متن درس
نهایات: تأملی قرآنی در مراتب وجودی انسان
برگرفته از درسگفتارهای آیتالله محمدرضا نکونام قدسسره (جلسه هفتادم)
دیباچه
انسان، موجودی است که در نظام هستی، جایگاهی یگانه و بیمانند دارد. این جایگاه، در گسترهای وسیع از قلههای کمال تا حضیض فرومایگی، در قرآن کریم با توصیفاتی دقیق و ژرف به تصویر کشیده شده است. از یک سو، انسان بهعنوان موجودی در «أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ» (بهترین ساختار) ستوده شده و از سوی دیگر، به امکان سقوط در مراتب پست وجودی، تا جایی که از حیوانات نیز فروتر میگردد، اشاره شده است. این نوشتار، با تکیه بر آیات قرآن کریم و تحلیلهای عمیق، به بررسی این دوگانگی ذاتی در ماهیت انسان میپردازد و با رویکردی نظاممند، مراتب وجودی او را کاوش میکند. هدف، ارائه تصویری جامع از انسانشناسی قرآنی است که هم راهنمای تأملات نظری باشد و هم مشوقی برای حرکت بهسوی تعالی.
بخش نخست: پیچیدگی و گستردگی ماهیت انسان
انسان، موجودی چندساحتی
انسان، موجودی است که در پیچیدگی و گستردگی ذاتی خود، از دیگر آفریدگان متمایز میشود. این پیچیدگی، ریشه در توانایی او برای جابجایی در مراتب گوناگون وجودی دارد؛ از اوج کمال تا حضیض فرومایگی. قرآن کریم در آیهای روشن، این ویژگی را چنین توصیف میکند: لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ (ما انسان را در رنج آفریدیم). این رنج، تنها به دشواریهای مادی محدود نمیشود، بلکه به پیچیدگیهای وجودی و بار سنگین مسئولیتهای او در برابر انتخابهایش اشاره دارد. انسان، در این مسیر پرفرازونشیب، پیوسته در حال آزمون است و هر لحظه، با انتخابهایش، جایگاه وجودی خویش را رقم میزند.
درنگ: ماهیت چندساحتی انسان، او را موجودی پویا میسازد که در هر لحظه، با انتخابهایش، میان تعالی و فرومایگی در حرکت است.
تمثیل دریا: صافی عمق و ناخالصی ساحل
برای فهم بهتر این دوگانگی، تمثیل دریا به زیبایی مراتب وجودی انسان را به تصویر میکشد. آب در اعماق دریا، زلال و صاف است، اما هرچه به ساحل نزدیکتر میشویم، با ماسه، رطوبت و ناخالصیها مواجه میگردیم. برخی انسانها، مانند کسانی که در ساحل میمانند، به ناخالصیها و امور پست (مانند کرمها) دل میبندند و از ورود به عمق دریا، که نماد تعالی است، بازمیمانند. برخی حتی از این مرحله نیز فروتر رفته و به خشکی و گردوغبار، یعنی مراتب پستتر وجودی، فرو میغلتند. این تمثیل، به روشنی نشان میدهد که انسان در مسیر وجودی خود، پیوسته در معرض انتخاب میان صافی و زلالی یا ناخالصی و فرومایگی است.
بخش دوم: مراتب وجودی انسان در قرآن کریم
رابطه معکوس کیفیت و کمیت
یکی از ویژگیهای برجسته مراتب وجودی انسان، رابطه معکوس میان کیفیت و کمیت است. هرچه انسان به سوی مراتب متعالیتر حرکت کند، کیفیت وجودی او فزونی مییابد، اما تعداد افرادی که به این مراتب دست مییابند کاهش مییابد. انبیا و اولیا، بهعنوان قلههای کمال انسانی، نمونهای از این حقیقتاند. قرآن کریم در توصیف این مرتبه متعالی میفرماید: دَنَا فَتَدَلَّى * فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَى (نزدیک شد و نزدیکتر شد، تا آنکه فاصلهاش به قدر دو کمان یا کمتر بود). این مرتبه، که به نزدیکی بینظیر به مقام الهی اشاره دارد، مختص برگزیدگانی است که با امانتداری و صفات متعالی متمایز شدهاند.
