، تبیین نقش مدیریت علمی و انتخاب آزادانه در اداره جامعه و لزوم بازنگری در جایگاه حوزه‌های علمیه است تا علوم دینی به جای انزوا، در خدمت نیازهای جامعه قرار گیرند.

بخش یکم: نقد تاریخی ساختارهای قدرت و ضرورت بازسازی

ساختارهای سلطنتی و ولایتی: چرخه‌ای از منافع گروهی

تاریخ جوامع، به‌ویژه ایران، گواه آن است که ساختارهای سلطنتی و نظام‌های ولایتی، به دلیل تمرکز بر منافع شخصی و گروهی، به تضعیف بنیان‌های اجتماعی منجر شده‌اند. این نظام‌ها، همچون چرخ‌هایی که در مدار منفعت‌طلبی می‌چرخند، قدرت را میان خود دست‌به‌دست کرده و گاه در تقابل با یکدیگر، جامعه را از عدالت و پیشرفت محروم ساخته‌اند. این چرخه، که ریشه در فقدان شایسته‌سالاری و شفافیت دارد، مانعی در برابر تحقق عدالت اجتماعی بوده و جامعه را در تنگنای انحصار قدرت گرفتار کرده است.

تاریخ ایران، آینه‌ای است که تعاملات پیچیده میان نهادهای سلطنتی و دینی را بازتاب می‌دهد. گاه این دو نهاد در همکاری با یکدیگر، مشروعیت خود را تقویت کرده‌اند و گاه در تقابل، منافع جمعی را فدای نزاع‌های خصوصی کرده‌اند. این امر، ضرورت بازنگری در ساختارهای قدرت را به روشنی نشان می‌دهد، تا جامعه از سیطره نظام‌های سنتی رها شده و به سوی مدیریتی مبتنی بر شایستگی گام بردارد.

درنگ: ساختارهای سلطنتی و ولایتی، با تمرکز بر منافع گروهی، مانع عدالت اجتماعی شده و نیازمند بازنگری بنیادین‌اند.

پیوند سلطنت و نهادهای دینی: مشروعیت‌بخشی دوسویه

در طول تاریخ، نظام‌های سلطنتی به طور سنتی از نهادهای دینی حمایت کرده و این نهادها نیز سلطنت را به عنوان نمادی از مشروعیت تأیید کرده‌اند. این پیوند دوسویه، مفهوم جمهوریت را که بر اراده و مشارکت مردم استوار است، نفی کرده و آن را به هرج‌ومرج و بی‌نظمی تعبیر کرده است. چنین نگرشی، ریشه در حفظ ساختارهای سلسله‌مراتبی دارد که در آن تنها شاه یا عالم دینی به عنوان صاحب مشروعیت شناخته می‌شود.

این دیدگاه، جمهوریت را به دلیل مشارکت عمومی و انتخاب آزادانه، تهدیدی برای اقتدار سنتی می‌داند. در نتیجه، جامعه از مشارکت فعال در مدیریت امور محروم شده و در چنبره نظام‌های اقتدارگرا گرفتار آمده است. بازسازی این ساختارها، نیازمند گسست از این پیوند سنتی و حرکت به سوی مدیریتی است که بر شایستگی و اراده جمعی استوار باشد.

درنگ: پیوند سلطنت و نهادهای دینی، جمهوریت را نفی کرده و مشارکت عمومی را محدود ساخته است.

جمهوریت: نظم یا هرج‌ومرج؟

در انگاره سنتی، جمهوریت به معنای هرج‌ومرج و فقدان اقتدار معرفی شده و تنها شاه و عالم دینی به عنوان صاحبان مشروع قدرت شناخته شده‌اند. خروج از این چارچوب، به فروپاشی نظم اجتماعی تعبیر شده است. اما این انگاره، بیش از آنکه ریشه در واقعیت داشته باشد، از ترس از تغییر و از دست دادن کنترل نشئت می‌گیرد. جمهوریت، به جای هرج‌ومرج، می‌تواند به مثابه باغی باشد که با مشارکت باغبانان آگاه، به نظمی شکوفا و پویا دست یابد.

جمهوریت، با تأکید بر انتخاب آزاد و مدیریت مبتنی беспدورا، جایگزینی برای نظام‌های اقتدارگرا ارائه می‌دهد که به جای تمرکز بر منافع گروهی، به پیشرفت جمعی می‌اندیشد. این نظام، با شفافیت و پاسخگویی، می‌تواند نظمی اجتماعی را برقرار سازد که بر پایه شایستگی و اراده عمومی بنا شده باشد.

