متن درس
نهایات: تأملاتی در انسانشناسی قرآنی
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه ۶۷)
دیباچه
انسانشناسی قرآنی، شاخهای بنیادین در تفکر اسلامی، به کاوش در جایگاه انسان در نظام هستی و پیوند او با آفریدگار، جهان و دیگر موجودات میپردازد. این دانش، با تکیه بر آیات قرآن کریم و تفاسیر عمیق الهیاتی و فلسفی، انسان را بهسان گوهری بیهمتا در میان مخلوقات معرفی میکند که دارای ویژگیهای ممتاز و مسئولیتهای سترگ است. در این نوشتار، که برگرفته از درسگفتارهای جلسه شصت و هفتم با عنوان «نهایات» است، تلاش شده تا با نگاهی تحلیلی و نظاممند، ویژگیهای متمایز انسان در پرتو آیات قرآنی بررسی شود.
بخش نخست: سلسلهمراتب خلقت و جایگاه انسان
نظم الهی در آفرینش
در نظام خلقت، خداوند متعال در رأس قرار دارد و پس از او، عالم شامل ملائکه و جن، سپس حیوانات و در نهایت انسان بهعنوان موجودی نوپدید جای میگیرد. این سلسلهمراتب، بیانگر نظمی الهی است که هر موجود در آن، نقشی خاص در تحقق اهداف آفرینش ایفا میکند. انسان، بهعنوان جدیدترین مخلوق، نهتنها از منظر زمانی، بلکه از لحاظ کیفی و وجودی نیز برجسته است. او با دارا بودن عقل، اختیار و پیچیدگی وجودی، در جایگاهی ممتاز قرار میگیرد.
این نظم الهی، همانند زنجیرهای است که هر حلقه آن، بهدقت در جای خود قرار گرفته و انسان، بهسان نگینی درخشان، در انتهای این زنجیره میدرخشد. جایگاه او، نهتنها به دلیل نوپدید بودن، بلکه به سبب ظرفیتهای بیکرانش برای رشد و تعالی، ممتاز است.
انسان، موجودی نوپدید
انسان، جدیدترین مخلوق برجسته عالم است که پس از حیوانات پدید آمده و از نظر سنی، در مقایسه با دیگر موجودات، کمسنوسال محسوب میشود. این نوپدید بودن، فراتر از معنای زمانی، به تازگی وجودی او اشاره دارد. انسان، موجودی پویا و در حال تکامل است که تواناییهایش در مقایسه با دیگر مخلوقات، از جمله ملائکه و جن، در حال ظهور و بروز است. این ویژگی، انسان را به موجودی تبدیل میکند که میتواند با تکیه بر ظرفیتهای عقلانی و روحانی خود، مرزهای وجودی را درنوردد.
این تازگی وجودی، همانند جوانهای است که در خاک هستی روییده و با هر لحظه، شاخ و برگ جدیدی میگستراند. انسان، با این ویژگی، میتواند از محدودیتهای طبیعی فراتر رود و به سوی کمال بینهایت گام بردارد.
جمعبندی بخش نخست
سلسلهمراتب خلقت، نظمی الهی را به نمایش میگذارد که در آن انسان، بهعنوان جدیدترین و برجستهترین مخلوق، جایگاهی ویژه دارد. این جایگاه، نهتنها به دلیل ترتیب زمانی، بلکه به سبب ویژگیهای کیفی و وجودی اوست که او را به موجودی پویا و در حال تکامل تبدیل کرده است. انسان، با عقل و اختیار، مسئولیتهای عظیمی در نظام هستی بر عهده دارد و میتواند با مدیریت صحیح این ظرفیتها، به مراتبی والا دست یابد.
بخش دوم: ویژگیهای ممتاز انسان در قرآن کریم
انسان، بزرگترین نوپدید عالم
قرآن کریم، انسان را بهعنوان بزرگترین نوپدید عالم معرفی میکند. این ویژگی، به جایگاه ممتاز او در نظام خلقت اشاره دارد. انسان، به دلیل دارا بودن ظرفیتهای عظیم عقلانی، روحانی و خلاق، از دیگر مخلوقات متمایز شده و بهعنوان نقطه اوج خلقت الهی شناخته میشود. این برتری، نهتنها به ترتیب زمانی، بلکه به معنای کمال وجودی است که انسان را به موجودی با تواناییهای بینهایت تبدیل میکند.
انسان، همانند قلهای است که در میان رشتهکوههای خلقت سر برافراشته و با نور عقل و خلاقیت، درخششی بیمانند به عالم میبخشد. این جایگاه، او را به موجودی مسئول و پویا تبدیل کرده که میتواند در مسیر کمال، از دیگر موجودات پیشی گیرد.