در مقابل، هرچه انسان به مراتب پایینتر فرو میرود، کمیت افزایش یافته و کیفیت کاهش مییابد. قرآن کریم این فروافتادگی را چنین توصیف میکند: بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا (بلکه آنان گمراهترند). این گروه، که به دلیل دوری از ارزشهای متعالی به سطح حیوانات یا حتی پایینتر از آن سقوط کردهاند، در تاریخ بشری به وفور یافت میشوند.
درنگ: در مراتب متعالی، کیفیت وجودی انسان افزایش مییابد و کمیت کاهش مییابد، در حالی که در مراتب نازل، کمیت فزونی گرفته و کیفیت فرو میکاهد.
تنوع و تکثر در مراتب انسانی
انسانها در مراتب وجودی خود یکسان نیستند. قرآن کریم این تفاوت را با عبارت فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ (برخی را بر برخی دیگر برتری دادیم) تبیین میکند. این برتری، ناشی از انتخابها، عملکرد و شرایط وجودی هر فرد است. حتی در مراتب نازل، انسانها با یکدیگر برابر نیستند؛ برخی در سطح متوسطات قرار دارند، برخی اندکی برتر و برخی به مراتب پستتر فرو میافتند. این تنوع، نشاندهنده پویایی و آزادی انسان در تعیین جایگاه خویش است.
بخش سوم: پویایی و مخاطره در مسیر وجودی
جابجایی در مراتب وجودی
انسان موجودی پویاست که هر لحظه امکان صعود یا نزول در مراتب وجودی را دارد. عوامل متعددی، از جمله نطفه، لقمه، تربیت و انتخابهای شخصی، در این جابجایی نقش دارند. برخی، با وجود شرایط نامطلوب اولیه، به تعالی میرسند، و برخی، با وجود شرایط مساعد، به دلیل انتخابهای نادرست سقوط میکنند. این پویایی، گواهی بر آزادی و اختیار انسان در رقم زدن سرنوشت خویش است.
مخاطره در مراتب نازل
انسان در مراتب پایین، پیوسته در معرض خطر سقوط بیشتر قرار دارد. انتخابهای نادرست، مانند سرگرم شدن به امور پست یا دوری از ارزشهای متعالی، میتواند او را به مراتب فروتر سوق دهد. در تمثیل دریا، برخی در ساحل با کرمها و ناخالصیها سرگرم میشوند و از ورود به عمق دریا بازمیمانند. این گروه، به دلیل عدم تمایل به رشد، در مراتب پایین باقی مانده و حتی ممکن است به خشکی و گردوغبار فرو غلتند.
درنگ: انسان در مراتب نازل، پیوسته در معرض مخاطره سقوط است، اما در مراتب متعالی، ثبات و برگزیدگی حاکم است.
ثبات در مراتب متعالی
در مراتب بالا، انسانهایی مانند انبیا و اولیا، به دلیل انتخاب الهی و برگزیدگی، از سقوط مصوناند. این افراد، هرچند در مراتب خود تفاوت دارند، همگی در جایگاه متعالی قرار دارند و از فروافتادگی در اماناند. این ثبات، نتیجه التزام به ارزشهای متعالی و مشیت الهی است.
بخش چهارم: عوامل مؤثر بر مراتب وجودی
نقش عوامل محیطی و انتخابی
عواملی مانند نطفه، لقمه، والدین و محیط در تعیین جایگاه وجودی انسان نقش دارند، اما این عوامل قطعی نیستند. انسان میتواند با انتخابهای آگاهانه، از شرایط نامطلوب به تعالی برسد یا از شرایط مطلوب به فرومایگی سقوط کند. این نکته، بر آزادی و مسئولیت انسان در برابر سرنوشت خویش تأکید دارد.