درنگ: جمهوریت، با مشارکت عمومی و انتخاب آزاد، به نظم اجتماعی مبتنی بر شایستگی منجر می‌شود.

جمع‌بندی بخش یکم

بررسی تاریخی نشان می‌دهد که ساختارهای سنتی قدرت، به دلیل تمرکز بر منافع گروهی، مانع پیشرفت اجتماعی شده‌اند. پیوند میان سلطنت و نهادهای دینی، جمهوریت را به حاشیه رانده و مشارکت عمومی را محدود کرده است. بازسازی این ساختارها، با تأکید بر جمهوریت و مدیریت مبتنی بر شایستگی، راهی به سوی عدالت و پیشرفت اجتماعی می‌گشاید.

بخش دوم: بازسازی نظام علمی دینی

مدیریت علمی: بنیان اداره جامعه

اداره جامعه، همچون کشتی‌ای که در دریای پرتلاطم زمانه حرکت می‌کند، نیازمند سکان‌داری است که با دانش و شایستگی هدایت شود. مدیریت علمی، با بهره‌گیری از دانش روز و انتخاب آزادانه، حیثیت و جهت‌گیری جامعه را حفظ می‌کند. این رویکرد، جایگزینی است برای نظام‌های سنتی که در آن ولایت یا سلطنت، محور تصمیم‌گیری بوده است. مدیریت علمی، نیازمند ساختارهایی شفاف و پاسخگو است که شایسته‌سالاری را در اولویت قرار دهند.

چنین مدیریتی، از پیش‌داوری و منفی‌بافی به دور است و با تکیه بر عقلانیت و مشارکت عمومی، جامعه را به سوی پیشرفت هدایت می‌کند. این امر، مستلزم بازنگری در نهادهای موجود و ایجاد سازوکارهای نظارتی است که پاسخگویی و شفافیت را تضمین کنند.

درنگ: مدیریت علمی، با تأکید بر شایستگی و انتخاب آزاد، جایگزین نظام‌های سنتی ولایتی و سلطنتی است.

بازسازی حوزه‌های علمیه: ضرورتی اجتناب‌ناپذیر

حوزه‌های علمیه، به مثابه خزانه‌های دانش دینی، نیازمند بازسازی کامل در ساختار و محتوای علمی خود هستند. علوم دینی، برای حفظ اعتبار و کارآمدی، باید از مراجع علمی معتبر کشور مجوز دریافت کنند تا مشروعیت علمی آن‌ها تأیید شود. این بازسازی، همچون بازسازی بنایی کهن است که باید با معیارهای روز سازگار شود تا از فروپاشی در برابر طوفان‌های زمانه مصون ماند.

بازسازی حوزه‌ها، نیازمند تشکیل کمیته‌های علمی مستقل است که محتوای آموزشی را با معیارهای جهانی سنجیده و از اعتبار علمی آن‌ها اطمینان حاصل کنند. این فرآیند، از تبدیل شدن حوزه‌ها به مراکز ترویج باورهای غیرعلمی جلوگیری می‌کند و جایگاه آن‌ها را در خدمت به جامعه تقویت می‌کند.

درنگ: حوزه‌های علمیه باید با استانداردسازی علوم دینی و همگامی با معیارهای علمی مدرن، بازسازی شوند.

مجوز علمی برای علوم دینی

علوم دینی، مانند هر رشته علمی دیگر، باید از نهادهای معتبر کشور مجوز دریافت کنند تا اعتبار آن‌ها مورد تأیید قرار گیرد. این فرآیند، همچون غربالگری گندم از کاه، به تمایز میان علم و خرافه کمک می‌کند. خودمختاری حوزه‌ها در صدور مجوز، ممکن است به حفظ وضعیت موجود و عدم اصلاح منجر شود، اما ارزیابی مستقل، شفافیت و اعتبار را تضمین می‌کند.

تشکیل کمیسیون‌های علمی مستقل، می‌تواند به استانداردسازی و ارتقای کیفیت آموزش در حوزه‌ها منجر شود. این امر، علوم دینی را در معرض ارزیابی دقیق قرار داده و از ترویج محتوای غیرعلمی جلوگیری می‌کند.

درنگ: علوم دینی باید با دریافت مجوز از نهادهای علمی مستقل، از نظر اعتبار علمی ارزیابی شوند.

تمایز علم از خرافه

علوم دینی، همچون نهری که نیاز به پالایش دارد، باید مورد بررسی قرار گیرند تا مشخص شود آیا از منظر علمی قابل دفاع‌اند یا صرفاً به خرافه آلوده شده‌اند. این بررسی، باید توسط دانشمندان مستقل انجام شود تا از تعارض منافع جلوگیری گردد. خودارزیابی توسط حوزه‌ها، ممکن است به حفظ وضع موجود و ترویج باورهای غیرمستند منجر شود.