سرعت و پویایی انسان
انسان، پرسرعتترین موجود در مقایسه با خورشید، ماه و ستارگان است. این سرعت، نهفقط به معنای حرکت فیزیکی، بلکه به پویایی عقلانی، خلاقیت و توانایی او در تحول و تغییر اشاره دارد. انسان، با اکتشافات علمی و پیشرفتهای فناوری، مانند سفر به ماه و مریخ، این پویایی را به نمایش گذاشته است. این ویژگی، انسان را به موجودی تبدیل میکند که میتواند فراتر از محدودیتهای طبیعی عمل کند.
این پویایی، همانند رودی خروشان است که با شتابی بیوقفه، موانع را در هم میشکند و راههای جدیدی به سوی پیشرفت میگشاید. انسان، با این سرعت، میتواند عالم را درنوردد و به کشف ناشناختهها بپردازد.
پیچیدگی وجودی انسان
انسان، پیچیدهترین مخلوق الهی است. برخلاف خورشید و ماه که حرکتشان فطری و تکوینی است، انسان دارای پیچیدگیهای جسمانی و روانی است. ساختار جسمانی او، با دستگاههای پیچیدهای مانند گوارش، قلب و مغز، و ابعاد روانی و عقلانیاش، او را به موجودی چندوجهی تبدیل کرده که توانایی تحلیل، تصمیمگیری و خلاقیت دارد.
این پیچیدگی، همانند تار و پودی است که با ظرافت درهمتنیده شده و تابلویی بینظیر از وجود انسان را به نمایش میگذارد. این ویژگی، هم فرصتی برای صعود به قلههای کمال و هم چالشی برای مدیریت صحیح این ظرفیتهاست.
انسان، نابغه عالم
انسان، به دلیل تواناییهایش در اکتشاف و نوآوری، نابغه عالم است. او میتواند عالم را بشکافد و به ماه، مریخ و دیگر سیارات سفر کند. این ویژگی، با آیه لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ (ما انسان را در بهترین ساختار آفریدیم) همخوانی دارد که به کمال خلقت انسان اشاره میکند.
این نبوغ، همانند مشعلی است که تاریکیهای ناشناخته را روشن میکند و انسان را به سوی کشف اسرار هستی هدایت میکند. او با تکیه بر عقل و خلاقیت، میتواند مرزهای دانش و فناوری را جابهجا کند.
انسان، احسن تقویم
قرآن کریم در آیه لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ (ما انسان را در بهترین ساختار آفریدیم)، بر کمال خلقت انسان تأکید دارد. این کمال، شامل ابعاد جسمانی، عقلانی و روحانی است که انسان را به موجودی ممتاز تبدیل میکند.
این کمال، همانند گوهری است که در صدف وجود انسان نهفته و با صیقل هدایت الهی، درخششی بینظیر مییابد. انسان، با این ساختار ممتاز، میتواند به جایگاهی شایسته خلیفه الهی بودن دست یابد.
انسان، خلیفه خدا در زمین
بر اساس آیه إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً (من در زمین جانشینی قرار میدهم)، انسان بهعنوان خلیفه خدا در زمین معرفی شده است. این خلافت، به معنای مسئولیتپذیری در قبال اداره عالم و تحقق اهداف الهی است. امانت الهی، شامل عقل، اختیار و تواناییهای خلاقانه انسان، به او سپرده شده تا با مدیریت صحیح، از آن حفاظت کند.
این خلافت، همانند امانتی است که بر دوش انسان نهاده شده و او را به سرداری عالم هستی فرا میخواند تا با حکمت و عدالت، عالم را به سوی کمال هدایت کند.
دوگانگی وجودی انسان
انسان، موجودی دوگانه است که از یک سو دارای صفات عالی مانند خلافت و امانت است و از سوی دیگر، به ویژگیهای منفی مانند عجول بودن، حرص، ظلم و نادانی گرفتار است. آیه إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا (ما امانت را بر آسمانها و زمین و کوهها عرضه کردیم، پس از برداشتن آن سر باز زدند و از آن ترسیدند، ولی انسان آن را بر دوش گرفت، چرا که او ستمگر و نادان بود) به این دوگانگی اشاره دارد.
این دوگانگی، همانند دو بال است که انسان را به سوی آسمان کمال یا پرتگاه سقوط هدایت میکند. مدیریت صحیح این ویژگیها، از طریق دین و عقل، میتواند او را به سوی تعالی رهنمون شود.
انسان، ترکیبی از خاک و نطفه
قرآن کریم در آیه وَلَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ طِينٍ (و ما انسان را از چکیدهای از گل آفریدیم) به منشأ مادی انسان اشاره دارد. این منشأ مادی، در کنار ظرفیتهای معنوی، انسان را به موجودی ترکیبی تبدیل میکند که میتواند از خاک به عرش صعود کند.