نمونههای تاریخی و تنوع انسانی
تاریخ بشری پر از نمونههایی است که تنوع در مراتب انسانی را نشان میدهد. برخی افراد، با وجود محدودیتهای اولیه، مانند بیسوادی یا شرایط نامناسب، به مراتب بالا دست یافتهاند، و برخی، با وجود امکانات، به دلیل انتخابهای نادرست سقوط کردهاند. این تنوع، نتیجه آزادی و اختیار انسان در تعیین مسیر وجودی خویش است.
درنگ: آزادی و اختیار انسان، او را قادر میسازد تا با وجود شرایط اولیه نامطلوب، به تعالی برسد یا از شرایط مساعد به فرومایگی فرو افتد.
بخش پنجم: عاقبت به خیری و نقش مشیت الهی
اهمیت عاقبت به خیری
دعای «خدایا عاقبت کارم را به خیر گردان» بهعنوان یکی از برترین دعاها، بر اهمیت عاقبت به خیری تأکید دارد. این دعا نشان میدهد که اعمال، هرچند مهم، تعیینکننده نهایی عاقبت انسان نیستند، بلکه لطف الهی و انتخابهای نهایی او نقش کلیدی دارند. انسان، حتی با پیشینهای پر از خطا، میتواند با توبه و انتخابهای درست، به عاقبت نیک دست یابد.
نقش ابد و ازل در سرنوشت
سرنوشت انسان، در چارچوب مشیت الهی شکل میگیرد، اما این به معنای جبر مطلق نیست. عبارت «قلم به آنچه قرار است باشد خشک شده» به این حقیقت اشاره دارد که سرنوشت انسان در نظام الهی رقم خورده، اما اختیار او در این مسیر تعیینکننده است. این تعادل میان مشیت الهی و اختیار انسانی، انسان را موجودی مسئول و آزاد میسازد.
بخش ششم: قصههای قرآنی و شناخت صفات انسانی
نقش قصههای قرآنی
قصههای قرآنی، بهعنوان منبعی غنی برای فهم مراتب انسانی، این دوگانگی و پویایی را تبیین میکنند. بررسی سرگذشت انبیا، از آدم علیهالسلام تا دیگر پیامبران، نشاندهنده تنوع مراتب و چگونگی صعود و نزول انسانهاست. این قصهها، راهنمایی برای فهم بهتر جایگاه انسان در نظام آفرینشاند.
اهمیت تأمل در صفات انسانی
شناخت دقیق صفات انسانی، از «أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ» تا «أَضَلُّ سَبِيلًا»، نیازمند تأمل مستمر است. این شناخت، نهتنها به درک بهتر جایگاه انسان در نظام هستی کمک میکند، بلکه راهنمای عمل در مسیر تعالی است. مطالعه آیات قرآن کریم و تأمل در آنها، انسان را به سوی فهم عمیقتر از خویشتن و مسئولیتهایش رهنمون میسازد.
درنگ: قصههای قرآنی و تأمل در صفات انسانی، راهنمایی برای شناخت مراتب وجودی و حرکت بهسوی کمال است.
جمعبندی
انسان، موجودی است که در گسترهای وسیع از مراتب وجودی، از قلههای کمال تا حضیض فرومایگی، جای گرفته است. قرآن کریم، با آیاتی چون لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ و فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ، این دوگانگی را به روشنی تبیین کرده و بر پویایی انسان در جابجایی میان مراتب تأکید دارد. تمثیل دریا، این حرکت را به زیبایی نشان میدهد: هرچه به عمق میرویم، صافی و کمال بیشتر میشود و هرچه به ساحل نزدیکتر میشویم، ناخالصی و فرومایگی فزونی مییابد. انسان در مراتب پایین، در معرض مخاطره سقوط است، اما در مراتب بالا، ثبات و برگزیدگی حاکم است. عوامل محیطی و انتخابی، در کنار مشیت الهی، جایگاه انسان را تعیین میکنند، اما آزادی و اختیار او، نقش کلیدی در این مسیر دارد. قصههای قرآنی و تأمل در صفات انسانی، راهنمایی برای صعود به سوی کمال و دوری از فرومایگی است. این نوشتار، با تکیه بر آیات قرآن کریم، کوشیده است تا این حقیقت را با زبانی روشن و نظاممند به تصویر کشد.
با نظارت صادق خادمی