تشکیل شوراهای علمی با حضور متخصصان از رشته‌های گوناگون، می‌تواند به شناسایی محتوای علمی و حذف عناصر غیرعلمی کمک کند. این فرآیند، علوم دینی را از آلودگی به خرافه پاکسازی کرده و اعتبار آن‌ها را در برابر معیارهای جهانی تقویت می‌کند.

درنگ: علوم دینی باید توسط دانشمندان مستقل بررسی شوند تا از ترویج خرافه در قالب علم جلوگیری شود.

روضه‌خوانی: رشته علمی یا سنتی؟

روضه‌خوانی، به عنوان فعالیتی سنتی و فرهنگی، نمی‌تواند به طور خودکار به عنوان یک رشته علمی تلقی شود. هر رشته، از جمله روضه‌خوانی، باید از منظر علمی ارزیابی شود تا جایگاه آن در نظام آموزشی مشخص گردد. این فعالیت، اگرچه از نظر فرهنگی ارزشمند است، باید با معیارهای علمی سنجیده شود تا از ترویج محتوای غیرمستند جلوگیری شود.

بازنگری در فعالیتავدورا، می‌تواند جایگاه روضه‌خوانی را در نظام علمی دینی روشن سازد و از تبدیل آن به ابزاری برای ترویج باورهای غیرعلمی جلوگیری کند.

درنگ: روضه‌خوانی، به عنوان فعالیتی سنتی، باید از نظر علمی ارزیابی شود تا اعتبار آن مشخص گردد.

جمع‌بندی بخش دوم

بازسازی نظام علمی دینی، نیازمند مدیریت علمی، استانداردسازی علوم، و ارزیابی دقیق آن‌ها توسط نهادهای مستقل است. این فرآیند، علوم دینی را از خرافه پاکسازی کرده و به نظام آموزشی پویا و سودمندی تبدیل می‌کند که پاسخگوی نیازهای جامعه است.

بخش سوم: ارزیابی سودمندی علوم دینی

سودمندی علوم دینی: معیاری برای ارزیابی

علوم دینی، همچون درختی که باید میوه‌ای سودمند بیاورد، باید از نظر تأثیر بر جامعه ارزیابی شوند. صرف علمی بودن کافی نیست؛ این علوم باید به بهبود شرایط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی کمک کنند. هزینه‌های کلان برای فعالیت‌هایی که سودمندی آن‌ها اثبات نشده، توجیه‌پذیر نیست و منابع باید در راستای نیازهای واقعی جامعه تخصیص یابد.

ارزیابی سودمندی علوم دینی، نیازمند شاخص‌های مشخصی است که تأثیر آن‌ها بر توسعه جامعه را اندازه‌گیری کند. این امر، از هدررفت منابع در فعالیت‌های غیرضروری جلوگیری می‌کند.

درنگ: علوم دینی باید از نظر سودمندی برای جامعه ارزیابی شوند تا منابع به درستی تخصیص یابد.

مقایسه با حرفه‌های ضروری: پزشکی و معلمی

همان‌گونه که پزشکی و معلمی به دلیل سودمندی آشکارشان مورد احترام‌اند، علوم دینی نیز باید سودمندی خود را در رفع نیازهای معنوی و اجتماعی جامعه اثبات کنند. این علوم، باید به مثابه پزشکی برای روح و روان جامعه، پاسخگوی نیازهای واقعی باشند.

بازسازی علوم دینی، باید به گونه‌ای باشد که مانند حرفه‌های ضروری، به بهبود کیفیت زندگی جامعه کمک کند. این امر، علوم دینی را از اتهام بی‌فایده بودن مصون می‌دارد.

درنگ: علوم دینی باید مانند پزشکی و معلمی، سودمندی خود را برای جامعه اثبات کنند.

نقد هزینه‌های غیرضروری

صرف منابع کلان برای فعالیت‌های دینی که سودمندی آن‌ها اثبات نشده، مانند آبی است که به جای آبیاری کشتزار، در شنزار ریخته شود. این منابع، باید در راستای نیازهای واقعی جامعه هزینه شوند تا به توسعه و پیشرفت منجر گردد.

تخصیص منابع به فعالیت‌های دینی، باید با ارزیابی دقیق تأثیرات آن‌ها همراه باشد تا از هدررفت منابع جلوگیری شود.

درنگ: هزینه‌های کلان برای علوم دینی غیرسودمند، توجیه‌پذیر نیست و منابع باید در راستای نیازهای جامعه هزینه شود.