این ترکیب، همانند کیمیاگری الهی است که از خاکی فرومایه، گوهری گرانبها میآفریند و انسان را به موجودی تبدیل میکند که توانایی صعود به مراتب والای وجودی را دارد.
جمعبندی بخش دوم
انسان، بهعنوان بزرگترین نوپدید عالم، با ویژگیهایی چون سرعت، پویایی، پیچیدگی و نبوغ، از دیگر مخلوقات متمایز است. آیات قرآن کریم، او را بهعنوان موجودی در بهترین ساختار و خلیفه خدا در زمین معرفی میکنند. با این حال، دوگانگی وجودی و منشأ مادی او، ضرورت هدایت الهی و مدیریت صحیح را برجسته میکند تا انسان بتواند از ظرفیتهای بینهایت خود در مسیر کمال بهره گیرد.
بخش سوم: پویایی و مدیریت در مسیر کمال
تمثیل سرعت و پیچیدگی انسان
انسان، همانند رانندهای است که با سرعتی معادل پانصد کیلومتر در ساعت حرکت میکند و باید تمام حواس خود را به مسیر معطوف دارد. این تمثیل، به پویایی و پیچیدگی وجودی انسان اشاره دارد که نیازمند تمرکز و مدیریت دقیق است تا از انحراف در امان بماند.
این سرعت، همانند تندبادی است که اگر مهار نشود، میتواند انسان را از مسیر کمال منحرف کند، اما با هدایت و هوشیاری، او را به سوی مقصد والای وجودی میرساند.
تمثیل زلزله و پویایی انسان
انسان، مانند کسی است که در زلزلهای دهریشتری از طبقه بیستم به پایین میدود و با سرعت و پیچیدگی حرکت میکند. این تمثیل، به وضعیت پرفشار و پویای انسان در زندگی اشاره دارد که باید با دقت و سرعت عمل کند تا از خطرات وجودی در امان بماند.
این پویایی، همانند رقصندهای است که در میان طوفان، با ظرافت و چابکی، راه خود را مییابد و از میان موانع به سلامت عبور میکند.
مدیریت و مربی در زندگی انسان
انسان برای موفقیت، نیازمند مدیریت زمان و منابع و هدایت مربی الهی و علمی است. مدیریت، به معنای تقسیمبندی زمان و برنامهریزی دقیق، و مربی، به معنای راهنمایی است که انسان را در مسیر کمال یاری میرساند. برای نمونه، یکی از عالمان دینی، زندگی خود را به سه شیفت تقسیم کرده بود تا از زمان به بهترین شکل استفاده کند.
این مدیریت، همانند باغبانی است که با دقت، نهال وجود انسان را میپروراند و با هدایت مربی، آن را به درختی تنومند تبدیل میکند.
انسان، عالم اکبر
انسان، عالم اکبر است و از آسمانها، خورشید، ماه، ملائکه و جن بزرگتر است، مشروط بر آنکه مربی و مدیریت داشته باشد. این مفهوم، ریشه در عرفان اسلامی دارد که انسان را بهعنوان مظهر تام الهی معرفی میکند.
انسان، همانند دریایی بیکران است که میتواند تمامی عالم را در خود جای دهد، مشروط بر آنکه با نظم و هدایت، ظرفیتهای خود را شکوفا کند.
اهمیت کار و تلاش
انسان باید مانند ماشینی با سرعت بالا، با تمام توان کار کند و از ظرفیتهای خود بهره گیرد. این تأکید بر کار و تلاش، به ضرورت استفاده از تواناییهای وجودی انسان اشاره دارد. آیه فَتُوبُوا إِلَىٰ بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذَٰلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بَارِئِكُمْ (به سوی آفریدگارتان بازگردید و نفسهای خود را بکشید، این برای شما نزد آفریدگارتان بهتر است) به مبارزه با نفس اماره و خودسازی اشاره دارد.
این تلاش، همانند کورهای است که آهن وجود انسان را آبدیده میکند و او را به گوهری مقاوم و درخشان تبدیل میسازد.
تجربه شخصی و ظرفیتهای نهفته
یکی از عالمان دینی، با ذکر خاطرهای از بلند کردن ماشین در شرایط بحرانی، به قدرت و ظرفیت عظیم انسان در لحظات خطر اشاره کرده است. این تجربه، نشاندهنده تواناییهای نهفته انسان در شرایط اضطراری است که میتواند موانع را در هم بشکند.