جمع‌بندی بخش سوم

علوم دینی باید با معیار سودمندی ارزیابی شوند تا در خدمت نیازهای واقعی جامعه قرار گیرند. این امر، از هدررفت منابع جلوگیری کرده و علوم دینی را به ابزاری برای توسعه اجتماعی تبدیل می‌کند.

بخش چهارم: جدایی دین از سیاست و همکاری بین‌المللی

جدایی دین از سیاست: حفظ استقلال دین

دین، همچون گوهری پاک، نباید در خدمت سیاست قرار گیرد، زیرا این امر به سوءاستفاده از دین و تضعیف منافع مردم منجر می‌شود. جدایی دین از سیاست، به حفظ استقلال معنوی و اخلاقی دین کمک می‌کند و از بهره‌برداری سیاسی از آن جلوگیری می‌کند.

این جدایی، به معنای کنار گذاشتن دین نیست، بلکه به مثابه حفظ جایگاه والای آن در هدایت معنوی و اخلاقی جامعه است.

درنگ: جدایی دین از سیاست، استقلال معنوی دین را حفظ کرده و از سوءاستفاده سیاسی جلوگیری می‌کند.

تشکیل جرگه‌های علمی بین‌المللی

برای بازسازی علوم دینی، باید از دانشمندان بین‌المللی بهره گرفت تا پیرایه‌ها از علوم جدا شوند و سودمندی آن‌ها اثبات گردد. این همکاری، مانند پلی است که علوم دینی را به معیارهای جهانی پیوند می‌دهد و از انزوای علمی جلوگیری می‌کند.

همکاری با نهادهای علمی جهانی، می‌تواند به استانداردسازی و اعتباربخشی به علوم دینی کمک کند و جایگاه آن‌ها را در جهان دانش تقویت نماید.

درنگ: همکاری بین‌المللی، علوم دینی را از انزوا رها کرده و به معیارهای جهانی پیوند می‌دهد.

نقد علوم سنتی در برابر علوم مدرن

برخی علوم سنتی، مانند ادبیات یا فلسفه حوزوی، ممکن است در دنیای مدرن کاربرد نداشته باشند و نیازمند بازنگری‌اند. این علوم، مانند ابزارهای کهن در برابر فناوری‌های نوین، باید با نیازهای روز تطبیق یابند تا از منسوخ شدن مصون مانند.

بازنگری در علوم سنتی، باید با هدف حفظ ارزش‌های فرهنگی و ارتقای کاربرد آن‌ها انجام شود تا در خدمت جامعه مدرن قرار گیرند.

درنگ: علوم سنتی باید با نیازهای مدرن تطبیق یابند تا کاربرد و اعتبار خود را حفظ کنند.

نقد طب سنتی و خرافی

طب سنتی و به‌اصطلاح طب دینی، که مبتنی بر روش‌های غیرعلمی مانند استفاده از گیاهان بدون پشتوانه علمی است، به خرافه آلوده شده و فاقد اعتبار است. این روش‌ها، مانند کشتی‌های بی‌سکان در دریای علم، نمی‌توانند با معیارهای علمی رقابت کنند.

طب مدرن، با بهره‌گیری از آزمایشگاه‌ها و فناوری پیشرفته، جایگزین روش‌های سنتی غیرمستند شده و راه تشخیص و درمان دقیق را هموار کرده است.

درنگ: طب سنتی غیرعلمی، در برابر پیشرفت‌های طب مدرن، فاقد اعتبار است.

نقد نجوم سنتی

نجوم سنتی، که با ابزارهای ابتدایی و غیرعلمی پیش می‌رود، نمی‌تواند در دنیای مدرن به عنوان علم معتبر شناخته شود. این علم، مانند ستاره‌ای کم‌نور در برابر آسمان پرستاره علم مدرن، نیازمند به‌روزرسانی است.

نجوم مدرن، با بهره‌گیری از فناوری‌های پیشرفته، جایگزین روش‌های سنتی شده و اعتبار علمی آن اثبات شده است.

درنگ: نجوم سنتی، در برابر فناوری‌های مدرن، فاقد اعتبار علمی است.

نقد دخالت غیرمتخصصان در امور اجتماعی

افرادی که فاقد تخصص در علوم اجتماعی، فلسفه، تاریخ یا سایر علوم انسانی‌اند، نباید در امور اجتماعی دخالت کنند، زیرا این دخالت، مانند راهنمایی کشتی توسط ناخدایی بی‌تجربه، به کاستی منجر می‌شود.

تخصص، کلید هدایت صحیح امور اجتماعی است و دخالت غیرمتخصصان، جامعه را در معرض آشوب قرار می‌دهد.