این ظرفیت، همانند چشمهای است که در دل سنگ میجوشد و در لحظات نیاز، با قدرتی شگفتانگیز، راه خود را میگشاید.
مدیریت زمان و بهرهوری
انسان باید زمان خود را چنان مدیریت کند که در بیست و چهار ساعت، معادل چندین سال کار کند. این مفهوم، به اهمیت بهرهوری و استفاده حداکثری از زمان اشاره دارد. برای نمونه، یکی از عالمان دینی، با تقسیمبندی زمان به شیفتهای کاری، از ظرفیتهای خود به بهترین شکل استفاده میکرد.
این مدیریت زمان، همانند معماری است که با دقت، بنای زندگی انسان را میسازد و هر لحظه را به گامی در مسیر کمال تبدیل میکند.
نقد علم دینی و ضرورت تحول
برخی روشهای سنتی در علم دینی ممکن است به نتایج مطلوب نرسد و نیازمند بازنگری و مدیریت صحیح است. علم دینی باید پویا و پاسخگوی نیازهای انسان معاصر باشد تا بتواند انسان را در مسیر کمال یاری رساند.
این تحول، همانند بازسازی بنایی کهن است که با حفظ اصالت، با نیازهای روزگار نو هماهنگ میشود و نوری تازه بر مسیر هدایت میافکند.
جمعبندی بخش سوم
انسان، با پویایی و پیچیدگی وجودی، نیازمند مدیریت دقیق و هدایت مربی الهی است تا از ظرفیتهای بینهایت خود بهره گیرد. تمثیلات سرعت و زلزله، به وضعیت پرفشار و پویای انسان اشاره دارند که با برنامهریزی و تلاش بیوقفه، میتواند به مرتبه عالم اکبر دست یابد. نقد علم دینی نیز بر ضرورت پویایی و تطبیق با نیازهای زمان تأکید دارد تا انسان بتواند در مسیر کمال، از هدایت الهی بهرهمند شود.
بخش چهارم: انسان، مظهر تام الهی
ظرفیت بینهایت انسان
انسان، با مدیریت و هدایت مربی، میتواند به مرتبهای فراتر از آسمانها و ستارگان دست یابد و عالم اکبر شود. این مفهوم، ریشه در عرفان اسلامی دارد که انسان را بهعنوان مظهر تام الهی معرفی میکند.
این ظرفیت، همانند آسمانی بیکران است که در قلب انسان نهفته و با خودسازی و هدایت، میتواند تمامی عالم را در بر گیرد.
انسان و سیر به سوی ذات
انسان، با توانایی شکافتن زمین و آسمان، میتواند تا بینهایت و ذات الهی سیر کند. این توانایی، با مفهوم قرآنی لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ (ما انسان را در بهترین ساختار آفریدیم) همخوانی دارد که به کمال وجودی انسان اشاره میکند.
این سیر، همانند سفری است که از خاک آغاز میشود و به عرش میرسد، سفری که انسان را به مظهر لا تعین الهی تبدیل میکند.
جمعبندی بخش چهارم
انسان، بهعنوان مظهر تام الهی، دارای ظرفیت بینهایتی است که با مدیریت و هدایت، میتواند به مرتبه عالم اکبر دست یابد. این جایگاه، او را از تمامی مخلوقات متمایز کرده و به سرداری عالم هستی فرا میخواند تا با خودسازی و تلاش، به سوی ذات الهی سیر کند.
نتیجهگیری و جمعبندی
انسان، بهعنوان بزرگترین نوپدید عالم، با ویژگیهایی چون پیچیدگی، پویایی، نبوغ و خلافت الهی، موجودی بیهمتا در نظام خلقت است. آیات قرآن کریم، از جمله لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ و إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً، بر جایگاه ممتاز او تأکید دارند. با این حال، دوگانگی وجودی انسان، که از یک سو دارای صفات عالی و از سوی دیگر در معرض خطا و انحراف است، ضرورت مدیریت زمان، بهرهگیری از هدایت الهی و تلاش بیوقفه را برجسته میکند. انسان، با تکیه بر عقل، اختیار و دین، میتواند از محدودیتهای مادی فراتر رود و به مرتبه عالم اکبر دست یابد، مشروط بر آنکه با برنامهریزی دقیق و مربی الهی، مسیر کمال را بپیماید.
این نوشتار، با کاوش در ویژگیهای انسان از منظر قرآن کریم، نشان داد که انسان، با ظرفیتهای بینهایت خود، میتواند بهعنوان مظهر تام الهی، عالم را درنوردد و به سوی ذات الهی سیر کند. این مسیر، نیازمند خودسازی، مدیریت و هدایت است تا انسان بتواند از خاک به عرش صعود کند و رسالت خلافت الهی را به انجام رساند.