درنگ: دخالت غیرمتخصصان در امور اجتماعی، به کاستی و آشوب منجر می‌شود.

نقد انگاره‌های منفی علیه علوم دینی

انگاره‌های منفی و اتهامات غیرمستند علیه علوم دینی، نباید به ابزاری برای تخریب اعتبار آن‌ها تبدیل شود. این انگاره‌ها، مانند بادهایی سمی، می‌توانند به جای اصلاح سازنده، به تخریب اجتماعی منجر شوند.

حفظ حرمت علوم دینی، نباید مانع از ارزیابی علمی و عینی آن‌ها شود. نقد باید سازنده و مبتنی بر شواهد باشد.

درنگ: نقد علوم دینی باید علمی و سازنده باشد و از اتهامات غیرمستند پرهیز شود.

نقد رفتارهای غیراخلاقی در حوزه‌های علمیه

برخی رفتارهای غیراخلاقی منتسب به علوم دینی، مانند شایعه‌پراکنی یا سوءاستفاده، باید با جدیت بررسی و ریشه‌کن شود. این رفتارها، مانند خاری در باغ دانش، باید زدوده شوند تا اعتبار علوم دینی حفظ گردد.

اصلاحات اخلاقی، نیازمند سازوکارهای نظارتی و آموزشی است که رفتارهای غیراخلاقی را ریشه‌کن کند.

درنگ: رفتارهای غیراخلاقی در حوزه‌های علمیه باید با نظارت دقیق ریشه‌کن شود.

لزوم اثبات علمی ادعاها

هر ادعای علمی، مانند ادعاهای مربوط به جادو یا نجوم سنتی، باید با شواهد علمی اثبات شود. بدون شواهد، این ادعاها مانند سرابی در بیابان، به خرافه تبدیل می‌شوند.

روش‌های علمی، مانند آزمایش و مشاهده، تنها راه معتبر برای اثبات ادعاهای علمی‌اند و از پذیرش بدون بررسی جلوگیری می‌کنند.

درنگ: ادعاهای علمی باید با شواهد معتبر اثبات شوند تا از تبدیل شدن به خرافه جلوگیری شود.

جمع‌بندی بخش چهارم

جدایی دین از سیاست، همکاری بین‌المللی، و بازنگری علوم سنتی، راه‌هایی برای حفظ اعتبار و کارآمدی علوم دینی‌اند. این فرآیندها، از سوءاستفاده از دین جلوگیری کرده و علوم دینی را با نیازهای مدرن همگام می‌سازند.

بخش پنجم: دعا برای مصونیت اجتماعی

در پایان، دعایی برای مصونیت جامعه، کشور، مردم و دین از آسیب‌های ناشی از خرافات و فساد ذکر شده است:

اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

ترجمه: خدایا، بر محمد و آل محمد درود فرست.

این دعا، مانند سپری معنوی، آرزوی حفاظت جامعه از انحرافات و آسیب‌های ناشی از عدم اصلاحات علمی و اخلاقی را بیان می‌کند. این آرمان، بر اهمیت حفظ ارزش‌های دینی در کنار اصلاحات علمی تأکید دارد.

درنگ: دعا برای مصونیت جامعه، بر حفظ ارزش‌های دینی در کنار اصلاحات علمی تأکید دارد.

جمع‌بندی نهایی

این نوشتار، با نگاهی نقادانه و علمی، ضرورت بازسازی نظام علمی دینی را در پرتو مدیریت اجتماعی تبیین کرد. با تأکید بر استقلال جامعه از ساختارهای سنتی سلطنتی و ولایتی، بر مدیریت علمی، انتخاب آزادانه و پاسخگویی علوم دینی در برابر معیارهای علمی تأکید شد. بازسازی حوزه‌های علمیه، ارزیابی علمی رشته‌های دینی، حذف پیرایه‌ها و اثبات سودمندی علوم دینی، از محورهای اصلی این بحث‌اند. این اصلاحات، مانند بازسازی بنایی کهن، اعتبار علمی و اخلاقی علوم دینی را حفظ کرده و به ارتقای جایگاه دین در خدمت به جامعه و پیشرفت اجتماعی منجر می‌شود. همکاری با نهادهای علمی بین‌المللی و جدایی دین از سیاست، پیشنهاداتی کلیدی برای تحقق این اهداف‌اند. این نوشتار، بر ایجاد نظامی علمی و اخلاقی پویا تأکید دارد که پاسخگوی نیازهای مدرن جامعه بوده و از انقراض علمی و فرهنگی جلوگیری می‌کند.

با نظارت: صادق خادمی